پایگاه خبری جماران: رئیس هیئت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: در آمریکا خبرنگار، سیاستمدار، ارتش، دولت و حکومت از کلیت و هویت آمریکا که نشان آن پرچم است، دفاع میکنند. هشت سال دموکراتها سر کار هستند و مجلس و ریاست جمهوری معتلق به آنهاست ولی همه از نظام، حاکمیت و وحدت ملی حمایت میکنند، اما متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست و برای بعضی سرخوردگی پیش میآید؛ لذا ناامیدی شده و هجرت میکنند. پرستاری حقوق خود را با حقوق فلان کشور معادلگیری میکند و میببینید کم است و مهاجرت میکند!
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن نواب در پی می آید:
مستحضرید که رهبری در سخنرانی اخیر خود به «وحدت ملی و اتحاد دلها و عزمها و ارادههای مردم» از زاویه منافع ملی مورد تأکید قرار دادند و با ابراز تأسف از وجود مشکلات و عقبافتادگی در این زمینه گفتند: «در این زمینه دچار غفلت شدهایم و به دست خودمان وحدت ملی و همدلی اجتماعی را مخدوش کردهایم. همه هم در این غفلت شریکیم و همه نیز وظیفه داریم وحدت ملی و اتحاد مردم و مسئولان را حفظ و روز به روز تقویت کنیم.» تحلیل و ارزیابی شما از بیانات رهبری چیست؟
کشورهای جهان معمولاً دو لایه دارند. یک لایه دارند که بالاتر است و آن لایه وحدت ملی است و لایه بعدی مسائل سیاسی، انتخابات، احزاب و جریانها هستند اما متاسفانه در کشور ما، این دو سطح به یک سطح تبدیل شده است لذا بحران ایجاد میشود.
در کشورهای دیگر، بعد از برگزاری انتخابات، حزبی پیروز میشود و حزب دیگر میبازد ولی وحدت ملی و انسجام ملی محفوظ میماند. در کشور ما متاسفانه مسائل در لایههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مخلوط شده و وحدت امت و ملت را شکننده کرده است. یعنی ناراضی از اقتصاد، ناراضی از کشور محسوب میشود و نارضایتی از شکستهای مختلف، خود را در قضایای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی حقوقی نشان میدهد. به عبارت دیگر لایهها مخلوط شده است. در دنیا همه جا معمول است که من به دادگاه میروم و اگر برنده یا بازنده شوم، ربطی به حکومت و کشور و نظام ندارد. من اشتباهی کردم یا کار خوبی کردم، در نتیجه یا برنده یا بازنده شدم ولی لایه بالاتر را باید محفوظ نگه دارم. همچنین در مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اینگونه است.
لذا ما باید در لایهها فرق بگذاریم و بگوییم: حزب، گروه، جناح، دوست و برادر من برنده یا بازنده شد، این ربطی به کلیت حکومت و نظام ندارد، کلیت کشور و حاکمیت باید محفوظ بماند و نارضایتیها نباید بر آن سطح تاثیر بگذارد. همان طور که آقا فرمودند، متاسفانه هیچ کس رعایت آن سطح را نکرده است. یعنی تحلیلگران، افراد و جناحهای پیروز و شکستخورده، خودشان را مساوی با کل کشور میدانند در حالی که هیچ شخص حتی رئیس جمهور مساوی با کل کشور نیست، مجلس مساوی با کل کشور نیست، بردن یا باختن در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوریت مساوی با کل کشور نیست. کلیت و هویت کشور که «وحدت ملی و انسجام ملی» میگویند یک هویت است و لایههای بعدی دارد. یک جای اقتصاد درست است و یک جای آن خراب است، ولی کاری به کشور ندارد. اگر تورم بالا میرود یا پایین میآید یا اجناس گران یا ارزان میشود، کشور ایران خراب نیست. ما باید کلیتی به نام کشور ایران، جمهوری و نظام جمهوری اسلامی ایران را در بالا نگه داریم و همه خودمان را به حفظ وحدت ملی ملتزم بدانیم.
در آمریکا خبرنگار، سیاستمدار، ارتش، دولت و حکومت از کلیت و هویت آمریکا که نشان آن پرچم است، دفاع میکنند. هشت سال دموکراتها سر کار هستند و مجلس و ریاست جمهوری معتلق به آنهاست ولی همه از نظام، حاکمیت و وحدت ملی حمایت میکنند، اما متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست و برای بعضی سرخوردگی پیش میآید؛ لذا ناامیدی شده و هجرت میکنند. پرستاری حقوق خود را با حقوق فلان کشور معادلگیری میکند و میببینید کم است و مهاجرت میکند!
نباید فراموش کنیم وقتی دلار در ایران هزار تومان بود، ارز ما در منطقه قویترین و از بهترین پولهای جهان بود، ولی الان متأسفانه فترتی بر آن حاصل شده است، این فترت نباید باعث شود که من احساس دلسردی کنم و کشورم را ترک کنم و بگویم ایران دیگر درست نمیشود. ایران هزاران بار در طول تاریخ از این فرازها و فرودها داشته، ولی ایران ماندگار، عزیز و اصل است و وحدت ملی باید حول جمهوری اسلامی ایران باشد و باید از نظام ایران و حاکمیت دفاع کنیم. البته تمام نواقص را باید بپذیریم و درصدد اصلاح آنها بربیاییم.
برخی شاید از روی شیطنت تحلیلشان این است که مقصود آقا از تقویت وحدت و انسجام، وحدت بین اصولگرایان است. چون بین این جریان انشقاق و افتراق به وجود آمده است.
یعنی مقام معظم رهبری بعد از ۴۲ سال حکمرانی در ریاست جمهوری و رهبری، معنای وحدت ملی را نمیفهمند؟ این آقایان اینقدر احمق هستند و وحدت ملی و انسجام ملی رهبری را این گونه معنی میکنند؟ اسم این که وحدت ملی و انسجام ملی نمیشود! بنابراین ایشان همیشه طرفدار انسجام و یکپارچگی کشور بودند.
پس مخاطب ایشان از نظر شما چه کسی است؟
مخاطب ایشان همه هشتاد و چند میلیون مردم کشور است. همه اقوام و طوایف، شیعه، سنی، زن، مرد، کرد، ترک، بلوچ، ترکمن، لر، عرب و همه اقوامی که در ایران زندگی میکنند باید زیر چتر وحدت ملی و یکپارچگی کشور زندگی کنند.
از دیدگاه شما مجلس آینده چقدر میتواند در تحقق این فرمایش رهبری تاثیر داشته باشد؟
مجلس اگر بخواهد میتواند نقشآفرینی کند، ولی نمیدانم چقدر مایل باشند که منافع فردی و گروهی خود را بر منافع ملی و انسجام ملی، ترجیح دهند.
حضرتعالی به طور خاص برای عبور از این بحرانها راهحلی دارید؟
ما باید منتظر گامهای بعدی رهبری باشیم. چون این فرمایشی که فرمودند دنباله آن، خودشان باید دستور پیگیری بدهند، دستور انسجام صادر کنند و اگر این فرمایش را مثل بقیه فرمایشاتی که پیگیری میکنند، پیگیری بفرمایند انشاءلله مشکل حل میشود.
باید بیشتر به کجاها دستور پیگیری بدهند؟
آقا همانطور که در دیدار با خبرگان به کسانی که عامل بروز اختلاف بودند، توپیدند، اینجا هم هرکس در هر قسمتی از کشور خواست اختلافافکنی کند، جلو او بایستند و در مقابلش مقاومت کنند.
رهبر انقلاب در صحبتهای خود اشارهای داشتند که جهش تولید و مسائل اقتصادی، باید با اتکا به مردم باشد. ارزیابی خود را از سخن ایشان بفرمایید.
جهش تولید را ایشان فرمودند، ولی اصل کار اقتصاد به دست مردم است. حضرت امام(ره) بعد از پایان جنگ به آقای فخرالدین حجازی گفتند که باید همه کارها را به دست مردم بسپاریم.
آقا هم صدها بار نقش اصلی مردم در اقتصاد را تکرار کردند. باید توجه داشت که کشورهای اروپایی، فقط تسهیلگر و مسئول انتظام امور هستند؛ برای نمونه سوئیس بیشتر از هفت وزیر ندارد و بقیه کارها دست مردم است و راه و مسکن دست موسسات و شرکتهاست. ما اساساً وزارت عریض و طویلی برای مسکن، راه و کشاورزی نمیخواهیم. دولت فقط باید تسهیلگر باشد نه اینکه در امور مداخله کند.
بنابراین، دولتها تصدیگری کنند. معنای حرف آقا این است که دولت تصدیگری را کنار بگذارد و کارها را دست مردم بسپارد. امروزه که دسترسی به اینترنت و فضای مجازی وجود دارد، میتوان ۹۰ درصد از مراجعات به ادارات را تعطیل کرد، ادارات سایتهایی درست کنند و به مردم بگویند که درخواستها و مدارکتان را بارگذاری کنید و دولت تسهیلگری کند. مداخلات سنگین دولت که خودش را مسئول همه چیز میداند درست نیست. دولت واردات گوشت را آزاد کند و اجازه دهد که همه بالسویه وارد کنند و در کارشان دخالت نکند. چون میدانیم که اگر دخالتها زیاد شود سوء استفادهها، رشوهها، بهانهگیریها و سر دواندنها زیاد میشود.
مثل کشورهای دیگر منطقه آزاد بگذارند، تجارت آزاد بگذارند، اقتصاد آزاد بگذارند و دخالت نکنند، در نتیجه میبینند که چند روزه امور اصلاح میشود. عراق از ما در حال جلو افتادن است چون بر بازار خصوصی تکیه میکند و بازار خصوصی و اقتصاد باز، خودش را تنظیم میکند. درست است همه چیز آزاد است ولی آنقدر ادارات سختگیریهای بیمورد و بیجا میکنند و استانداردهای بالا را در نظر میگیرند که در کار اخلال ایجاد میشود. استانداردهایی از ژاپن، استانبول، سوئیس و... در نظر میگیرند در حالی که کشور زمینه پیگیری آنها را ندارد. بعضی از کارشناسها سالم هستند اما بعضی کارشناسان ناسالم با بهانه در امور مردم دخالت میکنند و اجازه نمیدهند کار دست مردم بیفتد. به خاطر همین هم هنوز روند کارها با مردم حل نشده است.
یعنی شما نقطه پرش اقتصادی ایران را واگذاری اقتصاد به مردم میدانید؟
بله، فقط و فقط. یعنی هیچ راه دیگری ندارد. چون دنیا تجربه کرده است. یعنی مسیر جهش اقتصادی کشور فقط از راه سپردن کار به دست مردم و عدم دخالت دولت است.