کیومرث اشتریان، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، گفت:انسان اگر بخواهد توسعه پیدا کند، در قالب فعالیتهای عمومی و اجتماعی غیر روتین میتواند به خودشکوفایی برسد. یعنی اگر علم سیاست بخواهد در ایران رشد و توسعه پیدا کند، باید بتواند حضور اجتماعی پیدا کند. ممکن است حضور اجتماعی منافاتی با علم به ما هو علم هم نداشته باشد. منظور این است که حلقهها و شبکههایی ایجاد شود که تولید فکر معنادار داشته باشند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه ما هنوز در جامعه ایرانی با منطق دنیای جدید آشنا نیستیم، گفت: شبکههای ارتباطی در حوزههای مختلف درون علوم سیاسی وجود دارد که هنجارها و جهانبینیهای مشترکی دارند، کم و بیش مشابه عمل میکنند و مهمتر از همه اینکه از این شبکه استفاده میکنند تا دانش را به عرصه عمل ببرند. به نظرم در این حوزه ما ضعف شدیدی داشته باشیم. یعنی ما به عنوان پژوهشگران علوم سیاسی خیلی پخش و پراکنده هستیم.
به گزارش خبرنگار جماران، کیومرث اشتریان در آیین صد و بیست و چهارمین سالگرد تأسیس مدرسه علوم سیاسی در ایران، گفت: ما هنوز در جامعه ایرانی با منطق دنیای جدید آشنا نیستیم، دولت را خیلی خوب فهم نکردهایم و قدرت سیاسی نتوانسته قدرت را خوب فهم کند. یعنی تبدیل به گفتمان مسلطی شود که گفتمانهایی اطراف آن شکل گرفته باشد و علم سیاست از پراکندگی رنج میبرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: به نظرم ما باید این روز را مغتنم بشماریم برای اینکه فتح بابی شود تا راجع به علوم سیاسی و علوم سیاسی ایرانی فکر کنیم. ابعاد مختلفی میتواند داشته باشد که من خیلی مختصر سعی میکنم یکی از آن ابعاد را طرح بحث کنم. چرا علم سیاست وارد بدنه قدرت نمیشود؟ چرا علم سیاست ارتباطی با سیاستگذاران برقرار نمیکند یا نمیتواند برقرار کند و در این زمینه ضعف دارد؟ به تعبیر دیگری، چرا علم سیاست کاربردی نمیشود و به عرصه عمل نمیآید؟
وی یادآور شد: شبکههای ارتباطی در حوزههای مختلف درون علوم سیاسی وجود دارد که هنجارها و جهانبینیهای مشترکی دارند، کم و بیش مشابه عمل میکنند و مهمتر از همه اینکه از این شبکه استفاده میکنند تا دانش را به عرصه عمل ببرند. به نظرم در این حوزه ما ضعف شدیدی داشته باشیم. یعنی ما به عنوان پژوهشگران علوم سیاسی خیلی پخش و پراکنده هستیم. در اقتصاد مکاتبی مثل نهادگرا داریم ولی در علوم سیاسی کمتر این را داریم.
اشتریان اظهار داشت: تأثیرگذاری ما هم موضوع مطالعه است و ما به این فکر نکردهایم. اینکه چرا از مباحث ما استفاده نمیکنند، یک موضوع مطالعه است و مدلهای مختلف برای آن وجود دارد. مفهوم مهم دیگر «یادگیری اجتماعی» است. جان کلام این است که انسان اگر بخواهد توسعه پیدا کند، در قالب فعالیتهای عمومی و اجتماعی غیر روتین میتواند به خودشکوفایی برسد. یعنی اگر علم سیاست بخواهد در ایران رشد و توسعه پیدا کند، باید بتواند حضور اجتماعی پیدا کند. ممکن است حضور اجتماعی منافاتی با علم به ما هو علم هم نداشته باشد. منظور این است که حلقهها و شبکههایی ایجاد شود که تولید فکر معنادار داشته باشند.
وی با تأکید بر اینکه مسأله اصلی علوم سیاسی در ایران «شبکه» است، تصریح کرد ما شبکه ارتباطی نداریم و به مکتبهای سیاسی از منظر شبکه نگاه نکردهایم. بحث بعدی استراتژی است؛ استراتژیهایی که باید برای عمومی سازی علم استفاده کنیم. در واقع عمومیسازی علم این است که چطور میتوانیم مقاله یک اندیشمند جهانی را مطرح کنیم. این هم حوزهای است که ما در آن کمبود داریم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: چرا باید حرف ما را گوش میکردند؟ فردی که مدیر اجرایی کشور است میگوید تو یک حرف میزنی و دیگران هم حرفهای دیگری میزنند. اینجا مقوله دیگری به نام «نقل و انتقال علم سیاست» مطرح میشود. استراتژیهای مختلفی هست و اولینش این است که به عمومی سازی علم بپردازید. یعنی حرفهای پیچیدهای که میزنیم و کسی نمیفهمد را به بیان عامیانهتر و سادهتر مطرح کنیم.
وی افزود: یکی دیگر از موارد «ژورنالیسم سیاستی» است. شما باید مدام بنویسید و یک سری چیزها هست که نمیتوانید راجع به آنها حرف نزنید یا نمیتوانید حرف بزنید؛ این ملاحظات را هم داریم. در مقالات دانشگاهی پنج شش ماه وقت میگذاری و یک مطلب مینویسی ولی اینجا دیگر با روز سر و کار داریم. مرز بسیار باریکی هم هست. یعنی شما نباید در جدل سیاسی جناحها بیفتید و نه فضای دانشگاهی به آن نیاز دارد. این خودش یک استراتژی خاص نیاز دارد که چطور حرکت کنید که به هیچ کدام از دو طرف نیفتید؛ یعنی هم عمومی سازی کنید و هم وارد جدل سیاسی جناحی نشوید.