پایگاه خبری جماران: مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم روز گذشته در استانه معرفی کابینه به مجلس طی نامه ای از رئیس جمهور محترم خواست، «تحت تاثیر فشار برخی نهادها و فضاسازی سهمخواهان و منفعتطلبان قرار نگرفته و کابینهای توانمند و تحولخواه که در راستای شعارها و وعدههای رییس جمهور باشد، معرفی کند».
در خصوص دلیل صدور این بیانیه با یکی از اعضای ارشد این تشکل روحانی اصلاح طلب گفت و گو کردیم.
مشروح گفت و گوی خبرنگار آیت الله محمدعلی ایازی در پی می آید:
مایلیم بدانیم که علت و چرایی نوشتن بیانیه مجمع محققین و مدرسین محترم حوزه علمیه قم چه بود؟ همچنین، مقصود و منظور شما در این بیانیه چیست؟
هدف این بیانیه در این جهت بوده است تا به جناب آقای دکتر پزشکیان یک یادآوری بشود نسبت به آن وعدههایی که دادند. همچنین یادمان باشد که هم ایشان و هم کسانی که به ایشان رأی دادند، خواستار تحول و تغییر در سیستم مدیریت کشور بودند، نه آن چیزی که ادامه دولتهای گذشته باشد. اگر بحث دولتهای گذشته بود، دیگر احتیاجی به آمدن آقای پزشکیان نبود؛ همان افرادی که قبلاً بودند، کارهایشان را انجام میدادند. آقای پزشکیان آمدند راجع به تحول در مسائل اقتصادی، مسأله عدالت و کرامت انسان وعدههایی دادند. طبعاً این سه اصل حل مشکلات جامعه، مسأله عدالت و کرامت انسان، اقتضای مدیران کارشناس، متخصص، پاکدست و قوی را دارد.
آنچه که ما الآن میبینیم این است که فشارهای بر ایشان وارد میشود و افرادی را که ایشان مطرح میکنند با آنها مخالفت میشود. تا هنوز به مجلس نرسیده، کسانی میخواهند یکجوری این را انجام دهند که همان ادامه وضع گذشته باشد. مجمع مدرسین با توجه به آن نگاهی که به مردم و خواستههای مردم دارد، این بیانیه را صادر کرد تا اعلام بکند ایشان به وعدههایی که به مردم داده است، باید وفا کند و روی افراد کارآمد و متخصص ایستادگی کرده و نگذارد که روند گذشته ادامه پیدا کند؛ اگر قرار باشد که آن روند گذشته ادامه پیدا کند، دلیلی برای انتخاب ایشان نبوده است.
مسأله دیگر که این روزها صحبت میشود، بحث وفاق ملی است. مسئله وفاق یعنی اینکه ایشان سعی بکنند تا با تعامل و گفتوگو زمینههای توافق را فراهم بکنند؛ نه اینکه یک شرکت سهامی تشکیل بدهند که چند نفر از این یکی باشد، چند نفر از آن یکی باشد و چند نفر دیگر هم از کسانی دیگر باشند. شرکت سهامی مشکل کشور را حل نمیکند؛ اگر قرار بود که مشکل کشور با شرکت سهامی حل شود، تاکنون در همانجایی که ادعا میشد یکدستی را رعایت میکنند و همهشان را یکدست کردند، حل میشد. همه دیدند که نتیجه نداد؛ افراد ضعیف، ناکارآمد و همراه با مشکلات جدی رویکار آمدند. دلیلش هم این وضعیت فعلی ما است که شما امروز شاهدش هستید که مسائل انرژی ما مشکلات جدی دارد و میبینید که الآن چقدر در تابستان وضعیت برق خراب است و در زمستان مسأله گاز خراب است. اینها مشکلاتی است که به خاطر ادامه همان سیستم و نگاه گذشته به وجود آمده است و و اصلاح نشده است. اگر بنا بر اصلاح بود، دولت این سه چهار سال گذشته باید میتوانست حلش بکند؛ اما دیدیم که نشد. باید وزرای قوی باشند که هم نگاهی به داخل داشته باشند و هم نگاه و تعاملی با جهان داشته باشند.
به این جهت، در مسأله وفاق، بحث تعامل و گفتوگو مطرح است؛ نه اینکه شما افرادی را بگذارید که این افراد همان مشکلات و همان اندیشه را دارند. در این صورت، از آنها تحول و تغییری حاصل نخواهد شد.
آنچه از فرمایشات شما به دست میآید، این است که گویا رقبا و یک عدهای از مسئله وفاق ملی که ایشان مطرح میکند، دچار سوءتفاهم شدهاند؟
بله. میخواهم خدمت شما عرض کنم که هنوز آقای پزشکیان نیامده، علیه ایشان فحاشی و حرفهای زشت اینور و آنور زدند. پولهای سنگین و کلانی به نام حوزه در اینجا آوردند و مصرف کردند تا فقط کارشان فحاشی، لعن و اینطور چیزها باشد. از آن طرف هم بر ایشان حمله و هجمه کردند. هنوز که هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ تغییری پیدا نشده است، دیده میشود که اینجور دارند کارشکنی میکنند؛ چه در مسئله اصل خود مدیریت و چه در رابطه با افرادی که باید معرفی و انتخاب بشوند.
من نظرم این است که مردم باید این مسائل را بدانند و همانطوری که آمدند با سختی و زحمت در انتخابات شرکت کردند و رأی دادند و یا حتی آنهایی که رأی هم ندادند ولی نه از این باب که به آقای پزشکیان اعتقاد نداشتند، بلکه میگفتند که کاری اتفاق نمیافتد، الآن نیز باید همه آنها درصحنه حاضر باشند و این مسئله را مطالبه و پیگیری کنند. فقط رأی دادن تنها نباشد که بگویند رأی دادیم و تمام شد. نه، باید بیایند حضور پیدا کنند و از آن افرادی که خواستار تغییر و تحول هستند، حمایت کنند.
اشارهای فرمودید به این لعن و نفرینی که یکی از شاگردان برجسته آیت الله مصباح متأسفانه مطرح کرده است. تحلیل حضرتعالی با توجه به جنبههای فقهی و تأثیرات منفی که این مسئله روی جامعه دارد، چیست؟
قرآن کریم در شیوه گفت مسئله «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» را مطرح میکند. ولی اینها چون استدلال و منطق ندارند، با فحاشی، لعن، نفرین و اینطور چیزها وارد میشوند. پولهای سنگینی سالانه از بودجه گرفته میشود فقط برای اینکه چنین افرادی لعن بکنند. درحالیکه قرآن کریم دستور میدهد که «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ... وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا» وقتی کسی اظهار اسلام کرد، نگویید که مؤمن نیستی. روایات فراوانی است که تفسیق کردن را منع میکند.
حالا اگر یک کسی یک اعتقاد و تفسیری از معنای کلمه ولایت دارد، معنایش این نیست که شما بگویید او شیعه نیست یا چنین است و چنان. او یک نگاهی نسبت به تفسیر این مسأله داشته است و در تاریخ تشیع نیز نگاههای مختلفی نسبت به این مسأله وجود داشته است؛ هیچکدام اینطوری نبوده است که آنها شیعه نبودند؛ همه شیعه بودند ولی با نگاههای مختلف. صدوق یک عقیده داشته است و شیخ مفید یک عقیده دیگر. کتاب «تصحیح العقائد» نوشته است؛ کسانی را که اعتقاد نداشته نقد کرده است. ولی نه اینکه آنها را لعن یا نفرین کرده باشد. این کارها نهایت عجز، درماندگی و بیمنطقی شخص را میرساند که از این طریق میخواهد کار خودش را پیش ببرد.