عضو مجمع روحانیون مبارز به تأکید و سفارش امام خمینی(س) بر قانونگرایی اشاره کرد و گفت: از دیدگاه امام رفتار فوق قانون، طاغوت است زیرا همه باید از صدر تا ذیل جامعه در هر سمت و عنوانی که هستند در چارچوب قانون عمل کنند. اینکه قانون را به گونهای تفسیر کنیم که منافع شخصی یا جناحیمان تأمین شود، بدترین، زشتترین و خطرناکترین نوع قانونشکنی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران به نقل از شفقنا، حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی خسروی مبنای قیام امام خمینی در برابر ظلم را همان مبنای قیام انبیاء عنوان و اظهار کرد: همه انبیاء الهی برای رسیدن به یک هدف قیام کردند و آن نجات مردم از زیر یوغ ظلم و زورگویی و همچنین رهایی و نجات از سلطه نفس اماره بود. قرآن کریم میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ» ما ارسال رسل و انزال کتب کردیم برای یک هدف «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» تا عدالت در جامعه حاکم شود.
او با بیان اینکه حاکم شدن عدالت در جامعه با دو چالش بزرگ روبه روست، گفت: یکی از این چالشها، ستمگرانی هستند که به عنوان حاکم بر جامعه مسلط و مانع اجرای عدالت و قسط میشوند که این همان بت یا طاغوت بیرونی است و دوم هوای نفس انسانها که طاغوت درونی است. همه انبیاء در مسیر اجرای عدالت با این دو طاغوت به مبارزه بر خاسته اند و قیام کرده اند. البته در شرایط مختلف با شیوههای متفاوت با حکام و ستمگرانی که حاکم بر جامعه بودند مبارزه کرده اند.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: در سیره انبیاء الهی و ائمه میتوان تفاوت استفاده از شیوههای مختلف مبارزه با ظلم را مشاهده کرد، آنان متناسب با شرایط زمان هرکدام شیوهای را برای این هدف مقدس برگزیدند؛ حتی بعضی از انبیاء در طول دوران تبلیغ خودشان شیوههایشان مختلف بوده است، ابتدا با نرمی، آرامش و تذکر سعی میکردند که حاکم را به مسیر درست هدایت کنند و زمانی که به نتیجه نمیرسیدند یا میدیدند که حاکم ستمگر در مقابل هیچ قانونی حاضر نیست سر تسلیم فرود بیاورد، اینجا بود که اگر یاورانی می یافتند حالت مبارزه، حالتی جدی تر و تند تر به خود می گرفت.
او به شیوه مبارزه امام(س) اشاره کرد و افزود: امام در زمان حکومت شاهنشاهی میدیدند که چگونه حقوق ملت ایران تضییع میشود و کسی جرات اعتراض و انتقاد ندارد و گرنه، جای او زندان است. بیت المال و اموال کشور در حال تاراج است و سلطه بیگانگان روز به روزگستردهتر و قویتر میشود؛ ایشان ابتدا سعی کردند جامعه را آگاه و زمینههای لازم را فراهم کنند تا با تربیت انسانهای وارسته و مخالف با هوای نفس و شاگردانی که بتوانند از خود بگذرند و در مقابل ظلم بایستند به اهداف الهی و انسانی خود نایل شوند. امام خمینی از طریق نوشتن نامه ها، تذکرها و سخنرانیها اعتراض خود را به رژیم حاکم منتقل کردند اما شرایط و موقعیت کشور به گونهای شد که امام(س) دیدند هیچ چارهای جز این نیست که مبارزه را به صورت دیگری ادامه دهند.
او با اشاره به اینکه قیام امام تنها برای خدا بوده، تصریح کرد: قدیمیترین و تاریخیترین سند مبارزاتی امام نامهای است که ایشان به علمای شهرستانها در سال 1323 شمسی نوشتند که نسخهای از آن در کتابخانه وزیری یزد موجود است. امام خمینی در آن نامه سخن خود را با این آیه شروع کردند «قل إنما أعظکم بواحدة أن تقوموا لله مَثْنَى وَ فُرَادَى» برای نجات انسان یک موعظه کافی است وآن قیام برای خدا است.
قیام برای نفس سبب عقب ماندگی میشود
امام(س) در این نامه قیام لله را توضیح میدهند و می گویند؛ قیام لله موسی کلیم را با یک عصا بر فرعونیان چیره کرد و سپس از کسانی که به خاطر منافع شخصی و نفسانی قیام میکنند و حرکاتشان، سخنرانیها و برنامههایشان برای جلب مردم به سوی خود است، انتقاد میکنند. امام(س) معتقد بود آنچه مردم مسلمان را امروز به عقب ماندگی و خاک سیاه نشانده قیام است اما نه قیام برای خدا بلکه قیام برای نفس . ایشان تأکید داشتند برای نجات جامعه باید راه انبیاء که همان قیام برای خداست را در پیش گرفت و جز این راهی هم وجود ندارد.
عضو مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به اینکه امام با چه روشی قیام کرد و جامعه را نجات داد، اظهار کرد: امام معتقد بودند برای این کار طبق دستور اسلام باید از گزینه نهی از منکر استفاده کرد، متاسفانه عنوان نهی از منکر را جامعه آن روز و حتی امروز نوعاً در جای اصلی خودش به کار نمیبرد به عنوان مثال دیده می شود اگر کسی نمازش را به موقع نخواند یا خانمی تاری از مویش بیرون باشد، احساس میکنند الآن است که نهی از منکر واجب شده است، اما در آنجایی که حقوق مردم پایمال و جامعه به فساد کشیده میشود، سکوت میکنند.
خسروی ایستادگی و مقابله با افراد ستمگر را ضروری دانست و تصریح کرد: امام معتقد بودند بالاترین منکرها ظلم است، ظلم ظالم و حاکم ستمگر است که زمینه سایر منکرها را به وجود میآورد اگر حاکمان و مسوولان در هر رده اجتماعی حق مردم را نادیده بگیرند نباید انتظار داشت که چنان جامعه ای راه صلاح را در پیش بگیرد. بلکه نتیجه ظلم حاکمان گسترش انواع مفاسد در سطح جامعه است.
او ظلم در جامعه توسط زمامداران را مجوزی برای قانون شکنی عنوان کرد و افزود: اگر ظلم در جایی بالاتر و توسط زمامداران صورت بگیرد این ظلم مبنا و مجوزی میشود برای قانونشکنیهای ریزتر، کوچکتر و پایینتر. طاغوت در لغت و فرهنگ قرآن کسی است که از چارچوبهای اصلی پای خود را بیرون گذاشته و طغیان کرده است.
خسروی ادامه داد: کسی که خود را فوق قانون بداند از دیدگاه امام خمینی طاغوت است زیرا همه باید از صدر تا ذیل جامعه در هر سمت و عنوانی که هستند در چارچوب قانون عمل کنند. امام فرمود حتی نبی خاتم(ص) که بالاترین شخصیت عالم خلقت است حق نداشت فراتر از قانون عمل کند. خداوند به پیامبر خود میفرماید: اگر تو هم یک حرف خلاف بزنی رگ حیاتت را قطع میکنم.
خسروی به اشکال مختلف قانون شکنی در یک کشور اشاره کرد و افزود: قانون شکنی بالاترین ظلم هاست و باید در هر رده با آن برخورد شود؛ از دیدگاه اندیشه و مکتب امام که برگرفته از مکتب قرآن و مکتب انبیاء است، قانون شکنی ممکن است شکلهای گوناگونی داشته باشد. گاهی اوقات قانون شکنی به این است که ما علناً عمل به قانون را زیر پا بگذاریم. یعنی به قانون نه تنها عمل نمیکنیم بلکه به گونهای رفتار کنیم که دیگران هم متوجه شوند و کم کم حرمت قانون شکسته شود. شکل دیگر قانون شکنی این است که قانون را به گونهای تفسیر کنیم که منافع شخصی یا جناحیمان تأمین شود و این نوع قانون شکنی بدترین، زشتترین و خطرناکترین نوع قانون شکنی است. اینکه برای بیرون کردن رقیب از میدان روح قانون را بر خلاف آنچه هست تفسیر، اجرا یا به آن تمسک کنیم و قانون را زیرپا بگذاریم در حقیقت ارزش، حرمت و اهمیت قانون را در چشم مردم از بین بردهایم و زمینه قانونشکنیهای بعدی را فراهم کرده ایم. عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با اشاره به اینکه میان نسل امروز و آرمانهای امام(س) یک نوع گسست و فاصله مشاهده میشود، گفت: بعد از رحلت امام اگرچه اصل نظام با همدلی و اتحاد مردم و تدابیر دلسوزان نظام حفظ شده است اما جای انکار نیست که بخشی از آرمان های مهم انقلاب هم لطمه جدی دیده است و نسل جدید ممکن است تصور کنند امام از انقلاب همین را می خواسته است . در حالی که هرگز چنین نبوده و وضعیت امروز جامعه ما با آرمان های امام فاصله دارد .
او با بیان اینکه تملق و چاپلوسی بزرگ ترین آفت حکومت اسلامی است اظهار کرد: یکی از شاخصههای مدنظر امام این بود که در حکومت اسلامی تملق هیچ جایگاهی ندارد و فرد متملق پیش حاکمان باید منفورترین افراد باشد و همین مسئله در سیره حضرت امام کاملاً مشهود بود.
حجت الاسلام و المسلمین خسروی به تأکیدهای امام بر تربیت و تزکیه نفس اشاره کرد و افزود: حکومتی که امام خمینی میخواست فقط این نبود که اذان به موقع از تلویزیون پخش شود و ظاهر مردم هم ظاهر اسلامی باشد؛ امام به مسئله تربیت و تزکیه نفس توجه بسیاری داشتند. در واقع ریشه همه صلاحها و سعادتها، در تزکیه نفس است و بالاترین مانع تزکیه نفس خودخواهی، خودبینی، خودپرستی و تملق بوده است.
وی با بیان اینکه دست اندازی به بیت المال در دیدگاه امام خمینی پذیرفتنی نیست، اظهار کرد: دزدی، خیانت در اموال خصوصاً دست اندازی به بیت المال هیچگاه با مبانی امام سازگار نبوده است و نیز اگر مردم احساس کنند که بعضی از افراد که مرتکب خلاف مالی میشوند از حاشیه امن برخوردارند، اما دزدیهای کوچک با قدرت و شدت تعقیب و خاطی به سزای عمل خود می رسد، آیا مردم نباید از انقلاب ناامید شوند و آیا کسانی که مسبب ایجاد چنین ذهنیتی در مردم می شوند ضربه نزده اند؟
او ادامه داد: ما اگر بخواهیم به آرمانهای امام که همان آرمان قرآن و دیدگاه معصومین(ع) است، نزدیک شویم باید شاخصهایی مانند آزادی بیان، دفاع از مظلوم، برخورد با افراد متملق و چاپلوس، دفاع از انتقاد صحیح و درست، پاکدستی و ایمان را هرچه بیشتر تقویت کنیم. اگر این مسایل در جامعه پر رنگتر شود، قطعاً اقبال، شوق و علاقه مردم به اسلام و مکتب امام روز افزون خواهد شد و بدون تبلیغات و بدون نیاز به برنامه سازیها و چاپ پوستر و انواع تبلیغات خود به خود مردم به سوی امام و مکتب ایشان کشیده میشوند.
خسروی در پاسخ به اینکه امام خمینی چگونه توانست اقشار مختلف مردم را همراه خود کند، توضیح داد: بررسی ابعاد مختلف این موضوع نیازمند تحلیل و بررسی و حتی تألیف کتابها و تحقیقات گستردهای است که یک شخص در قرن حاضر چگونه توانست این برجستگی را پیدا کند که همه اقشار یک ملت را با تفاوت نگاهها، قومیتها و مذاهب زیر یک چتر در آورد؛ این هنر هر کسی نیست و رسیدن به پاسخ این سوال هم آسان نیست، امام همه جانبه نگر بود فقط یک موضوع و یک مطلب را نمیدید؛ ایشان کل ملت ایران اعم از شیعه و سنی را برای رسیدن به آرمانهایشان به انقلاب دعوت کرد و با اهل سنت همانند شیعیان رفتار میکرد از این رو اهل سنت نیز مانند شیعیان در ایران احساس کردند که امام آنها را هم میخواهد نجات دهد و به سربلندی برساند.
وحدت مدنظر امام(س) وحدت تاکتیکی نبود
او ادامه داد: روش امام در ایجاد وحدت بین همه مردم به گونهای بود که مردم احساس کردند وحدتی که امام میگوید تاکتیکی نیست بلکه واقعی است؛ مردم وقتی به این باور رسیدند که مردی برای نجات آنها قیام کرده که حرف و عملش یکی است و سخن او زبان حال دل آنهاست، همگان حاضر شدند جانشان را در راه آرمانهای او فدا کنند.
خسروی در مورد اینکه چگونه باید امام را معرفی کرد، گفت: امام را آنگونه که بود نه آنچنان که ما دوست داریم باید به نسل حاضر شناساند اما گاهی ما مواجهیم با برخی از اصحاب رسانه و حتی بعضی از صاحبان قدرت در این کشور که به راحتی امام را به گونهای دیگر و متناسب با اهداف خود به جامعه معرفی میکنند، این ظلم به امام و ظلم به تاریخ و ظلم به نسلی است که به دنبال الگو می گردد. این مسئلهای است که باید مردم را نسبت به آن آگاه و هوشیار کرد. وقتی خود مردم تشخیص دادند و فهمیدند و افکار عمومی روشن شد قطعاً سخن آنها خریدار نخواهد داشت و زلال معرفت امام خمینی پاک خواهد ماند.
او ادامه داد: برخی فقط یک بعد از ابعاد امام را شاخص کرده و بر روی آن تبلیغ میکنند؛ امام انسانی بوده ذو وجوه و ذو ابعاد یعنی همانطوری که محکم در مقابل دشمن میایستاد در مقابل دوستان هم بسیار نرم و اهل گذشت و بخشش بود. نمیدانم چرا برخی بیشتر جنبه دشمن ستیزی امام(س) را مطرح میکنند و کمتر به سایر جنبههای الهی و انسانی امام خصوصا در سیره و رفتار ایشان میپردازند.
خسروی در پایان گفت: امام خمینی در زمینههای مختلف نکات بسیار مهمی را فرمودهاند که ما از آنها غفلت کردهایم و گاهی آنچه را که به نفع خود میبینیم، همان را نقل میکنیم. نگاه همه جانبه به فرمایشات امام(س) و معرفی تمام ابعاد وجودی ایشان میتواند در تصحیح رفتارهای غلط و هدایت درست جامعه به سوی صلاح بسیار مؤثر باشد.