پایگاه خبری جماران: سخنگوی جبهه اصلاحات با تأکید بر اینکه محدودیتهایی که در خصوص نقشآفرینی مردم ایجاد شده را اساسا خلاف قانون اساسی و مغایر مصالح مردم میدانیم، گفت: راهبرد انتخاباتی اصلاح طلبان، ضرورت ارتباط نهادینه با جامعه و نهادهای مدنی و مقامات مسئول را ایجاب میکند و ما باید چگونگی وضع و نسبت جامعه در قبال انتخابات را در نظر داشته باشیم. پوشیده نیست که هدف اصلاحطلبان از شرکت در هر انتخاباتی، کمک به حرکت کشور به سمت توسعه و پیشرفت است. به اعتقاد ما تنها مسیر ممکن، انتخاباتی رقابتی، منصفانه و مشارکتی است که میتواند تأمینکننده مسیر توسعه باشد.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با جواد امام را در ادامه میخوانید:
آقای خاتمی اخیرا موضع انتخاباتی جبهه اصلاحات را «خوب و متین» ارزیابی کرده است. آیا این نظر آقای خاتمی صرفا در خصوص سند راهبردی انتخاباتی جبهه اصلاحات است و یا به طور کلی همه مواضع جبهه اصلاحات مورد نظر ایشان بوده است؟
جریان اصلاحطلب یک جریان سیاسی، اجتماعی و جنبشی است که برای اصلاح اداره امور کشور از طریق اصلاح سیاستها، مدیریتها و تغییر ساختارها، به منظور افزایش کارآمدی نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اداری ایجاد شده است و هدفی جز اعتلا و سربلندی ایران ندارد؛ که البته آن هم از طریق فعالیتهای قانونی با اتکا به ظرفیتهای مدنی و شیوههای مسالمتآمیز و خشونتپرهیز پیگیری میشود.
یکی از بحثهای جدی در این زمینه، «انتخابات» و مراجعه به آراء عمومی است. ما محدودیتهایی که در خصوص نقشآفرینی مردم ایجاد شده را اساسا خلاف قانون اساسی و مغایر مصالح مردم میدانیم و سعی میکنیم از فرصتهایی که ایجاد میشود برای تحکیم اراده ملت استفاده کنیم.
بنابراین، آنچه آقای خاتمی مورد تأیید و تأکید قرار دادند، بحث راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات بوده است. با توجه به حوادث سالهای اخیر و تشدید بحرانها و مشکلات فزاینده اجتماعی و اقتصادی و همچنین ناتوانی مسئولین در حل آنها، بر همگان روشن است که بر حجم نارضایتیها و اعتراضات افزوده شده است
شکاف میان جامعه و حاکمیت بیشتر شده است و این موضوع به هیچ وجه قابل کتمان نیست
به هر حال ما شاهد یک نوع ایستادگی از جانب حاکمیت در مقابل خواست مردم هستیم و به نظر می رسد که شکاف میان جامعه و حاکمیت بیشتر شده است و این موضوع به هیچ وجه قابل کتمان نیست. انتخاباتهایی که خصوصا در دو دوره گذشته برگزار شده نیز باعث شده، که اساسا نهادهای انتخابی، اعتبار خود را از دست داده و به نوعی جامعه از صندوق رأی رویگردان شود.
انتخابات موضوعیت خود را از دست داده و نهادهای انتخاباتی نیز به تبعش، جایگاه و اعتبار پیشین را ندارند
امام خمینی(س) تأکید داشتند که «میزان رأی ملت است» و اینکه ما فکر کنیم پشت کردن بیش از 50 درصد مردم به انتخابات و صندوق رأی در مشروعیت و مقبولیت نظام تأثیر نمیگذارد، اشتباه است. به اذعان خود مسئولین، بخشی از تهدیدات علیه کشور، به خاطر عدم پشتیبانی مردم است؛ ولی متأسفانه آقایان نمیخواهند صدای مردم را بشنوند و تجدیدنظری نسبت به سیاستهای تنگنظرانه و انحصارطلبانه خود درخصوص مهندسی صحنه انتخابات داشته باشند. همانا که در سالهای اخیر، انتخابات موضوعیت خود را از دست داده و نهادهای انتخاباتی نیز به تبعش، جایگاه و اعتبار پیشین را ندارند.
آنچه که آقایان به آن فکر میکنند «یکدستسازی» و «حذف جریانهای منتقد» نیست؛ بلکه حذف مردم است. لذا ما همه این جوانب را در راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات مورد بررسی قرار دادیم و برخلاف جریان قدرت، نقطه اتکاء خود را روی مردم گذاشتیم؛ اینکه ظرفیتها، نظرات و نگاه مردم را باید مدنظر قرار دهیم.
قانون اساسی هنوز میتواند برای حل یک سری از مسائل که منجر به بنبست شده است، راهگشا باشد
به هر حال قانون اساسی علیرغم همه ایرادات و اشکالاتی که به آن وارد است، هنوز میتواند برای حل یک سری از مسائل که منجر به بنبست شده است، راهگشا باشد. اصلاح قانون انتخابات نیز می توانست فرصتی باشد که بخشی از نقدها، انتظارات، اعتراضات و رویکردهای غلط گذشته را پاسخ دهد و گشایشی در انتخابات ایجاد کند، اما متأسفانه محقق نشد. این مسأله حتی می توانست جاذبههایی برای افزایش مشارکت ایجاد کند که نگاه اقلیتی مجلسی که منتسب به یک انتخابات اقلیتی بود، به سختتر کردن شرایط و بستن بیشتر فضا انجامید.
علیرغم اینکه رهبری هم در جاهایی به درستی اشاره داشتند که باید حقالناس رعایت شود و شرایط انتخابات آزاد، رقابتی و با حضور همه جریانات فراهم شود، اما متأسفانه این اتفاق توسط مجریان و ناظران فراهم نشد و فضای جامعه برای مشارکت در انتخابات به سردی سختی انجامیده است.
ما سعی کردیم شرایط را برای بازگرداندن مجلس به جایگاه واقعی خودش، معنا بخشیدن به انتخابات، قانع کردن جامعه به عدم انفعال و تأمین کارزار مدنی و سیاسی فراهم کنیم. همچنین تلاش کردیم که حاکمیت را به پذیرش و احترام به حق مشارکت مردم در سرنوشت خودشان سوق دهیم.
هدف اصلاحطلبان از شرکت در هر انتخاباتی، کمک به حرکت کشور به سمت توسعه و پیشرفت است
راهبرد انتخاباتی اصلاح طلبان، ضرورت ارتباط نهادینه با جامعه و نهادهای مدنی و مقامات مسئول را ایجاب میکند و ما باید چگونگی وضع و نسبت جامعه در قبال انتخابات را در نظر داشته باشیم. پوشیده نیست که هدف اصلاحطلبان از شرکت در هر انتخاباتی، کمک به حرکت کشور به سمت توسعه و پیشرفت است. به اعتقاد ما تنها مسیر ممکن، انتخاباتی رقابتی، منصفانه و مشارکتی است که میتواند تأمینکننده مسیر توسعه باشد.
مشارکت در انتخابات یک حق عمومی و شهروندی است
مشارکت در انتخابات یک حق عمومی و شهروندی است و خدا این حق را برای انسان قائل شده که درخصوص سرنوشت خودش تصمیم بگیرد؛ و این در قانون اساسی و قوانین جاری هم محترم شمرده شده است، ولی متأسفانه می بینیم که امروز این حق از بخش قابل توجهی از مردم سلب شده است.
وقتی ما حق انتخاب نداریم و عملا بر اساس سلایق، نگاهها، دیدگاهها و انتظاراتمان در انتخابات با اشخاصی مواجه نیستیم که فکر کنیم میتوانند این دیدگاه را همراهی کنند، به چه کسی باید رأی بدهیم؟! همین خود یکی از عوامل جدی تضییع حق الناس و بیانگیزگی برای مشارکت در انتخابات است. انتخابات وقتی معنا پیدا میکند که در درجه اول من حق داشته باشم خودم را در معرض رأی بگذارم. ما نمیتوانیم بگوییم شما حق انتخاب شدن ندارید، ولی وظیفه تان این است که رأی بدهید؛ و آنچه ما میگوییم را باید انتخاب کنید. در واقع، این باعث قهر مردم با صندوق ها می شود.
اصلاحطلبان به دنبال آشتی جامعه با انتخابات هستند
به هر حال اصلاحطلبان به دنبال آشتی جامعه با انتخابات هستند؛ که بیشترین نقش و اهمیت را دارد. ولی متأسفانه امروز، شرایط آن فراهم نیست و مقدم بر جریانات سیاسی، این مردم هستند که به انتخابات پشت کردهاند.
احزاب و گروههای سیاسی همیشه تنور گرم کن انتخابات بودهاند، بدون اینکه سهمی در آن داشته باشند
برخی افراد مواضع فعلی جبهه اصلاحات در خصوص شرکت در انتخابات را تحمیل نظر تندروهای اصلاحطلب به جبهه اصلاحات میدانند، نظر شما در این خصوص چیست؟
اصلاحطلبان یک جریان معتدل هستند؛ و اصلاحطلب، تندرو نمیشود. کسانی که این شرایط را به مردم تحمیل کردهاند، جریان تندرو هستند. ما آن چیزی که به عنوان «حق مردم» باید توسط حاکمیت دنبال میشد و اجرای اصول قانون اساسی را دنبال کردهایم. اساسا احزاب در انتخابات نقشی ندارند؛ احزاب و گروههای سیاسی همیشه تنور گرم کن انتخابات بودهاند، بدون اینکه سهمی در آن داشته باشند. این هم بدین خاطر است که در قانون انتخابات هیچ جایگاهی برای احزاب تعریف نشده است.
امروز چالش اصلی این است که مردم اقبال نشان نمیدهند/ اگر اصلاح طلبان جایگاه و امکان معرفی کاندیدای حزبی پیدا کردند و حاضر نشدند، باید پاسخگو باشند
در واقع امروز چالش اصلی این است که مردم اقبال نشان نمیدهند؛ در صورت تمایل مردم به حضور در انتخابات، اگر اصلاح طلبان جایگاه و امکان معرفی کاندیدای حزبی پیدا کردند و حاضر نشدند، باید پاسخگو باشند. امروز عملکرد نهادهای قانونگذار، مجری و ناظر نشان میدهد که این حق را برای همه مردم قائل نیستند. اگر قرار بود این حق را قائل باشند، در اصلاح قانون انتخابات، نقش احزاب را تعریف میکردند و به احزاب اصلاحطلب میگفتند کاندیدای خودتان را معرفی کنید؛ نه اینکه شما کاندیدایی را معرفی کنید و بعد آقایان بگویند احراز صلاحیت نشد.
صلاحیت افراد فقط در صورتی میتواند مخدوش شود که به حکم قانون، این صلاحیت از او سلب شده باشد
صلاحیت افراد فقط در صورتی میتواند مخدوش شود که به حکم قانون، این صلاحیت از او سلب شده باشد؛ احراز و عدم احراز نداریم، اصل بر برائت است. اگر کسی تخلفی کرده یا جرمی مرتکب شده، در دادگاه صالح مورد رسیدگی قرار گرفته، محاکمه شده و حکم قطعی گرفته، این حق از او سلب میشود.
ما لقبی به عنوان «تندرو» در جریان اصلاحطلب نمیشناسیم
ما لقبی به عنوان «تندرو» در جریان اصلاحطلب نمیشناسیم. اگر اصلاحطلب واقعی هستند بحث آنها قانون، احزاب، مردم و منافع ملی است. با این حساب، لابد کسانی که امروز وضعیت کشور را با این مخاطرات مواجه کردهاند و مردم را در یک وضعیت بد معیشتی قرار دادهاند و باعث فرار نخبگان و زیر سؤال رفتن منافع ملی ما شدهاند، آدمهای آرام و میانهرو و مدافع منافع کشور و مردم هستند؟!
چیزی که ما دنبالش هستیم، برگزاری انتخاباتی آزاد، رقابتی و منصفانه است
چیزی که ما دنبالش هستیم، برگزاری انتخاباتی آزاد، رقابتی و منصفانه است؛ که احزاب و تشکلها امکان این را داشته باشند کاندیداهای خودشان را آنجا ارائه دهند. اگر این شرایط فراهم شود، اصلاحطلبان باید تمام تلاش خودشان را برای قانع کردن جامعه نسبت به شرکت در انتخابات داشته باشند. همچنین حاکمیت باید تلاش داشته باشد که در صورت امکان چنین انتخاباتی را برگزار کند. اگر چنین شرایطی فراهم شد، طبعا از جریانات سیاسی هم میشود انتظار داشت که تلاش بیشتری داشته باشند و مردم را بیشتر ترغیب کنند.
انتخاباتهای 98 و 1400 و شرایطی که امروز پیش روی ما هست، در تراز جمهوری اسلامی و ایران سربلند نیست
انتخاباتهای 98 و 1400 و شرایطی که امروز پیش روی ما هست، در تراز جمهوری اسلامی و ایران سربلند نیست؛ و هیچ نسبتی هم با نگاه و اندیشه امام و آنچه در دوران حیات ایشان وجود داشت، ندارد.
شورای نگهبان با یک نگاه خاص از یک جریان خاص، سعی میکند، آنچه مورد نظر خودش هست را رقم برند و مردم را مجبور به انتخاب گزیدههای خود کند. بنابراین نام این روند را دیگر نمی شود «انتخابات» گذاشت و باید خواستار اصلاح این روند شد. به هر میزانی که این رویکرد تغییر کرد، ما هم استقبال میکنیم. اما اتفاقی که تا امروز شاهدش بوده ایم، خلاف این را نشان می دهد.
ما بیش از همه دنبال تغییرات در روند انتخابات و بارگرداندن صندوق به مردم هستیم
بدون تردید، اگر اتفاقی بیفتد، جریان اصلاحطلب و آقای خاتمی هم استقبال میکنند. زیرا ما بیش از همه دنبال تغییرات در روند انتخابات و بارگرداندن صندوق به مردم هستیم. و امروز علیرغم اینکه فکر میکنیم قهر با انتخابات راهکار نیست و نباید به دنبال مشارکت به هر قیمتی باشیم، اما باید حاکمیت و مردم را به سمت اقناع و الزام برگزاری یک انتخابات مطلوب ببریم.
اکثریت قریب به اتفاق استانها کاندیدای اصلاحطلب ندارند
در شرایط فعلی، اکثریت قریب به اتفاق استانها کاندیدای اصلاحطلب ندارند؛ در تهران نیز احزاب و گروههایی که از قبل در این راستا تلاش کردند، توفیق حضور نیافتند. لذا جبهه اصلاحات بر اساس سند راهبرد خود مصوب کرد که در تهران امکان ارائه لیست ندارد.
کسانی که جریان اصلاحات را به تندروی متهم میکنند، همان کسانی هستند که سال گذشته اعتراضات را به اغتشاش کشاندند، با مردم برخورد کردند و عملا صدای مردم را هم نشنیدند و نگذاشتند شرایط اصلاح شود و تنها به دنبال پروندهسازی و متهمسازی و برخورد با احزاب و جریانات منتقد و جوانان این مرز و بوم هستند.
اینکه «امکان ارائه لیست در تهران نیست» تصمیم جبهه اصلاحات است و این طور نیست که نظر شخصی باشد
برخی افراد با اشاره به اختلاف نظر کارگزاران و مردمسالاری با جبهه اصلاحات، معتقدند که جبهه اصلاحات هنوز به موضع واحد نرسیده است. آیا جبهه اصلاحات به موضع واحد در خصوص انتخابات اسفند ماه رسیدهاند؟
این مباحث را دوستان در جبهه اصلاحات هم مطرح میکنند. به هر حال اشخاص و احزابی که شما نام بردید، نظراتی داشتند و در نهایت سند راهبردی که من راجع به آن گفتم، مصوب جبهه اصلاحات است. حتی بحث اینکه «امکان ارائه لیست در تهران نیست»، تصمیم جبهه اصلاحات است و این طور نیست که یک نظر شخصی یا حداقلی باشد. این نظرات آنجا مطرح شده و با اکثریت آراء تصویب میشود. حتی در مواردی هم که خلاف این بحث است، در جبهه اصلاحات تصمیم گرفته شد بر اساس رأی جمعی در مجمع عمومی هر استان دنبال شود.
تصمیم مجمع عمومی جبهه اصلاحات در مرکز و استانها، موضع رسمی جبهه اصلاحات است و رعایت مواد این مصوبات بر اساس اساسنامه جبهه، برای همه اعضا الزامی است و اعضا نمیتوانند با نام اصلاحطلبی یا جبهه اصلاحات بر خلاف نظر مجمع تصمیم بگیرند. اینکه احزاب چه نظراتی دارند و چه تصمیمی میگیرند، مستقل از جریان اصلاحات و اصلاحطلبان است.