پایگاه خبری جماران: معاون پیشین امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه جنگ رسانهای از زمان حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه شروع شده و لحظه به لحظه ادامه دارد، گفت: به میزانی که رسانههای ما ماهر باشند، توان تولید اطلاعات منطبق بر واقع دارند و میتوانند منافع و امنیت ملی مردم را به فرآوردههای اطلاعاتی تبدیل کنند و در اختیار مردم قرار بدهند. مردم در این شرایط تشنه اطلاعات هستند و رسانههای جمعی به میزان مهارتشان میتوانند به سؤالات جامعه پاسخ بدهند.
مشروح گفت وگوی خبرنگار جماران با محمد خدادی را در ادامه میخوانید:
تحلیل شما در خصوص فضای رسانهای مواجهه ایران با اسرائیل چیست؟ در این طور مواقع رسانههای داخلی باید چه کار کنند که هم افکار عمومی را هوشیار نگه دارند و هم در بازی رسانههای حریف نیفتند؟
به دلیل تغییر ماهیت زیرساخت رسانهای و شبکهای شدن رسانهای، جریان انحصار اطلاعات به جریان انتقال هوشمند تبدیل شده؛ یعنی امروز قدرت «انسانرسانهها» بر رسانههای جمعی غالب است. این هم یک نقطه قوت و هم یک نقطه ضعف دارد. نقطه قوتش این است که به میزانی که انسانرسانهها در میدان هستند، امکان همگرایی، همبستگی، ظرفیتسازی و به نوعی ایجاد قرائت واحد، اجماعسازی و استفاده از ظرفیت عمومی بالا رفته است. در گذشته اگر شما میخواستید پیرامون یک موضوعی همبستگی ایجاد کنید، عنصر زمان تعیین کننده بود و مثلا شما نمیتوانستید صدایی را به چند میلیون انسان برسانید ولی الآن این شرایط فراهم شده است.
نقطه ضعف ماجرا این است به میزان فراهم شدن شرایط استفاده از این بستر، عناصر هم میتوانند از آن سوء استفاده کنند. پس ما بیشتر از اینکه در میدان بجنگیم، در افکار عمومی باید این فضای جنگ اتفاق بیفتد. شهادت پنج نفر از فرماندهان سپاه در محل کنسولگری ایران در سوریه تقریبا مربوط به یک هفته پیش است. از آن روز تا حالا اتفاق نظامی خاصی نیفتاده ولی جنگ رسانهای از آن روز شروع شده و لحظه به لحظه ادامه دارد. پس فرق حادثه امروز این است که حادثه طی یک ساعت در میدان جنگ اتفاق میافتد و موشکی شلیک میشود ولی جریان رسانه ثانیهها در حال جنگ رسانهای است.
رسانهها به مرجعیت اطلاعات توجه کنند
در این میدان سه نکته مهم است. نکته اول این است که ما منبع اطلاعات داریم ولی مرجع اطلاعات ما باید تقویت شود. منبع اطلاعات رسانهها هستند ولی رسانهها باید به مرجعیت اطلاعات توجه داشته باشند. یعنی ببینند اظهاراتی که دارد پخش میشود، اساسا چقدر منطبق با اطلاعات است و سعی کنند که مرجع اطلاعات دقیق باشد. یک رسانه داخلی در سه روز گذشته خبری از قول وزیر خارجه اسرائیل منتشر کرد و بعد معلوم شد که اصلا این خبر وجود نداشته و جعلی است. پس نکته اول این است که رسانهها باید دقت کنند اطلاعات را از چه کسی میگیرند. چقدر از این اطلاعات جنگ روانی و چقدر واقعی است؟
رسانههای بینالمللی امروز ابزار قدرتها و نیروهای نظامی هستند
یکی از کارهایی که روزنامه بلومبرگ میکند و حتی در یک سال گذشته به سی.ان.ان و نیویورک تایمز رسید، خبرهایی میزدند که جعلی بود و اصلا وجود خارجی نداشت. یعنی حتی رسانههای بینالمللی امروز ابزار قدرتها و نیروهای نظامی هستند و برای دستیابی به یک هدف اطلاعاتی را تولید میکنند.
وقتی شما رسانهای هستید که منافع و امنیت ملی ایران برای آن مهم است، چرا صرف اینکه این خبر را یک رسانه منتشر کرده، تو بخشی از آن رسانه میشوی و خبرش را در کشور نشر میدهی؟ شما با این کار هدف او را به نتیجه میرسانید؛ چون دنبال نشر اخبار جعلی است که بتواند در افکار عمومی ایجاد انحراف و در راستای اهداف سفارش دهنده این اطلاعات، آن را تضعیف کند. مثلا میتواند پنتاگون باشد که این اخبار را به نیویورک تایمز یا واشنگتن پست داده تا کار کند و یک جنگ رسانهای است.
پس نکته اول این است که باید به مرجع اطلاعات دقت کنیم و اطلاعاتی که ما داریم از منابع خارجی نشر میکنیم، قدرت رسانههای جمعی است. فرق رسانههای جمعی با انسانرسانهها این است که رسانههای جمعی کارکرد تخصصی و تحلیلی دارند و با شناخت اطلاعات، مسیر جریان اطلاعات را مشخص میکنند.
نکته دوم به مهارت رسانه بر میگردد. به میزانی که رسانههای ما ماهر باشند، توان تولید اطلاعات منطبق بر واقع دارند و میتوانند منافع و امنیت ملی مردم را به فرآوردههای اطلاعاتی تبدیل کنند و در اختیار مردم قرار بدهند. مردم در این شرایط تشنه اطلاعات هستند و رسانههای جمعی به میزان مهارتشان میتوانند به سؤالات جامعه پاسخ بدهند.
سؤال اول این است که آیا حمله به کنسولگری یک کشور در دنیا موارد مشابهی داشته که آن کشور واکنش نشان بدهد؟ صدها مورد تا حالا داشتهایم. این موارد را برای مردم بیاورید و بگویید اگر امروز به کنسولگری شما حمله کرد و پاسخ ندادید، ممکن است فردا وسط شهر شما را بزند. تجربه نشان داده که هر جا ضعیف باشید، ذلیل میشوید؛ و هر جا ذلیل باشید، تحقیر میشوید. این کار رسانه است که شاخصها، مصداقها و مدلها را در بیاورد و مناسب با آن کار انجام بدهد، تحلیل کند و مواضع کشورها را نشان بدهد.
نکته سوم بر میگردد به اینکه ما سه کلیدواژه سرعت، دقت و صحت داریم؛ که همه جا برعکس نوشته میشود. در حالی که ما باید دقت در صحت داشته باشیم و بعد به دنبال سرعت برویم. الآن شوق جریان رسانهای ما بازنشر اطلاعات است. در کوتاهترین زمان ممکن ما اطلاعات را بازنشر میکنیم؛ در حالی که صحت اطلاعات گاهی اوقات به فراموشی سپرده میشود. تا حدی که شب گذشته یک موشک یا یک نوری بالای آسمان بود و همه زدند که حمله شروع شد. وقتی گمانه تبدیل به خبر میشود و به کف رسانه میآید، این فاجعه است.
لذا نکته سوم این است که در این شرایط کشور راه مقابله این است که حساسیت را بالا ببرید تا در دام آنها نیفتید. چرا داعش در ماجرای کرمان دو انفجار پشت سر هم انجام داد؟ برای اینکه تعداد تلفات را بالا ببرد. خود ما که در انتشار تعداد کشتهها همین کار را انجام دادیم. به خاطر اینکه برای صحت دقت نمیکنیم و فقط دنبال سرعت هستیم. آمار 85 شهید را 130 نفر اعلام کردیم؛ یعنی همان کاری که داعش میخواست.
سؤال بعدی من همین بود که فیکنیوزها یا کسانی که نمیتوانند حرفهای عمل کنند چه تأثیری در التهاب این فضا دارند؟
اینها در حقیقت ابزار دشمن میشوند. فقط حمله داعش به کرمان این طور نبود. حرم شاهچراغ(ع) هم همین بود؛ یک نفر کشته داد و چهار نفر گفتند. دلیلش این است که ما فقط دنبال سرعت هستیم و صحت برای ما مهم نیست؛ و الّا چه اصراری در انتشار خبر هست؟ البته فقط مربوط به این ماجراها نیست. ما چند بار مرگ آقای شجریان یا آقای محمدعلی کشاورز را اعلام کردیم؟ طرف زنده است و میگویند مرده؛ این را از کجا آوردهاید؟ بعد هم آن را بازنشر میکنیم.
حوادث متعددی را من سراغ دارم. در حمله داعش به حرم امام یک نفر شهید شد ولی در رسانهها تا 20 نفر هم اعلام شد. خود من آن موقع مدیرعامل ایرنا بودم و گفتم چه عجلهای دارید که تعداد شهدا را بگویید؟ در هر حادثهای همین وضع است.
ما سه مشکل داریم که متأسفانه اولین آنها بازنشر است. در حالی که رسانه وظیفه بازنشر ندارد؛ رسانه وظیفه دارد از یک مرجع اطلاعات بگیرد و منتشر کند. این مرجع اطلاعات چه کسی است؟ یا از خود پلیس بگیرد. ولی رسانههای ما از جاهای مختلف کپی و منتشر میکنند. دومین مرجع اطلاعات، «کارکرد پوششی» است؛ یعنی خود شما در صحنه باشید، اطلاعات را بگیرید و بزنید. سه اینکه اطلاعاتی که ندارید را نزنید؛ با یک کلیدواژه بگویید اطلاعات تکمیلی متعاقبا منتشر میشود. این روش کار خبری است.
ولی ما به جای این سه کار، سریع هر کس هر چیزی نوشته را منتشر میکنیم. اگر خیلی بخواهیم حرفهای باشیم منبع را ذکر میکنیم که مثلا فارس، تسنیم، ایسنا، ایرنا، سی.ان.ان یا بی.بی.سی بوده؛ این که ارزشی ندارد. تو مسئولیت محتوای اطلاعات را بر عهده داری؛ صرف اینکه از یک جایی چیزی بگیری و منتشر کنی، تو مسئول محتوای خودت هستی. الآن اگر روز باشد و یک روزنامهای بگوید شب است، مگر میزنید؟! آن را نمیزنید.
در دنیای امروز جنگ اصلی، جنگ رسانهای و افکار عمومی است
به نظر میرسد که یک طرف دیگر این ماجرا رسانههای خارجی و خصوصا اسرائیلی هستند. عملکرد آنها را چطور ارزیابی میکنید؟ آنها در انتشار اخبار خودشان چه اهدافی را دنبال میکنند؟
بخشی از فرآیند عملیات نظامی آمریکا و اسرائیل جریان رسانهای است. حتی تیم رسانهای داعش هم جلوتر از عملیات است. در دنیای امروز جنگ اصلی، جنگ رسانهای و افکار عمومی است. حمله میکنند که به افکار عمومی پیام بدهند. کسی که 50 نفر را به شهادت میرساند، پیامی از طریق رسانه منتقل میکند. چرا اسرائیلیها کشتههای خودشان را پنهان میکنند؟ برای اینکه نقطه ضعف تلقی نشود؛ مگر اینکه لو برود.
ما یک مشکل دیگر هم داریم. مشکل جریان رسانه ما داخل کشور این است که متأسفانه دستگاههای موازی کار رسانهای میکنند. در همان ماجرای کرمان، از نماینده مجلس گرفته تا همه دستگاهها آمار اعلام کردند. این باید ساماندهی شود و یک نفر مسئول باشد.
ما واقعا باید این جنگ افکار عمومی و عملیات روانی را به رسمیت بشناسیم؛ هم متولیان رسانه در کشور این را جدی بگیرند و سعی کنند که یک تمرکزی ایجاد و از موازی کاریهای دستگاههای مختلف جلوگیری کنند و هم رسانهها این را جدی بگیرند و با شاخصهایی که گفتم، کارکردشان حرفهای باشد.