آیا در دوره تصدی دولت چهاردهم، خواهیم توانست علاوه بر حفظ همین ۵٠ درصد مردم در صحنه، حدود ۵۰ درصد دیگر جمعیت خاموش و قهر با انتخابات را، بار دیگر با حاکمیت و صندوقهای رای آشتی دهیم و آنان را مجدداً به صحنه سیاسی کشور بازگردانیم؟!
این روزها، پس از انتخاب آقای دکتر پزشکیان به عنوان رییس چهاردهمین دولت جمهوری اسلامی ایران، آن هم در یک رقابت نابرابر و پر فراز و نشیب که پرداختن به جزئیات آن در حوصله این مقال نیست، در بسیاری از محافل سیاسی و جمعهای دوستانه، این سوال مطرح میشود که؛ آیا ایشان و دولتش میتوانند بر انبوه مشکلات و سرخوردگیهای تلنبار شده در کشور فائق آیند یا خیر؟ سوال مهمتر اینکه؛ آیا در دوره تصدی دولت چهاردهم، خواهیم توانست علاوه بر حفظ همین ۵٠ درصد مردم در صحنه، حدود ۵۰ درصد دیگر جمعیت خاموش و قهر با انتخابات را، بار دیگر با حاکمیت و صندوقهای رای آشتی دهیم و آنان را مجدداً به صحنه سیاسی کشور بازگردانیم؟!
راستش، پاسخ به این سوالهای مهم، بستگی به شرایط و عملکرد شخص رییس جمهور و دولت چهاردهم و مهم تر از آن، نحوه نگاه سایر اجزای حاکمیتی به دولت آقای دکترپزشکیان دارد، یعنی اینکه اگر سایر اجزای حاکمیتی، اعم از انتخابی، انتصابی و اکتسابی! فرصت انتخاب دکتر پزشکیان و اعتماد مردمی را که به واسطه ایشان در انتخابات شرکت کردند، قدر دانسته و در عمل، نه در حرف و ادعا، با او بنای همکاری و سازگاری بگذارند و به قول معروف چوب لای چرخش نگذارند، میتوان به آینده این دولت و برنامههایش امیدوار بود. ولی اگر مانند دولتهای دوازدهم و سیزدهم، به شخص پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری منتخب اکثریت ۵۰ درصدی، به چشم بچه زن بابا، فتنه گر و کم بصیرت نگاه کرده و در روند برنامههایش در قالب دولت سایه و غیر سایه، اخلال ایجاد کنند، (که از الان علائم خط و نشان کشیدن ها ، تهمت ها و تهدیدات را شاهدیم) قطعاً نتیجه روشن و خوبی حاصل نخواهد شد.
یکی از اشتباهات و خطاهای راهبردی جناح اقلیت و خود اکثریت پندار در کشور که در حاکمیت نیز حضور فعال داشته و اتفاقاً ابزار قدرت و ثروت زیادی نیز در دست دارند، این است که فکر میکنند تخریب و کارشکنی در کار دولت برخاسته از جناح موسوم به غیر اصولگرای پایداری، اعم از مستقل،اصلاح طلب یا معتدل، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، به تقویت جناح خودشان منجر میشود.
به عبارتی اینگونه میپندارند که اگر با اخلال در کار دولت مستقر، مردم را از انتخابی که کرده اند، پشیمان کنند، در انتخابات بعدی سبد رای خودشان سنگینتر خواهد شد. البته این تحلیل به ویژه در شرایط خطیر و حساس امروز کشور، کاملاً اشتباه است و می تواند بسیار خطرناک باشد. اخلال در کار دولت چهاردهم و تلاش برای ناموفق جلوه دادن آن، نه تنها به سود پایدارچیها و جمع اقلیت آنان، نخواهد بود، بلکه میتواند در سرنوشت آینده سیاسی کشور و مصالح و منافع ملی نظام، تاثیرات و آثار مخرب و جبران ناپذیری نیز بر جای بگذارد؛ آن گونه که در دولت دوم روحانی ، مشاهده کردیم که طرفداران محدود خود را در مشهد، با شعار های عجیب علیه روحانی به خیابان ها فرستادند و فکر نمی کردند دومینوی نارضایتی مردم به سایر موارد به شهرهای دیگر می رسد و شاید نمی دانستند:
گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هرآنکه هست ، گیرند.
شاید به جرات بتوان گفت که حضور مردم در انتخابات ۱۵ تیر١۴٠٣، می تواند برای آخرین بار باشد که ۵۰ درصد مردم، باز با اعتماد به وعدهها، قولها و تلاش های بسیار دلسوزان نظام برای تغییر شرایط کشور و بهبود و ساماندهی اوضاع، قانع شدند و یک بار دیگر پای صندوق های رأی آمدند.
اگر این بار نیز با نتایجی منفی و ناامید کننده مواجه شوند،آنچنان سرخورده و مأیوس و مخالف خواهند شد که دیگر با هیچ قسم و آیهای، نیز حاضر به حضور در انتخابات و مشارکت در تعیین سرنوشت کشور پای صندوقهای رأی، نخواهند شد و راه حل تغییر و دستیابی به مطالباتشان را در راه و روشهای دیگری دنبال خواهند کرد.
لذا، اولاً از آقای دکتر پزشکیان و اعضای دولتی که تشکیل خواهد داد، عاجزانه و ملتمسانه، تقاضا می کنیم، قدر این آخرین فرصت و امید مردم را به خوبی و درستی درک کنند و به دور از جناح بازی و سیاسی کاری، همانگونه که شخص دکتر پزشکیان تاکنون گفته و نشان داده، کابینهای فراجناحی، ملی، کارآمد، دلسوز و فساد ستیز تشکیل دهد و به جد در پی رفع مشکلات کشور به ویژه مسائل اقتصادی و و بهبود سیاست خارجی و جذب ۵۰ درصد جمعیت قهر با نظام باشد و ثانیا از طرف دیگر، سایر اجزای حاکمیت: اعم از قوای مقننه، قضاییه ، نهادها و سایر دستگاههای بالادستی حاکمیتی، به ویژه صدا و سیما، همانگونه که تمام قد در خدمت دولت سیزدهم بودند، کمر همت و اراده را برای کمک به دولت چهاردهم ببندند و نگذارند این آخرین امید مردم برای تغییر و اصلاح درست امور و وفاق ملی، تبدیل به یأس و ناامیدی شود که در غیر این صورت، خدای ناکرده، عواقب و تاثیرات سوء خطرناکی برای آینده کشور به وجود خواهد آورد که دیگر، نه اصولگرا و جبهه پایداری خواهند شناخت، نه مستقل، اصلاح طلب، نه معتدل و ... .
فاعتبرو ا یا اولی الابصار