رئیسجمهور مسئولیت دارد زمینه های انسجام گفتمانی در خود و دولتش فراهم کند تا بتواند از تزاحم نظری و تشتت گفتاری و هرجومرج عملیاتی اجتناب ورزد. همایش وفاق ملی با این هدف توسط معاونت راهبردی رئیسجمهور در دی ماه سال جاری برگزار خواهد شد.
گفتمان و ترویج آن یک ابزار مهم برای تسهیل و اجرایی نمودن سیاست های یک دولت است. تجربه خانم تاچر در انگلستان در تولید و ترویج گفتمان در سیاستگذاری عمومی مفید است.
پروژه تاچری دو جبهه گفتمانی را در انگلستان دهه هشتاد میلادی در برابر هم قرار میدهد. او دشمن خود را «جمع گرایی سوسیالیستی» معرفی میکند و به اصطلاح دو ضد گفتمانی را در برابر هم قرار میدهد. تاچر «جمع گرایی» را معادل با بحران سوسیال دموکراسی، مسئول ناکارآمدیها و افول اقتصاد و دولت-ملت بریتانیا معرفی میکند و منظومه گفتمانی آن را اینچنین بازتاب میهد: «اجماع سیاسی»، «سوسیالیسم»، «دولت گرایی»، «کورپوراتیسم ناکارا»، «اتحادیه های تجاری بسیار قدرتمند». از سوی دیگر، گفتمانِ خود را ضدیت با جمع گرایی معرفی کرد و موضوعات اقتصادی نئولیبرال را به فلسفه سیاسی خود تبدیل کرد. منظومه معنایی گفتمان تاچریسم عبارت بود از «آزادی فردی و اقتصادی» (در برابر قدرت اتحادیه ها)، «جوان سازی اخلاقی و سیاسی مردم و دولت بریتانیا» (در برابر افول آن)، «بازگشت به قانون» (در مقابل ضعف اقتداردولت رفاه). «تاچریسم به کشف یک ابزار قدرتمند نایل آمد که دکترین اقتصادی را به زبان تجربه، ضرورت اخلاقی و فهم عمومی تبدیل کرد. در نتیجه، تاچریسم فلسفهای را به معنای وسیع بوجود آورد که اخلاق بدیلی برای «جامعه دلسوز» ]مدعای طرفداران دولت رفاه[ بود. این نوع تبدیل نمودن یک ایدئولوژی نظری به یک اصطللاح پوپولیستی، دستاورد سیاسی عمدهای بود... تاچریسم توانست برخی دال های مهم مانند مردم، ملت، آزادی، فردگرایی و غیره را مسلط سازد و دال های دیگری همچون سوسیالیسم، جمعگرایی، دولت و غیره را نفی کند.» (مارش و استوکر، روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمه حاجی یوسفی، ص.210-213)
آقای دکتر پزشکیان در دوران مبارزات انتخاباتی شعار وفاق سر داد و با عباراتی ساده که مخصوص خود ایشان است به توصیف آن پرداخت.
اگر چه این شعار در انتصاب های سیاسی-جناحی نمود بیشتری پیدا کرد اما تا تبدیل آن به یک گفتمان روشن و منقح شدهای که بتواند سازگاری اجتماعی پدید آورد راه زیادی در پیش است. اینک پرسش این است که با گذر زمان و پدید آمدن موضوعات و چالش های جدید، این شعار چگونه گسترش مییابد و چگونه در عرصه های دیگر تحقق مییابد؟ شعار وفاق اگر بخواهد به مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... گسترش یابد نیازمند آن است که بسط مفهومی بیابد تا بتواند گره گشایی های موردی کند. بنابراین بسط این شعار در قالب نظریه و گفتمان ضرورت دارد. اگر گفتمانِ کم و بیش روشن و جامعی وجود نداشته باشد وفاق به یک شعار توخالی برای معاملات سیاسی موردی تبدیل میشود. برای تحقق مسئولیت گفتمانی رئیسجمهور، که باید توسط همکاران ایشان تنظیم و به ایشان تسلیم شود، به این نکته توجه کنیم که گفتمان یک منظومه معنایی و منسجم و مجموعهای از تعاریف نظری در خصوص اداره کشور است که از پیوستگی و هماهنگی مفهومی برخوردار است. مرزهای فکری را روشن میکند و سبب میشود تا تصمیمات سیاسی از یکپارچگی برخوردار باشند تا دولت دچار روزمرگی فکری نشود و از تذبذب و تلون برخوردار نباشد. تکالیف خود را بصورتی پیوسته انجام دهد و از تناقض در تصمیم گیریها اجتناب کند. بنابراین ضروری است که با کمک مشاوران برجسته این حوزه منظومهای معنایی تدوین شود تا بتواند مثلا گفتمان وفاق را در عرصه وسیعتر سیاسی بکار گیرد. کارکردها و ابعاد این گفتمان از این قرار است:
- گفتمان منسجم نه تنها مخالفان جناحی بلکه دامنه وسیعتری از گرایش های سیاسی را در بر میگیرد.
- تکلیف زیاده خواهی جناح های سیاسی مشخص میشود و وفاق را از دام افراطی گرایی گروه های گوناگون رهایی میبخشد.
- تصمیم گیری های دولت و رئیسجمهور را از روزمرگی فکری رها میکند و افق بلندتری را در وفاق ملی فراهم میآورد.
- ضرورتها و الزامات سیاست اقتصادی را در پرتو گفتمان وفاق را روشن میکند. اینکه آیا سیاست های تورمی و بی عدالتی اقتصادی سیاستها چه بر سر وفاق میآورد را نشان میدهد.
- نظام گزینش نیروی انسانی دولت را با شعار وفاق تنظیم میکند. تکلیف وفاق با تبعیض استخدامی و گزینش مدیریتی را معین میکند. سکوت را بر نمیتابد و اصلاحات را ضروری میکند.
- گفتمان روشن در باره وفاق معنا و کاربرد خود را در سیاست های فرهنگی در تولیدات رسانهای در سینما و نشر کتاب و ... نشان میدهد و ابعاد گوناگون، منیهات و الزامات آن را فراروی ما قرار میهد.
- گفتمان مانع آشفتگی فکری دولت میشود و به معنای سخنرانی های هر از گاهی رئیسجمهور نیست بلکه یک منظومه فکری و راهنمای عمل دولت است.
- گفتمان جنبه ترویجی نیز دارد و به مثابه ابزاری برای اقناع افکار عمومی، همبستگی اجتماعی و تسهیل اجرای سیاست های دولتی بکار گرفته میشود.
رئیسجمهور مسئولیت دارد زمینه های انسجام گفتمانی در خود و دولتش فراهم کند تا بتواند از تزاحم نظری و تشتت گفتاری و هرجومرج عملیاتی اجتناب ورزد.
همایش وفاق ملی با این هدف توسط معاونت راهبردی رئیسجمهور در دی ماه سال جاری برگزار خواهد شد.