پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

گزارش خبرنگار جماران از مراسم دومین سالگرد درگذشت سید محمود دعایی؛

خاطرات هنرمندان و روزنامه‌نگاران از مرحوم سید محمود دعایی

مراسم دومین سالگرد درگذشت مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی، با سخنرانی سید حسن خمینی، مجید مجیدی، رضا امیرخانی و یونس شکرخواه در حسینیه شماره یک جماران برگزار شد.

به مناسبت دومین سال درگذشت حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی، مراسمی با عنوان «یاد یار گره‌گشا» عصر روز گذشته با حضور اعضای بیت امام خمینی(س) و جمعی از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی کشور، در حسینیه شماره یک جماران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، مشروح سخنان حجت‌الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در این مراسم را «اینجا» می‌توانید بخوانید.

به گزارش خبرنگار جماران، در ایتدای این جلسه مجید مجیدی کارگردان سینما  با گرامی‌داشت دومین سالگرد درگذشت مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین دعایی، گفت: انصافا هرچه می‌گذرد، خلأ چنین عزیزانی بیشتر در جامعه ما نمود دارد. همه کسانی که در این محفل حضور دارند، می‌دانند که آقای دعایی فضیلت‌های بزرگی مثل اخلاق و مهربانی داشت و البته وجوه بسیار فراوان دیگری هم داشتند. بسیاری از افراد جامعه، با هر سلیقه‌ای که بود، جذب ایشان می‌شد؛ و در واقع مثل آهنربایی بود که همه را جذب می‌کرد.

وی تأکید کرد: من که در جامعه هنری بوده‌ام و هستم، می‌دیدم که هنرمندان چگونه عاشقانه آقای دعایی را دوست داشتند. برای اینکه در همه مراسم‌ها، به خصوص وقتی که عزیزی از دنیا می‌رفت، بلافاصله آقای دعایی آنجا حضور داشت و خیلی وقت‌ها نماز میت طیف‌های مختلف هنرمندان را آقای دعایی قرائت کرده‌اند؛ و به نوعی محبوب القلوب بودند.

مجیدی ادامه داد: من اسم ایشان را «مردی برای تمام فصول» گذاشته بودم. یعنی مردی است که در هر عرصه‌ای می‌درخشد و خوشا به سعادت ایشان که محبوب دل‌ها بود، هست و خواهد بود.

وی اظهار داشت: امانتی از آقای دعایی پیش من باقی مانده بود که برای اولین بار اینجا می‌خواهم آن را بگویم؛ همیشه مترصد بودم که این امانت را کجا بگویم. وقتی ایشان در قید حیات بودند، در محافل مختلف خواستم در حضور خود این بزرگوار بگویم ولی احساس کردم به خاطر وجوه معرفتی ایشان، بی‌ادبی است و شاید دوست ندارد که بگویم. امروز روزی است که فکر می‌کنم باید آن مطلب را بگویم.

مجیدی تصریح کرد: البته چیز عجیب و غریبی نیست از کسی که چنین سلوکی را طی کرده و دارای چنین فضیلت‌هایی بوده است. واقعا ساده‌زیستی ایشان زبان‌زد خاص و عام بود و تا روزهای آخر با یک پیکان جا به جا می‌شدند. تواضع ایشان باعث می‌شد هر دستی که برای احوال‌پرسی می‌گیرند را ببوسند. واقعا این شخصیت خیلی روی خودش کار کرده بود.

وی افزود: هر از گاهی ما توفیق این را داشتیم که در جاهای مختلف با آقای دعایی جلساتی داشتیم. یک بار جلسه‌ای با حضور دوستان در دفتر آقای دعایی داشتیم و بعد من صحبت‌هایی داشتم که باید در خلوت با آقای دعایی در میان می‌گذاشتم. بعد از نماز مغرب و عشاء بود که ما گفتیم و آقای دعایی با آغوش باز استقبال کردند. بعد از جلسه خداحافظی کردیم و کسی هم در روزنامه نبود.

مجیدی ادامه داد: من موقعیت جغرافیایی آنجا را خیلی بلد نبودم. در راهرو رفتم و به درهای بسته خوردم. چهار پنج دقیقه در راهروها سرگردان بودیم و دیدم صدای آوازی از یک جا می‌آید. خواستم آن بنده خدا را پیدا کنم که بگویم راه خروج کجا است. به راهرو کوچکی که دستشویی روزنامه بودم آمدم و در کمال حیرت دیدم آقای دعایی لباس‌هایشان را درآورده‌اند و پاچه‌های شلوارشان را بالا زده‌اند و دارند توالت‌ها را می‌شورند.

وی تأکید کرد: این را من با چشم خودم دیدم. چند دقیقه‌ای دور ایستادم و نگاه کردم. دیدم ایشان آنجا را آنچنان شست‌وشو کرده که اگر یک دوربین مخفی بود و کسی فیلم می‌گرفت، فکر می‌کردی یکی از سرایدارهای اینجا است و شاید با عشق هم دارد این کار را می‌کند. خیلی منقلب شدم و گفتم این همه به محضر ایشان آمده‌ایم و هیچ وقت به اندازه این چند لحظه از ایشان درس نگرفته‌ام. یعنی ایشان سالیان سال بر نفس خودشان غلبه می‌کنند. این امانتی بود که می‌خواستم به خصوص برای مسئولین و جوانان بگویم که آنچه ما را به سعادت می‌رساند، تقوا و آن وجه معرفتی است. این درس بسیار بزرگی بود.

مراسم دومین سالگرد سید محمود دعایی در حسینیه جماران -2

به گزارش خبرنگار جماران، رضا امیرخانی، نویسنده نیز در این مراسم گفت: سالی که مرحوم دعایی از دنیا رفتند من مطلبی به اسم «سید گسل‌بندزن» نوشتم و در آن نگاه خودم را به نقش اجتماعی ایشان عرض کردم که نقش اجتماعی آقای دعایی چقدر مهم، بی‌بدیل و بی‌نظیر بود. اما امروز می‌خواهم از مطلب دیگری استفاده کنم که به نظرم می‌رسد شاید در جلسه امروز کمی مغفول بماند.

رئیس پیشین هیأت مدیره انجمن قلم ایران تأکید کرد: سطح یک این است که من خودم را به عنوان نویسنده متواضع معرفی می‌کنم. اما سطخ دو این است که دیگران بگویند فلانی نویسنده متواضعی است. در این سطح دو شاید من تلاش کنم ذهن‌سازی و ادراک‌سازی داشته باشم. سطح سوم این است که من واقعا رفتارهای متواضعانه را تقلید کنم. اما سطح چهار وجود دارد که به نظر من آقای دعایی در آن بازی می‌کرد.

وی تصریح کرد: سطح چهار وقتی است که من با تواضع خودم به کنایه برخورد کنم. یعنی بتوانم خودم را مورد کنایه قرار بدهم و به خودم کنایه بزنم. شوخی کردن با خود، عمیق‌ترین نوع کاری است که انسان می‌تواند انجام بدهد. مرحوم دعایی می‌توانست با خودش شوخی کند و این چیزی است که در میان بسیاری از اهل قدرتی که ما دیده‌ایم، امکان‌پذیر نبود. کسی می‌تواند با خودش شوخی کند که در همان صفت نفر اول باشد و هرگز ترسی از قضاوت دیگران نداشته باشد.

امیرخانی یادآور شد: در ادبیات فارسی، ما فراوان کنایه به خود را دیده‌ایم؛ چیزی که در طریقت‌های عرفانی، ملامتیه آن را داشته‌اند و در طریقت‌های شعری «رند» حافظ او را نمایندگی می‌کرده است، همان سطح چهارم است. یعنی شوخی با صفت برجسته‌ای که در خود آدمیزاد می‌تواند وجود داشته باشد. آقای دعایی این قدرت را داشت و همواره می‌توانست بدون اینکه به کسی بر بخورد، به خودش کنایه بزند. به نظرم این از ویژگی‌های شیرین و شاذ ایشان بود؛ که ما کمتر به آن توجه می‌کنیم.

وی افزود: همه کسانی که محضر آقای دعایی را درک کرده‌اند می‌دانند که ایشان چقدر اهل طنز، شوخی و مطایبه بودند و لبه حمله بیشترین طنزها، شوخی‌ها و مطایبه‌های ایشان به خودش بر می‌گشت؛ به نظرم این مهمترین مطلبی بود که من می‌توانم از ایشان نقل کنم.

مراسم دومین سالگرد سید محمود دعایی در حسینیه جماران -2

به گزارش خبرنگار جماران، دکتر یونس شکرخواه استاد ارتباطات و روزنامه‌نگار باسابقه نیز در این مراسم گفت: روزنامه اطلاعات سال 1305 شروع می‌کند و حدود 84 سال روزنامه عصر است و از 1389 روزنامه صبح می‌شود. ما که روزنامه‌نگار هستیم می‌دانیم در دست گرفتن روزنامه‌ای با این سابقه چه کار خطرناک و دشواری است. فراموش هم نکنیم که پیوسته‌ترین مدیریت رسانه‌ای ایران متعلق به آقای دعایی است؛ ایشان تا زمان رحلت در رأس همان مؤسسه کار می‌کرد. دوستانی که در حوزه رسانه هستند، متأسفانه آقای دعایی را با تجزیه شخص نگاه نمی‌کنند. بعضی‌ها توقعات یک روزنامه‌نگار را از آقای دعایی دارند و نکاتی که این روزنامه خنثی بوده و چیزهای دیگری که بحث‌هایش هست. جمعی هم فقط از منظر یک مدیر به او نگاه می‌کنند که چطور سازمانش را اداره کرد.

این استاد ارتباطات افزود: من می‌گویم اگر قرار است کسی آقای دعایی را بشناسد، باید به عنوان «مدیر مسئول» بشناسد. ما روزنامه‌نگاران، مدیر مسئول را روزنامه‌نگار نمی‌دانیم؛ کسی که در حرفه ما قدرت استخدام و اخراج دارد، روزنامه‌نگار نیست. اما همه ما موظف به تبعیت از مدیری هستیم که بالای سر ما می‌خواهد کار را اداره کند. آقای دعایی نه مدیر بوده و نه روزنامه‌نگار؛ مدیرمسئولی بوده که می‌توانیم او را به یک چهره جهانی تبدیل کنیم. شاید آقای دعایی همتای بین‌المللی هم ندارد که با این سابقه در رأی یک مؤسسه‌ای بوده که مدیریتش کار ساده‌ای نیست.

وی تصریح کرد: یکی از نکاتی که دارم، قدرت سازماندهی آقای دعایی بود. من فکر می‌کنم جا به جایی مؤسسه از پشت خیام تا میرداماد خودش یک داستان موفقیت است که باید نوشته شود؛ چطور توانسته چنین اتفاقی بیفتد؟ چاپخانه‌ای هم که آقای دعایی در جای جدید ساخت، طرفدار محیط زیست بود. وسواس شدیدی در انتخاب ماشین‌ها داشت. یعنی مدیرمسئول بین بخشی بود، نه اینکه دفتر بنشیند؛ آرشیو و چاپخانه را سر می‌زد و انتشارات را دنبال می‌کرد ولی کاریزمای آقای دعایی فقط مال روزنامه اطلاعات بود.

شکرخواه افزود: به عنوان یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای شهادت می‌دهم که چقدر آدم‌ها را از سختی ‌بیرون کشید و به چه نویسندگانی کمک کرد؛ چه در امور یومیه آنها و چه در سرپناه. به نظر من احترامی که همه روزنامه‌ها برای آقای دعایی قائل بودند یک راز بزرگ است. فقط روی خوش آقای دعایی نبود، من گریه‌ها و بغض‌های آقای دعایی را هم دیده‌ام. موقعی که من «کتاب هفته» بودم، آقای دعایی به آنجا آمد و من از خجالت داشتم می‌مردم. کار دیگرش همراهی با تیم بود.

وی با بیان اینکه آقای دعایی شکارچی روزنامه‌نگاران حرفه‌ای بود، اظهار داشت: قسم می‌خورم گل‌آقا را که به روزنامه اطلاعات آورد، فکر می‌کنم روزنامه اطلاعات کنار کیهان قرار گرفت و شاید در مسیر سبقت گرفتن بود. آقای حجتی کرمانی در زمان خودش نویسنده کمی نبوده و الآن سن و سال اجازه نمی‌دهد. جلال رفیع، احمدرضا دریایی، علی رضایی و رضا اسماعیلی هرکدام می‌توانند جایی را اداره کنند.

این استاد ارتباطات ادامه داد: کار دیگر آقای دعایی این بود که چهره‌هایی را به عنوان ستون‌نویس، یادداشت‌نویس، مترجم و پاورقی‌نویس به روزنامه می‌کشاند و اینها سرمنشأ یک سری کشمکش می‌شدند و آقای دعایی هم خیلی جلوگیری نمی‌کرد؛ روندهایی که می‌خواست را از طریق آن کشمکش‌ها به دست می‌آورد. یادتان هست که چقدر وقت‌ها شده که یک چهره‌ای باعث مسأله‌ای شده و اینقدر موضوع چرخیده تا به گفت‌وگو تبدیل شده و به راه حل رسیده است.

وی تأکید کرد: معتقدم در حرفه ما هر جایی تبادل سوء تفاهم شروع می‌شد، آقای دعایی می‌آمد، فرقی هم نمی‌کرد آدم‌ها چه کسانی هستند، بلد بود این سوء تفاهم را قیچی و به تفاهم تبدیل کند. از این جهت به آقای دعایی می‌گویم که تو سفیر حسن نیت ما روزنامه‌نگاران بودی.

به گزارش خبرنگار جماران، در این مراسم از سه کتاب «یار گره‌گشا» شامل ده‌ها یادداشت، نوشته و گفته در منقبت آقای دعایی، «داستان انسان» وصف عطاءالله مهاجرانی در خصوص مرحوم دعایی و «رادیو یک نفره» که متن‌ها و گفتارهای آقای دعایی در رادیو بغداد است، رونمایی شدند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.