جویندگان قدرت، موجوداتی هستند که معمولا در آستانههای روند دولت گذشته و آمد دولت جدید بسیار یافت میشوند.
محمدرضا تاجیک نظریه پرداز سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت:
یک
جویندگان قدرت، موجوداتی هستند که معمولا در آستانههای روند دولت گذشته و آمد دولت جدید بسیار یافت میشوند.
این موجودات شگفت را انواعی است که با تمامی تنوع در یک خصیصه و شناسه با هم مشترکند: میل به قدرت. یکی از انواع مشهور این موجودات، «جویندگان متشخص» هستند. شناسهی متمایز این نوع در عنوانداری آنان است. به بیان دیگر، اینان توالی عنوان و نام و مقام هستند و دیگر هیچ. پنداری بر اساس تئوری داروین، بهگونهای دگردیسی یافتهاند که جز به شکل صاحب عنوان و مقام، نتوان تصوری از آنان نقش کرد. هر جا بساط قدرت پهن است، اینان نیز، البته به عشق خدمت، هستند.
برخی از اینان، به تجربت آموختهاند که در هر لحظه باید به کدام نقش درآیند که اگر وزیری ممکن نگشت، حداقل وکیلی ممکن شود. به تیپ ظاهرا سنگین و رنگینشان نمیخوره، اما چون رایحۀ خوش قدرت به مشامشان رسد، به هر صورتکی درمیآیند و به هر نقشی تن میدهند.
نوع دیگر این موجودات، «جویندگان متمکن» هستند. اینان سخت معتقد به دوگانۀ مکمل ثروت / قدرت هستند: هر آنکس ثروتش بیش، قدرتش بیشتر، و بالعکس. مشرب و مکتب فکری و سیاسی خاصی ندارند، و همواره روی اسب برنده – البته، گاه نیز، خصوصا در شرایط غیرقابل پیشبینی، روی چند اسب - سرمایهگذاری میکنند. پول و امکانات بسیار کشت میکنند تا قدرت یا حمایت قدرت برداشت کنند.
نوع سوم این موجودات، «جویندگان متوصل و متوسل» هستند. اینان، موجوداتی همیشهآویزان و سخت شایق به زیر-سایه-بودگی اصحاب قدرتند و برای چشیدن شربتی از لب لعل قدرت و دیدن روی مهپیکر آن، از توصل و توسل به هر کس و ناکس دریغشان نیست.
چهارمین نوع این موجودات «جویندگان منتظر» هستند. اینان، در هنگامۀ تغییر قدرت، صبور و آرام کناری به تماشای معرکه نشستهاند تا مطمئن شوند که پیروزی از آن کیست.
در فردای پیروزی، همچون صاعقه فرود میآیند و هلهلۀ «انا شریک» شان گوش فلک را کر میکند. برخی، بر اینان «مجاهدین شنبه» نام نهادهاند.
نوع پنجم، «جویندگان متوهم» هستند. اینان، وز خیالی نامشان و نانشان. همواره در رویا و آرزوی قدرت، بسان پروانه به دور هر کورسوی شمع قدرتی میچرخند و به هر کسی که میزانی از نفوذ در قدرت دارد، دخیل میبندند و برای یافتن پست و مقامی، حتی در بیرونیترین و پستترین لایهها، بر در هر دیواری میکوبند.
نوع ششم، «جویندگان متبحر» هستند. اینان را «مجاهدین جمعه» نیز مینامند. اینان، همان اشغالکنندگان دژهای ستادی هستند که بهمحض تسخیر و اشغال ستادها، درها و دروازهها را میبندند تا مباد و مبادا کسی در غنائم با آنان شریک گردد.
نوع هفتم را میتوان «جویندگان متکلم» نامیدم. اینان، در فن و حرفۀ تکلم و بیان و زبان بسیار ماهر و قاهرند. تنها سرمایۀ اینان، زبان و بیان آتشین آنان است که چون از دهان بیرون آید نه تنها مردمان را که اصحاب قدرت را نیز، محصور و مسحور خویش میگرداند. نوع هشتم، «جویندگان متغلب» هستند. اینان، نیک میدانند که چگونه میتوان با ارعاب و تهدید و تطمیع بر قدرت غلبه کرد.
نوع نهم، «جویندگان متفلسف» هستند. اینان، همواره بر اساس خصیصهای که جادوگر ذاتشان آموخت، آنچه قدرت میگوید و نمیگوید، میکند و نمیکند، را فیلسوفی میکنند، از نظام اندیشگی و گفتمان نداشتهاش، مکتب میسازند، و برای واکاوی آنچه «نه-هنوز» است، همایشها ترتیب میدهند و مجالس مونولوگ و دیالوگ برپا میکنند. به بیان لکان، اینان همان کسانی هستند که فقدان نظم نمادین دیگری بزرگ را مرتفع میکنند، و با آرایههای اندیشگی و گفتمانی آن را بزک میکنند و خود خریدارش میشوند.
دهمین نوع این موجودات، «جویندگان متقلب» هستند. اینان، همانهایی هستند که با دست قدرت را عقب میزنند و با پا پیش میکشند. بسیار از آنان میشنویم که ما را نشاید و نباید که سهمی از قدرت طلب کنیم، اما در عمل هیچ صاحب قدرت و منزلتی را، جز به نیابت خویش پذیرا نیستند. یازده دیگر، «جویندگان مخرب» هستند. این نوع موجودات همواره تلاش دارند عمارت قدرت خود را در ویرانههای شخصیتی و حیثیتی دیگران بنا کنند. لذا بساط تحریف و تخریب و تضعیفشان همیشه و همهجا پهن و کشکولشان پر از برچسبهای گوناگون است، تا با سلاح تیز تهمت و شایعه و دروغ، دیگران را از تسابق قدرت بهدور دارند و میدان را برای یکهتازی و ترکتازی خویش مهیا سازند.
«جویندگان محلل»، نوع دیگر این موجودات هستند. اینان، همان میانجیهای محوشوندهای هستند که واسطۀ رفع مشکلِ وصال عاشقان قدرت به معشوقشان میشوند و ادرار گزاف دریافت میدارند.
و بالاخره، نوع آخر این موجودات، «جویندگان مالدزد» هستند. اینان، همان ناکامان بازی قدرت هستند که در فردای پیروزی رقیب، با تمهیدها و تدبیرهای گوناگون تلاش میکنند، اگر نه تمام، حداقل مقداری از قدرت او را کش بروند.
دو
اکنون، بر تمامی بازیپیشگان تئاتر تغییر قدرت امروز ما فرض است که در آینهای غماز نظر کنند تا ببینند و بدانند از کدامین نوع هستند. چنانچه، برخی میان آن تصویر که در آینه میبینند و آن تصاویر انواع، شباهتی نیافتند، بدانند که جامۀ قدرت زیبندۀ تن آنان است، اگرچه همچون همیشه به غلط و جفا بر تن دیگری است.