اهانت به پزشکیان در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی که از مشاهد مشرفه و اماکن امن الهی به شمار می آید  ریشه در هتاکی به آیت الله هاشمی ، دکتر لاریجانی و ناطق نوری در حرمین شریفین (رضوی و معصومی ) دارد که  برای رسیدن به صندلی قدرت یا حفظ موقعیت بطورعلنی از ایده "هدف وسیله را توجیه می کند"  بهره گرفته می شود ؛ همان کارهایی که مجاهدین خلق و کمونیست ها در دهه شصت مرتکب می شدند.

فرهنگ  ایرانی  ریشه  در مکتب ناب اسلام محمدی و تشیع علوی  دارد و در این فرهنگ صداقت ، صفا ، پاکی ، یک رنگی ، خضوع و خشوع  مقدم بر خود بزرگ بینی ، دروغ ، ریاکاری ، مردم فریبی  و خشونت  است. ما در فرهنگ ایرانی شخصیت هایی مانند : سعدی ، حافظ ، فردوسی و در این اواخر شهریارها را داریم که دیوان اشعارشان مملو از همین ادبیات  و محتوای فاخر است و همواره  مردم را به این ارزش ها ترویج و ترغیب کرده‌اند و در کنار آن ، همه را از رذائل اخلاقی، دروغ، کلک، اتهام زنی و پلشتی  بر حذر داشته‌اند.

شاید عصاره همه آنها در دو بیت شعر سعدی نهفته است که:

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضو ها را نماند قرار

و همه اینها وام‌ دار مولا علی علیه السلام هستند که خطاب به مالک اشتر فرمانروای مصر فرمود: « دل خود را آکنده از مهر و محبّت و لطف نسبت به مردم گردان و مبادا براى آنان چون جانور درنده‌‌اى باشى که خوردنشان را غنیمت شماری؛ زیرا که مردم دو دسته‌‌اند : یا برادر دینى تو( مسلمان ) هستند و یا همنوع تو ( انسان ) می باشند ؛ در معرض لغزش و خطا قرار دارند و گاه از روى عمد یا خطا دست به گناه و تجاوز مى‌‌آلایند ؛ پس همان گونه که خود دوست دارى خداوند نسبت به تو بخشش و گذشت کند، تو نیز نسبت به آنان بخشش و گذشت داشته باش؛ زیرا تو بالا دست آنها هستى  و فرمانرواییِ ( مثل من )  بالا دست تو مى‌‌باشد و خداوند بالا دست کسى ( مانند من ) است که تو را به امارت گماشته است ( نهج البلاغه ، نامه 53 ).

همان طوری که علما و فقهای شیعه ، در طول تاریخ  از همین مشرب الهام گرفتند و سیره محمدی و سنت علوی را الگو قرار داده و  در انتقال آن به توده مردم سعی و تلاش کردند ؛ در شرح حال خواجه نصیر می خوانیم ، وقتی فردی طی نامه ای او را به حیوانی تشبیه کرد ، وی چقدر کریمانه و بزرگوارانه با او هم نوا شد و زمینه  هدایت و رشد او را فراهم آورد.

هفته گذشته شاهد مناظرات کاندیداهای انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران در سطح کشور بودیم . دو نوع ادبیات بیش از سایر موضوعات ، اذهان مخاطبان  را به خود جلب می کرد، یکی ادبیات صداقت ، صفا ، صمیمیت ، اتحاد و همبستگیِ تمام گرایش های فکری حول محور نظام و رهبری بود و در برابرِ تهاجم های غیر اخلاقی کوتاه می آمد ، دومی ادبیاتی از قبیل:  « خالص سازی » ،  « انحصار طلبی »،  « خود خدا پنداری » ،  « خاک و خاشاک ، دور ریز و پسماند پنداری » و « تهدید  و پرونده سازی » خود را نشان می داد. این طیف به گونه ای سخن می گفت گویا از جانب خدا  و آسمان هفتم نزول کرده  و با زبانحال خود را « قسیم الجنه و النار » می پنداشت و رقیب خود را با همین ادبیات به سخره ، تحقیر و توبیخ می گرفت.

حال که انتخابات به دور دوم منتهی شده و از آقای دکتر پزشکیان نقطه سیاهی نیافتند و از استقبال مردم از وی غافلگیر شدند  این بار باز هم قیافه اخلاقی و ظاهری خیرخواهانه گرفته و می گویند: « برای شخص ایشان احترام قائل اند ، اما نگران بعضی اطرافیان ایشان هستند» آیا بهتر نبود به جای گیر دادن به رقیب ، اندکی به اطرافیان خود هم بنگرند و ببینند چه کسانی دور و برشان چادرزدند؟ بعضی از آنها  برخلاف نظر صریح  امام و رهبری ، آرای مردم را تزئینی می پندارند و بعضی دیگر سابقه و افکار انجمن حجتیه ای دارند و طیف سومی  به شدت متأثر از جریان انحرافی هستند و فرهنگ خشونت ، بگم بگم ، می مانم و نمی گذارم  ، هتاکی ، پرونده سازی و کار شکنی را در جامعه و در سطح مدیریت ها دامن زدند و می زنند و برخی هم تیمی هایشان از دست اندر کاران اختلاس بزرگ چای دبش بودند و در این رابطه در دادگاه محکوم شدند و چقدر هزینه  مادی و معنوی به نظام تحمیل  کردند!

آنهایی که از دیوار سفارت انگلیس بالا رفتند ، برجام را در مجلس به آتش کشیدند و بعضی مصوبات در مجمع تشخیص مصلحت را که به نفع مردم و کشور بود، اما چون به نام دولت روحانی تمام می شد از روی حسادت و کینه مانع از تصویب آن شدند که میلیاردها دلار به سرمایه ملت خسارت وارد آورد.

بعضی از اینها کسانی بودند و هستند که به خانواده محترم بعضی شخصیت ها هتاکی کرده و ناسزا گفتند ، حتی علیه سردار سلیمانی موضع گرفتند و در آخرین سفر رئیس جمهور فقید به قم  ، مجلس سخنرانی ایشان در حرم را به تشنج کشیدند و اختلال ایجاد کردند ؛ به یقین اگر این دو شخصیت مخلص می ماندند و شهید نمی شدند  برای آنها نیز پرونده سازی می شد، چنانکه استارت آن را زده بودند.

واکنون نیز در دور دوم با فراخوان مواجب بگیران و پروژه چاق کنان انواع دروغ و دغل براه انداخته و با نسبت های ناروا به شخص پزشکیان مانند طرفدار گرانی بنزین و انصراف از مناظره به دلیل بیماری و... در صدد تخریب وی هستند.

اهانت به ایشان در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی که از مشاهد مشرفه و اماکن امن الهی به شمار می آید  ریشه در هتاکی به آیت الله هاشمی ، دکتر لاریجانی و ناطق نوری در حرمین شریفین (رضوی و معصومی ) دارد که  برای رسیدن به صندلی قدرت یا حفظ موقعیت بطورعلنی از ایده "هدف وسیله را توجیه می کند"  بهره گرفته می شود ؛ همان کارهایی که مجاهدین خلق و کمونیست ها در دهه شصت مرتکب می شدند.

اما از این سوی می بینیم مسعود پزشکیان در مقابل همه این بی مهری ها ، بی پروایی ها و غوغا سالاری ها  در پیامی کوتاه  نوشت:

« شهروندان عزیز ایران! اگر دروغ بگویند، دروغ نمی‌گوییم.

‌اگر تهمت بزنند، تهمت نمی‌زنیم

‌اگر تخریب کنند، تخریب نمی‌کنیم...

‌«أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ.»

‌من آمده‌ام پای مردم بایستم، بساط کاسبان تحریم و صاحبان ایده‌های تخیلی را به هم بزنم و به دروغگویی‌های زشت پایان دهم.»

هم اینک  مردم عزیز ، جوانان گرامی و بانوان و دخترانِ ارجمندِ این مرز و بوم  با ملاحظه ی این دو رویکرد، مسیر صداقت، راستی و یکرنگی را از سوگیری مبتنی بر دروغ، دغل و نفاق تشخیص داده و با گزینش صداقت ، یکرنگی و با رای مجدد به مسعود پزشکیان برای چندمین بار نشان خواهند داد از جنگ های زرگری ، خشونت ، تحقیر ، تحکم ، تشتت  و بگم بگم  خسته شده ، ملول و افسرده گشتند و نیاز مبرم  به آرامش ، امنیت ، تفاهم ، همدلی ،  همراهی و رفاه حد اقلی برای ادامه زندگیِ مناسبِ شأن و منزلت نظام جمهوری اسلامی ایران و ایرانی دارند.

11 تیر  1403 ( روز مباهله)

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.