درصد آراء نامزدها در نظرسنجیها به هم نزدیک است و احتمالاً در روزهای آتی تغییر خواهد کرد. به خاطر نزدیک بودن این آراء و حاشیه خطای نظرسنجیها که در بهترین و دقیقترین حالت حدود 5 درصد است، دو سه درصد تفاوت آراء در نظرسنجیها را نباید مبنای تحلیلهای قطعی قرار داد.
در ایام انتخابات بازار نظرسنجی گرم است هم تقاضا برای آن زیاد است و هم چندین موسسه مشهور و گمنام نظرسنجی انجام میدهند. با وجود این، گزارش نظرسنجیها به صورت کامل و تفصیلی منتشر نمیشوند و در اختیار عموم قرار نمیگیرند و فقط چند یافته کلی از آنها در رسانهها منتشر میشود. وقتی به جزییات دسترسی نداریم مناسب است به تحلیل ساختار یافتهها و روندهای اصلی افکار عمومی پرداخت. برای این کار بهتر است چند ملاحظه کلی را در مواجهه با نتایج نظرسنجیها در نظر داشت.
اول این که میزان امتناع از پاسخ زیاد است. به عبارت دیگر، بخش قابل توجهی از مردم که معمولاً از گروههای به شدت ناراضیاند، در نظرسنجیها مشارکت نمیکنند. از این رو، نظرسنجیها به سمت افراد کمتر ناراضی سوگیری دارد. دوم این که در این دوره از نظرسنجیها، تعداد مرددین در هر سوالی زیاد است از جمله تردید برای رای دادن یا رای ندادن، تردید در انتخاب نامزد، تردید کسانی که تصمیم به مشارکت دارند ولی هنوز نامزدشان را انتخاب نکرده اند. و.. به همین دلیل، احتمال آن که روندهایی خلاف انتظار روی دهد، وجود دارد. باید در نظر داشت که در شرایط کنونی نمیتوان پیشبینی کرد که کدام نامزد چه میزان رای میآورد. برآورد میزان آراء را باید به روز نزدیک رایگیری موکول کرد. نکته سوم و مرتبط با مورد قبلی، این است که در حال حاضر و در این روزها (پیش از مناظرهها) هنوز موج اجتماعی قدرتمندی شکل نگرفته است. موج اجتماعی با هر درجهای از شدت که شکل بگیرد روی آراء مرددها تاثیر میگذارد و حتی ممکن است روی آراء بعضی از افرادی که تصمیمشان را گرفتهاند هم موثر باشد. چنین موجهایی معمولاً ساختار یافتهها را تغییر میدهد. برای نمونه در سال 1392 رای روحانی در پایینترین ردهها بود ولی در روزهای پایانی به صورت ناگهانی رشد کرد و در نهایت به انتخاب او انجامید.
با توجه به این ملاحظات یافتههایی که از گزارشهای مختلف نظرسنجی در رسانهها به شکل مقایسهای چند نکته را نشان میدهند.
- درصد آراء نامزدها در نظرسنجیها به هم نزدیک است و احتمالاً در روزهای آتی تغییر خواهد کرد. به خاطر نزدیک بودن این آراء و حاشیه خطای نظرسنجیها که در بهترین و دقیقترین حالت حدود 5 درصد است، دو سه درصد تفاوت آراء در نظرسنجیها را نباید مبنای تحلیلهای قطعی قرار داد. رتبه نامزدها در فاصله زیاد معنادار است. برای مثال، فاصله نامزدهای انتهای لیست با ابتدای لیست، تفاوتشان معنادار است و احتمالاً در روز انتخابات هم چنین خواهد بود.
- رای پزشکیان در حال حاضر –که هنوز بدنه اجتماعی متمایل به او به میدان نیامدهاند و کماکان تصمیمشان به رای ندادن است- رای قابل توجهی است (در مقایسه با رای روحانی که در آن زمان بسیار پایین بود). اطلاعی ندارم ترکیب رایدهندگان به او در نظرسنجیها چگونه است ولی با توجه به یافته مربوط به میزان مشارکت بخشی از این رای از کسانی است که همیشه رای میدهند یعنی از هواداران وضع موجود است. اگر این استنباط درست باشد، رای پزشکیان با سبد رای اصولگرایان اشتراک دارد.
- رای پزشکیان در مقایسه با آراء دیگر نامزدها رشد بیشتری دارد. رای جلیلی ثابت مانده است و بر اساس وضعیت او در دورههای انتخابات گذشته میتوان گفت رای او سقف دارد و احتمال رشد آن زیاد نیست. رای قالیباف هم مطابق دورههای گذشته رشد سریع دارد ولی بعد کُند یا متوقف میشود و به اصطلاح چسبندگی دارد. به خاطر حاشیههایی که در فضای رسانهای در باره ایشان و خانوادهاش مطرح شده است، بخشی از بدنه اجتماعی اصولگرایان دستودلشان به رای دادن به ایشان نمیرود. (شاهد آن انتخابات اخیر مجلس است). از این رو، احتمال این که از رای ایشان کاسته شود وجود دارد. این لایههای اجتماعی با گرایشهای تندروانه نیز همراهی ندارند به خصوص در این دوره که به گزینههای دیگر دسترسی دارند. احتمالاً این گروه از افراد به سمت پزشکیان و یا پورمحمدی گرایش خواهند یافت.
- با این فروض، رای پزشکیان دو منبع متفاوت دارد. یک بخش را از بدنه اجتماعی اصولگرایان و یک بخش را هم از گروهها و اقشار ناراضی جامعه کسب میکند. از این رو، ناگزیر است بین محافظهکاری و رادیکالیسم نوعی توازن را ایجاد کند. این موازنه بیشتر از آن که بر اساس طرح شعارها و مطالبات متناقض باشد احتمالا باید مبتنی بر نوعی آشتی ملی و اجتماعی باشد، آرامشی که هر دو بدنه اجتماعی به آن نیاز دارند.
- در حال حاضر، کف مشارکت حدود 40-45 درصد است و به نظر نمیرسد میزان مشارکت از این کمتر شود. با توجه به شرایط اجتماعی، مشارکت بالاتر از 50 درصد محتملترین گزینه است.
- عامل تعیینکننده اصلی همان حدود 10-15 درصد مرددین است که اگر تصمیم به مشارکت بگیرند، پزشکیان بیشترین سهم را در این گروه دارد. فرض کنیم که کف رای 40-45 درصد باشد، چنانچه مرددین (که در نظرسنجیهای متفاوت) در حدود 10-15 درصدند به نفع پزشکیان بیایند، نتیجه تغییر خواهد کرد. پس مسئله اصلی برای پزشکیان جلب نظر مرددین به مشارکت است. اگر موج اجتماعی شکل بگیرد و دو بنی (یا دو پایه) بودن رای پزشکیان کماکان برقرار بماند، احتمالا ساختار یافتههای نظرسنجی تغییرات مهم و خلاف انتظاری خواهد کرد.
- پرسش این است که آیا مناظره تغییری در این وضعیت ایجاد خواهد کرد؟ تاثیر مناظرهها را نباید به صورت منفرد در نظر گرفت که مثلا نامزدی این یا آن موضع را میگیرد و موجب افزایش یا ریزش آراء او میشود. این جنبه بی تاثیر نیست اما تاثیر اصلی مناظرهها به صورت اثری است که در شکل دادن به فضای کلی انتخابات بروز مییابد. فضای کلی انتخابات همان حسی است که مردم از انتخابات میگیرند و این که شانسی برای تغییر وجود دارد و یا این که انتخابات بین دو یا چند نامزد نیست بلکه انتخابی بین دو شیوه کشورداری است. یا در این دوره از انتخابات، چه کسی نماد آرامش و ثبات است و چه نامزدی نماد تنش و التهاب اجتماعی سیاسی است. در این صورت، سخنان و رفتار نامزدها در چنین فضایی معنا پیدا میکند.
این نکته را در پایان یادآور شوم که این نکات مجموعهای از فرضیات است که بر اساس روندهای نظرسنجی دورههای گذشته و اندک یافتههای منتشره، طرح شده است و در روزهای آینده که یافتههای جدیدی از نظرسنجی منتشر میشود، میتوان تغییرات بعدی افکار عمومی را با دقت بیشتری ارزیابی کرد.