موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ماحصل تیزبینی و آینده نگری مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی است.سید احمد خمینی، در نیمه نخست شهریورماه 1367 با دغدغه حفظ و حراست از آثار امام راحل و مشخص شدن مرجع ذی صلاحی برای داوری آثار و اندیشههای امام راحل نامهای به پدر عزیز و مراد بزرگوار خویش، حضرت امام خمینی(س)، نوشت تا در این موارد از ایشان کسب تکلیف کند. حضرت امام خمینی(س) در پاسخ به این نامه، مرحوم حاج احمدآقا را برای تنظیم و تدوین کلیه مسائل مربوط به خود انتخاب نمود. موسسه تنظیم و نشر آثار امام با همین فلسفه وجودی آغاز به کار کرد. این مسئله در آبان ماه 1368، با تصویب قانون «نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی» توسط مجلس شورای اسلامی و واگذاری امر حفظ، نشر، نظارت و تایید آثار امام خمینی به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) ساز و کاری رسمی و قانونی به خود گرفت. از آن زمان تا کنون مسائل بسیاری به انجام رسیده و اهمیت اولیه خود را از دست دادهاند و مسائل بسیاری اهمیت تازهای یافتهاند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، نشریه حریم امام در گفت و گویی با دکتر حمید انصاری قائم مقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، درباره وظایف و رویکرد های امروز این موسسه به گفتگو نشسته است.
سابقه آشنایی حضرت عالی با حضرت امام و نوع ارتباط شما با ایشان چگونه شکل گرفت و تا به امروز چگونه استمرار پیدا کرده است؟
سابقه آشنایی ما در واقع بحث خانوادگی است. روستای ما شهرستان «خانوک» در استان کرمان از مناطق با قدمت مذهبی و فعال در عرصه مسائل اجتماعی است و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم پدرم هم علقه خاصی به روحانیت و ارتباطات با حوزه علمیه قم داشت. هر سال بزرگانی از حوزه مثل آیتالله سبحانی و دیگرانی در این سطح از بزرگان به محل ما میآمدند. در ماههای مبارک رمضان و محرم برای تبلیغ ارتباط خوبی با حوزهها بود و دو نفراز برادرانم یعنی آقایان مجید انصاری و محمدعلی انصاری برای تحصیلات دینی ابتدا وارد حوزه علمیه کرمان شده بودند و بعد هم به قم رفتند و من هم در 12 سالگی به قم آمدم.
در سن 6-7 سالگی بودم که ساواک کرمان مرحوم پدرم را به خاطر داشتن عکس امام، رساله امام و ترویج نام امام دستگیر کرد. البته مدت آن محدود بود و به خاطر شرایط منطقه میخواستند مشکلی پیش نیاید، ایشان را زود آزاد کردند که در واقع میشود گفت از همان زمان قیام خرداد42 در محفل خانوادگی ما مطرح و علقه قلبی ایجاد شده بود و بعد هم در سال 47 که به قم آمدیم و به منزل امام میرفتیم که آن موقع امام تشریف نداشتند ولی مرحوم آیتالله پسندیده و مرحوم حاج احمد آقا آنجا فعال بودند.
از سنین نوجوانی، بعد هم جوانی ارتباط ادامه داشت. در دوران تبعید امام مواردی هم در دوران مبارزه پیش میآمد که لازم بود نظراتی از حضرت امام داشته باشیم و نظرات ایشان را در مورد کیفیت مبارزه و یا نوع برخورد از طریق کانالهایی که بود -از طریق کانالهای مطمئن و ارتباطات و پیکهایی که بود- سوال میشد. درواقع دلبستگی عمیق و دیرینهای از این ناحیه ایجاد شده بود و طبیعی است که بیصبرانه منتظر دیدن امام بودیم. تا قبل از پیروزی انقلاب حضرت امام را متاسفانه زیارت نکرده بودیم و در ضمن راه نجف و کربلا هم مسدود بود. روز ورود امام به ایران من به همراهی اخوی که در کمیته استقبال از حضرت امام مسئولیتی هم داشتیم، هر کدام در خدمت ایشان بودیم و تا آخر عمرهم انشاء الله با آرمانهایش خواهیم بود.
هدف نهایی از تاسیس موسسه، حفظ و نشر آثار امام، و همین طور جلوگیری از اضافات یا حذفهایی که ممکن بود بر سخنان ایشان اعمال شود؛ ذکر شده است. آیا ورای اینها موسسه برنامههای بلند مدت یا کوتاه مدت دیگری را در نظر دارد؟
من فکر میکنم وجه عمیق تبیین اهداف موسسه را باید در متن نامه نسبتاً تفصیلی حاج احمد آقا که خدمت حضرت امام نوشتند، جستجو کرد. در سال 1367 پاسخی که حضرت امام دادند و حکمی که ایشان صادر کردند، سنگ بنای تاسیس موسسه شد. آن نامه متنش گویای این هدفها است. در حقیقت در آنجا دغدغههایی وجود داشت نسبت به آینده و نوع مراودهای که بخشهای مختلف جامعه میتواند با آثار و اندیشه امام داشته باشد -با توجه به اینکه امام معمار انقلاب و بنیانگذار نظام بود و ده سال نیز رهبری انقلاب- را به عهده داشت، بعد از ایشان پیشبینی میشد که مرکزیتی لازم است که نیازها را پاسخگو باشد و وضعیت انتشار اندیشه و آثار امام، نوشتهها و نگهداری از این آثار، و تعیین صحت و سقم آنچه که به نام امام منتشر میشود؛ به عهده این مرکزیت گذاشته شود.
در حقیقت شناسایی، گردآوری، طبقهبندی، نگهداری و حفاظت همیشگی و دائمی با روشهای مختلف علمی از اصل متن آثار و سپس ترویج، نشر و توسعه نیازها و انتشار آن و رساندنش به دست مخاطبین، ترجمه، تحقیق پژوهش و بازگویی پیامهای امام و اندیشه امام متناسب با فضا و نیازهای جدید و در واقع یک بعد دیگر از مسئولیتهای بسیار مهم و کلیدی موسسه بود که در واقع میتوان گفت فلسفه وجودی تاسیس موسسه است. نظارت بر آنچه که خارج از مجموعه موسسه، از ناحیه ناشرین و بخشهای مختلف که به امام علاقهمند هستند و منتشر میشود. مرجعیت اعلام صحت و سقم مطالبی که به نام امام و منسوب به امام نشر پیدا میکند، هدف اصلی و کلی شکلگیری موسسه بود.
آیا قانونی تصویب شده که گفتار، آثار و رفتار حضرت امام باید مورد تأیید مؤسسه باشد؟برای مثال اگر یک برنامه تلویزیونی یا یک مستند، یا کتابی خارج از مجموعه موسسه تهیه شود، لازم است که از شما مجوز بگیرند؟
بله، قطعا این نص صریح قانون است. در آبان ماه سال 1368 در مجلس قانونی تصویب شد که ماده اول و بند اول آن قانون این بحث را مطرح کرده که انتشار آثار امام، حتی زندگینامه -تصریح هم دارد آنچه مربوط به زندگی و آثار امام میباشد- حتما باید از موسسه مجوز بگیرد و من همین جا عرض کنم که ما به هیچ وجه، در این حوزه سانسور را برای موسسه قائل نیستیم؛ اگر کسی میخواهد مطلبی منتشر کند باید مطمئن شویم که دقیق و منطبق با نسخ اصلی است که در اختیار موسسه است. به مولفین و ناشرین در تطبیق این موارد و اینکه احیانا اگر اشتباهی هست، یا نسخههایی را که به عنوان منبع استفاده کردند معتبر نبوده، نسخ اصلی را در اختیار میگذاریم. به هر حال به لحاظ قانونی انتشار آثار، زندگینامه و ... بدون مجوز موسسه هم عمل خلاف قانون و هم خلاف شرع -طبقِ فرمایش امام- خواهد بود.
در خصوص عملکرد صدا و سیما، آیا این قانون اجرا میشود؟ و اگر کتاب، برنامهای یا مستندی مطابق با آثار و اندیشههای حضرت امام نباشد و به نام امام منتشر شود، آیا شما برای مقابله با آن اقدامی میکنید؟
پس از 23 سال از رحلت امام، انصافا باید بگویم که این کار در سطح مطلوبی -نسبت به نوع رعایت قوانین در کشور- انجام شده است. از ناحیه ناشرین، بخش خصوصی، کتابهای متعددی مربوط به امام -با تشویق و حمایتی که موسسه- داشته، شاهد تخلف بسیار معدودی هستیم. شاید یک یا دو مرکز هست که در قم و یا تهران که خود را فراتر از قانون و یا ملزم به رعایت قانون نمیدانند.
صدا و سیما ارتباط و تعامل خوبی با موسسه دارند. در سالهای گذشته با موسسه ارتباط خوبی داشتند و از منابع معتبر موسسه استفاده میکنند. جلسات مشترک خوبی داشتهایم. البته ما در جلسات در سطح مسئولین صدا و سیما و موسسه و تولیت محترم پیشنهاد دادیم کمیته مشترکی بر این موارد نظارت کند که تا کنون رعایت هم شده است. اما طبیعی است که در کشور در اوج جریانها و نوسانات سیاسی بعضی از شبکهها و بعضی از بخشهای خبری مواردی مطرح شده است؛ ولی اینکه آیا این روند از نظر موسسه مطلوب بوده یا صدا و سیما میتوانست بهتر از این عمل کند، مقوله دیگری است. در بعد نظارتی، بحث انتشار تحریف نشدهی متن سخن و یا تصویر امام نیست. سوال شما شاید بیشتر ناظر بر این باشد که بعضا متناسب با سلایق و شرایط روز مطالب امام ابزارگونه پخش شود؛ که این چالش بوده و ما در واقع نباید برای مصلحت به صورت ابزاری از جایگاه حضرت امام هزینه کنیم.
یکی از کارهای موسسه حفظ اصل آثار است. آیا همه فیلمها، نامهها و نوشتهها حفظ شده است؟
در اوایل تشکیل موسسه از اولویتهای اتخاذ شده، این بود که در ابتدا مطالب را شناسایی و سپس گردآوری کنیم. قریب به یک قرن از عمر مؤثر امام آثار مکتوب، غیر مکتوب، نوشته، عکس، فیلم و...به یادگار مانده است که ما در واقع کار شناسایی را در سالهای اول انجام دادیم و سپس گردآوری را از طریق فراخوانهای عمومی و روشهای مختلفی چون مراجعات مستقیم، جمعآوری کردهایم. در حال حاضر هم مکاتباتی با چهرهها و شخصیتهایی که به دلایلی از گردونه فعالیتهای سیاسی و علمی خارج شدند یا دچار حوادث شدند لابلای کتابها و کتابخانه های آنها ممکن است وجود داشته باشد، ولی اصل مطالب، آثار و تالیفات، دست خط های کتاب های امام، تصاویر آنچه که بوده و امکان دسترسی داشته، گردآوری کردهایم و به شیوههای مختلف آنها را تکثیر و برای نگهداریش برنامهریزی علمی شده است تا در مقابل نور و گردوغبار و غیره به صورت علمی محافظت شود. که انشاء الله برای همیشه اصل آن نسخ حفظ شود.
همواره در آثاری که از ائمه ما باقی مانده، تحریف صورت گرفته و تحریف در دو قسمت بود. قسمت اول روی اصل آثار یعنی اینکه خود اثر جعل میشد یا اینکه مثلا به نقصان یا زیادت دچار تحریف میشد. بخش دوم تحریف هم، همان تحریف معنوی است که روی اندیشه اتفاق میافتد. شما در این زمینه چکار کردهاید؟ اکنون که بیش از دو دهه از رحلت امام گذشته در بخش انتشار اندیشههای امام یک مقدار نقص وجود دارد، رویکرد موسسه را در این زمینه توضیح دهید؟
اینکه ما همه نیازها را نتوانستیم پاسخ بدهیم، واقعیتی است ولی به لطف خدای متعال، تفکر، انقلاب و رستاخیر معنوی حضرت امام آنقدر وسیع و رو به توسعه است که نه موسسه محدود ما بلکه همه مجموعهها هم نمیتوانند نیاز عظیمی که در سطوح، زبانها و جاهای مختلف هست را پاسخ بدهند. ولی در بعد نشر اندیشه کارهای خیلی خوبی شدهاست، مهمترین کار برای بسترسازی حفظ و حراست از میراث معنوی حضرت امام این است که متون به جا مانده از ایشان صحیح، کامل، منقح، با شناسنامه، با روایت درست از نوع انتشار، زمان انتشار و وقایع پیرامونش منتقل شود، که ما در این زمینه تلاشهایی کردهایم.
از آنجایی که قبل از انقلاب من با مسائل حوزوی آشنایی نسبی دارم، و میدانم که گاه یک فراز از روایت که نقش کلیدی در فتوا دارد و در رویکرد فقهی به یک مسئله، ولی به دلیل اینکه نمی دانیم در چه زمانی در چه شرایطی - مثل شرایط تقیه یا غیر بوده و...- چیزهایی که جزئیات متن شناسی را میتوانیم از آن مجزا سازیم که در بحث هرمنوتیک جایگاه خوبی دارند و در علم اصول بیشتر از هرمنوتیک به این مسائل پرداختند؛ خودِ کمک بزرگی به این مسئله است.
البته ما معتقد نیستیم در وادی نشرِ اندیشه، موسسه نقش انحصاری دارد. در بخش آثار و نسخ ما معتقدیم باید مرکز و مرجعیت مشخصی باشد و اینها را نگهداری کند، همچون اسناد رسمی مهم کشور که این بالاتر از آنها هم هست. داستان انقلاب اسلامی و همه چیز انقلاب است، ولی در مورد نشر اندیشه اعتقاد داریم که به هر حال برداشتها و تفسیرهای مختلفی است. حضرت امام به ما آموخت که اجتهاد، آزادی بیان و اندیشه را پاس بداریم. باید متن را صحیح در اختیار جامعه بگذاریم و آن چیزی را که برداشت و فکر میکنیم صحیح است هم در کنار آن به جامعه عرضه کنیم، البته نه به صورت انحصاری.
ما اعتقاد داریم که باید همه دستگاههای فرهنگی، حوزهها و به خصوص کسانی که دلبستگی به اندیشه و راه امام دارند، در جهت تبیین این اندیشه همکاری کنند، زیرا که بسیار گسترده و وسیع است.
ما باید نگران این باشیم که یک قرائتی به عنوان قرائت رسمی حکومت، نظام، موسسه، تولیت و هرکسی که بگوید امام این است و لا غیر؛ و بعد هم همین را به نوعی به صورت الزامی بیان کند. به نظر من مهمتر از همه، همان پاسداری از آزادی بیان است؛ اگر کسی یا نهادی یا رسانه ای مطلبی را از امام نقل کرد، بنده خدمتگزار هم بتوانم بگویم آقا اینجا را دارید اشتباه میکنید، به این دلیل و یا این استفاده درستی از بحث امام نیست. این آزادی را اگر پاس بداریم، همه چیز درست میشود.!S1!
آقای حاج حسن آقا چند سال گذشته مطرح کردند که باید در اندیشههای امام، اجتهاد اتفاق بیفتد. این یک بحث خیلی مهمی است. آیا موسسه در تبیین اصول اجتهاد در اندیشه امام قدمی برداشته است؟
بله، پژوهشکده در بخش کارهای پژوهشی، کارهای زیادی انجام داده است. تحلیل گفتمان امام به اجتهاد احتیاج دارد که بستر متن هم از سطح خام بیرون بیاید. در این حوزه کارهای خوبی انجام گرفته، من فکر میکنم اگر کسی واقعا بخواهد وقت بگذارد در هر کدام از مقولاتی که مورد نظرش هست و در اندیشه امام بخواهد غور و بررسی بکند و مجتهدانه و کارشناسانه نظر بدهد منابع پژوهشی خوبی موسسه میتواند در اختیارش بگذارد. تحقیق موضوعی بستر کارها فراهم است. من در نظام دانشگاهی معلمی ساده هستم و آشنایی به حوزه و دانشگاه دارم، در برخی حوزههای اندیشه امام انصافا منابع ارزشمند و مواد خام خوبی فراهم شده است.
در جواب به سوال شما که چه کردیم؟ ما کنگرههایی برگزار کردیم، تا دو سه قبل از این که فضا مکدر شود، نوع مراودات و حضور همه جریانهای معتقد به اندیشه امام، در متن فعالیتهای عمومی؛ کنگرههای بسیار خوبی بود. حدود 20 کنگره بینالمللی در بعضی 300-400 نفر از اندیشمندان برجسته جهان اسلام از آمریکا و اروپا خاورمیانه، فلسطین حضور داشتند، دیدگاههای مختلفی مطرح میشد؛ اصل هم براین بود. از داخل کشور کنگرهای داشتیم، دو بزرگواری که تقابل اندیشهای جدی با هم داشتند در آن ایام هر دو در آن کنگره مقاله دادند و راجع به یک موضوع از اندیشه حضرت امام قرائت خودشان از آن مسئله را مطرح کردند. مؤسسه هم مقاله را منتشر کرد و این از کارهایی است که نشان میدهد ما به این باور اعتقاد داشتیم در واقع پایبند هم بودیم. البته باید توجه داشت که اجتهاد در اندیشه امام اصول، چارچوب و اسلوب دارد و اجتهاد نمیتواند خلاف نص باشد. کسی نمیتواند بگوید من اجتهاد کردم در حالیکه نص امام خلافش را فریاد میزند و چارچوبهای خودش را دارد. باید با همان قواعد عمل کرد، ولی فکر میکنم قبل از اینکه نگران این جنبهها باشیم باز من تأکید میکنم من نگران انسداد و یک نوع استبداد رأی در حوزه اندیشه باشیم. به نظر من این مهمترین اولویت و دغدغه جامعه است، حتی فراتر از اندیشه امام اگر در بُعد فرهنگ در کشور بخواهد توسعه علم و دانش -چیزی که مد نظر مقام معظم رهبری هست- واقعا اتفاق بیفتد باید از شعار بیرون بیاییم و باید اول این میدان را تضمین بکنیم (میدان آزادی بیان و اندیشه) بعد به سراغ مسائل دیگر برویم.
در رویکردی فعلی موسسه نسبت به مسئله استنباط و اجتهاد چقدر تلاش شدهاست که در عین حالی که حافظ اندیشه امام از تغییر و تبدیل یا اجتهاد بر خلاف نص، بی طرفی خودش را حفظ کند؟ چون ممکن است در ذهن بعضیها باشد -کما اینکه مستحضرید که هست- موسسه در این جهت گیریها همواره به یک سو نظر مثبت دارد و در مقابل آن ساکت هست.
نکته بسیار مهمی را اشاره کردید. من باید عرض کنم که در 3-2 سال اخیر، ظلم و اجحافی در حق موسسه شد، ما هم دأبمان این بوده در مقابل بعضی از هتاکیها وارد عرصههای چالشی نشویم و سعی کردیم که جایگاه و حرمت این جایگاه حفظ شود و کمتر پاسخ داده شود. واقعیت این است که یکی از اصول حاکم بر رفتارهای موسسه و همه فعالیتها در بخش نشر، ترجمه، پژوهش، کنگره، بیانیه و هر کاری که انجام میدهیم، بحث بیطرفی نسبت به جریانهای سیاسی درون نظام و مدافع کلیت کلان نظام و قانون اساسی است. انصافا هم بگویم با دشواریهای بسیار زیاد در این سالها، این اصل را حفظ کردیم؛ چون میدانید استقلال رأی داشتن و بیطرف بودن در فضایی مثل جامعه ایران که هر نوبتی که یک جریان سیاسی حاکم میشود، انتظارات وسیع است. ولی موسسه در همه ادوار، از زمان حیات حضرت امام تا به امروز در نوع نشر، بیان و غیره همان خط مشی ثابتمان، عینا ادامه یافته است.
در مجموعه و فعالیتهای موسسه به هیچ وجه اجازه ندادیم مسائل جناحی و حزبی ورود پیدا کند، فقط و فقط همان رسالت اثر و اصولی که حاکم بر فعالیتهای موسسه بوده است. اگرکسی مدعی است، موردی بیاورد و مصداقی را بیان کند؛ این فقط یک تهمتی است که بیان میکنند. موسسه شاید از معدود و منحصر نهادهایی در نظام باشد که زیگزاگ حرکت سیاسی به هیچ وجه نداشته است. اما ما همان مطالبب که 22 سال قبل راجع به اندیشههای امام اظهار میکردیم، همان است. در هر دورهای اگر سراغ چهرهای رفتیم در مقابل، سراغ چهره دیگر هم رفتیم حرفهایش را بیان کردیم، حالا اگر آن آقا جواب نداده یا گروهی قهر کرده و جواب نداده و سهمش کمتر شدهاست، اینها ملاک کار ما نیست. ولی در مجموع این خط را حتی از نظر تصاویر در خبرها و دیگر چیزها داریم. اگر یک جناحی، یک جریانی از امام فاصله گرفت، دیگر ما مقصر نیستیم که با امام کمتر مأنوس بوده یا سوابق کمتری دارد.
آقایانی که قبلا با حضرت امام واز نزدیکان حضرت امام بودند ولی الأن مورد بیمهری واقع شدهاند؛ در رابطه با این افراد و شخصیتها، شما این رعایتهای سیاسی موجود را انجام میدهید یا اصول امام برایتان مهم است؟
در موسسه ما همان کلیت قواعدی که از خط امام داریم را رعایت میکنیم. طبیعی است که متاسف میشویم اگر چنین اتفاقی که شما میفرمایید افتاده باشد که واقعا مرتبطین با امام، السابقون السابقون، پیشگامان و کسانی در روزهای به تعبیر حضرت امام دشوار و سخت مبارزه که لحظه به لحظهاش طاقت فرسا بود، مورد بیمهری قرارگرفته باشند. من دورانی از آن روزها را درک کردم، واقعا فضای دیگری بود که برای کسی که آن را درک نکرده باشد، قابل تصور نیست. مثلا به ذکر مصداقی میپردازم:
«در قم، روز 19دی اولین روزی که جرقه فعالیتها در مراسم چهلم حاج آقا مصطفی زده شد، جلوی گذر خان تیراندازی شد، ما حدود 25 نفر بودیم بعد آن جمعیتی را که در صفاییه متفرق کردند ما وضع را تا شب ادامه دادیم تا حدود ساعت 11 که یک نفر شهید شد و یک نفری هم زخمی شد، ما این فرد زخمی را از توی گذر خان از داخل کوچههای پشت مسجد فاطمی بردیم شاید حدود 200-300 تا خانه را در زدیم که یک تکه پارچه برای بستن زخم بگیریم، کسی درب منزلش را باز نمیکرد، یا از پشت در با ناراحتی میگفتند برو. یعنی فضای قم که مرکز انقلاب بود این بود. کسی باور نمیکند، حدود یک کیلومتر راه رفتیم تا منزل یک روحانی که ایشان عمامه شان را پاره کرد و با آن زخم را بستیم، خوب فضا اینگونه بود. یا یک مصداق بگویم، سال 54 در فیضیه که سالگرد قیام 15 خرداد بود، حدود 200-300 نفر بودیم که بعداً تعداد کم شد حدود 100 نفر که تعدادی هم دستگیر شدند - و زندانهای طولانی مدت هم بودند که خوشبختانه به جریان انقلاب خورد و بعد آزاد شدند.- آنجا ما آخرین لحظه که گارد آماده حمله بود تا فیضیه را بگیرد، فرار کردیم و از پشت رودخانه به منزل آقایان مراجع بزرگوار، حضرت آیتالله گلپایگانی و آیتالله نجفی آقای شریعتمداری رفتیم، در منزل آقا مرتضی حائری(ره) جلسهای بود ما رفته بودیم، بست نشستیم وسط حیاط منزل ایشان که یک اطلاعیه صادر کنند که اینهایی که در فیضیه بودند، طلبهاند و کمونیست نیستند. چون آن روز روزنامه تیتر بزرگ زد که عدهای کمونیست در قم پرچم سرخ برافراشتند و چه کردند و این آقایان مشورت میکردند دو سه ساعت که بگویند اینها طلبه هستند نه کمونیست. و ... بعد من به سختی بعد از 2-3 ساعت دست نوشتهای از مرحوم آقای حائری گرفتم و شرط کردند که فقط پنج نسخه یکی در مدرسه خان، یکی در مدرسه آقای نجفی، مدرسه آقای گلپایگانی و مدرسه فیضیه دم در میدان آستانه و یک جای دیگر که فراموش کردم فقط بیشتر از پنج نسخه شرعاً حق تکثیر ندارید؛ اگر بیشتر تکثیر شود تکذیب میکنیم، فضا این بود. ما باید قدر مبارزین سابق را بدانیم.
ولی شما هم دارید اینها را حذف میکنید.
ما حذف به هیچ وجه نمیکنیم، ما اتفاقا چوب این را داریم میخوریم که چرا سلام علیک می کنیم با یاران امام.
من نوشتهای دارم از مرحوم حاج احمد آقا. آن روز چون همین پرسشها بود، ما وقتی می خواستیم صحیفه امام را تدوین کنیم. ایشان دچار چشم درد و کمر درد بودند و میرفتند کوشک و همه کارهایشان تقریبا متوقف بود. ولی برای این کار گفته بودند هر وقت لازم است بیاییم. آن روزها این بحثها بود که ما پیشبینی میکردیم خوب ما میخواهیم وارد این موضوع بشویم، تبیین بکنیم، پاورقی بزنیم و توضیح بدهیم و... . ایشان آنجا فرمودند که قرار ما بر این است که راجع به جریانهای سیاسی، چهرهها و شخصیتها، هر نقشی که دارند در دوره خودش بدون هیچگونه سانسوری آن موضوع را منعکس کنیم؛ یعنی این را خیانت به امام و آثار امام میدانیم که اسمی، سندی و اثری به واسطه اینکه امروز فرض کنید با نظام یا با خود امام مشکل دارد و یا در یک دوره بعد مشکل پیدا خواهد کرد این را برداریم، به هیچ وجه. هر چیز در جایگاه خودش. یعنی دقیقا وفادار بمانیم به همان اصلی که امانتداری است. یکی از اصول حاکم بر فعالیتهای موسسه این است که ما باید امانتدار باشیم؛ این امانتداری یعنی هر چیزی را عینا همان گونه که بوده حفظ کنیم بدون اینکه هیچگونه شأنی برای خودمان قائل باشیم. هیچ توجیه و مصلحتی هم بالاتر از مصلحت امانتداری که مورد تاکید قرآن است، نیست.
یک نکته تطبیق اندیشه و سیره امام هست، کتابی است با عنوان سیره مدیریتی حضرت امام؛ آیا در همه زمینهها شما این کار را انجام دادهاید؟
شما اگر آن آثار را ببینید در مدیریت سه کار داریم، در مدیریت دفاعی امام 6-5 پروژه داریم که زیر چاپ است. از چند سال پیش که ما اولویتبندی و زمانبندی داشتیم، وارد این عرصه شدیم که نسبتا رشد خوبی هم داشته و تصمیم داریم این را در مراکز مختلف پژوهشی توسعه بدهیم. چنین امکانی برای این کار در اختیار موسسه نیست. بودجه و اعتبار مراکز پژوهشی را باید توسعه داده و ما نظارت و حمایت کنیم.
ارتباط موسسه با تولیت بزرگوار، یادگار امام راحل حاج حسن آقای خمینی چگونه است و تا چه میزان ایشان در برنامههای موسسه نقش دارد؟
به هر حال این ارتباط طبعاً همان چیزی است که در قانون و جایگاه تولیت است که رعایت می شود. ولی فراتر از آن، به حمدالله دلبستگی عمیقی وجود دارد و علاقهای که مجموعه دوستان ما در موسسه و خود بنده به این بیت شریف دارند، این جایگاه را افزون، عمیقتر و واقعیتر میکند. این ارتباط را خوشبختانه آقای حاج حسن آقا هم علیرغم اشتغال تحصیلی جدی و مجموعه فعالیتهایی که در ارتباطات، دیدارها، گفت وگوها و کارهایی که در قم دارند کارهای علمی بسیار ارزشمندی که در همین چند سال اخیر دیدیم که آثار برکات آن واقعا زیاد است، ولی حضور و ورود خوبی هم به مباحث مجموعه دارند یعنی میتوانم بگویم نظارت عالیه ای که باید تولیت داشته باشند، را دارند. تولیت ایشان مقام تشریفاتی نیست و از طرف دیگر مقام مداخلهای هم نیست. میتوان گفت همان خط مشی حضرت امام را دارند. یعنی اعتماد دارند، ولی میخواهند مجموعه پاسخگو باشد. پرسشگری و ورود را دارند و مقولات را میشناسند. حتی مقولات جدید مثل طراحی سایت پرتال امام که بحثهای فنی مفصلی بود، ایشان با حوصله بعضی وقتها 5-4 ساعت با حوصله بحث میکنند، وارد میشوند و ورود بسیار خوبی دارند.
و خود ما دأبمان این است که حتما مسائل را به موقع خدمتشان گزارش میکنیم. آخر هر هفته در تهران خدمتشان هستیم، تعامل و ارتباط خوبی هم هست. آن مدیریتی که نمونه یا جلوهای از مدیریت حضرت امام که ما شاهد بودیم که هم افراد، هم مرزها را میشناسند؛ هم عشق، علاقه، ارتباط و تواضع خاصی دارند که واقعا خاص این خانواده است که خودشان را از یک جایگاه و موضع خاص نگاه نمیکنند. در هر شرایط پیشرفت کارها را هم میخواهند، جدی هم هستند در کار همه این اصول الحمدالله رعایت میشود.