پایگاه خبری جماران: رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفت: به نظر میرسد ترامپ دنبال این است که به نحوی با ایران به تفاهم غیرمقابل برسد. اگر این طور باشد روشن نیست میتوان سیاست جدید اتخاذ شود. در این موقعیت، ذهن روشنفکرها و تیپ اصلاحطلبها را ببینید، خیلی راحت میگویند آقا اگر افایتیاف نباشد مشکلات ایران حل نمیشود. افایتیاف یعنی چه؟ یعنی اینکه شما میخواهید در پیمانی حضور داشته باشی که کلیه اطلاعات مالی و مبادلاتی را در اختیار 39 کشور از 200 و خردهای کشور قرار دهی.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با اسدالله بادامچیان در پی می آید:
انتخاب مجدد حضرتعالی را به عنوان دبیرکل و شورای مرکزی حزب موتلفه تبریک عرض میکنم.
متشکر و ممنونم. من نمیخواستم در این دوره دبیرکل و رئیس شورای مرکزی شوم و میخواستم دوستان دیگر حزبی مسئولیت بپذیرند، اما اصرار کردند و گفتم در مسئولیت رئیس شورای مرکزی چشم، انجام وظیفه میکنم. از تبریک شما و همه دوستان و از رأی بالای اعضای شورای مرکزی تشکر دارم.
کیفیت برگزاری جلسه و اینکه منجر به انتخاب حضرتعالی به عنوان دبیرکل شد چگونه بود؟
خیلی خوب بود. در آغاز به دوستان گفتم که من اصلاً قصد دبیرکلی و مسئولیتهای حزبی را ندارم، مایلم که دوستان جدید بیایند و کار را برعهده بگیرند. البته من و معاونان و همکارانم در این مدت وظایف را به خوبی انجام دادیم و بقیه رضایت داشتند. چون دیدند من نمیخواهم دبیرکل باشم، اصرار داشتند که رئیس شورای مرکزی شوم و تقریباً به اتفاق آراء رأی دادند. از سی و چهار نفر افراد حاضر، سی رأی به بنده دادند. این خود یک قدرت حزب است. منشیها هم هرکدام در حدود سی رأی آوردند. نائب رئیس ما هم آقای انواری شدند که ایشان هم رأی خوبی آوردند. در حقیقت، هیئت رئیسهی شورای مرکزی حزب ما یک هیئت رئیسه مورد اعتماد و قوی شد و ثبات مدیریت ما تداوم یافت.
چند سال است که عضو حزب موتلفه هستید؟
از سال 42 که امام فرمودند شما برای خدا کار میکنید با هم موتلف شوید، من از همان زمان عضو موتلفه هستم. شصت و دو سال است که در خدمت حزب هستم و از بنیانگذاران اولیه موتلفه بودم.
آیا حضرتعالی اتهام پیر بودن را قبول دارید و آیا تفکرات شما نو شده است یا نه؟ البته این را در فضای مجازی میگویند و ما شما را جوانتر از جوانهای امروز میدانیم.
انشاءالله در حال نو شدن باشیم. ما همه در حال تکامل هستیم و عقبگرد نباید داشته باشیم. من الحمدلله از نظر جسمی در سلامت هستم، حافظهام که بسیار قوی است و از نظر فعالیت هم از ساعت هفت صبح تا دوازده شب کار میکنم. پس باید بدانید که من چقدر جوان هستم.(خنده)
خیلیها میپرسند که سود و نفع حزب موتلفه تا الان برای کشور چه بوده است؟ حزب موتلفه روی هر دولتی دست گذاشت، خوب از آب درنیامد. دولت احمدینژاد از یک طرف و دولت مرحوم رئیسی از طرف دیگر، موتلفه کشور را با بنبستهای مختلفی روبرو کرد. نظر شما چیست؟
در رابطه با مسائل دولتها جریان ما همیشه تصمیم جمعی گرفته است. دولت خاصهی موتلفه، دولت رجایی و باهنر است. به نظرم همه قبول دارند. همچنین دولت مقام معظم رهبری است که رأی قطعی دادیم. دولت میرحسین موسوی، هیچ وقت دولت ما نبود. ما با دولتها برخورد نمیکردیم. هر دولتی سر کار بیاید، سیاست ما روشن است اگر دولتی با رأی اکثریت مردم، تنفیذ ولایت و اجرای مراسم قانونی در خانه ملت باشد، با آن همراهی میکنیم و وظیفه ملی و شرعی و قانونی خود را انجام میدهیم.
در رابطه با دولت آقای احمدینژاد، ایشان دولت موتلفه نبود. ما در آن دوره از آقای هاشمی حمایت کردیم؛ معتقد بودیم که آقای هاشمی در بازسازی بعد از جنگ خدمت زیادی کرده است و اگر ایشان بیاید میتواند تتمهی کارهای نیمهتمام را کامل کند، اما دوستان این طرفِ اصولگرا پشت سر آقای احمدینژاد رفتند و دوستان اصلاحطلب پشت سر آقای هاشمی نیامدند، و دنبال آقای معین رفتند. در نتیجه آقای هاشمی در دور اول رأی نیاورد و با آقای احمدینژاد به دور دوم رفتند. ما دور دوم به اختیار گذاشتیم و بیانیه دادیم. بنابرای،ن دولت احمدینژاد دولت موتلفه نیست. دولت آقای رئیسی کاملاً مورد حمایت ما بود و نظر جمع بود. دولت آقای رئیسی این همه به کشور خدمت کرد. انصافاً خدمات ایشان غیرقابل انکار است.
البته این نظر شماست، ولی آنچه که در بیرون اتفاق افتاد این را نشان نداد.
چرا؟ دولت آقای رئیسی خدمات زیادی کرد. استقبالی که مردم بعد از شهادت، از وی کردند، دلیل قدردانی مردم است. کارهایی که آقای شهید امیرعبداللهیان در بریکس، شانگهای، ارتباطات و روابط خوب انجام داد، کم بود؟ خیلی عالی بود.
حزب موتلفه چه پاسخی به نیازهای روز دارد؟ اولویتهای آیندهی شما چیست و چه پاسخی به نیازهای امروز جامعه دارید؟
نیاز آینده جامعه ما، یک تحول گسترده و همه جانبه است.
یعنی چه پاسخی به نیازها، پرسشها و مطالبات روز جامعه دارید؟
ببینید، ما در گام اول از همهی آنهایی که زحمت کشیدند متشکریم. امروزه ایران با اقتدار عمل میکند و اثرات اقتدار ایران را در منطقه، یمن، لبنان، حزب الله، حماس و... شاهد هستیم و ایران از همه آنها حمایت میکند. البته خودشان تصمیمگیر هستند، اما بالاخره حمایت ایران هم موثر است. بخش گام اول انجام شده است و کشور ما به قدرتی رسیده که میتواند گام دوم را انجام دهد. یعنی زیرساختها، بنادر، کارخانجات و همه اینها انجام شده است. نوبت این است که تحول عمیق پدید بیاید و موتلفه اسلامی به عنوان یک حزب قویِ دارای 62 سال سابقه کار و خدمت و پاکی و صداقت و سلامت در صحنه حضور دارد. حزب موتلفه نشان داده که میتوان یک حزب داشت که بدون اینکه در قدرت باشد، هم گسترده و هم مردمی باشد و هم پاک باشد. کسی نیست که بگوید یکی از موتلفهایها سوءاستفاده مالی یا اخلاقی داشته است. تحزب اسلامی یعنی این.
مسأله دومی که موتلفه دارد این است که همیشه از عناصر خوب حمایت کرده است. مسأله سوم اینکه حزب موتلفه بدون دعوا و برخورد، نظریات مردم را به مسئولین کشور تقدیم کرده است. مسأله چهارم این است که این حزب امروزه به جایی رسیده که میتواند کشور را اداره کند و دولت حزبی موتلفه اسلامی تشکیل دهد. بنابراین، آمادگی داریم و این خدمت بزرگی است. ما برای رفع تورم، ثبات قیمتها، برطرف کردن مشکل ارز و بودجه، و... برنامه و طرح و تیم و پشتوانه و گستردگی مردم داریم. ان شاءالله اگر مردم در انتخابات به موتلفه رأی دادند، موتلفه با نیروهای پاک و ارزشمندش، کشور را از این مشکلات نجات میدهد.
حزب موتلفه برای رویارویی و حل چالش های کشور مثل چالش بزرگ حجاب، مذاکره با آمریکا، افایتیاف و انواع ناترازیهای مثل ناترازی انرژی و غیره، چه پاسخ و راهحلی دارد؟
در مورد حجاب، حجاب ضرورت اسلام است و کشور اسلامی نمیتواند کشور بیحجابها باشد. این روشن است. اما این کار با خشونت و برخورد انجام نمیشود، بلکه با کار فرهنگی انجام میشود، همچنان که از آغاز انقلاب تا به الان انجام شده است. ما تسلیم جوسازیهای منفی غربی و... نمیشویم. دوستان اصلاحطلب که این حرفها را میزنند، الان کارشان به جایی رسیده که همهاش منفیباف هستند. شما روزنامه شرق را نگاه کنید، همهاش منفی در منفی و ناامیدی و سیاهنمایی است. یک کلمه از مثبتها نمیگویند، این کار زشت و بدی است. از تعداد 45 میلیون جمعیت زن کشور، مگر چقدر دنبال این حرفها هستند؟ دو میلیون هم نیستند. 43 میلیونشان زنهایی هستند که دنبال خانواده، عفاف، حجاب و عفت هستند. ما با همین امت بزرگ، از طریق مدارا با بخش این تیپی، معتقدیم که میتوانیم حجاب را به راحتی در کشور بر مبنای اسلام به زیبایی اجرا کنیم. اساساً بحث اصلی، این حرفها نیست که میگویند، اینها جوسازی است.
در مسأله مذاکره، ما هیچ وقت نگفتیم که مذاکره نشود، مذاکره بشود. منتها «چگونه مذاکره شدن» مهم است، و الّا امام حسین(ع) هم به حضرت ابوالفضل(ع) اجازه دادند در آن شب حساس با شمر مذاکره کند. مذاکره که مشکلی نیست. مشکل این است که چه کسی مذاکره میکند؟ امیرعبداللهیان مذاکره میکند یا جناب آقای ظریف؟! جناب آقای ظریف با ذهنِ رو به غرب مذاکره میکند، اما آقای عبداللهیان با ذهنِ رو به استقلال ملی. این مهم است. الان اعتقاد عمیق من این است که آمریکا بعد از چهل و چند سال تحریم و فشار، به جایی رسیده که باخته است. اخیراً در بین آمریکاییها در پشت پرده این بحث مطرح است که چین رقیب اصلی ما در اقتصاد است، روسیه در مسأله جنگ اوکراین با قدرت عمل کرده و هند قدرت جدید میشود. چرا ما با ایران، این اندازه دشمنی و تحریم کنیم که ایران با این اقتدار و بازار گستردهاش، همراه با روسیه و چین و هند و کشورهای مخالف آمریکا یا مقابل آمریکا شود. بهتر است با ایران در یک مذاکره به تفاهم برسیم. البته عدهای هم از سران خاکستری آمریکا، به تشدید تحریمها نظر دارند.
به نظر میرسد ترامپ دنبال این است که به نحوی با ایران به تفاهم غیرمقابل برسد. اگر این طور باشد روشن نیست میتوان سیاست جدید اتخاذ شود. در این موقعیت، ذهن روشنفکرها و تیپ اصلاحطلبها را ببینید، خیلی راحت میگویند آقا اگر افایتیاف نباشد مشکلات ایران حل نمیشود. افایتیاف یعنی چه؟ یعنی اینکه شما میخواهید در پیمانی حضور داشته باشی که کلیه اطلاعات مالی و مبادلاتی را در اختیار 39 کشور از 200 و خردهای کشور قرار دهی. اکثر کشورها با آمریکا همراهند. اگر بخواهی عضو آنجا شوی، همهی کشورهای عضو باید اجماع کنند و دو کشور آمریکا و اسرائیل قطعاً رضایت به عضویت ایران نمیدهند. آن وقت واقعاً کدام تدبیر است که این آقایان از صبح تا شب در روزنامههای خود دنبال افایتیاف هستند؟ بدترین تحریم در ایران از دفاع مقدس تا الان برای سپاه و ارتش ما بود، الان اقتدار دفاعی را میبینید؟ برای کشوری که 15 همسایه دارد، تحریم معنا ندارد.
من نمیدانم چرا اصلاحطلبها به این نکته توجه نمیکنند. از آنهایی که غربزده هستند انتظاری نیست، چون غربزدهها به قول آلاحمد مثل آفت گندم میمانند. آنهایی که حداقل مستقل هستند، باید عقلشان به این چیزها برسد. امسال صادرات غیرنفتی ما چقدر است؟ 56 میلیارد تومان. واردات ما چقدر است؟ 50 و خردهای میلیارد تومان. خیلی خب، تحریمها صد میلیارد اثر داشته است؟ مگر ما افایتیاف را داشیتم که اینها را انجام دادیم؟ ایران مقتدر و قدرتمند است، ولی در نگاه این آقایان یک ایران محتاجِ بیچارۀ ذلیل آمریکا است که برود افایتیاف یا برجام را التماس کند تا آنها قبول کنند. این غلط است و ما این نگاه را صد درصد قبول نداریم.
لطفا اوضاع و احوال مردم و وضعیت اقتصاد، ازدواج و بیکاری در جامعه را هم بینید.
حاصل بیعرضگی آقایان است، و الّا کشور همه چیز دارد. آقایان عرضه ندارند اداره کنند. سپاه و نیروهای مسلح چگونه با شدت تحریمها و فشارها توانستند به این اقتدار و قدرت برسند؟
چه کسانی عرضه ندارند؟
همین آقایانی که طرفدار این مسائل هستند.
پس دولت آقای رئیسی را هم شامل میشود؟
بله، مشکلات وجود دارند. دولت رئیسی هم که آمد با مشکلات مواجه بود. ایشان هم بخشی گرفتار دو دسته اصولگرایانی بود که برنامه لازم را ندارند. من بی رودربایستی میگویم. بله، من در درون مردم هستم. کارمند نیستم، زندگی من در سادهترین وجه میگذرد و یک آپارتمان دارم.
بله، همهی فشارهای زندگی مثل توده مردم برای من هم هست. من در درون مردم هستم، من در حزب مردمی موتلفه هستم و از سی و یک استان کشور با من در ارتباط هستند. من از وضعیت آگاه هستم. من به آقای رئیسی رسماً نامه نوشتم که آقای فاطمی امین نه اینکه آدم بدی است؛ آدم خوبی است، اما برای حل مشکلات برنامهای ندارد. دولت آقای پزشکیان با جناب آقای همتی، دلار را 80 تومان کرده است. شما با دلار 80 تومان میخواهید مردم رفاه پیدا کنند؟
زمان آقای رئیسی 45 تومان بود. ابتدای دولت آقای پزشکیان 55 تومان بوده، الان 80 تومان شده است. 80 تومان که شوخی برنمیدارد که بخواهید دفاع کنید.
من سخن امام خمینی(ره) را مطرح میکنم. ایشان فرمودند: «ملت ما همان گونه که نشان داده اند، تحمل تمام کمبودها را برای حفظ شرف و آبروی خویش خواهد نمود. ملت مقاوم ما از روز اول مبارزه اش می دانست که با تمام قدرتها و ابرقدرتها دست به گریبان است و باید بداند که تمام ایادی داخلی و خارجی قدرتها و ابرقدرتها خصوصاً امریکای جنایتکار برای شکست ما از تمام امکاناتش استفاده خواهد نمود، ولی چاره چیست که کوه مصیبتها در مقابل حیثیت اسلامی ـ ایرانی ما چون کاهی است.»
آقا در دور اول مایل به دولت آقای موسوی نبود.
ولی امام مایل بود.
نخیر، امام اصلاً میرحسین را قبول نداشت.
امام فرمایش معروفی دارد که بگذارید دولت کارش را انجام دهد.
آن مصلحت است. مسأله مهم این بود که امام، میرحسین را قبول نداشت. در مجلس و حزب قرار بود آقای ولایتی نخست وزیر آقا شود، همین اصلاحطلبان در مجلس اول، با وجودی که آقا نامه نوشت و حق رئیس جمهور هم انتخاب نخست وزیر بود و باید کمک کنند، اینها برخورد کردند و به آقای ولایتی رأی ندادند. پشت سر آقای ولایتی، آقای پروررش قرار بود معرفی شود و اگر ایشان نشد آقای عسگراولادی، اما آقایان رفتند و میرحسین موسوی را آوردند و بر آقا تحمیل کردند. من که شاهد و در متن قضیه بودم.
به گواه تاریخ و به اعتراف همه، دولت آقای میرحسین در دوران جنگ، موفق بود.
نخیر، میرحسین کسی است که به امام نامه نوشت که اقتصاد کشور زیر صفر است و نمیتوانیم جنگ را ادامه دهیم. اگر بهترین دولت بوده، چرا به امام نوشته است که اقتصاد کشور زیر صفر است؟
حضرت امام به نامه آقای موسوی اشاره میکند که «حالا که آقای نخست وزیر میگوید اقتصاد زیر صفر است و نمیتوانیم ...»، اما دیدیم که اقتصاد زیرصفر نبود. اینها قضایای روشنی است. در دور دوم، مقام معظم رهبری به هیچ وجه حاضر نبود آقای مهندس موسوی را به خاطر تخلفات قانونی معرفی کند، رهبری به جلسه خصوصی بعد از ظهر سهشنبه به نمایندگان گفتند و دوستانِ دار و دسته اصلاحطلب -که آن روز اسم دیگری داشتند- محکم ایستادند، فشار آوردند و به امام نامه نوشتند که انتخاب آقای موسوی به مصلحت مملکت است. امام فرمودند که «اختیار در دست نمایندگان مجلس است، ولی من مصلحت نمیدانم موسوی نباشد، اما حتماً نمایندگان به تکلیف شرعیشان عمل کنند.» اگر نمایندگان میخواستند به تکلیف شرعیشان عمل کنند، به میرحسین رأی نمیدادند. تکلیف میرحسین روشن است. اگر صدای ما درنمیآید به خاطر مصلحت انقلاب است و الا بیان اینها چیزی برای آنها باقی نمیگذارد.
به شهادت اکثر کارشناسان و شهادت آمار دولت آقای خاتمی بهترین دولت پس از انقلاب به لحاظ رفاه، مسائل داخلی، خارجی، صادرات، اقتصاد و ... بوده است. نظر شما چیست؟
من فقط به صحبت آقای هاشمی میرسم. خاطرات آقای هاشمی را روزنامه شرق چاپ کرد. همه کسانی که به آقای هاشمی مراجعه میکنند، علیه آقای خاتمی هستند. همان کافی است، نیاز به چیز دیگری نیست.
قضاوت خودتان را میخواهم بدانم.
من که دولت آقای خاتمی را قبول ندارم.
چرا؟
شما حداقل روزنامههای آن روز را ببینید که چه خبر است. دولت اقتدار نداشت و نتوانست گفتوگوی تمدنهایش را به جایی برساند. روشن است؛ اغتشاشات، درگیریها، فشارها و ..
جایی که قضاوت دولت خاتمی را به خاطرات آقای هاشمی ارجاع دادید، میخواهم بگویم که آقای هاشمی در تأیید دولت میرحسین، خاتمی و روحانی حرفهای دیگری هم داشت.
حرفهای دیگر را جمع کن.
چرا؟ آنها را که میبینید، اینها را هم ببینید.
من با اینها کار کردهام. یادت باشد. آقای میرحسین عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود. بنابراین من همه جورۀ اینها را دیدهام و میشناسم.
شما این همه با آقای روحانی بد هستید، آقای هاشمی مؤید ایشان بود.
با آقای روحانی به عنوان شخص دکتر حسن روحانی رفیق هستیم و رفاقت زیادی داریم، اما بحث ارزیابی دولت ایشان جداست. کما اینکه با آقای رئیسی صمیمی بودیم و قبولش دارم، اما آقای فاطمی امین را مناسب برای وزارت نمیدانستم و تحلیل من این است که نتوانست برای مشکلات معیشتی مردم کاری کند. پس مسئلۀ یک شخص است من به همهی این آقایان احترام میگذارم. به آقای ظریف هم احترام دارم این سر جایش است اما مسأله، ارزیابی از عملکرد است که در عملکرد، قضیه روشن است.
شما شخصیتی مثل دکتر ظریف را خیلی راحت با چند کلمه کنار گذاشتید و آقای عبداللهیان را ترجیح دادید و فرمودید که در مذاکره اگر عبداللهیان باشد خوب است. در حالی که در دوران ظریف، آمریکا در بحث برجام التماس میکند تا پای مذاکره بنشینید، اما الان حتی حداقلها را نمیپذیرد و آمریکا زیر بار نمیرود. چرا؟
این نیاز به تحلیل دقیق دارد و اینکه کلی بگویید نیست. کجا آمریکا التماس میکرد؟
خیلی درخواست میکرد تا پای مذاکره بیایید.
آمریکا آمد به امید اینکه با استفاده از ذهنیتهای آقایان، کارش را تکمیل کند و نشد. برجام چه خاصیتی داشت؟ آیا یکی از تحریمهای ما را کم کرد؟ بدتر کرد، آمریکا هم بدتر کرد. ما مخالفت کردیم؟ نه، ما آن روز به عنوان موتلفه با آقای ظریف در کسوت وزارت خارجه یک مخالفت نداشتیم. چرا؟ چون میگوییم انسان با کسی که مسئول است و کار میکند، دعوا نمیکند، اما الان میخواهیم تحلیل کنیم و بگوییم که برنامه آقای ظریف با آقای امیرعبداللهیان قابل مقایسه است، منتها من احترام هر دو را دارم. نمیگویم که آقای ظریف را دور بیندازیم. ابداً، از نظر من آقای ظریف یک سیاستمدار محترم است ولی روش و برنامهاش مورد قبول نیست. اولین کار خلاف قانونش این است که نباید معاون راهبردی بماند. چرا؟ چون بچههایش در خارج هستند، این خلاف قانون است. رئیس مجلس هم میگوید که خلاف قانون نکن، لااقل یک عنوان دیگر باشد. آقای ظریف قانون را زیر پا گذاشته، چون میخواهد معاون بماند.
این نسبت به خیلیها صادق است، در سایر دولتها هم بوده است.
اصلاً همه بد، دلیل نمیشود که من بد باشم. من میگویم این خلاف قانون است، رئیس مجلس هم میگوید خلاف قانون است ولی ایشان مانده و خودش باید قانون را رعایت کند که رعایت نمیکند.
چه اشکالی دارد که عضو افایتیاف شویم تا اختلاس و دزدی نباشد و معلوم باشد که پولها از کجا میآید و به کجا میرود؟
این قدر آدم سادهای هستی که فکر میکنی، در کشورهایی که عضو افایتیاف هستند دزدی و خلاف نیست؟! در آمریکا ترامپ دزد است، خودشان میگویند که رشوهگیر است و... در انگلستان و اسرائیل و جاهای دیگر، لابد همه به برکت افایتیاف آدمهای خیلی سالم و خوبی هستند. شما آدمهای سادهای هستید.
صادقانه بفرمایید که از عدم تصویب افایتیاف در کشور چه گروهها و چه کسانی سود میبرند؟
از اصرار بر تصویب افایتیاف چه کسانی بهره میبرند؟
باید برای مردم مشخص شود که اوضاع و احوال درآمدها و مسائل پولی کشور چگونه است.
برای چه کشورهایی معلوم شود؟ برای آمریکا و اسرائیل، که بفهمند کجا درآمد داریم تا بزنند؟ در افایتیاف، 39 کشور دنیا عضو هستند، بقیه کشورها مردهاند و بدبخت هستند؟ نه، بقیه کشورها زندگی میکنند. اینکه خیال میکنید که اگر ما این را پذیرفتیم، آقایان تحریمها را برمیدارند، بانکها باز میشود و هر چه در کشور ما دزد است میگیرند، چه خوب است! یعنی آمریکا همیشه دزدها را میگیرد؟ پولهای دزدهای بینالمللی را در سوئیس میگذارند و اسمشان را نمینویسند و فقط شماره میدهند، برای ما زحمت میکشند و اوضاع ما را درست میکنند؟!
به اتفاقات روز بپردازیم. به نظر شما ترور دو تن از قضات توسط چه کسانی انجام شده است؟
مسئولین زیربط باید بگویند. اما من میدانم وقتی که اسرائیل و آمریکا شکست میخورد، ترورها شروع میشود. همین که غزه پیروز شده، ترور شروع میشود. بعد از این هم ترور بیشتر میشود.
یعنی باید منتظر ترورهای بیشتری باشیم؟
باید مراقب باشیم ترور نشویم. ما جنگ را میفهمیم و معتقدیم وقتی استکبار در سرکوب و براندازی موفق نمیشود، ترور را شروع میکنند. همچنان که در ایران شروع کردند. همهی طرح ترورها با حمایت آمریکا انجام میشود، حتی اگر توسط منافقین انجام شود. الان منافقین تحتالحمایه چه کسانی هستند؟ آمریکا، فرانسه و اسرائیل. امروز زورشان به بقیه نرسید، به مأمور نفوذیشان گفتند آقایان رازینی و مقیسه را بزنند. معلوم است که قضیه چیست.
موتلفه درباره انواع ناترازیها مثل ناترازی انرژی، چه رویکرد و پاسخی دارد؟
ما معتقدیم که مسأله ناترازیها چند بخش است. یک بخش این است که این مسأله طبیعی است. وقتی ما گاز را تا دورترین نقطه کشور بردیم، باعث میشود گازی که استخراج میکنیم کم میآید. مخصوصاً در مواردی که مصرف داخلی زیاد میشود. همان طور که دولت میگوید، از مردم باید خواهش کرد تا مصرفشان را کم کنند، نه اینکه نقاطی از کشور را محروم کنیم. باید روی این مسأله کار کرد، الان در قرارداد راهبردی که با روسیه بسته شده است، مسأله برق هستهای را دو مرتبه بررسی کردهاند تا انجام شود. در گاز هم مقداری فعالیت کنیم تا ان شاءالله در آینده به مقدار نیاز همهی کشور گاز داشته باشیم.
مسأله بعد نوع صرفهجویی است. ما الان همهی بخشهای آپارتمانها را گرما میدهیم اما سابق بر این خانههای ایران اتاق نشیمن و اتاق مهمانخانه داشت و برخی اتاقها گرم نمیشد. الان باید با همین گاز به گونهای در ساختمان عمل کنیم تا گرما به اندازه نیاز مصرف شود نه اینکه همهی یک آپارتمان با پنج اتاق و محوطهاش گرم شود. میشود صرفهجویی کرد. درباره برق فشار میآید که برق خانگی را کم کنید، بله این کار لازم است، اما شما نگاه کنید که در فروشگاههای لوسترفروشی، دستگاههای دولتی یا بناهای تاریخی، چقدر برق مصرف میشود. خانه من در خیابان هدایت است؛ هر شب برقهای خانه ظهیرالاسلام روشن است. برای چه این همه برق را روشن میکنید؟ شب که بازدیدکننده ندارد. اگر دولت اینها را مراقبت کند، مصرف برق کم میشود.
این هم مثل بحثهای دیگر است، ما به جای اینکه برویم و با کلی پول ارز نهادههای دامی بیاوریم، پولی که میدهی از خارج بیاوری، به مجموعههای داخلی کشور کمک کن تا تولید شود. شما میخواهید ذرت و جو وارد کنی، ایران که کم ندارد، پولی که میخواهی وارد کنی به داخل بده و در اینجا سرمایهگذاری کن تا مشکل حل شود. آقایی پول داد و از چین واگن خرید اما اگر همان پول را به مجموعۀ داخل کشور میداد، مشکل حل میشد. اینها تدبیر و مدیریت میخواهد. در موتلفه برای 57 مورد مشکل، برنامه کارشناسی داریم؛ برنامه کارشناسی با استفاده از اندیشمندان، صاحبنظران و تجربهآموختههای دولتی و مردمی.