راهبرد عملیاتی و نظامی اسرائیل در برابر حزب الله برای دستیابی به یک هدف عمده یعنی احیای بازدارندگی در جبهه شمال و بازگرداندن جمعیت تخلیه شده از این مناطق در نقاط مورد هدف حزب الله، طراحی شده است که تاکنون سه مرحله را گذرانده است.

جنگ رژیم صهیونیستی و حزب الله با حملات پیجری و توسعه کمپین ترور اسرائیل علیه فرماندهان عالی رتبه حزب الله به اوج رسیده که می توان از آن تحت عنوان «جنگ سوم» میان حزب الله و اسرائیل یاد کرد.

راهبرد عملیاتی و نظامی اسرائیل در برابر حزب الله برای دستیابی به یک هدف عمده یعنی احیای بازدارندگی در جبهه شمال و بازگرداندن جمعیت تخلیه شده از این مناطق در نقاط مورد هدف حزب الله، طراحی شده است که تاکنون سه مرحله را گذرانده است:

۱. کارزار ترور فرماندهان که از ماه ها پیش آغاز شد و در روزهای گذشته شدت یافته است.

۳. حملات تروریستی پیجری که بی سابقه بود و شوک بزرگی به شبکه ارتباطی و نظامی حزب الله وارد کرد.

۲. آغاز حملات گسترده هوایی با مناطق مسکونی جنوب و شرق لبنان و همچنین هدف قرار دادن زیرساخت های نظامی و تسلیحاتی حزب الله 

به نظر می رسد، مرحله چهارم تجاوز نظامی رژیم صهیونسیتی، حمله محدود زمینی برای تثبیت حملات هوایی و تروریستی و ایجاد منطقه حایل و عقب راندن حزب الله از مرزهای شمالی باشد که البته در رابطه با آن اجماع نظری در ارتش و دولت اسرائیل وجود ندارد. اما تل آویو می داند که حملات هوایی و کارزار ترور به تنهایی نمی تواند آن ها را به اهدافشان در مرزهای شمالی برسانند و چاره ای جز راه اندازی یک تجاوز زمینی در پیش روی خود نمی بینند.

 با این حال، صهیونیست ها این آگاهی را دارند که حمله زمینی به جنوب لبنان می تواند آن ها را با ضربات سنگینی از سوی حزب الله فراتر از آنچه در جنگ ۳۳ روزه تجربه کردند، مواجه کند.‌

در آن سو، حزب الله تحرکات نظامی خود در برابر اسرائیل را از ۸ اکتبر در حمایت مردم غزه و برای فشار امنیتی به رژیم صهیونسیتی برای توقف جنگ و کشتار در غزه را آغاز کرد که همچنان ادامه دارد.

راهبرد نظامی حزب الله در برابر اسرائیل مبتنی بر «تصعید تدریجی» جنگ است. در واقع، حزب الله، تلاش کرده است متناسب با اقدامات رژیم صهیونسیتی در غزه و لبنان، عملیات نظامی خود را تعریف و تنظیم کند که شامل مراحل و ویژگی های زیر بوده است:

۱. حملات مداوم به سرزمین های اشغالی در امتداد مرز و تخلیه بخشی از جمعیت اسرائیلی  در راستای فشار امنیتی، اجتماعی و اقتصادی به اسرائیل برای پایان دادن به جنگ غزه 

۲. حمله به مراکز، تأسیسات و پایگاه نظامی و هدف قرار ندادن مراکز غیر نظامی و جمعیتی 

۳. حملات متقابل به شهرهای اشغالی در پاسخ به حملات گسترده هوایی اسرائیل به جنوب لبنان و ترور فرماندهان.

آنچه در رابطه با راهبرد نظامی حزب الله قابل توجه است این بوده که حزب الله تلاش کرده است توازن ظریف و پیچیده ای میان دو متغیر پاسخگویی به حملات رژیم صهیونسیتی و عدم ورود به یک جنگ تمام عیار برقرار کند. 

مسئله ای که منجر به آن شده حزب الله رویکرد گام به گام و تدریجی تشدید جنگ را در دستورکار قرار دهد و حملات با سلاح های سنگین در عمق سرزمین های اشغالی را به تاخیر بیندازد. 

ضمن اینکه، به جهت محدودیت های لجستیکی و تسلیحاتی در قیاس با رژیم صهیونسیتی و همچنین دورنمای نامشخص پایان جنگ، استفاده از تسلیحات و‌ به ویژه انواع موشک و پهپاد از سوی حزب الله، به صورت هدفمند متناسب با صحنه نبرد در نظر گرفته شده است.

به نظر می رسد، جنگ سوم میان حزب الله و اسرائیل می تواند در روزهای آینده وارد مرحله و وضعیت جدیدی شود و از کنترل خارج شود. به ویژه اگر رژیم صهیونسیتی تصمیم بگیرد دامنه و شدت حملاتش را تا بیروت توسعه دهد و سناریوی غزه را در لبنان پیاده سازی کند و از آن طرف، رویکرد حزب الله تغییر یابد و راهبرد توازن میان پاسخ و جلوگیری از جنگ تمام عیار را کنار بگذارد و با تمام ظرفیت موشکی و پهپادی به سرزمین های اشغالی حمله کند.

به طور کلی، قواعد پیشین بازدارندگی و نبرد میان اسراییل و حزب الله منسوخ شده و قواعد جدیدی حاکم شده است. قواعدی که طرفین را به سمت مناقشه ای بزرگ تر سوق داده است. طرفین در حال تلاش برای تحمیل ترجیحات و قواعد جنگی خود و ایستادن روی نقطه بهینه بازدارندگی هستند.

 روزهای آینده تعیین کننده و سرنوشت ساز است.

 

*مصطفی نجفی، پژوهشگر منازعات خاورمیانه

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.