سید صادق حقیقت در نشست «لزوم تبیین مناسبات صلح و فلسفه اخلاق در اندیشه سیاسی»، گفت: ما آراء نسبت به صلح داریم ولی نظریه صلح نداریم. اگر این طور باشد، وظیفه من و شما بسیار زیاد میشود. یعنی اگر تکلیفی بر دوش ما وجود داشت، این تکلیف دو چندان میشود. خلأیی در این حوزه وجود دارد؛ اقوال و آراء بسیار زیادی راجع به صلح در اسلام هست ولی اینها تبدیل به نظریه نشده و برای اینکه در جمهوری اسلامی ایران از صلح دفاع کنید و انجمن مطالعات صلح ایران مبنای محکمی برای صلح داشته باشد، نیاز به نظریه صلح دارید. تبدیل شدن این آراء به نظریه وظیفه بر دوش ما است.
نشست «لزوم تبیین مناسبات صلح و فلسفه اخلاق در اندیشه سیاسی»، با همکاری پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، دانشگاه محمد رسول الله(س) و انجمن مطالعات صلح ایران، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، سید صادق حقیقت، عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در این نشست طی سخنانی با عنوان «جنگ و صلح در اندیشه سیاسی اسلام»، گفت: از دوره یونان باستان جنگها را به دو دسته اساسی «عادلانه» و «ناعادلانه» تقسیم میکردند؛ گویا فلاسفه سیاسی این را میدانستند که همه جنگها بد نیستند و یا همه جنگها خوب نیستند. اگر جنگها رنگ و بوی مذهبی پیدا میکردند «جنگ مقدس» بودند و اگر آن جنگها نامطلوب بودند، «جنگ ناعادلانه» میشدند.
وی تصریح کرد: اصطلاح جنگ عادلانه و جنگ ناعادلانه یا جنگ مقدس و جنگ غیرمقدس، هم در دوران کلاسیک و هم در دوران مدرن وجود داشته است. در مصاحبهای که من با مایکل والزر داشتم، ایشان تصریح میکند که جنگ آمریکا علیه افغانستان عادلانه بود و جنگ جنگ آمریکا علیه عراق عادلانه نبود. چون جنگ افغانستان بعد از واقعه برجهای دوقلو اتفاق افتاده بود و آمریکا حق داشت این کار را بکند ولی در مورد عراق بهانهای تراشید که سلاحهای کشتار جمعی دارد و واقعیت نداشت.
حقیقت یادآور شد: در فقه دو اصطلاح «جهاد دفاعی» و «جهاد ابتدایی» را داریم. جهاد دفاعی وقتی است که دشمن به ما حمله میکند و جهاد ابتدایی این است که ما به یک دلیلی حمله میکنیم. تقریبا همه ادیان، فلاسفه و فقها جهاد دفاعی را پذیرفتهاند؛ پس بحث ما راجع به جهاد دفاعی نیست و بحث ما عمدتا راجع به این است که «هجوم ابتدایی» و «جهاد ابتدایی» دو چیز است. آیا میتوانیم این را بپذیریم.
وی افزود: یکی دیگر از اصطلاحاتی که در مقدمه باید توضیح بدهیم، بحث «صلح» است. صلح، صرف نجنگیدن و عدم وجود خشونت نیست. صلح نیاز به مبانی دارد؛ در واقع صلح نیاز به آزادی از جنگ، منع خشونت، تأمین عدالت و ضمانتهای جلوگیری از خشونت و جنگ دارد. مثلا ممکن است بین دو کشور عدم جنگ باشد ولی آرامش قبل از طوفان باشد؛ این صلح نیست، صلح باید یک وضعیت پایدار باشد.
عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، گفت: اندیشه سیاسی اسلامی دو بخش اساسی دارد که یکی «فلسفه سیاسی» و دیگری «فقه سیاسی» است. مسأله بعد این است که اکثر محققین معتقدند در سنت نبوی «جهاد ابتدایی» وجود نداشته؛ البته منطقا معنایش این نیست که اگر در سنت نبوی جهاد ابتدایی وجود نداشته، در اندیشه سیاسی اسلامی هم جهاد ابتدایی نباشد. ممکن است ما از نظر اندیشهای داشته باشیم و برای پیامبر(ص) مصداقش پیش نیامده باشد.
وی تأکید کرد: فارابی معتقد است مدینه فاضله میتواند در شرایطی جنگ را علیه مدینه غیر فاضله شروع کند؛ و بنابراین تهاجم مدینه فاضله در مقابل مدینه غیر فاضله جایز است. اما بین تهاجم با جهاد ابتدایی تفاوت هست. چون جنگ تهاجمی ممکن است برای فضائل یا مدینه باشد اما در جهاد ابتدایی که اساسا اصطلاح فقهی هست، برای گسترش عقیده خودتان میجنگید؛ جهاد ابتدایی برای این است که اسلام را صادر کنید و کفار مسلمان شوند.
حقیقت با اشاره به اینه ابن رشد از چند نوع جهاد مثل جهاد قلبی، زبانی، یدی و با شمشیر صحبت میکند، افزود: در بین گفتمانهای معاصر من دو دسته را نام بردم که چون نمیتوانستم آنها را در دسته فقه جا بدهم، آنها را به دسته فلسفه سیاسی آوردم. یک گروه سنتگرایان هستند. سنتگرایان غیر از علمای سنتی هستند. علمای سنتی یعنی کسانی که امروزه به عنوان فقها و مراجع وجود دارند و سنتگرایان معتقد به حکمت خالقه هستند و بیش از آنکه بر ظاهر شریعت تأکید کنند، بر باطن شریعت و تصوف تأکید میکنند.
وی ادامه داد: سنتگرایان عمدتا معتقد به جهاد اکبر هستند و به جهاد اکبر بیش از جهاد اصغر تأکید میکنند؛ یعنی جهاد اصغر به آن معنا، خصوصا جهاد ابتدایی، را اصلا قائل نیستند. گروه دیگر متفکران معاصر ما «تجددگرایان» هستند. یعنی کسانی که معتقد به مدرنیته و دستاوردهای مدرنیته هستند ولی مسلمان هستند؛ و امروزه به آنها «روشنفکران دینی» میگوییم.
عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، یادآور شد: روشنفکران دینی در خصوص جهاد ابتدایی بحث مهمی را مطرح کردهاند که ما از صدر اسلام تا الآن دو دوره تأسیس و تداوم را داشتهایم. اول پیامبر(ص) میخواستند دولت اسلامی را تأسیس کنند و بعد تثبیت شد و تداوم پیدا کرد. حکم دوران تأسیس با حکم دوران تثبیت یا تداوم فرق دارد. در دوران تأسیس شما باید کارهایی را انجام میدادید که در دوران تثبیت حق ندارید آنها را انجام بدهید. اگر جهاد ابتدایی در دوران تأسیس بوده، برای این است که حکومت تأسیس شود و بعد از تأسیس باید دست از خشونت بردارید.
وی اظهار داشت: راجع به اینکه اشغال سفارت آمریکا کار درستی بوده یا نه، دو سؤال مطرح میکنند؛ یکی اینکه منطقی بوده یا نه؟ دیگر اینکه قابل انتظار بوده یا نه؟ بعضیها سراغ این میروند که دقت کنید، در آن سال این کار قابل انتظار بود ولی الآن حکومت اسلامی در دوره تثبیت هست و مثلا در مورد سفارت عربستان نباید این کار را بکنیم.
حقیقت گفت: در فقه سیاسی اهل سنت، ماوردی فقیه شافعی کفار را به دو دسته قاصر و مقصر تقسیم میکند. قاصر کسی است که حق را درک نکرده و مقصر کسی است که میتوانسته یاد بگیرد. اکثریت مردم جهان غیر مسلمان هستند؛ اینها قاصر هستند یا مقصر؟ چون اگر قاصر باشند گناهی ندارند؛ ما برای آنها تبلیغ نکردهایم و حق را پیدا نکردهاند. ولی اگر مقصر باشند، خودشان دنبال حق نرفتهاند. ایشان میگوید اکثر کفار مقصر هستند. ایشان میگوید چه به شما حمله کرده باشند و چه حمله نکرده باشند، آنها را بکشید.
وی با اشاره به اینکه رشید رضا برعکس ماوردی میگوید، افزود: ایشان میگوید آیات مطلق را باید حمل بر آیات مقید کنیم؛ چون یک قاعده اصولی داریم که وقتی مطلق و مقید داشته باشیم، مطلق حمل بر مقید میشود. نتیجه این میشود که هیچ جهاد ابتدایی وجود ندارد. اما سید قطب میگوید ما باید جهان را به دو دسته دارالاسلام و دارالکفر تقسیم کنیم و یک جنگ دائمی بین دارالاسلام و دارالکفر وجود دارد. بنابراین نه تنها جهاد ابتدایی وجود دارد، «جهاد ابتدایی مستمر» هست تا نهایتا اسلام بر کفر پیروز شود.
عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی اظهار داشت: یک مسأله مهم در فقه سیاسی شیعه این است که وقتی ما از کافر صحبت میکنیم، کافر حربی را باید بکشیم یا کافر به ما هو کافر؟ نکته بسیار مهم این است که وقتی در فقه از کافر صحبت میشود، با معنای کافر حربی نیست و اعم است. مسأله بعدی اینکه جهاد واجب کفایی است؛ یعنی اگر عدهای انجام دادند از گردن بقیه ساقط میشود.
وی با اشاره به برخی اقوال در باب جهاد ابتدایی، گفت: مشهور فقهای شیعه این است که جهاد ابتدایی مخصوص زمان معصوم(ع) است. یک قول دیگر این است که جهاد ابتدایی حتی در زمان معصوم(ع) هم وجود نداشته و یک قول هم میگوید جهاد ابتدایی داریم. اما آخرین قولی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که برخی علما فرمودهاند ما مکلفیم از توحید دفاع کنیم. یعنی ما از نگاه بیرونی به این نتیجه میرسیم که آراء مختلفی در فلسفه سیاسی اسلام و فقه سیاسی وجود دارد.
حقیقت تأکید کرد: نتیجه بحث این میشود که ما آراء نسبت به صلح داریم ولی نظریه صلح نداریم. اگر این طور باشد، وظیفه من و شما بسیار زیاد میشود. یعنی اگر تکلیفی بر دوش ما وجود داشت، این تکلیف دو چندان میشود. خلأیی در این حوزه وجود دارد؛ اقوال و آراء بسیار زیادی راجع به صلح در اسلام هست ولی اینها تبدیل به نظریه نشده و برای اینکه در جمهوری اسلامی ایران از صلح دفاع کنید و انجمن مطالعات صلح ایران مبنای محکمی برای صلح داشته باشد، نیاز به نظریه صلح دارید. تبدیل شدن این آراء به نظریه وظیفه بر دوش ما است.