علی اکبر صالحی وزیر خارجه پیشین کشورمان یادآور شد: ما اگر بخواهیم درست عمل کنیم نسبت به ضعف خود باید نقد داشته باشیم. ما به جای نقد در موضوع به افراد نقد میکنیم. تفکیکهایی که ایجاد کردیم تصنعی است و ما باید سعه صدر افزایش دهیم و نقد را مشفقانه تلقی کنیم.
به گزارش خبرنگار جماران؛ علی اکبر صالحی وزیر خارجه پیشین کشورمان در دومین همایش ملی سیاست خارجی ایران، در تالار وحدت دانشگاه باهنر کرمان گفت:
سیاست خارجی را در ادامه سیاست داخلی میدانم. برخوردار از وضعیت مطمئن داخلی و حامی دولت باشیم و ملت حامی دولت خود باشد و سیاست خارجی میتواند خودنمایی کند.
در صحبتهای اخیر مقام معظم رهبری به انتخابات بسیار اشاره و تاکید کردند؛ زمینه ساز تحول است، به بهترین شکل برگزار شود، مشارکت مردم، رقابت جناحها و دیدگاههای مختلف و سلامت حقیقی انتخابات که تاکید داشتند. مردم اگر همراهی نداشته باشند مشروعیت سست میشود نبود انتخابات موجب دیکتاتوری و اغتشاشات میشود و اگر رخ دهد سیاست خارجی را پیاده کنیم.
وقتی مشارکت ضعیف باشد یعنی ملت از حاکمیت جدا شده، و وقتی مشارکت ضعیف باشد یعنی حکمرانی ضعیف خواهد شد، مجلسی که از ارکان حکمرانی است.
ما اگر بخواهیم درست عمل کنیم نسبت به ضعف خود باید نقد داشته باشیم. ما به جای نقد در موضوع به افراد نقد میکنیم. تفکیکهایی که ایجاد کردیم تصنعی است و ما باید سعه صدر افزایش دهیم و نقد را مشفقانه تلقی کنیم.
سیاست خارجه تابع یک سری محدودیتهای بینالمللی است، نمیتوانیم آنچه که دلمان میخواهد را در فضای بین المللی پیاده کنیم نه نمیتوانیم! ما عضو سازمان ملل متحد هستیم که یک منشور تعیین شده و محدودیتهایی را میپذیریم که در مقابل امتیازهایی میگیریم.
ما عضو هستیم و منشور داریم و به قانون اساسی نگاه میکنیم. دولتها در ارتباط هستند نه ملت. دولتها برآمده از اراده ملتها هستند. اگر ما عضو سازمان بین الملل هستیم باید بپذیریم با اعضای دیگر روابط را برقرار و توسعه دهیم.
اما در قانون اساسی اصل ۱۱/ ۱۵۲/۱۵۴ ۳ اصل؛ در اصل ۱۱ بحث وحدت جهان اسلام را داریم، اصل ۱۵۲ حقوق ملتهای مسلمانان، در ۱۵۴ بحث مستضعفان است، ما که نمیتوانیم با ملتها سایر کشورها تماس بگیریم که به شما میخواهیم کمک کنیم جز اینکه از طریق دولتها ورود کنیم.
قواعد عرفی بین المللی که مرسوم است که میخواهیم اجرا کنیم باید طبق آن قواعد عمل کنیم ما نمیتوانیم بگوییم نسبت ب ما عمل کنیم و انچه اراده میکنیم اجرا کنیم.
ما در بیانات و شعارهای سیاسی باید متانت داشته باشیم. جمهوری اسلامی یک خصوصیت داشته که اصول را رعایت کرد و پایبند است و ایران مستقلترین کشور در حال توسعه است.
ما در حقوق بشر متهم میکنند ما به دو صورت میتوانیم دفاع کنیم؛ یک با روش شعاری که حقوق بشر بر اساس اصول اسلامی و بهترین و با اصول و عاری از عیب است اما مورد پذیرش نیست اما در روش دیگر نحوه بیان باید به گونهای باشد که مخاطب را قانع کرد. اما هیچگاه نگفتیم و ادعایی نداریم حقوق بشر ما بیعیب و نقص است اما شما میتوانید ادعا کنید که حقوق بشر شما بیعیب است! اما میگوییم نه حثیت غرب و آمریکا را فریاد بزنیم و قواعد جنگ و بینالمللی تا زمانی که در ادامه منافع آنها نباشد کنار میگذارند. حقوق بشر در برابر دیدگان جهان، غزه رخ داده است و چنین چیزی در برابر دید جهان رخ نداده بود ما در امور دیگر در صحنه سیاسی حضور پیدا کنیم.
بحث بعدی، واقعیت صحنه بین المللی است که به صورت دلخواه نبینیم و باید واقعیت را ببینیم.
ایران از استقلال واقعی برخوردار است، همه به آن اذعان دارند و به اصول سیاسی پایبند است. صحنه امروز دنیا نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران و مظلوم در حمایت منظومه مقاومت مظلوم واقع شده بود این منظومه نیز از لبنان و فلسطین را در برمیگیرد اگر جمهوری اسلامی قرار نداده بود چگونه میتوانستیم، توجیه کنیم همین توجه به موضوع فلسطین است و ایران پرچمدار شد.
اگر جنگ غزه را ببینید مردم هیچ چیزی ندارند نه برق نه آب ... آیا در غیر بستر اسلامی بود میتوانستند مقاومت کنند؟ اگر بحث شهادت بود میتوانستند؟
ما در جهان بینی خود و غرب دوگانههایی داریم؛ دموکراسی و حقوق بشر و ما در مقابل کرامت انسانی را داریم، ما در غرب اصالت فرد داریم و تاکید میکنند و تصدیق حقوق فرد و جمع داریم اما غرب سکولاریسم تاکید دارد و حکمرانی ما در بستری دینی با مشارکت مردمی است. آنها به کاپیتالیسم از نظر اقتصاد و تجارت معتقد هستند اما ما ضمن پذیرش خصوصی اساس را بر رقابت سالم گذاشتیم نه اینکه کنترل بیرونی را نمیخواهیم. ما بر تعاملات بینالمللی داریم و بر مبنای نفی سبیل و آنها تاکید بر علم فناوری دارند و ما نیز تاکید داریم.
اسلام توانست مکتب حرکت بخش در صحنه بین الملل باشد. اسلام ایدئولوژی نیست و کارایی خود را در مکه نشان داد.
اسلام آرمان گرایی دارد به این مفهوم که تعریف اهداف در بستر ارزشها را دارد.