گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت وگو با جماران؛

سردار معروفی، معاون هماهنگ‌کننده سازمان بسیج مستضعفین: ترکیب جمعیت در مراسم تشییع حاج‌قاسم نماد وحدت ملت ایران است/ برای حاج‌قاسم، جناح‌های سیاسی تفاوتی نداشتند؛ انقلاب و ولایت برای او اصل بودند

شهید حاج‌قاسم سلیمانی از همان سال‌های پس از جنگ، شهادت را از خدا طلب می‌کرد و برای آن آماده بود. او همیشه از همرزمانش می‌خواست برای شهادتش دعا کنند. لحظه‌ای که خبر شهادتش را شنیدم، شوک بزرگی بود و در حالی غیرقابل‌وصف قرار داشتم. حاج‌قاسم در نامه‌ای که برایم فرستاده بود، از من خواسته بود دعا کنم که سال آینده در راه خدا تکه‌تکه شود. این جمله نشان‌دهنده عمق ایمان و اشتیاق او برای رسیدن به مقام شهادت بود. حاج‌قاسم، شخصیتی استثنایی و مملو از صفات برجسته بود. او با گذشت از گناه، مال و آبروی خود، در تمام سال‌های خدمتش برای انقلاب و مردم ایثار کرد. او به شجاعت، اخلاص و عاطفه بی‌نظیرش شناخته می‌شد و حتی در سخت‌ترین شرایط، ارتباط عمیقی با اهل‌بیت داشت. برای مثال، در عملیات کربلای ۵، او روبه‌قبله نشست و دو ساعت با رمز «یا زهرا» گریه کرد. شهید سلیمانی شخصیتی عمل‌گرا بود که نگاهش بر وحدت میان اقوام و مذاهب استوار بود. او با حذف تفرقه، جبهه مقاومت را تقویت کرد و در تمام اقداماتش، هدفی جز خدمت به مردم و انقلاب اسلامی نداشت. در جریان مبارزه با داعش، او با درایت خود فتنه‌ای بزرگ را از میان برداشت که نه‌تنها جهان اسلام، بلکه بشریت را تهدید می‌کرد. حاج‌قاسم از دیدگاه مقام معظم رهبری فردی بود که گناه نمی‌کرد و زندگی‌اش را وقف خدا و مردم کرده بود. او نه‌تنها در مبارزات نظامی، بلکه در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز الگویی بی‌نظیر بود. شهادتش تجلی وحدت و عشق مردم ایران از همه اقشار و مذاهب بود. او نه‌تنها به‌عنوان فرمانده‌ای شجاع، بلکه به‌عنوان انسانی با روح بزرگ و تفکری الهی در قلب‌ها جاودانه شد.

پایگاه خبری جماران، محسن عربی: در آستانه پنجمین سالگرد شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی، پایگاه خبری جماران در گفتگویی با سردار حسین معروفی، از یاران دیرینه و وفادار این فرمانده جاودان، به روایت لحظه‌های ناب همراهی با او پرداخته است. سردار معروفی، که روزگاری در میان رزمندگان لشکر ثارالله کرمان در کنار حاج‌قاسم می‌جنگید و بعدها فرماندهی را تجربه کرد، این‌بار در قامت نویسنده کتاب «بچه‌های حاج‌قاسم»، زوایای کمتر دیده‌شده‌ای از زندگی، عشق به خدا، و مکتب انسانی حاج‌قاسم را بازگو می‌کند.

او از لحظه تلخی می‌گوید که خبر شهادت حاج‌قاسم را شنید، لحظه‌ای که جهان برای او ایستاد و قلبش از غم یار دیرین سنگین شد. از وصیتی روایت می‌کند که حاج‌قاسم در سفر مکه بر زبان آورد: «از خدا بخواه که در راه او تکه‌تکه شوم.» و از ویژگی‌هایی سخن می‌گوید که مکتب حاج‌قاسم را به الگویی بی‌بدیل برای امروز و فردای ما تبدیل کرده است.

این مصاحبه، روایت‌گر داستان مردی است که هم در میدان نبرد و هم در قلب‌ها فرماندهی کرد. مردی که با ایمان، اخلاص، و عشق به مردم، فراتر از یک فرمانده نظامی، نمادی از امید، مقاومت، و وحدت بود. این گفتگو بیش از یک روایت تاریخی است؛ سفری به عمق انسانیتی است که حاج‌قاسم در هر گام از زندگی خود تجسم بخشید.

 

سردار، شما چگونه از خبر تلخ شهادت شهید سلیمانی مطلع شدید؟ تصورتان در همان ساعات اول از پیامدهای احتمالی این اقدام چه بود؟

خبر شهادت حاج‌قاسم مرا در حالتی غیرقابل‌تصور و به‌هم‌ریخته فرو برد

حاج‌قاسم همیشه از خدا طلب می‌کرد که شهید شود

وقتی به مکه می‌رفتم، حاج‌قاسم از من خواست برای شهادتش دعا کنم

حاج‌قاسم از همان سال‌های بعد از جنگ، برای شهادت آماده بود

با سلام و درود به ارواح مطهر شهید حاج‌قاسم عزیز و نازنین و شهدای گران‌قدر و آرزوی سلامتی برای رهبر معظم انقلاب اسلامی.

در روز شهادت شهید حاج‌قاسم سلیمانی عزیز، من در گلستان بودم. یکی از برادران دوستان ما صبح زود، قبل از ساعت ۶، پیامی برایم فرستاد و گفت که شبکه خبر را ببینید. این برادر رابطه ما با شهید سلیمانی را می‌دانست، اما جرات نکرد به‌صراحت بگوید چه اتفاقی افتاده است. تلویزیون را روشن کردم و دیدم که شبکه خبر زیرنویس کرده: حاج‌قاسم شهید شد.

وضعیتی که در آن لحظه داشتم، اصلاً قابل‌وصف نیست. شاید یک ساعت در حالتی غیرقابل‌تصور و به‌هم‌ریخته بودم. بعد از یک ساعت کمی آرام شدم. حاج‌قاسم از دید ما همیشه شهید بود، اما ما یقین داشتیم که او واقعاً شهید خواهد شد. خودش همیشه این را درخواست می‌کرد. بعد از جنگ، از همه بچه‌های جنگ، مادران، پدران و فرزندان شهدا می‌خواست که دعا کنند تا او شهید شود.

این درخواست او را من یک‌بار از نزدیک تجربه کردم. زمانی که او فرمانده نیروی قدس بود، قصد داشتم به مکه بروم. نزد او رفتم تا خداحافظی کنم. او پیشانی مرا بوسید و گفت: «حسین، وقتی چشمَت به خانه خدا افتاد، از خدا بخواه که من سال آینده در راه او تکه‌تکه شوم.» این جمله او اولین جرقه‌ای بود که در ذهنم باقی ماند.

 

 دقیقاً چه سالی بود؟

حاج‌قاسم از من خواسته بود برای شهادتش دعا کنم، اما نمی‌توانستم

وقتی به مکه رفتم، فکر می‌کنم سال ۸۶ بود. جرات نکردم همان‌طور که او خواسته بود دعا کنم. فقط با خودم گفتم: «خدایا، من نمی‌توانم این دعا را بکنم.» پشت مقام ابراهیم نماز خواندم، طواف کردم، قرآن خواندم، اما این درخواست او از ذهنم بیرون نرفت.

همان سال، پایان سال، نامه‌ای از او دریافت کردم. در آن نامه که در کتاب «بچه‌های حاج‌قاسم» هم چاپ شده است، در ذیل آن نوشته بود: «دعا کنید تا سال آینده در راه او تکه‌تکه شوم.» این جمله‌ها همیشه در ذهنم باقی‌مانده بود.

وقتی پس از آرام‌شدن نسبی، پیگیر ماجرا شدم، می‌خواستم بدانم چه کسانی همراه حاجی بوده‌اند. بلافاصله شایعاتی پخش شد که فرزندانش یا دامادش همراه او بوده‌اند. ذهنم درگیر شد و با دفتر فرمانده کل تماس گرفتم.

حاجی خودش بارها به من گفته بود: «دعا کن شهید شوم.» او حتی نوشته بود. اما اینکه چگونه و با چه کیفیتی شهید خواهد شد، برای ما نامعلوم بود. تا اینکه اولین عکس در فضای مجازی منتشر شد: تصویری از دست شهید سلیمانی.

شهید سلیمانی، نحوه شهادتش را خود طراحی کرد. کسی که یک‌عمر صادقانه بندگی خدا کرده باشد و در مسیر اهل‌بیت حرکت کرده باشد، چنین مرگی نصیبش می‌شود. این بسیار مهم است که انسان به جایی برسد که خود، زمان و نحوه رفتنش را انتخاب کند.

جمله امام خمینی (ره) که می‌فرماید: شهید نظر می‌کند به وجه الله، گویای مقام حاج‌قاسم است

شهادت حاج‌قاسم نتیجه یک عمر زندگی در مسیر حق و مقاومت بود

شهید سلیمانی در جنگ‌های مختلف بارها در آستانه شهادت قرار گرفت، اما خداوند او را حفظ کرد. در جنوب شرق باید شهید می‌شد، اما نشد. در ۲۱ سال جبهه مقاومت بارها در معرض خطرهای جدی بود، اما باز هم شهید نشد. از پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ تا سال ۱۳۹۸، یعنی ۳۲ سال، او در مسیر خدا و اهل‌بیت زندگی کرد و در نهایت، این جمله زیبا از امام خمینی (ره) که فرمودند: «شهید نظر می‌کند به وجه الله»، بهترین توصیف برای مقام شهید سلیمانی است.

شهید سلیمانی در وصیت‌نامه خود چه زیبا از مفهوم زیبایی سخن می‌گوید. او می‌گوید: «خدایا، من نمی‌خواهم به بهشت بروم؛ من می‌خواهم به تو برسم.» همان مفهومی که امام خمینی (ره) نیز درباره آن می‌فرمایند: «رسیدن به خدا». او می‌گوید: «لحظه‌شماری می‌کنم برای رسیدن به تو.» سپس به حضرت موسی (ع) و پیامبران دیگر اشاره می‌کند.

این نوع انتخاب، بسیار مهم است. هر کسی که ۳۸ سال با شهید سلیمانی کارکرده، از نیروی قدس تا جبهه مقاومت، این مسیر را به‌خوبی درک کرده است. فرماندهان حشدالشعبی در عراق چه می‌گویند؟ می‌گویند: «شهید سلیمانی نگاه ما را به معاد تغییر داد.» آنها توانستند غده سرطانی داعش را از عراق پاک کنند.

این یعنی چه؟ یعنی مرگ را زیبا جلوه داد. او مردی بود که معامله‌ای تاجرانه باخدا انجام داد. همه ما رفتنی هستیم؛ یکی در ۳۰ سالگی، دیگری در ۴۰، ۵۰، ۸۰ یا ۹۰ سالگی. اما کیفیت رفتن، یعنی نحوه ملاقات باخدا، بسیار اهمیت دارد.

حسین معروفی

تشییع شهید سلیمانی با حضور حدود ۲۵ میلیون نفر، عظمت بی‌نظیری داشت

اگر امکان انتقال پیکر به شهرهای دیگر بود، میلیون‌ها نفر دیگر نیز در مراسم شرکت می‌کردند

ترکیب جمعیت در مراسم تشییع حاج‌قاسم نماد وحدت ملت ایران است

در مراسم تشییع، از دختران باحجاب تا کم‌حجاب، همه در کنار هم بودند

شهید سلیمانی از خدا می‌خواست که او را به دست شقی‌ترین افراد بشر به شهادت برساند؛ آن هم در پایان یک خدمت بزرگ. خدمتی که همه جهان اسلام را نجات داد. در پایان خدمتی که داعش، ساخته‌وپرداخته دشمنان اسلام، را نابود کرد. حکومتی که می‌خواست به‌عنوان «اسلام آمریکایی» در برابر اسلام ناب محمدی ایستادگی کند.

این امنیتی که امروز در درون جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران احساس می‌شود، مدیون همین تلاش‌هاست. ببینید مراسم تشییع شهید سلیمانی چه عظمت بی‌نظیری داشت. حدود ۲۵ میلیون نفر در آن شرکت کردند. اگر خانواده شهید سلیمانی توان داشتند و پیکر مطهر ایشان را به شهرهایی مثل اصفهان، شیراز یا تبریز می‌بردند، قطعاً ۱۰ میلیون نفر دیگر نیز به جمعیت اضافه می‌شد.

کسانی که در مراسم تشییع شرکت کردند، فقط حزب‌اللهی، پاسدار یا بسیجی نبودند. من که فرمانده گلستان بودم، در مراسم تشییع حاجی در تهران حضور داشتم. بعد از نماز صبح، از تهران تا فرودگاه کرمان، ترکیب جمعیت را دیدم که چقدر زیبا و متنوع بود. دختران باحجاب، شل حجاب و حتی بی‌حجاب، پسران مختلف، همه کنار هم بودند. فشار جمعیت به حدی بود که صحنه طواف خانه خدا را تداعی می‌کرد.

آن دختر شل حجاب که در جمعیت حضور داشت، پاکی دامانش را مدیون شهید سلیمانی است. به همین دلیل، امروز شهید سلیمانی به فرموده رهبر معظم انقلاب، «صاحب مکتب» شده است؛ مکتبی که برای همه ملت ایران و جهان اسلام، درس‌آموز و الهام‌بخش است.

شهید سلیمانی اکنون نماد غیرت، هویت و افتخار ملت ایران است. این را می‌توان در پروفایل دختران و پسران این کشور دید. از هر جناحی که باشند؛ چه اصول‌گرا، چه اصلاح‌طلب، چه شیعه، چه سنی.

پارسال برای زیارت خانواده شهید سلیمانی رفتم. حاج‌خانم و فرزندانشان گفتند: «۳۸ سال با شهید سلیمانی برادری و رفاقت داشتیم. او فرمانده ما بود.» من اکنون فکر می‌کنم: شهید سلیمانی چه داشت که ما هنوز به طور کامل نفهمیدیم؟

۲۴ ساعت پیش‌ازاین صحبت، سردار شهید حاج‌محمد شیرازی، رئیس‌دفتر فرماندهی کل قوا، بعد از بازگشت از سوریه، درباره حاج‌قاسم صحبت کردند. ایشان در عرض چند دقیقه، چهار بار عبارت «شهید عزیز ما» را به کار بردند. چرا؟ این نکات بسیار مهم است.

شهید سلیمانی را می‌توان با پنج ویژگی کلیدی که آن‌ها را پنج گذشت می‌نامیم، معرفی کرد

زندگی حاج‌قاسم الگویی از ایثار در همه ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی بود

اگر بخواهیم مکتب شهید سلیمانی را به جامعه معرفی کنیم، ابتدا باید خود شهید سلیمانی را به‌درستی بشناسیم و معرفی کنیم. شهید سلیمانی شخصیتی استثنایی بود که می‌توان او را در قالب پنج ویژگی کلیدی که آن‌ها را «پنج گذشت» می‌نامم، معرفی کرد. این پنج گذشت؛ مانند اضلاع یک مثلث هستند که مکتب شهید سلیمانی را تشکیل می‌دهند. این مکتب شامل نظام اعتقادی ولایی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام رفاقت و شجاعت، و نظام مدیریت و فرماندهی است.

شهید سلیمانی مجاهدی در راه خدا بود و این پنج گذشت در وجود او کاملاً مشهود بود:

گذشت از گناه: حاج‌قاسم اهل گناه نبود. او به طهارت جسم و روح خود اهمیت می‌داد و همواره مراقب بود تا از هرگونه آلودگی دور بماند. تمام کسانی که او را می‌شناختند، بر این امر شهادت می‌دهند.

گذشت از مال: حاج‌قاسم هیچ وابستگی به دنیا نداشت. با اینکه ۳۸ سال در بالاترین سطوح فرماندهی فعالیت کرد و ۲۱ سال فرمانده جبهه مقاومت در کشورهای اسلامی بود، حتی در تأمین معیشت خود با مشکلاتی روبه‌رو می‌شد. او در این مدت طولانی، نه یک ریال و نه یک دلار از بیت‌المال برای خود استفاده نکرد. برای نمونه، خانه‌ای که برای پسرش محمدحسین ساخت، چهار ماه قبل از شهادتش به نام «موقوفه حضرت زهرا» ثبت کرد تا از هرگونه سوءتفاهم جلوگیری کند.

گذشت از آبرو: بسیاری از افراد وقتی به مقامی یا جایگاهی می‌رسند، ممکن است به آبرو و اعتبار خود اهمیت زیادی بدهند. اما حاج‌قاسم از آبروی خود در راه انقلاب، مردم، ولایت، و اهل‌بیت گذشت. او بارهاوبارها از آبرو و اعتبار خود مایه گذاشت تا اهداف انقلاب اسلامی محقق شود.

گذشت از عزیزان: خانواده شهید سلیمانی نیز در این مسیر، همواره در خطر و تهدید قرار داشتند. در طول سال‌ها، شهید سلیمانی به‌ندرت در کنار خانواده‌اش بود و بیشتر وقت خود را در فلسطین، لبنان، عراق، و سوریه سپری می‌کرد. فرزندان او سال‌ها پدر خود را فقط در کوتاه‌ترین زمان‌ها می‌دیدند.

حسین معروفی

شهید سلیمانی در کنار سرسختی در برابر دشمنان، عاطفی‌ترین انسان‌ها بود

شهید سلیمانی شخصیتی فوق‌العاده عاطفی داشت. با اینکه او در برابر دشمنان سرسختی نشان می‌داد، درعین‌حال، از عاطفی‌ترین انسان‌ها بود. نمونه‌ای از این عاطفه در عملیات کربلای ۵ مشاهده شد، جایی که رمز عملیات «یا زهرا» بود. در آن شرایط سخت، حاج‌قاسم در سنگر، روبه‌قبله، با رمز «یا زهرا» دو ساعت گریه کرد.

یکی از نمونه‌های بارز عاطفه و گریه شهید سلیمانی در عملیات کربلای ۵ اتفاق افتاد. در این عملیات که رمز آن «یا زهرا» بود، حاج‌قاسم در سنگر، روبه‌قبله، دو ساعت با رمز مقدس «یا زهرا» گریه کرد. این گریه و عاطفه، نشانه‌ای از عمق احساس و دلبستگی او به اهل‌بیت علیهم‌السلام و اهداف متعالی انقلاب اسلامی بود.

بهترین دوستان حاج‌قاسم نیز در طول دفاع مقدس به شهادت رسیدند. از جمله آن‌ها می‌توان به شهید حسین یوسف‌اللهی اشاره کرد که مردم بیشتر او را می‌شناسند. علاوه بر او، شهید طیاری، شهید پایدار، شهید جمالی، و شهید حاج مهدی زندی نیز از یاران نزدیک شهید سلیمانی بودند. هر کدام از این شهدا داستان‌های شگفت‌انگیزی دارند که نشان از عمق ایمان و رشادت آن‌ها دارد. حاج‌قاسم پس از شهادت این عزیزان، به‌ویژه شهید کاظمی، بسیار دلتنگ و غمگین بود. مقام معظم رهبری نیز در روز شهادت حاج‌قاسم در منزل ایشان فرمودند که او دلتنگ رفقای شهیدش بود.

گذشت از جان: شهید سلیمانی جان خود را در راه اسلام و انقلاب فدا کرد. او در پاسخ به تهدید صهیونیست‌ها که قصد جانش را داشتند، با خنده گفت: ۳۷ یا ۳۸ سال است که من به دنبال همین لحظه هست

شهادت برای حاج‌قاسم نه پایان، بلکه تحقق آرزویی بزرگ بود

حاج‌قاسم در ویژگی‌های اصحاب اهل‌بیت علیهم‌السلام جلوه‌گر بود

این پنج ویژگی گذشت (گذشت از گناه، مال، آبرو، عزیزان، و جان) اگر در وجود کسی باشد، او را به یک مجاهد واقعی در راه خدا تبدیل می‌کند. حاج‌قاسم سلیمانی نمونه بارز این مجاهدت بود.

شهید سلیمانی را می‌توان به اصحاب پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و امام حسین علیه‌السلام تشبیه کرد. او خود را در ویژگی‌های اصحاب اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌دید. نسبت به سلمان فارسی، حاج‌قاسم مانند سلمان امانت‌دار بود. سلمان امانت‌دار پیامبر و امیرالمؤمنین بود، و حاج‌قاسم نیز امانت‌دار انقلاب اسلامی و ولایت‌فقیه بود.

در مقایسه با مالک‌اشتر، حاج‌قاسم نیز مانند مالک‌اشتر به میل و فرمان امام خود عمل می‌کرد. او کاملاً ذوب در ولایت بود و معرفت بالایی نسبت به وظایف خود داشت. همچنین، مانند ابوذر که پیامبر اکرم او را صادق‌ترین فرد روی زمین معرفی کرد، حاج‌قاسم نیز به صداقت و اخلاص مشهور بود. مقام معظم رهبری نیز از او به‌عنوان نماد صدق و اخلاص یاد کردند.

حاج‌قاسم در ماجرای برجام، با شناخت دقیق دشمن، بر لزوم حفظ منافع ملی و اعتقادی تأکید کرد

در بزنگاه‌های سخت، حاج‌قاسم مانند عمار یاسر عمل می‌کرد. عمار غبار فتنه‌ها را می‌زدود و حق را برای مردم تبیین می‌کرد. حاج‌قاسم نیز در شرایط حساس کشور، مانند ماجرای برجام، با صراحت اعلام کرد که برجام نباید به مسائل منطقه‌ای و موشکی کشور گره بخورد. او دشمن را به‌خوبی می‌شناخت و همواره تلاش می‌کرد تا منافع اعتقادی و ملی کشور را حفظ کند.

در بررسی شخصیت شهید سلیمانی، او را می‌توان با شخصیت‌هایی همچون ابوذر و عمار و همچنین قهرمانان کربلا مقایسه کرد. همان‌گونه که حضرت میثم تمار پای حق و امیرالمؤمنین علیه‌السلام ایستاد، حاج‌قاسم نیز پای امام خود ایستاد. او در دوران امام خمینی (ره) فرماندهی لشکر را با اطاعت کامل پذیرفت و پس از ایشان نیز با همان اخلاص و وفاداری مطلق در رکاب مقام معظم رهبری ایستاد. برای حاج‌قاسم، امام تفاوتی نمی‌کرد؛ او امام را امام می‌دانست و در برابر فرمان ایشان تسلیم بود.

حاج‌قاسم، با نابودی فتنه داعش، مرکز ثقل جهان اسلام را از تهدید دشمنان نجات داد

در مقایسه با حضرت عباس علیه‌السلام، حاج‌قاسم را می‌توان «عباس انقلاب» نامید. او ویژگی‌هایی چون ادب به امام، وفاداری به امام، بصیرت نسبت به امام، تصدیق امام، و تسلیم کامل در برابر اوامر ایشان را در وجود خود نهادینه کرده بود. در جریان مبارزه با داعش، حاج‌قاسم به فرمان امام خود فتنه‌ای را از میان برداشت که اگر به حال خود رها می‌شد، نه‌تنها سوریه و عراق بلکه تمامی کشورهای اسلامی و حتی بشریت را تهدید می‌کرد. داعش به‌عنوان ابزار دشمنان اسلام، هدفش تخریب حرم، یعنی مرکز ثقل جهان اسلام، بود. حاج‌قاسم با درک این تهدید، فتنه را در نطفه خفه کرد و امنیت را نه فقط برای انقلاب اسلامی، بلکه برای بشریت به ارمغان آورد.

شهید سلیمانی را می‌توان با مختار ثقفی نیز مقایسه کرد. همان‌گونه که مختار با انتقام از دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام دل خاندان پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را شاد کرد، حاج‌قاسم نیز با نابودی داعش انتقام جبهه حق را گرفت و آرامش را به دل‌های مؤمنان بازگرداند. نابودی داعش و امنیتی که او برای جهان اسلام ایجاد کرد، نتیجه فرمان‌برداری و عشق او به ولایت بود.

بزرگ‌ترین ویژگی شهید سلیمانی، زیبایی اندیشه‌اش بود. اندیشه زیبا، انسان را زیبا می‌سازد. کسی که نماز شب می‌خواند و قرآن را زیبا می‌بیند، نه‌تنها خود زیبا می‌شود؛ بلکه اعمال و رفتار او نیز زیبا می‌شود. حاج‌قاسم چون عاشق مردم بود، از خود عبور کرد تا جان خود را برای آن‌ها فدا کند. او مردم را پای انقلاب می‌دانست و می‌گفت این انقلاب یعنی مردم؛ مردمی که ۴۵ سال در برابر بحران‌ها ایستادند و به امر امامشان این بحران‌ها را مدیریت کردند.

بسیج نیز از نظر حاج‌قاسم چیزی جز مردم نبود. بسیج از مردم، با مردم، و برای مردم است. شعار بسیج، همواره همراهی با مردم بوده و این حقیقت باید در جامعه جا بیفتد که انقلاب اسلامی بر پایه مردم استوار است.

اندیشه زیبا و بهره‌برداری از فرصت‌ها، یکی از ویژگی‌های برجسته شهید سلیمانی بود

پس از شهادت حاج‌قاسم، ۱۶۰۰ مراسم یادبود در استان گلستان برگزار شد

علمای اهل‌سنت ترکمن، نخستین گروهی بودند که برای تسلیت شهادت حاج‌قاسم اقدام کردند

بانوی مسیحی نخستین تصویر از حاج‌قاسم را نقاشی کرد و این اثر را به ایشان تقدیم کرد

یکی از ابعاد مهم شخصیت حاج‌قاسم، اندیشه زیبا و بهره‌برداری از فرصت‌ها بود. کشور ما پیش از شهادت ایشان، کمتر او را از نزدیک دیده بود. برای نمونه، در استان گلستان، شاید نیم درصد مردم حاج‌قاسم را دیده بودند؛ یعنی حدود ۵۰ هزار نفر. اما پس از شهادت او، از همان شب اول تا چهلمین روز شهادتش، نزدیک به ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ مراسم یادبود برگزار شد؛ از مراسم‌های کوچک خانوادگی و محله‌ای گرفته تا گردهمایی‌های بزرگ‌تر در مساجد، ادارات و حتی یادواره‌ها. اولین گروهی که پس از شهادت او به تسلیت آمدند، علمای اهل‌سنت ترکمن بودند. همچنین، اولین تصویری که از حاج‌قاسم نقاشی شد، توسط بانویی مسیحی به ایشان تقدیم گردید؛ بانو مسیحی که امروز دیگر در میان ما نیست. این محبت و احترام به حاج‌قاسم تا جایی بود که ترکمن‌ها مراسمی مشابه بزرگداشت پیامبر اکرم (ص) برای او برگزار کردند و لباس‌های حاج‌قاسم را در این مراسم استفاده کردند.

امروز تصویر حاج‌قاسم بر دیوار خانه‌های تمام مردم ایران دیده می‌شود؛ پروفایل‌های دختران و پسران این سرزمین نیز عکس او را به نمایش گذاشته‌اند و او را مظهر غیرت، ایمان و هویت خود می‌دانند. این فرصت بی‌نظیری است که نشان می‌دهد چگونه یک شخصیت می‌تواند نماد ملت شود. شهید سلیمانی، محصول انقلاب اسلامی و ولایت است؛ دست‌پرورده امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای. اگر ولایت و انقلاب نبود، حاج‌قاسمی نیز نبود.

شهادت او ثابت کرد که انقلاب اسلامی همچنان زنده است. او باتدبیر و شجاعت خود، مقاومت ملت ایران را به جهانیان نشان داد و دشمنان را در میدان نبرد شکست داد. حاج‌قاسم هیچ‌گاه خود را از مردم جدا نکرد و همواره در خدمت ملت بود. گفتمان او مردم‌محور بود و حتی در وصیت‌نامه‌اش نیز توصیه‌هایی به مردم داشت.

برای حاج‌قاسم، جناح‌های سیاسی تفاوتی نداشتند؛ انقلاب و ولایت برای او اصل بودند

شهید سلیمانی بر وحدت تأکید داشت و آن را لازمه تحقق اهداف انقلاب اسلامی می‌دانست

اخلاص و نگاه عمیق حاج‌قاسم، جبهه مقاومت را به الگویی جهانی از اتحاد تبدیل کرد

حاج‌قاسم از نوجوانی سیاست‌مداری جبهه مقاومت را آغاز کرد

هیچ‌کس در جهان اسلام نمی‌تواند ادعا کند حاج‌قاسم برای موقعیت شخصی خود کسی را کنار زده است

از ویژگی‌های برجسته حاج‌قاسم، توانایی او در ایجاد وحدت میان اقوام و مذاهب مختلف بود. او توانست شیعه و سنی، مسلمان و مسیحی را در کنار هم قرار دهد و با حذف تفرقه، جبهه مقاومت را تقویت کند. این دستاوردها تنها با نگاه عمیق و اخلاص او ممکن بود.

شهید سلیمانی در هیچ‌یک از برهه‌های ۳۸ سال خدمت خود، در مورد نظام جمهوری اسلامی تردید نکرد. او میان جناح‌های سیاسی تفاوتی نمی‌گذاشت؛ چپ یا راست، اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب برای او فرقی نداشتند. او معتقد بود که ولایت خورشیدی است که نور خود را به همه می‌تاباند و مردم از این تابش بهره‌مند می‌شوند. او بر اهمیت وحدت تأکید داشت و معتقد بود که بدون وحدت، انقلاب اسلامی و زمینه‌سازی ظهور امام‌زمان (عج) ممکن نیست. حاج‌قاسم در تمام اقدامات خود، هدفی جز تحقق منافع ملت و پیشبرد اهداف انقلاب نداشت و همین او را به الگوی تمام‌عیار وفاداری، ایثار و مقاومت تبدیل کرد.

سیاسی بودن سلیمانی از اینجا آغاز شد که در ۱۶ تا ۱۷ سالگی فرمانده لشکر ثارالله و جنوب شرق بود و در ۲۱ سالگی وارد نیروی قدس شد. در مقیاس جهان اسلام و جبهه مقاومت، کسی نمی‌تواند بگوید که حاج‌قاسم سلیمانی او را کنار زده تا خودش به موقعیتی برسد. او همیشه به قولی که می‌داد پایبند بود. شهید سلیمانی حتی ۱۰ سال قبل از سرلشکر سلامی به مقام سرلشکری رسید. فرماندهی حاج‌قاسم بر اساس فرمان حضرت آقا بود، و سردار سلامی نیز حکم خود را از امام و رهبر انقلاب دریافت کرد. زمانی که حاج‌قاسم به فرماندهی منصوب شد، اعلام کرد که برای رفاقت و خدمت در جبهه حاضر است، نه برای منفعت‌طلبی.

حسین معروفی

حاج‌قاسم همیشه می‌گفت اگر کسی حتی به‌اندازه یک نخ به‌نظام وصل است، باید او را نگه داریم

بزرگ‌ترین دشمن ملت ایران از نگاه حاج‌قاسم، فقر بود؛ او باور داشت فقر عدالت را از بین می‌برد

مبنای حاج‌قاسم در جبهه حق، دستگیری بود، نه مچ‌گیری. مدیران ما نیز باید دستگیر باشند. اگر شما توانستید به کسی کمک کنید و او را بالا ببرید، شایسته‌سالاری واقعی تحقق پیدا می‌کند. چرا باید کسی که به‌خوبی کار می‌کند، به حاشیه رانده شود؟ وزیری که خوب کار می‌کند، مدیرکلی که عملکرد مثبتی دارد، فرمانداری که خدمت‌رسانی می‌کند، دهیاری که مؤثر است، یا شهرداری که به‌درستی عمل می‌کند، نباید حذف شوند. اگر آن‌ها را کنار بزنیم، در واقع به مردم آسیب زده‌ایم.

مگر همه باید یک نظر سیاسی داشته باشند؟ اصول حاج‌قاسم چیست؟ انقلاب اسلامی، قانون اساسی، امام و رهبر معظم انقلاب، آبروی ملت ایران، پیشرفت کشور و مردم. حتی در خانواده‌ای ۵ نفره، همه ممکن است یک نظر نداشته باشند. اما اصول را قبول دارند؛ دین، پیامبر، عشق به خدا و اهل‌بیت را می‌پذیرند. یکی ممکن است همراه اذان نماز بخواند، دیگری نماز شب بخواند و کسی هم ممکن است نخواند. اما همه در اصول یکسان هستند.

در جبهه انقلاب، نیاز به رفاقت و دستگیری داریم. حاج‌قاسم می‌گفت اگر کسی حتی به‌اندازه یک نخ نازک به‌نظام وصل است، باید آن را نگه داشت تا هزینه‌ای به‌نظام و مردم تحمیل نشود. همه افراد کامل نیستند، همه ممکن است اشتباه کنند، اما قهرکردن ما مشکلی را حل نمی‌کند. ما با کسی دشمنی نداریم مگر آنکه دشمن مردم و انقلاب باشد. حاج‌قاسم همان اندازه که با آمریکا دشمنی داشت، با فقر نیز دشمنی می‌کرد. او معتقد بود که بزرگ‌ترین دشمن ملت ایران، فقر است، زیرا فقر می‌تواند عدالت را پایمال کند.

شهید سلیمانی هیچ‌گاه مردم را به‌خاطر دین یا مذهبشان تفکیک نکرد؛ او نماد اتحاد و مستضعفین بود

حاج‌قاسم برای حفظ ناموس ملت ایران، جان می‌داد؛ غیرت او فراتر از جنسیت و محدودیت بود

ملت ایران از نگاه امام خمینی، برتر از مردم زمان رسول‌الله و سیدالشهداست؛ ۴۵ سال مقاومت این را ثابت کرده است

در فرماندهی‌اش در سیستان و بلوچستان، کرمان، گلستان و دیگر مناطق، به ارائه خدمات گسترده‌ای پرداخت. از بازسازی خانه‌ها و جاده‌سازی تا کمک به کشاورزان، همه را بدون هیچ تبعیضی انجام داد. او هیچ‌گاه مردم را به‌خاطر دین یا مذهبشان تفکیک نکرد. ارتباط حاج‌قاسم با اهل‌سنت بیش از ۲۰ سال ادامه داشت و او همواره بر اتحاد تأکید داشت. شهید سلیمانی نماد مستضعفین بود. او می‌خواست همه ما حاج‌قاسم باشیم؛ چه در سپاه و چه در بسیج. ما به دنبال تکثیر اندیشه و منش حاج‌قاسم هستیم، نه فقط تولید فرمانده. مردم ایران را مانند ناموس خوددوست داشت و برای حفظ ناموس این ملت جان می‌داد. غیرت حاج‌قاسم فراتر از جنسیت و محدودیت بود؛ او معتقد بود که غیرت و دفاع از ناموس باید در جامعه جاری شود.

تفکر حاج‌قاسم، ایجاد استحکام درونی در جامعه بود. او باورداشت که اگر جامعه از درون قوی باشد، می‌تواند در برابر دشمنان مقاومت کند. او از خدا می‌ترسید، اما از غیر خدا هرگز. ما نیازمند این تفکر هستیم تا جامعه‌ای مستحکم و مقاوم داشته باشیم. شهید سلیمانی در درون خود نفس را کشت و جهاد اکبر کرد، و همین باعث شد در جهاد اصغر نیز موفق باشد. این همان مکتبی است که ما به دنبال آن هستیم. گاهی به این فکر می‌کنم که برخی افتخار می‌کنند که با حاج‌قاسم دوست بوده‌اند یا او را می‌شناختند، اما من نگاه اعتقادی دارم و به مکتب او باور دارم. حتی اگر در جایگاهی نباشم یا لباسی بر تن نداشته باشم، باز هم مردم کشورم را زیبا می‌بینم و به زیبایی تفکر آن‌ها ایمان دارم. ملت ما بسیار بزرگ و ارزشمند است.

هرچه جلوتر می‌رویم، بیشتر به حرف امام خمینی می‌رسیم که فرمود ملت ما از مردم زمان رسول‌الله و سیدالشهدا برتر است. در زمان پیامبر اکرم، امام حسین، امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی، چه اتفاقاتی رخ داد؟ امام حسین را دعوت کردند و ۳۰ هزار نفر در برابر او ایستادند. اما در زمان امام خمینی که امام غیرمعصوم بود، مردم به حرف او گوش دادند و مقاومت کردند. ما ۱۸۸ هزار شهید دادیم و حالا ۴۵ سال است که بر مبنای سخنان امام مقاومت می‌کنیم. این ملت، از عصر رسول‌الله و امام حسین بالاتر است.

وحدت در مکتب شهید سلیمانی، کلید حل مشکلات و تقویت مقاومت است

این نگاه دقیقاً همان نگاه شهید سلیمانی است. او شخصیتی عمل‌گرا بود که سخنان امام و رهبر انقلاب را به عمل تبدیل کرد. عمل‌گرایی شهید سلیمانی می‌تواند برای انقلاب اسلامی بسیار مؤثر باشد. تفکر او در تمامی عرصه‌ها از جمله اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به کار گرفته می‌شود. یکی از موضوعات اساسی تفکر او، وحدت است. وحدت تولید قدرت می‌کند، قدرت نرم ایجاد می‌کند، مقاومت به وجود می‌آورد، جهاد را تقویت می‌کند و مشکلات را حل می‌کند. وحدت باعث می‌شود افراد کنار هم قرار بگیرند و قوی‌تر شوند. در مقابل، تفرقه هیچ‌گاه به موفقیت نمی‌رسد و فقط ضربه می‌زند. این تفکر و این مکتب است که باید به آن پایبند باشیم. امیدوارم خداوند توفیق دهد تا بتوانیم این راه را ادامه دهیم.

حاج‌قاسم سلیمانی، الگوی ساده‌زیستی و صمیمیت در کنار بزرگی خدمت به انقلاب بود

پشتیبانی خانواده شهید سلیمانی، ستون موفقیت‌های او در خدمت به مردم و انقلاب بود

برای پایان صحبت‌هایم، یک خاطره می‌گویم که ممکن است شنیده باشید، اما ارزش تکرار دارد. سال ۱۳۷۶ بود، حاج‌قاسم هنوز در کرمان بود و چند ماه بعد به تهران آمد. من در یکی از تیپ‌ها مشغول بودم و برای کاری به کرمان رفتم. حاج‌قاسم ما را به‌زور به خانه‌اش برد. یکی از سربازان همراه ما بود. حاج‌قاسم به همسرشان زنگ زد و گفت فلانی مهمان ماست. نیم‌ساعته در حال نشسته بودیم. بعد سفره‌ای انداختند که شام شامل پنیر، گردو و عسل بود، همان چیزهایی که از حاج حسین به ارث مانده بود. حاج‌قاسم گفت: "من این بچه‌ها را جمع کردم و با مادرشان گفتم اگر من خدمتی به انقلاب می‌کنم، پدر و مادر شما هم به‌اندازه شهید سلیمانی خدمت کرده‌اند."

خانواده شهید سلیمانی پشت او بودند، و همین پشتیبانی باعث شد حاج‌قاسم بتواند این‌گونه به انقلاب و مردم خدمت کند. یادم هست در اتاق پذیرایی فاصله‌ای یک و نیم تا دو متری وجود داشت. حاج‌قاسم رفت به آشپزخانه، یک پارچ آب و لیوان آورد، روی زانو نشست و ساده‌ترین رفتارها را داشت. شلوار کردی پوشیده بود و همه چیز بسیار راحت و صمیمی بود.

رابطه ما از روی رفاقت و صمیمیت بود، نه ظواهر. ما در آتش رفاقت کردیم، نه در پارک و محل تفریح. کسانی که در عملیات شهید شدند یا جانبازی بالای ۶۰ درصد داشتند، نمونه‌هایی از ایثار و بزرگی بودند. حاج‌قاسم برای ما مانند حبیب بن مظاهر، بزرگ و عزیز بود. از خدا خواستم و می‌گویم: "خدایا، اگر بخواهم به انقلاب خدمت کنم، این انقلاب برای من حرم است. خیمه‌گاه است، جمهوری اسلامی خیمه‌گاه سیدالشهدا است و ما بنی‌هاشم این راه را ادامه می‌دهیم."

ایمان واقعی شهید سلیمانی، الگویی ماندگار برای همه ماست

شهید سلیمانی در برابر مرجع تقلید، مقلد بود و در برابر فرمانده، سرباز

شهید سلیمانی می‌گفت: "از خدا خواستم که اگر قرار است به انقلاب تو خدمت کنم، باید خودم را وقف کنم." او تأکید داشت که انسان، ابتدا باید از خود عبور کند، گناه نکند و وقت خود را وقف مردم کند. جمله دیگری که از او نقل شده بسیار تکان‌دهنده است. او می‌گفت: "خدایا، این‌قدر به من مشغله بده که حتی فرصت فکرکردن به گناه نداشته باشم." این جمله به‌خوبی فلسفه زندگی او را نشان می‌دهد. این همان حاج‌قاسمی است که رهبر انقلاب، در روز شهادتش، به خانه او رفتند و به خانواده‌اش فرمودند: «حاج‌قاسم شهید شد، این برای شما سخت است.» رهبر معظم انقلاب در توصیف شهید سلیمانی فرمودند که او استحکام درونی داشت و از نفس خود عبور کرده بود.

ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود در کرمان، خطاب به مردم قم، تأکید کردند که در برابر روح بزرگ مرجع تقلید، به‌عنوان یک مقلد و در برابر یک فرمانده، به‌عنوان یک سرباز قرار دارند. رهبر انقلاب در سالگرد شهادت شهید سلیمانی نیز تأکید کردند که شهید سلیمانی‌فردی بود که با تمام وجود گناه نمی‌کرد. این جمله عمیق نشان می‌دهد که انسان می‌تواند با اراده و ایمان، گناه نکند و به خدا نزدیک شود.

این نکات تربیتی از شهید سلیمانی، نشان‌دهنده عظمت او نزد خداوند و خلق خداست. ما باید این راه را ادامه دهیم. مطمئن باشید آنچه شهید سلیمانی به فرمان امام خمینی و رهبر انقلاب در جبهه مقاومت پایه‌گذاری کرد، در راستای سنت الهی است: "اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری می‌کند." بزرگ‌ترین ویژگی شهید سلیمانی، ایمان واقعی او بود، ایمانی که باید امروز در ما نیز زنده باشد.

رهبر انقلاب در توصیف وضعیت مقاومت فرمودند: "مقاومت زنده است، حاج‌قاسم زنده است و جریان مقاومت زنده و روشن است." اما شرط آن، هوشمندی و هوشیاری ماست. مکتب حاج‌قاسم یعنی هوشمندی، وحدت و انسجام ملی. این همان چیزی است که امروز کشور ما به آن نیاز دارد.

دشمن همیشه دشمن است. همان‌طور که حاج مهدی رسولی، مداح اهل‌بیت، گفته است: «اگر نمرود صبح بیدار می‌شد، چه چیزی را نمی‌خواست ببیند؟ ابراهیم. فرعون نمی‌خواست موسی را ببیند. ابوسفیان نمی‌خواست پیامبر را ببیند و معاویه نمی‌خواست علی را ببیند.» امروز نیز استکبار جهانی نمی‌خواهد دین و حقانیت ما را ببیند.

ما جان خود را به فرمان امام خمینی تقدیم کردیم و مقاومت کردیم. سخنان رهبر انقلاب همان سخنان امام خمینی است و هیچ تفاوتی ندارد. نگاه ایشان به رژیم صهیونیستی دقیقاً در امتداد نگاه امام است و برگرفته از وحی الهی.

امیدوارم خداوند به ما توفیق دهد که در این سالگرد شهید سلیمانی، در موقعیت حساس کنونی و با تلاش‌های مردمی که انجام شده است، بتوانیم انسجام و وحدتی در کشور حول محور ولایت و رهبری ایجاد کنیم. خروجی این تلاش‌ها باید آرامش و تولید قدرت برای مردم باشد، چراکه ملت ما ملتی استثنایی است. ما نیز باید مانند حاج‌قاسم، جان خود را در این مسیر فدا کنیم.

حسین معروفی

سؤال شما دررابطه‌با همراهی بسیج با دولت‌ها، به‌ویژه دولت آقای دکتر پزشکیان است.

ما در بسیج و سپاه یاد گرفته‌ایم که هدف اصلی ما مردم هستند؛ همان‌طور که شهید سلیمانی می‌گفت، ما برای مردم ساخته شده‌ایم و آرام نمی‌نشینیم تا مشکلات آن‌ها را برطرف کنیم

در دولت آقای دکتر پزشکیان، همچون دولت‌های قبل، و حتی بیشتر از گذشته، برای خدمت به مردم تلاش خواهیم کرد؛ چراکه مبنای ما نه دولت‌ها، بلکه یاری‌رساندن به مردم و انقلاب است

در ماجرای سیل گلستان، بدون دستور و با یک نگاه جهادی، مسئولیت مدیریت بحران را بر عهده گرفتیم، چون باور داریم که خدمت به مردم باید بی‌چون‌وچرا انجام شود

همان‌طور که شهید سلیمانی تأکید می‌کرد، بسیج و سپاه برای خدمت ارزان‌قیمت نیستند، بلکه با جهاد و همت مضاعف، به مردم و انقلاب اسلامی خدمت می‌کنند

 که این سؤال پاسخی روشن دارد. سیاست سپاه و بسیج همیشه بر مبنای حمایت از مردم است. به همان اندازه که در دولت‌های مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی، آقای احمدی‌نژاد، آقای روحانی و دولت شهید رئیسی کمک کردیم، در دولت آقای دکتر پزشکیان نیز، و حتی بیشتر از قبل، برای کمک به مردم تلاش خواهیم کرد.

مبنای ما مردم هستند. شهید سلیمانی همیشه تأکید می‌کرد که ما برای مردم ساخته شده‌ایم و آماده‌ایم تا در خدمت مردم باشیم. هدف ما این نیست که مردم دچار مشکل شوند و ما فقط نظاره‌گر باشیم. در حوادثی نظیر سیل که به مناطق مختلف کشور آسیب رساند، هیچ‌کس به ما دستور نداد. وقتی سیل در گلستان رخ داد، من شخصاً مسئولیت مدیریت آن را بر عهده گرفتم و به فرمانده خود اعلام کردم که کمک به مردم اولویت ماست. این نگاه جهادی است که در سپاه و بسیج وجود دارد.

به‌عنوان‌مثال، در دوران فرماندهی خود در کرمان، در مدت ۱۳ ماه و نیم، با همکاری قرارگاه "مرد میدان شهید سلیمانی" و استفاده از اطلس آب کرمان، موفق شدیم مشکل آب‌رسانی به روستاها را حل کنیم. در این مدت، به ۴۷ هزار و ۹۰۰ خانوار و ۱۸۶ هزار نفر خدمات آب‌رسانی ارائه شد و ۱۰۲.۵ میلیون لیتر آب تأمین گردید. همه این اقدامات بر پایه منابع مردمی و حرکت‌های جهادی انجام شد.

بسیج ارزان‌قیمت نیست، بلکه جهاد می‌کند. اگر ساخت یک‌خانه در روستا ۱۰۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد، بسیج آن را با ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان می‌سازد. بسیجی‌ها ۱۲ ساعت در روزکار می‌کنند، زیرا هدف آن‌ها خدمت به مردم است. در بحران‌ها و سختی‌ها، بسیج همیشه در کنار دولت‌ها بوده و برای حل مشکلات به دورترین و صعب‌العبورترین نقاط کشور رفته است. اساس نگاه بسیج و سپاه، همان نگاه شهید سلیمانی است. شهید سلیمانی یعنی تعامل و خدمت به مردم، یعنی جهاد برای حل مشکلات. این تربیتی است که رهبر انقلاب از ما خواسته‌اند و ما را بر این مبنا پرورش داده‌اند.

ما اجازه نمی‌دهیم مردم مشکلی داشته باشند و ما بی‌تفاوت بمانیم. اگر مردم مشکلی داشته باشند، نمی‌توانیم آرامش داشته باشیم. خدمت به مردم برای ما یک وظیفه است و برای آن نیازی به دستور کسی نداریم. تمام توان خود را برای کمک به دولت و مردم به کار می‌گیریم تا مشکلات برطرف شوند و زندگی مردم بهبود یابد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.