شعارهای عاشورا جملگی (آزادگی، عزت، استقرار حق، اصلاح گری، عدم پذیرش حاکمیت فرومایگان) نمادی از خواسته های فطری بشری است که مطلوب همه انسانهای آزاده عالم با هر گرایش فکری و اعتقادی در طول تاریخ است که این خود عامل بزرگی برای جاودانگی و رمز ماندگاری آن میباشد.
نهضت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا یک رویداد عظیم اصلاح گرانه (انماخرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی) با هدف استقرارحق و گریز از باطل (الاترون ان الحق لایعمل وان الباطل لایتناهی عنه) دراوج عزت و اقتدار و پرهیز از اطاعت ذلیلانه حاکمان پست ولئیم (الاان الدعی ابن الدعی قدرکز بین اثنتین السلة والذلة هیهات منی الذلةیابی الله ذلک لناورسوله والمؤمنون وحجورطابت وطهرت و انوف حمیة ونفوس ابیة من ان تؤثرطاعةاللئام علی مصارع الکرام) از مسیرتغییر حاکمیت لئام منحرف منحط و پلیدی مانند یزید است ( وعلی الاسلام السلام اذبلیت الامة براع مثل یزید).
شعارهای عاشورا جملگی (آزادگی، عزت، استقرار حق، اصلاح گری، عدم پذیرش حاکمیت فرومایگان) نمادی از خواسته های فطری بشری است که مطلوب همه انسانهای آزاده عالم با هر گرایش فکری و اعتقادی در طول تاریخ است که این خود عامل بزرگی برای جاودانگی و رمز ماندگاری آن میباشد چون برخاسته از ارتکاز بشری است (لاتکن عبد غیرک قدجعلک الله حرا) که قطعا این یک جعل تکوینی است.
حادثه بزرگ عاشوراء با تبیین درست و واقع بینانه اهل بیت پیامبر (ص) درموقعیتهای حساس عمومی با القاء خطبه های غراء حماسی روشنگرانه وسرودههای شاعران بزرگ و عالمی چون کمیت بن زید اسدی: فرزدق شاعر عرب زبان و برجسته سده اول جهان اسلام و دعبل بن علی الخزاعی شاعر شیعی قرن دوم و سوم هجری که زمان امام صادق و موسی بنخعفر و حضرت رضا و جواد (ع ) را درک کرده ونیزحماسه سرایان مخلص و دل سوخته ازسایر گویشها چون محتشم کاشانی و عمان سامانی و تحت هدایت وترغیب و تشویق اهلبیت پیامبر (ص) همه راههای تحریف این واقعه و حرکت را بستند.
در میان شاعران و مدیحه سرایان که بعضا شعرشان (به اقرار خود تاریخ نگاران) منبع متقنی برای تاریخ نگاری آنان بوده افرادی چون کمیت وجود دارد که شاید بتوان گفت او سرآمد شاعران قبل و بعد از اسلام بوده است.
از معاذ هراء پرسیدند" من اشعرالناس "درجواب گفت (أمن الجاهلیین ام من الاسلامیین؟بل من الجاهلیین؟)
ازجاهلیت امرء القیس و زهیربن ابی سلمى و عبید بن ابرص.
و از مسلمانان فرزدق وجریر و راعی و اخطل به او گفتند آیا کمیت دربین آنان نیست٠
گفت او اشعر الاولیین و الاخرین است.
او سهم بزرگی در دفاع از اهلبیت(ع) به ویژه در رثاء حسین (ع) دارد.
نقل است وقتی کمیت اولین شعر خود با نام (قصیده فاطمیات) را سرود برای انتشار آن که به دلائل امنیتی تا آن زمان منتشر نشده بود با فرزدق مشورت کرد فرزده گفته بود:
*یاابن اخی...اذع...ثااذع فانت والله اشعر من مضی و شعر من بقی* .
شعرت رامنتشر کن به خدا سوگند تو از همه شاعران گشته و آینده برتری
در روایتی حضرت زین العابدین (ع) میفرماید: (اللهم ان الکمیت جاد فی أل الرسول وذریة نبیک نفسه حتی ضن الناس واظهرماکتم غیره) ای خدای من حقا کمیت در شرائطی که مردم به جان خویش بخیل وحریص بودند در دفاع از دودمان رسول الله و ذریه پیامبر (ص) خودش را فداکرد.
کاتب مصری میگوید شعر کمیت به قدری صادقانه و بی غل و غش و زیبا عصر بنی مروان را ترسیم میکند که تو فکر میکنی در بین بنی مروان زندگی میکنی و ظلم و فساد آنان تو را آنگونه احاطه نموده که خود آنان را احاطه کرده؛ وقلب ترا از عداوت و کینه نسبت به آنان انباشته میکند.
کمیت بهگونهای بود که جوائز و صله هاى حاکمیت کمترین تاثیری در او برای تحریف و مغشوش کردن حوادث تاریخی و عوض کردن چهره پلید و ناصالح آنان نداشته؛
او برخلاف پارهای ازمداحان و خطبای دنیا طلب و سودجوی تحزبگراى هر دورهای نه اهل تحریف و گزافه گویی بود و نه به خاطر کسب اعتبار و قدرت و ثروت ارزشهای انسانی را زیرپا میگذاشت.
وقتی قصیده معروف هاشمیات را خدمت امام صادق (ع) خواند حضرت دستان خود را به سوی آسمان بالا بردند و فرمودند (اللهم اغفر للکمیت ما قدًم واخًرومااسًرواعلن واعطه حتی یرضی) و آنگاه هزار دینار وجامهای به او صله دادند گفت: (والله ما احببتُکم للدنیاو لو اردتها لاتیتٌ مًن هی فی یدیْه ولکننی احببتُکم للاخرة فاما الثیاب التی اصابت اجسادکم فانی اَقبلها لبرکتهاواما المال فلااقبله) به خدا من شما را به خاطر دنیا دوست ندارم که اگر اینگونه بود پیش کسی میرفتم که دنیا در دستان او بود.
من شما را برای آخرت دوست دارم بنا براین جامهای را که برتن کردید برای تبرک میپذیرم ولی مال را نه٠
کما اینکه آوازه اشعارحماسه سرای ذلت گریز محتشم کاشانی از دوران صفویه تاکنون نقل مجاس عزاداری فارسی زبانان گردیده، شور حسینی را زنده داشته:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است در زمین
بی نفخ صور خاسته تاعرش اعظم است
تا اینکه میگوید:
گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیزعام که نامش محرم است
تابه آنجا میرسد که دل هستی را کباب میکند.
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانه طاقت خراب شد
خاموش محتشم که از این حرف سوزناک
مرغ هواو ماهی دریا کباب شد
خاموش محتشم که فلک بسکه خون گریست
دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد
خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین
جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد
ای زاده زیاد نکردست هیچ گه
نمرود
این عمل که توشیاد کردهاى
السلام علی الحسنین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین
سید محمد هاشمی
عاشوراء ١٤٤٦ ،٢٦ تیرماه١٤٠٣ شمسی