بنی امیه به نماز و روزه مردمکاری نداشتند و بلکه ترغیب هم میکردند ولی از آگاهی مردم راجع فساد و دروغ و حق کُشی و آدم کُشی و سند سازی جلوگیری میکردند!
حجتالاسلام والمسلمین هادی سروش استاد حوزه در آخرین جلسه عزاداری در دفتر رییس جمهور سابق دکتر حسن روحانی در عصر تاسوعای حسینی گفت : دفتر قطور عاشورا یک متن دارد و چندین حواشی و باید اول متن را خواند و متن آن مدیریت فتنه انگیز اُمویان در دگرگونی حق و عرضه باطل به عنوان حق و اخلاق مهمترین متن در دفتر عاشوراست.
به گزارش جماران، این مدرس حوزه علمیه اظهار داشت : طبری در تفسیرش از ده شب عاشورا به عنوان "لیال عشر" (سوره فجر) نام میبرد. و جای دارد برای امام حسین و اصحاب با وفایش بگوییم آن ده شب معراج بود که به فجرِ لقاءالله منتهی شد. و آن عاشورا میتواند باعث فجرِآزادگی و معنویت برای بشریت و خصوصا جهان اسلام باشد.
سروش در ادامه گفت : امام حسین ع در نامه به معاویه به صراحت نوشت ؛ "انی لا اعلم فتنه اعظم علی هذه الامه من ولایتک علیها" من از تسلط تو بر امت اسلام فتنه ای بزرگتر نمیبینم .
این "متن" است که باید به او پرداخته شود.
امام حسین (ع) در دو مرتبه جداگانه از این "متن" به شکل دیگر نام میبرد و آن تعبیر به سلطان جایر است و حدیث رسول الله (ص) را متذکر میشود که فرمود : «مَن رَأى سُلطاناً جائِراً ، مُستَحِلّاً لِحُرَم اللَّهِ ، ناکِثاً لِعَهدِ اللَّهِ ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ ، یَعمَلُ فی عِبادِ اللَّهِ بِالإِثمِ وَالعُدوانِ ، فَلَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِفِعلٍ ولا قَولٍ ، کانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أن یُدخِلَهُ مُدخَلَهُ» . یعنی ؛ ای مردم، پیامبر(ص) فرمود: هر مسلمانی با سلطان ستمگری مواجه شود که حرام خدا را حلال میکند و پیمان الهی را در هم میشکند و با سنت و قانون پیامبر (ص) به مخالفت میکند و در میان بندگان خدا، راه گناه و دشمنی در پیش گرفته است، ولی او در مقابل چنین حاکمی، با عمل یا با گفتار، اظهار مخالفت نکند، خداوند است که این فرد را به جایگاه آن سلطان ستمگر داخل کند.
استاد حوزه افزود : امام حسین (ع) این مدیریت ظالمانه اُمویان در خطبه منا سخن از منکر و فساد در جلوی چشم جامعه دارد و میگوید؛ "ترون من الظلمه الذین بین اظهرهم المنکر و الفساد" و چه چیز بالاتر از این که در سلطنت بنی امیه ؛ مردم عبد شمرده میشدند و سلطان خدای آنان بود!! این جمله از نهج البلاغه است ( و نه یک کتاب تاریخی یا غیر مستند) که امام علی (ع) میفرماید : بنی امیه آرام ندارد تا همه را عبد خود و خود را خدای آنها جای اندازد ؛ "لایکون انتطار احدکم منهم الا کانتصار العبد من ربه". و این جمله امیرالمومنین (ع) آن روزی به چشم و گوش مردم درآمد که کتاب "مروج الذهب" نقل میکند ؛ حاکم مدینه مسلم بن عقبه از مردم برای حاکمیت بنی امیه به عنوان بندگی بیعت میگرفت و صریحا میگفت اگر با این نیت بیعت نکنید با شمشیرجوابتان را میدهم!
وی ادامه داد : از ساز و کارهای مدیریت فاسد بنی امیه این بود که ضداخلاق ترین فرد در امویان که دستور رسمی داده بود به صِرف اتهام میتوانید بکُشید را به عنوان یک فردِ اخلاقی جا زده بود! در سلطنت جائرانه بنی امیه ؛ معاویه میشود یک شخصیت اخلاقی! استد مطهری میگوید : "معاویه فریبکاری های مختلفی داشت و یکی از آنها این بود مردم رابا اخلاق فریب میداد!"
معاویه در ابتداء حتا برای ایجاد نمای دروغین از خود به زندان هایی که خود و ساخته و پرداخته بود و مظلومین را نگه میداشت ، بازدید میرفت و به نقل دِینوَری در کتاب "عیون" ؛ گاهی در خطبه ها میگفت من هم کاری به شما ندارم و تحمل تان میکنم."
این نفاق معاویه را هم مانند عقیل از علویان میدانست و هم عبدالله بن زبیر از زبیران ، و هر دو اینان در سخنانشان به ساختگی بودنِ شخصیت اخلاقی معاویه تصریح کرده اند.
معاویه به نقل ابن اثیر در کامل در خطبه گفت: تا کنون بر شما نمیشوریدم ولی کنون کسی بر سخنم نقدی وارد کند با شمشیرم مواجهه میشود.
هادی سروش گفت: علت این هم انحراف در برهه مهمی از تاریخ اسلام ، بوسیله امام صادق (ع) رمزگشایی شده و آن این است که به نقل کلینی در کتاب اصول کافی امام صادق (ع) فرمود: "بنی امیه اجازه یاد گرفتن ایمان و معنویت رابه مردم میدادند ولی اجازه دانا شدن یاد گرفتن شرک را از مردم و جامعه گرفته بودند! تا وقتی گرفتار شرک میشوند نتوانند تشخیص دهند!"
بنی امیه به نماز و روزه مردمکاری نداشتند و بلکه ترغیب هم میکردند ولی از آگاهی مردم راجع فساد و دروغ و حق کُشی و آدم کُشی و سند سازی جلوگیری میکردند!
وی در پایان تصریح کرد؛ زنده نگه داشتن حادثه عاشورا تنها برای ثواب نیست بلکه برای بازخوانی مکرر این متن است که چگونه ولایت جایر و ظالم مانند بنی امیه میتواند بد را خوب ، ضد اخلاق را اخلاق و شخصیت به تمام معنا ظالم را به شخصیت اخلاقی جلوه دهد وبه خورد جامعه دهد !