دکتر غلامرضا ظریفیان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران پیرامون رابطه اخلاق و سیاست گفت:از زمان انتشار کتاب شهریار ماکیاولی که خیلی هوشمندانه تلاش کرد تا حوزه هست ها و بایدها را با توجه به امر واقع در عالم سیاست روشن کند و نشان داد که هست ها و بایدها لزوماً با یکدیگر پیوستگی ذاتی ندارند و نتیجه گرفت که بین دو مقوله سیاست و اخلاق ارتباط ارگانیکی وجود ندارد.
همراهی اخلاق و سیاست راهی است که این روزها از سوی علما ، روحانیون برجسته و سیاستمداران نیک اندیش توصیه و سفارش می شود؛ راهی که بویژه در ماه مبارک رمضان رعایت آن از اهمیت دوچندانی برخوردار است .پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران این موضوع را با کارشناسان ، سیاستمداران به بحث گذاشته که به مرور منتشر می شود .آنچه در ذیل می آید گفت وگوی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جمارن است که با دکتر غلامرضا ظریفیان با محور رابطه اخلاق و سیاست انجام شده است:
دکتر غلامرضا ظریفیان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران پیرامون رابطه اخلاق و سیاست گفت:از زمان انتشار کتاب شهریار ماکیاولی که خیلی هوشمندانه تلاش کرد تا حوزه هست ها و بایدها را با توجه به امر واقع در عالم سیاست روشن کند و نشان داد که هست ها و بایدها لزوماً با یکدیگر پیوستگی ذاتی ندارند و نتیجه گرفت که بین دو مقوله سیاست و اخلاق ارتباط ارگانیکی وجود ندارد. این فهم ماکیاولی از واقعیت های سیاسی نتیجه خودش را در قرن نوزدهم و بیستم نشان داد و ما شاهد بودیم که وقتی دو عرصه اخلاق و سیاست به شکل بنیادین از هم جدا می شوند چه آثار مخربی را در جهان پیرامون می گذارد و میلیون ها انسان قربانی این جدایی می شوند و اتفاقات عظیمی که از اواسط قرن نوزدهم تا دهه های آخر قرن بیستم رخ داده و الآن هم به اشکالی در جهان شاهد آن هستیم.
استاد دانشگاه تهران در ادامه افزود: نتیجه این جدایی بود که البته بعدها اندیشمندان و نخبگان و متفکران فلسفه و سیاست و روابط بین الملل و عرصه های مختلف دیگر به این نتیجه رسیدند که یکی از دلایل این وضعیت فاصله اخلاق و سیاست است و نظرات گوناگونی در مورد این دو حوزه که چگونه باید با هم پیوند داشته باشند ارائه شد.اندیشمندان در حال حاضر بر این باورند که هر حوزه ای می بایست به یک سری از بایدها پایبند باشد و سیاست نیز از این امر مستثنی نیست. امروز گنجینه غنی درباره ضرورت پیوند میان اخلاق و سیاست در عرصه تحقیق و اندیشه داریم.
این فعال سیاسی در ادامه افزود: در کشور ما با توجه به این شیوه حکومتی ما نام جمهوری اسلامی را دارد و همه ما خودمان را پایبند اسلام می دانیم حدیثی که از پیامبر عظیم الشان اسلام مکرر روایت شده و هدف بعثت را اتمام و تکمیل مکارم اخلاقی معرفی می کند اهمیت اخلاق را برای یک مسلمان نشان می دهد. در عرصه های عمومی نیز طبیعتاً هر مسلمان باید به رعایت اخلاق پایبند باشد بنابراین ما مسوولیتی سنگین تر داریم چرا که اخلاق با ریشه های اعتقادی ما در پیوند قرار دارد.
معاون سابق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ادامه داد: متاسفانه در دهه اخیر شاهد هستیم که ما هم در عرصه های سیاسی و اجتماعی همان تجربه ای را که غرب در دو قرن گذشته تجربه کرده است به گونه ای بدون در نظر گرفتن آفات و آثار آن در حال تجربه هستیم و شاهدیم که در میان نخبگان سیاسی و بخشی از دولتمردان ما این آفت دیده می شود و بروزات آن به حدی بود که دولتمردان ما به راحتی دیگران را متهم می کنند و دروغ و کذب می گویند و این قدر گسترش پیدا کرد که شاهدیم به راحتی و بدون ارائه حجت و دلیلی دیگران را تا عرصه تکفیر می بریم و بسیاری از افرادی را که سوابق خدماتی دارند بدون دلیل نسبت های می دهیم که هیچ پایه ای ندارد مطبوعات و سایت ها و برخی اظهارات دولتمردان ما سرشار از این موارد است و این نسبت از طریق رسانه ها و ابزارهای مختلف به کسانی داده می شود که آنها از این امکانات بی بهره اند و قادر به پاسخگویی نیستند. ما روایت دیگری داریم که می گوید آبروی مومن مانند خون مومن می ماند و خیلی وقت ها با تکیه بر مصالح شخصی و فردی و بدون اتکا به سند مطالبی گفته می شود که موجب از بین رفتن آبروی مومنین می شود و این خودش یک اثر وضعی دارد و براساس باورهای دینی ما هر عملی اثری در نظام تکوینی خواهد داشت و جامعه به میزانی که رو به خیر و صلاح می رود خداوند خیر و صلاح و رحمت بیشتری را عطا می کند و اگر به سمت ضلالت و برخوردهای غیراخلاقی برود اثر وضعی را در همین راستا می بیند. اگر برای این امر فکری نشود خود این امر نوعی هم افزایی را ایجاد می کند و یک زیست ضد اخلاقی را ترویج می کند.
این فرمانده سالهای دفاع مقدس ادامه داد: باورها و اعتقادات ما می گوید که هر عملی آثاری دارد و این اعمال آثار خود را در جامعه نشان می دهد. احادیث ما نشان می دهد که مردم یا به علمای خودشان شبیه اند یا به امرایشان؛ یا حدیث دیگری از معصوم می گوید مردم به حاکمانشان شبیه ترند تا به پدرانشان؛ یعنی اگر در عرصه قدرت اخلاق کنار گذاشته شود می تواند تاثیرات عمیقی در عمق روح و روان جامعه داشته باشد. مهم ترین نتیجه بداخلاقی ها در عرصه سیاسی آسیبی است که به سرمایه های اجتماعی می خورد و بزرگترین سرمایه اجتماعی نیز اعتماد است و وقتی نخبگان و دولتمردان پایبند به اصول اخلاقی نباشند اعتماد از جامعه رخت می بندد و خیلی از امور غیراخلاقی مجاز شمرده می شود و آرامش از جامعه گرفته می شود چون کسی به آن چه که نخبه ای می گوید اعتماد نمی کند.
دکتر غلامرضا ظریفیان در ادامه با اشاره به شروع تعداد قابل توجهی از احادیث با "لاتنظروا" افزود: احادیث می گویند به کثرت نماز و روزه و حج دیگران نگاه نکنید و شاخص دینداری اینها نیست بلکه شاخص دینداری صدق گفتار و ادای امانت است. متاسفانه از یک دوره ای به بعد که از بلندای انقلاب اسلامی فاصله گرفتیم دچار آفت هایی در صدق گفتار و ادای امانت شدیم نخبگان ما بیشتر دچار این آفت ها شدند مردم عادی هم آلوده هستند اما هم میزان این آلودگی کمتر است و هم تاثیرشان کمتر است. به روزنامه ها دقت کنید ببینید چقدر آمارهای متعارض و متناقض در عرصه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و علمی به مردم ارائه می شود که بعد مشخص می شود از اساس اشتباه بوده اند و آمار تبدیل به یکی از مصادیق دروغ شده است. ادای امانت صرفاً یک امر شخصی نیست بلکه مهم ترین مصداق امانت مسوولیت های اجتماعی است و این مسوولیت ها باید عمدتاً در اختیار کسانی قرار بگیرد که صلاحیت های لازم را داشته باشند؛ در صلاحیت های عمومی دولتمردان ما به استناد مباحثی که در مطبوعات و جلسات مجلس و قوه قضائیه صورت می گیرد شبهه وجود دارد یا در مورد بحث فساد اقتصادی نیز مطالبی گفته می شود و بعد نتیجه آن مشخص نمی شود و جامعه هاج و واج می ماند که چه اتفاقی افتاده است؟
این فعال سیاسی در ارزیابی شرایط اخلاقی جامعه خاطرنشان ساخت: جامعه ما بداخلاقی را به طور ملموس حس می کند و نوعی عدم اطمینان و احساس ناامنی در جامعه مشهود است و حتی توهم و تصور غیراخلاقی بودن جامعه گاهی بیش از واقعیت است و همین تصور گاهی نگران کننده تر از خود واقعیت است چرا که همین توهم واقعیت های جدیدی را می سازند.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: همه ما، از مردم و نخبگان و دولتمردان باید به شکلی توجه ویژه ای به خودمان بکنیم و اگر می خواهیم این جامعه که رشد و حضور آن مرهون فداکاری های شهدا و ایثارگران و بزرگان بسیاری بوده است تداوم داشته باشد لازمه اش این است که به خودمان رجوع کنیم و از خدا بخواهیم که بداخلاقی ها را که به خاطر قدرت ناپایدار چندروزه اتفاق می افتد از ما دور کند و توبه کنیم و از خداوند بخواهیم که رحمتش را به ما ارزانی کند و مطمئناً جامعه وقتی به سمت صلاح و صدق رفت به مصداق آن حدیث که اگر نجاتی باشد در صدق است نجات پیدا می کند.