آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه، گفت: من و شما به تعداد سال‌های عمر خود، قیامت را دیده‌ایم. هر بهار، قیامتی است که برپایی آن را به چشم دیده‌ایم.

رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه با تأکید بر اینکه نگاه ما به نوروز می‌تواند متفاوت باشد، گفت: این روزها برخی از مردم از من می‌پرسند: «اکنون که در شب‌های قدر و ایام ضربت خوردن امیرالمؤمنین (ع) هستیم، آیا صله‌رحم اشکالی دارد؟ آیا می‌توان به دیدار بستگان رفت؟» پاسخ این است که هیچ اشکالی ندارد! نمی‌دانم چرا برخی افراد چنین مسائلی را مطرح می‌کنند و ایراد می‌گیرند. مگر نه اینکه قرآن و روایات ما تأکید کرده‌اند که حفظ حرمت شب قدر و روزهای نوزدهم و بیست و یکم واجب است؟ اگر فردی این حرمت را رعایت کند، اما در عین‌ حال به دیدار اقوام و خویشاوندان برود، چرا باید مخالفتی با این کار صورت بگیرد؟ 

به گزارش خبرنگار جماران، آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست طی سخنانی در مسجد امیرالمؤمنین(ع) خیابان نصرت گفت: توجه داشته باشید که در قرآن کریم، سه نوع «نوروز» یا «بهار» وجود دارد. بهار، فصل نو شدن و تجدید حیات است، اما تاکنون کمتر دیده‌ام کسی به این نکته دقیقاً توجه کرده یا آن را تذکر داده باشد. با این‌ حال، این مسأله از آیات قرآن کریم قابل‌ برداشت و استنباط است.  

وی افزود: ما یک بهار داریم که همان بهار طبیعت است. در زمستان هوا سرد است، درختان خشک شده‌اند و اگر به شاخه‌ای اندک فشاری وارد کنید، می‌شکند. آب‌های چشمه‌ها یخ‌زده و جریان ندارند، زمین ساکت و بی‌روح است. حالا تصور کنید که زمستان هنوز بر طبیعت حاکم است، اما ناگهان ماه اسفند فرا می‌رسد. آرام‌ آرام، زمستان پایان می‌یابد، طبیعت حیاتی نو پیدا می‌کند، درختان جوانه می‌زنند، آب‌ها جاری می‌شوند، گیاهان می‌رویند و دیگر نشانی از سرمای سخت و خشکی زمستان باقی نمی‌ماند. این یک بهار است؛ یک نوروز.

رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه یادآور شد: قرآن کریم در سوره حج، آیه ۵ به این بهار و نوروز اشاره می‌فرماید: «وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ.» زمستان را توصیف کردم؛ هوا سرد، آب‌ها یخ‌زده، درختان بی‌جان و زمین خفته است. اما ناگهان باران نازل می‌شود، آرام‌ آرام اسفند به پایان می‌رسد و فصل فروردین و نوروز فرا می‌رسد. زمین به جنبش در می‌آید، گیاهان می‌رویند، سرسبزی و طراوت همه جا را فرا می‌گیرد. این یک بهار است؛ یک نوروز. اما نکته‌ای که قرآن کریم به ما گوشزد می‌کند این است که این تحول طبیعی تنها یک توصیف از تغییرات فصل‌ها نیست، بلکه اشاره‌ای به بهار دوم، به زندگی دوباره، به رستاخیز و قیامت است. 

وی افزود: قرآن در ادامه می‌فرماید «ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛ ای اهل ایمان، ای پیروان قرآن، توجه داشته باشید! آمدن نوروز و بهار پیام روشنی دارد؛ «شما نیز چنین بهاری را، چنین رستاخیزی را تجربه خواهید کرد». برخی می‌گویند چه کسی از قیامت خبر آورده؟ چگونه ممکن است انسان پس از پوسیدگی و پراکندگی اجزایش دوباره زنده شود؟» اما قرآن کریم پاسخ می‌دهد همان‌گونه که زمین در زمستان مرده، اما با آمدن بهار زنده می‌شود، همان‌گونه که درختان خشکیده جان می‌گیرند و زمین دوباره حیات پیدا می‌کند، خداوند نیز می‌تواند مردگان را زنده کند. 

آیت‌الله علیدوست تصریح کرد: ما هم‌اکنون در میان خود افراد سالخورده و جوان داریم. به تعداد سال‌های عمر هر یک از ما، قیامت‌هایی رخ‌داده است؛ بهارها آمده‌اند و زمستان‌ها رفته‌اند. پس چرا تعجب می‌کنیم؟ چرا امری را بعید می‌شماریم که هر سال در برابر چشمان ما رخ می‌دهد؟ قرآن در آیات پیشین این حقیقت را روشن‌تر بیان کرده و در سوره حج، آیه ۵ می‌فرماید «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ ...»؛ ای مردم! اگر در رستاخیز و قیامت شک دارید، پس بدانید که ما شما را از خاک، از نطفه، از ذره‌ای ناچیز آفریده‌ایم. پس چگونه است که زنده شدن دوباره شما را بعید می‌دانید؟ 

وی افزود: نگاه ما به نوروز می‌تواند متفاوت باشد. برخی آن را تنها یک تغییر فصل می‌بینند، اما این تغییر، پیامی دارد؛ همان‌طور که زمستان رفت و بهار آمد و طبیعت زنده شد، شما انسان‌ها نیز بار دیگر زنده خواهید شد. لذا خداوند می‌فرماید «وَإِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا...»؛ قیامت خواهد آمد و هیچ شکی در آن نیست. آیا تاکنون درنگ کرده‌اید که این زنده شدن طبیعت چه پیامی برای شما دارد؟ آیا لحظه‌ای به خود اندیشیده‌اید که این پدیده چه حقیقتی را آشکار می‌سازد؟ قرآن کریم می‌فرماید «ذَلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلْحَقُّ...» پیام این تحول آن است که بدانید ما شما را نیز زنده خواهیم کرد. همان‌گونه که درختان خشک زمستانی را بار دیگر حیات بخشیدیم و به آنان برگ و میوه و شکوفه عطا کردیم، شما را نیز از دل قبرها بیرون خواهیم آورد. 

رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه اظهار داشت: پس چه جای تعجب است؟ من و شما به تعداد سال‌های عمر خود، قیامت را دیده‌ایم. هر بهار، قیامتی است که برپایی آن را به چشم دیده‌ایم. اما قرآن به بهاری دیگر نیز اشاره می‌کند؛ بهاری که آن را «بهار سوم» می‌نامد. قرآن کریم در پایان سوره تبارک می‌فرماید «قُلْ أَرَءَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاءٍ مَّعِینٍ»؛ ای مسلمانان، ای شیعیان، ای اهل قرآن! بهاری دیگر در پیش است. تصور کنید که آب زمین فرورود، زمین کویری شود و همه چیز به نابودی کشیده شود. چه کسی می‌تواند این آب را بازگرداند؟ امام صادق(ع) می‌فرماید این آیه ظاهری دارد و باطنی. ظاهر آن همان است که مفسران نوشته‌اند، اما باطن آن، سخن از دوران غیبت امام‌ زمان(عج) دارد. همان‌گونه که زمین بدون آب، خشک و بی‌حیات است، جامعه نیز بدون امام به وادی هلاکت می‌افتد. اما زمانی که این امام ظهور کند، گویی بهاری دیگر خواهد آمد، نوری دیگر خواهد تابید، و فروردینی تازه آغاز خواهد شد. 

وی با تأکید بر اینکه لازم است نگاهمان را به طبیعت، رستاخیز، و نوروز اصلاح کنیم، افزود: این روزها برخی از مردم از من می‌پرسند: «اکنون که در شب‌های قدر و ایام ضربت خوردن امیرالمؤمنین (ع) هستیم، آیا صله‌رحم اشکالی دارد؟ آیا می‌توان به دیدار بستگان رفت؟» پاسخ این است که هیچ اشکالی ندارد! نمی‌دانم چرا برخی افراد چنین مسائلی را مطرح می‌کنند و ایراد می‌گیرند. مگر نه اینکه قرآن و روایات ما تأکید کرده‌اند که حفظ حرمت شب قدر و روزهای نوزدهم و بیست و یکم واجب است؟ اگر فردی این حرمت را رعایت کند، اما در عین‌ حال به دیدار اقوام و خویشاوندان برود، چرا باید مخالفتی با این کار صورت بگیرد؟ 

آیت‌الله علیدوست تأکید کرد: من امشب نام این موضوع را «اصلاح نگاه» می‌گذارم. انسان باید نگاه خود را به طبیعت، به هستی، و به پدیده‌های پیرامونش اصلاح کند. او باید از دل طبیعت، خداوند را ببیند. آیه إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ تنها برای زمان عزا و اعلامیه درگذشت افراد نیست؛ بلکه دنیایی از معانی در دل این جمله نهفته است. این آیه می‌خواهد به ما بگوید نگاهمان را به هستی اصلاح کنیم، همه چیز را از آنِ خدا بدانیم، و بازگشت همه چیز را به‌سوی او ببینیم. ان‌شاءالله که بتوانیم نگاه خود را به هستی اصلاح کنیم. 

وی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص «سلوک صالحان در نهج‌البلاغه»، گفت: نهج‌البلاغه کتابی است که مجموعه‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های امیرالمؤمنین علی(ع) را در بر می‌گیرد. این کتاب، هر چند از امیرالمؤمنین است و امیرالمؤمنین نیز فرزند اسلام است، اما باید بگویم نهج‌البلاغه تنها متعلق به ما شیعیان یا حتی مسلمانان نیست؛ بلکه کتابی برای تمام انسان‌هاست. هر انسانی، خواه یهودی، مسیحی، زرتشتی یا حتی بت‌پرست، می‌تواند از نهج‌البلاغه بهره ببرد. 

رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه تصریح کرد: به یاد دارم در سال ۱۳۹۲ سفری به لبنان داشتم. جالب است که یکی از بهترین کتاب‌هایی که درباره امیرالمؤمنین نوشته شده، اثر یک نویسنده مسیحی به نام جورج جرداق است. او کتابی با عنوان «الامام علی علیه‌السلام صوت العدالة الانسانیة» نوشته است. در لبنان، علاقه‌مند بودم که این نویسنده مسیحی را ببینم. او فردی متعصب نسبت به دین خود بود، اما در عین‌ حال، یکی از ارزشمندترین آثار درباره امیرالمؤمنین را به نگارش درآورده بود. به سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان گفتم که اگر امکان دارد، ملاقاتی با جورج جرداق ترتیب داده شود. پس از هماهنگی، در آپارتمان محل زندگی او در بیروت، با جمعی از دوستان به دیدارش رفتیم. در آنجا از او پرسیدیم چگونه شد که به نگارش این کتاب درباره امیرالمؤمنین علاقه‌مند شدی؟ او پاسخ داد: «اولاً، من تنها یک کتاب درباره علی‌ بن ابی‌طالب ندارم. کتابی که شما می‌گویید، یعنی «الامام علی صوت العدالة الانسانیة»، تنها یکی از آثار من است. کتاب دیگری هم دارم با نام «روا نهج‌البلاغة» که به زبان عربی است. علاوه‌ بر آن، در حال نگارش اثری دیگر با عنوان «مفکرو الاسلام» هستم و اولین شخصیت این مجموعه را علی‌ بن ابی‌طالب(ع) قرار داده‌ام.

وی افزود: در اینجا، دیگر نتوانستم سکوت کنم و گفتم اما تو می‌دانی که علی بن ابی‌طالب شاگرد پیامبر است! پس چرا ابتدا رسول خدا را در این فهرست قرار ندادی؟ او لبخند زد و گفت «این نظر توست، اما من مسیحی هستم و به‌عنوان یک پژوهشگر، علی بن ابی‌طالب را نخستین متفکر در اسلام می‌دانم.» سخنان او برایم بسیار جالب بود. از او پرسیدم که چگونه به امیرالمؤمنین علاقه‌مند شد؟ پاسخ داد «نهج‌البلاغه مرا مغلوب کرد! وقتی این کتاب را مطالعه کردم، فهمیدم که یک کتاب عادی نیست؛ بلکه اثری است که نه‌تنها مسلمانان، بلکه مسیحیان، بوداییان و حتی هندوها هم می‌توانند از آن بهره‌مند شوند.» به همین دلیل، وقتی بحث «سلوک صالحان در نهج‌البلاغه» را مطرح می‌کنیم، عنوان آن را «سلوک مسلمانان» یا «سلوک شیعیان» در نهج‌البلاغه نمی‌گذاریم؛ بلکه سخن از هر انسانی است که به دنبال خیر و صلاح باشد. هر کسی که در مسیر درستی گام برمی‌دارد، می‌تواند از نهج‌البلاغه بهره ببرد. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.