حجتالاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی در بیت رفیع فقاهت و مرجعیت شیعه دیده به جهان گشود. پدر والامقامش مرجع و رهبر مسلمانان جهان آیتالله العظمی امام خمینی(س) و مادر مکرمهاش حاجیه خانم ثقفی است. سید احمد، پس از گذران تحصیلات دبیرستانی، به اقتضای شوق فطری و سیره خانوادگی به تحصیل علوم دینی روی آورد و نزد اساتید بنام حوزه علمیه قم چون حضرات آیات:" حاج شیخ مرتضی حائری یزدی"، "حاج سید محمد باقر سلطانی طباطبایی" و" حاج سید موسی شبیری زنجانی" تلمذ داشت. هنگامی که پدر و برادرش تبعید شدند، او وظیفه داشت تا مشعل مبارزه را در کانون قیام روشن نگه دارد. وقتی دید نمیتواند به مبارزه ادامه دهد، چون زیر نظر بود، مخفیانه به عراق رفت. پس از چند ماه به ایران بازگشت و هنگام مراجعت در مرز دستگیر و پس از مدتی آزاد شد و به قم مراجعت کرد. سال بعد یعنی سال 1345 دوباره برای اطلاعرسانی به پدر بزرگوارش از اوضاع ایران به عراق رفت و در همین سفر به کسوت روحانیون درآمد و پس از مدتی به ایران بازگشت. اما هنگام مراجعت برای دومین بار دستگیر شد و بعد از بازجویی، مدتی در زندان بود.
نقش احمد آقا در مبارزه؛حاج سید احمد در سالهای تبعید حضرت امام وظیفه سنگین ارتباط بین مردم و امام را برقرار میکرد. اخبار داخل کشور را به حضرت امام و اطلاعیهها و پیامهای حضرت امام را به انقلابیون منتقل میکرد. ما که داخل کشور نبودیم، ولی میشنیدیم که هرگونه اطلاعیه و یا پیام که در خارج از کشور به مناسبتهای خاصی از حضرت امام صادر میشد، در تکثیر و توزیع بین نیروهای انقلابی، نقش تعیین کننده داشت. میگویند در آن زمان خانه محقری را در یکی از محلههای دور افتاده قم تهیه کرده بودند و با امکانات بسیار کم به تکثیر و توزیع بیانیههای امام اقدام مینمودند. طبیعتاً در آن شرایط با توجه به حساسیت ساواک و شاه این کار بسیار خطرناک بود. ولی در عین حال بدون هیچگونه ترس و واهمهای، شخص ایشان مسئولیت این وظیفه را به دوش داشتند. وظیفه مهم دیگر ایشان در سالهای تبعید حضرت امام، در صیانت از دفتر حضرت امام بود که به امور رسیدگی میکردند. حاج سید احمد پس از رحلت برادر بزرگوارش مرحوم "آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی" که رابط بین امام و سایر مراکز مبارزاتی بود، لحظهای از رهبر جدا نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان رئیس دفتر امام بخشی از مسئولیتهای خطیر ایشان را بر عهده گرفت و در خلال این مدت از ایفای وظایف محوله به خوبی برآمد و کوچکترین نقطه ضعفی از او دیده نشد. حضرت امام خمینی(ره)پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت و دیگر نهادها نقش پدرانه برای همه گروهها داشتند و گروهها با سلیقههای مختلف خود را از انقلاب جدا نمیدانستند. در تنظیم این رابطه حاج سید احمد نقش بسزایی داشتند.
پس از ارتحال حضرت امام (ره) به عضویت مجلس خبرگان رهبری و نمایندگی مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی کشور برگزیده شد و تولیت «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» را برعهده گرفت و بسیاری از کتابها و نوشتارهای امام را به زیبایی منتشر نمود و همزمان به تحصیل فلسفه اسلامی پرداخت. از دوستان شنیدم که بعد از رحلت حضرت امام (ره) مقام معظم رهبری و آیتالله هاشمی رفسنجانی، همواره به مرحوم حاج احمد آقا اصرار داشتند که ایشان به مجلس شورای اسلامی بروند و ریاست مجلس شورای اسلامی را به عهده بگیرند. ولی ایشان به هیچ عنوان قبول نکردند. در حالی که شایستگیهای فراوانی برای احراز پستهای مختلف داشت.
اعتماد امام راحل به احمد آقا؛حضرت امام (ره) به مرحوم حاج سید احمد آقا اعتماد کامل داشتند و این مسئله برای همه روشن و بدیهی بود. حضرت امام (ره) رهبر یک انقلاب جهانی بود و در عین حال بنیانگذار جمهوری اسلامی و همه ما نقش هدایتگر امام امت را در امور دیدهایم و شنیدهایم. حقیقت آن است که هدایت امور در این وسعت جز با داشتن دفتری فعال و دارای ظرفیت سیاسی و اطلاعاتی قوی امکانپذیر نبود و همه میدانیم که دفتر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بسیار مختصر و کوچک بود. به نظر من مرحوم سید احمد آقا این دفتر کوچک را با هوشیاری سیاسی و پیچیدگی و امانت برای هدایت انقلاب بسیار کارآمد کرده بود. همه میدانیم دفاتری در این سطح میتوانند شرایط تصمیمگیریها را آسان یا سخت گردانند و مرحوم حاج احمد آقا در تسهیل شرایط تصمیمگیری و هدایت امور برای حضرت امام (ره) نقش تعیین کننده داشتند.
جایگاه احمدآقا در جلسات مهم؛بر اساس اسناد موجود مخصوصاً خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی، ایشان همیشه در جلسات سران قوا شرکت داشتند. جایگاه ایشان در آن جلسات بسیار مهم بود. در مورد جلسه رؤسای قوا، ایشان از اعضای بسیار فعال و مؤثر جلسه بودند. هم نظرات رهبر بزرگ انقلاب را به جلسه منتقل میکردند و هم نتایج جلسه را به ایشان انتقال میدادند و هم به صورت یک فرد صاحبنظر و با استقلال رأی در بحثهایی که در ارتباط با مسائل مهم مملکتی پیش میآمد، شرکت میکردند.
علاقه امام به حاج احمد آقا ؛علاقه حضرت امام (ره) به مرحوم حاج سید احمد آقا آمیزهای از علاقه یک پدر به یک فرزند و یک رهبر به یک مشاور امین و فداکار بود.این دو جنبه را نمیتوانیم از هم جدا کنیم. حضرت امام (ره) بارها نشان داده بودند که مصالح اسلام برای ایشان اصل بود. حضور مداوم و موفق حاج سید احمد آقا تا آخر عمر مبارک امام (ره) با ایشان و نقش تعیین کننده ایشان در نهاد رهبری نشانگر آن است که ایشان به خوبی از عهده وظایف سنگینی که بر دوششان بود، برآمده بودند. مرحوم حاج احمد آقا فردی پر جسارت، متدین، آگاه به مسائل سیاسی بود و احترام به سنتهای اسلامی و سنتهای خوب ملی را با نوگرایی با هم جمع کرده بود و از طرف دیگر فردی بیتکلف و طرفدار مردم بود. از روحیه بسیار لطیف و عاطفی برخوردار بودند. لطافت و عاطفه ایشان واقعاً مثال زدنی است.
نقش تأثیرگذار احمد آقا در بیت و دفتر حضرت امام؛دفتر حضرت امام به نوعی مصداق آن خطاب حضرت علی(ع) به انسان میباشد که میفرماید: «اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر»، چون با همه سادگی، محل اتخاذ سرنوشت سازترین تصمیمات برای انقلاب اسلامی، ایران عزیز، حاکمیت مکتب تشیع و حتی جهان اسلام بوده است.مطمئناً اداره چنین دفتری، ارادهای توأم با عشق، علاقه، مدیریت، تدبر، پشتکار و توجه همه جانبه به همه جوانب نیاز دارد تا کمترین خللی در نظام اسلامی ایجاد نشود. در برنامهها و دیدارها میدیدیم که چگونه برای به روز بودن اطلاعات و اخبار ارسالی به حضرت امام تلاش میکردند.
من به خاطر مسئولیتم در صدا و سیما و به صورت حضوری و تلفنی با ایشان در ارتباط بودم و در خیلی از گفتگوها نظر حضرت امام را در خصوص برنامههای صدا و سیما میپرسیدم که در پاسخهای ایشان نکاتی را میدیدم و میشنیدم که خیلی برایم جالب بود.
مخصوصاً میدیدم که امانتداری و پرهیز جدی از انتساب بعضی از جملات به امام را خیلی شدید رعایت میکنند. مثلاً گاهی که نظر امام را در خصوص موضوعی از ایشان میپرسیدم، وقتی میخواست منتقل کند، از روی یادداشت میخواند و پس از آن با جمله «ولی به نظر من» برداشت خویش را هم میگفت.
ضرورت تاریخی حفظ و نشر آثار حضرت امام (ره) از دیدگاه حاج احمد آقا؛تجربه گرانسنگ اسلام در جمعآوری آثار مربوط به بزرگان دین در کنار تأسف همیشگی به خاطر غفلت بعضی از خلفا و حاکمان اسلامی در توجه به حدیث نبوی «قیدالعلم بالکتابه» و عدم جمعآوری بسیاری از اسناد و مدارک اسلامی، ضرورت تدوین آثار انسانهای تاریخساز را در حوزههای علمی و فرهنگی اجتنابناپذیر کرد و یکی از این انسانها، امام خمینی میباشد که با پایهریزی انقلاب اسلامی طرحی نو در جهان سیاست و تلفیق آن با دیانت ریختهاند. آنچه که از امام خمینی(ره) به اشکال مختلف گفتاری، نوشتاری و رفتاری بر جای مانده، در همه اعصار برای اسلام و جامعه اسلامی قابل استفاده و برای مسلمانان در مقام هادی و راهنماست، از دیگر سو امام سوای شخصیت سیاسی، یک انسان جامعالاطراف در مباحث حوزوی، فرهنگی، فلسفی، عرفانی، ادبیات و... است و مجموعه آثار ایشان در موضوعات تخصصی نیز یکی از مراجع مهم برای تحقیق و پژوهش است.
نکته بسیار مهم آثار حضرت امام، بعد تاریخی و تاریخ سازی آن است. چه بسا دشمنان با تحریف سخنان ایشان، در راه رسیدن به مقاصد شوم خویش تلاش مینمایند. چندی پیش که صحیفه امام را میخواندم، جملهای دیدم که خیلی برایم جالب بود. ایشان پس از خنثی شدن توطئهای علیه حاج احمد آقا به ایشان قریب به این مضمون فرموده بودند، احتمال میدهم که پس از من، دشمنان انقلاب، انتقام کینهای را که از من دارند، از بعضی از نزدیکان من بگیرند و بعید نیست با پوشش دفاع از من به مخالفت با دوستان و نزدیکانم بپردازند.همین جمله امام اهمیت ثبت و ضبط همه آثار حضرت امام را دوچندان میکند. چون در خلأ، هر کسی سعی میکند فضای خالی را بر اساس خواستههای خویش پر نماید. و این همان است که اگر دوستان، نزدیکان و دوستداران امام نسبت به تدوین آثار ایشان اقدام نکنند، دشمنان با همه امکانات خویش در کمیناند که آن آثار را نیز مصادره به مطلوب نمایند.
... و نکته آخر؛
به هر حال سالگرد رحلت این مرد خدا را خدمت بیت مکرم حضرت امام (ره)، خواهران ایشان، همسر مکرمه و فرزندان صالح، عالم و اندیشمند ایشان تسلیت میگویم و امیدواریم با سعه صدری که در طول تاریخ از این خاندان دیدیم، نسبت به مسائل جاری کشور هم مانند همیشه با درایت عمل کنند و نگذارند آن بیت شریف به بهانههای مختلف اعتبار تأثیرگذار خویش را از دست بدهد. میدانند و میدانیم دشمنان اسلام و انقلاب چگونه این مؤثرترین کانون جوشان انقلاب و اسلام ناب محمدی(ص) را هدف کینهتوزانه خود قرار دادهاند و از هر فرصتی برای آسیب رساندن به این کانون بیبدیل انقلاب و اسلام تلاش مینمایند. یقیناً مکر آنان به خودشان بازخواهد گشت و خداوند حافظ و نگهدار این کانون که همانند خاری در چشم و تیری در گلوی بدخواهان و دیوسیرتان است خواهد بود.
مدعی خو است که ز بیخ کند ریشه ما غافل از آنکه خدا هست در اندیشه ما