مقصود فراستخواه، شب عاشورا در خانه اندیشمندان علوم انسانی، گفت: حسین(ع) یک رسالتی داشت و نمیخواهد پا روی آزادگی و مسئولیتهای انسانی خودش بگذارد؛ نمیتواند تن به ذلت بدهد. امام حسین(ع) در خطبه دوم روز عاشورا قرآن بر سر گرفت و پرسید چرا میخواهید من را بکشید؟ میدانید آن مسلمانان چه جوابی میدهند؟ جواب میدهند که میخواهیم از امارت اسلامی اطاعت کنیم. آنجا است که امام حسین(ع) میفرماید من از کشته شدن نمیهراسم؛ بین کشته شدن و خواری از کشته شدن استقبال میکنم.
عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، با تأکید بر اینکه امام حسین(ع) فقط به شیعیان تعلق ندارد و در انحصار شیعیگری نیست، گفت: نباید حسین(ع) را به یک فرقه یا مذهب تقلیل دهیم. حسین(ع) عرصه وسیع آزادگی، انسانیت، معنویت، عرفان، حقیقت، مهربانی، دوستی، سخاوت، بخشایش، عظمت نفس و کمال روح است؛ حسین(ع) متعلق به همه است. با اینکه یک کنشگر مدنی، عالم و اهل بیت رسول الله(ص) است و در دامن رسول اکرم(ص) و فاطمه زهرا(س) بزرگ شده و پدرش علی(ع) است، فکر میکنیم آمده تا بجنگد و شهید شود.
به گزارش خبرنگار جماران، مقصود فراستخواه طی سخنانی در مراسم عزاداری شب عاشورای خانه اندیشمندان علوم انسانی، گفت: مهمتر از اینکه دین داریم یا نداریم و یا اینکه چه دینی داریم، این است که خودمان در چه وضعیتی هستیم. چون وقت ظرف وجود ما وارونه شود، دریای رحمتی هم از آسمان ببارد، قطرهای در ما نمیچکد؛ آب بیکران هم بیاید، هر وادی به اندازه خودش میتواند از این آب بهرهمند شود.
عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، یادآور شد: روز عاشورا صفآرایی هست؛ در یک سو چند ده نفر و در سوی دیگر چند هزار نفر و در هر دو سو نماز میخوانند و هیچ کدام کافر نیستند، روزه میگیرند، قاریان قرآن و راویان روایت هستند، به سنت دینی قائل هستند و حدود و تعزیرات را اجرا میکنند. سال 60 هجری از نظر اسلامی بودن چیزی کم نداشت. اما کیفیتهای انسانی در دو طرف متفاوت بود.
وی با تأکید بر اینکه شرارت در عمق هستی بشر نیست، تصریح کرد: شرارت از سطح وجود ما، به ما رخنه میکند و فکر نکنید شرارت در عمق وجود ما هست. آنها که حسین(ع) و یارانش را به فجیعترین شکلی به شهادت رساندند و به قتل کودک شیرخواره مرتکب شدند و خیمهها آتش زدند، نوعا زندگی معمولی داشتند و آدمهای معمولی بودند. چطور میشود که انسان طغیان میکند؟ یکی از چیزهایی که رخنه کرد، «تقدس قدرت» بود؛ برای اینها قدرت مقدس بود و میگفتند ما باید از والی امر اطاعت کنیم.
فراستخواه یادآور شد: حسین(ع) فقط به شیعیان تعلق ندارد و در انحصار شیعیگری نیست؛ و نباید حسین(ع) را به یک فرقه یا مذهب تقلیل بدهیم. حسین(ع) عرصه وسیع آزادگی، انسانیت، معنویت، عرفان، حقیقت، مهربانی، دوستی، سخاوت، بخشایش، عظمت نفس و کمال روح است؛ حسین(ع) متعلق به همه است. با اینکه یک کنشگر مدنی، عالم و اهل بیت رسول الله(ص) است و در دامن رسول اکرم(ص) و فاطمه زهرا(س) بزرگ شده و پدرش علی(ع) است، فکر میکنیم آمده تا بجنگد و شهید شود.
وی تأکید کرد: حسین(ع) یک رسالتی داشت و نمیخواست پا روی آزادگی و مسئولیتهای انسانی خودش بگذارد؛ نمیتواند تن به ذلت بدهد. امام حسین(ع) در خطبه دوم روز عاشورا قرآن بر سر گرفت و پرسید چرا میخواهید من را بکشید؟ میدانید آن مسلمانان چه جوابی میدهند؟ جواب میدهند که میخواهیم از امارت اسلامی اطاعت کنیم. پس شرارت از سطح وجود ما در ما رخنه میکند.
عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، اظهار داشت: آنجا است که امام حسین(ع) میفرماید من از کشته شدن نمیهراسم؛ بین کشته شدن و خواری از کشته شدن استقبال میکنم. بعد میفرماید من تربیتم را زیر پا نمیگذارم؛ آن مغزهای با احساس نمیگذارند که حسین(ع) تن به ذلت بدهم و عزت نفسهای این عالم نمیخواهد که من ذلت بپذیرم.
وی گفت: قاضی ابوبکر مالکی میگوید فتنهها بعد از پیامبر شروع شد، ولی خدا از این جامعه مراقبت و یک به یک این فتنهها را خفه کرد. ببینید چطور بعضی خصلتها و عادتها، تحجر، تعصب، نفرت و عشق میتواند سبب بروز شرارت شود. یعنی انسانها همیشه دلیلی برای شرارت دارند و از سوی دیگر شرارت فرزند جهالت است. اما اگر شما فکر میکنید که امروز نمیشود اخلاقی بود، حسین(ع) ثابت کرد که میشود شجاع و آزاده بود و باقی ماند.