نخستین نشست هماندیشی رؤسای مؤسسات و انجمنهای علمی علوم سیاسی کشور با حضور تعدادی از اساتید علوم سیاسی، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
نخستین نشست هماندیشی رؤسای مؤسسات و انجمنهای علمی علوم سیاسی کشور با موضوع «بررسی چالشها، معضالات و چشمانداز علوم سیاسی در ایران» به میزبانی اندیشکده دیپلماسی ملل، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، دکتر الهه کولایی رئیس مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی در این جلسه طی سخنانی با تأکید بر اینکه ظرفیتهای خوبی که در کشور هست به درستی مورد توجه جامعه علمی قرار دارد، گفت: به نظر میرسد که ما نیازمند تمرکز بر منابع علمی بینالمللی و منطقهای هستیم و لازم است که این امکانات در اختیار مؤسسات و مراکز پژوهشی قرار بگیرد. طبیعی است که مثل همه مرکزهای پژوهشی و فعالیتهایی که در دانشگاه صورت میگیرد، ما نیازمند حمایت دستگاههای مربوط هستیم؛ که آنها بودجههای لازم را برای این فعالیتها در دانشگاه اختصاص بدهند.
وی یادآور شد: در دانشگاه تهران، مثل خیلی از دانشگاههای دیگر، در حوزه علوم سیاسی، روابط بینالمللی و منطقهای دانشجویان بسیار با استعداد و نخبهای حضور دارند که مؤسسههای پژوهشی میتوانند تواناییها و استعدادهای آنها را در جهت رفع نیازهای کشور فعال کنند؛ و این دستگاههای اجرایی هستند که باید از این فعالیتها حمایت کنند؛ حمایتی که تا حالا شده، غیر از چیزی که داخل دانشگاه بوده، قابل قبول نبوده و ما نیازمند توجه جدی به این فعالیتها هستیم.
کولایی افزود: ما از زاویه منافع خودمان به مسائل منطقه نگاه میکنیم و نهایتا میتوانیم این امکان را به وجود بیاوریم که تولید علم و دانش متناسب با منافع و ملاحظات کشور ما ارتقاء پیدا کند؛ کاری که همه کشورها انجام میدهند با توجه به نیروی انسانی بسیار با استعداد و نخبهای که در کشور ما هست، تقویت این مرکز و مراکز دیگر میتواند امکان تأمین منافع کشور را در بخشهای مختلف فراهم کند. در واقع دستگاههای اجرایی با کمک این مراکز بتوانند وظایف خودشان را با چشم باز و دید وسیع دنبال کنند و با درک بهتری از حوزههای مطالعاتی که ما در دانشگاه روی آن تمرکز داریم، بتوانند وظایف خودشان را پیش ببرند.
وی تأکید کرد: به نظرم این ظرفیتها در همه دانشگاهها در حد بسیار عالی وجود دارد و امیدوار هستم که مدیریتهای پژوهشی در کشور، و به خصوص در سطح وزارت علوم و دستگاههای اجرایی که بودجه مصرف میکنند، متوجه این ظرفیت در دانشگاهها شوند و این ظرفیتهای علمی را از طریق انجمنهای علمی و مراکز پژوهشی و مؤسساتی که در دانشگاهها هستند، مورد توجه قرار دهند و بودجههای پژوهشی در جای خودش قرار بگیرد و وارد دانشگاهها شود و از طریق این مؤسسهها در جهت نیازها و منافع کشور هزینه شود.
به گزارش خبرنگار جماران، علی صباغیان رئیس انجمن ایرانی مطالعات منطقهای نیز در این نشست با تأکید بر لزوم «اجتماعی شدن علم»، گفت: در طول سه قرن گذشته بحث اجتماعی شدن علم مطرح شد و خلاصهاش این بود که علم باید به درد جامعه بخورد؛ علم به عنوان یک فعالیت آکادمیک روشنفکری ارزشمند هست، اما در دورهای به این نتیجه رسیده شد که ما صرفا نمیتوانیم در برج عاج به فعالیتهای آکادمیک بپردازیم.
وی افزود: نکته بعدی در بحث «رابطه علم و اجتماع» مسأله «کاربردی بودن علم» است. بعد از آن با مفهوم «تجاری شدن علم» مواجه میشویم. یعنی اگر علم اجتماعی و کاربردی شد، ارزش پیدا میکند و کسی که نیازمند آن علم هست، حاضر است هزینهاش را بپردازد. امروز یک شرکت داروسازی برای مولکول جدیدی که محققان در آزمایشگاهها تولید میکنند حاضر این میلیونها دلار پول بدهد؛ چون در کارکرد و عملکرد این شرکت مؤثر است. پس در حوزه مطالعه خودمان باید تجاری شدن علم را هم مورد کنکاش و بررسی قرار بدهیم.
صباغیان تأکید کرد: بحث دیگر «نافع بودن علم» است. این چیز خیلی مهمی است که آیا علم نفع میرساند؟ نسبت این مفاهیم با حوزه مطالعاتی ما چطور است؟ اگر میخواهیم از این مسیر عبور کنیم، مشکلات ما چیست؟ بحث بعدی «مطالعات بین رشتهای» است. الآن در دوره فرارشتهای هستیم و اگر از این منظر به حوزه علوم سیاسی نگاه کنیم، کجا هستیم؟ آیا توانسته خودش را با جامعه تطبیق بدهد؟ اگر توانسته تأثیرش در خود حوزه مطالعاتی و جامعه چه بوده و اگر نتوانسته چه مشکلاتی داشته است؟
وی با تأکید بر اینکه یک شکاف بین مدیران عرصه اجرا با حوزه پژوهش وجود دارد، اظهار داشت: ار خواسته باشیم غلبه کنیم بر مشکلات مختلفی که عرصه علوم سیاسی هست، باید این شکاف نزدیک شود و نزدیک شدنش مستلزم این است که اجتماعی شدن، نافع بودن، کاربردی بودن و بین رشتهای بودن علم از منظر رشته علوم سیاسی مدنظر قرار بگیرد.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات منطقهای افزود: اگر در همافزاییها بتوانیم علوم سیاسی را به عنوان یک کلان در نظر بگیریم، با زیرمجموعهها و شاخههایی که تحت تأثیر دنیای واقعی و تحولات جدید شکل گرفته است. به هر حال باید فاصلهها کم شود و گفتوگوها انجام شود. احساس میکنم از نیازهای مهم کشور هست، برای بسیاری از کارهایی که ما با آنها مواجه هستیم یا دستاندرکاران امور اجرایی با آنها مواجه هستند.
به گزارش خبرنگار جماران، مجتبی مقصودی رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی ایران، نیز در این نشست گفت: انجمن علوم سیاسی تا کنون 17 همایش مستمر برگزار کرده که بخشی از هویت این نهاد است. یعنی ما با فراوانی مطالعات و پژوهشهای این حوزه مواجه هستیم؛ از همایش گرفته که سه چهار همایش اول در مورد آسیبشناسی آموزش در حوزه علوم سیاسی بود و سرفصلها و دروس را از نظر آیندهپژوهی کار کردیم. یعنی حداقل 100 مقاله ما در ارتباط با علوم سیاسی کار کردهایم.
وی با تأکید بر اینکه یکی از مسائل ما این است که با فراوانی آثار در این حوزه مواجه هستیم، افزود: من فکر میکنم لازم نیست دوباره چرخ را اختراع کنیم و لازم است یک نفر کارها را جمع کند و فراتحلیل انجام بدهد. چون بعضی وقتها فراوانی کار خودش یک مشکل است. یعنی قبلا با نبود منابع و مستندات مواجه بودیم و الآن با حجم وسیع منابع که نمیدانیم آنها را چه کار کنیم؟ چطور دستهبندی کنیم و ساختار بدهیم؟
مقصودی اظهار داشت: دومین نکته این است که ما با فراوانی برنامهها مواجه هستیم. یک زمانی هر ماه یک نشست بود و ترافیک هم نبود و به لحاظ اقتصادی هم تأمینتر بودیم ولی الآن ترافیک هست، هزینهها بالا و حقوق کم است و هفتهای چهار نشست برگزار میشود. این فراوانی نشست خیلی خوب است ولی یک جاهایی هم ضربه میزند و یک مقداری هم نمایشی شد. یعنی همه اسیر یک کار آماری شدهایم که آخرش به جایی نمیرسد.
وی یادآور شد: نکته بعد این است که با تعدد انجمنها مواجه هستیم؛ که هم فرصت و هم آسیب است. یک زمانی برای تأسیس انجمن شرایط سخت بود و تعمدی بود که به انجمنها مجوز داده نشود. یک وقت مجوز تأسیس یک نهاد را نمیدهند و یک وقت آنقدر مجوز میدهند که شما را از مرجعیت میاندازند. یعنی وقتی پنج سوپرمارکت در یک محله بزنند، هیچ کدام از آنها کسب و کارشان نمیچرخد. ما با یک حجم وسیعی از نهادها مواجه هستیم که همه مدعی هستند.
رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی ایران تأکید کرد: عرصه فعالیت هیچ گشایشی پیدا نکرده است. یعنی قبلا وزارت علوم ماهیانه چهار پنج میلیون تومان میداد و حداقل پول چای دفتر در میآمد؛ الآن وزارت علوم آن را هم نمیدهد و فقط بازخواست میکند. یعنی نهادی که متولی هست، قبلا ما را به رسمیت میشناخت، عنصر شناسایی در آن بود و کمک هم میکرد. الآن کمک نمیکند و فقط دنبال کار آماری است و میخواهد بگوید رتبه علمی ما در منطقه چنین و چنان است؛ فقط از ما آمار میخواهد و کمک نمیکند.
وی با اشاره به اینکه دچار مشکلاتی مثل شکاف میان نهاد علم و نهادهای تصمیمگیری و اجرا شدهایم، تصریح کرد: به نظر میرسد هرچه زمان میگذرد، این شکاف افزایش پیدا میکند؛ به جای اینکه ترمیم شود و کاهش پیدا کند. معمولا یکی از مهمترین کارهای نهاد دولت اولا تثبیت شکافها در حوزههای مختلف و بعد هم ترمیم است. ولی ما در هیچ حوزه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و علمی با ترمیم شکافها مواجه نیستیم.
مقصودی افزود: به نظر میرسد شکاف میان نهادهای متولی با خود نهاد سیاستگذاری و تصمیمگیری به اندازه کهکشان راه شیری شده است؛ در گذشته این فاصل کمتر بود. مخصوصا در حوزه ما پژوهشگران آزادی میتوانند باشند که به اطلاعات جهانی وصل هستند. سیستمی که به لحاظ سنتی و کلاسیک کار میکند و اصلا اینها را قبول ندارد. یعنی بحث «تعهد و تخصص» که اول انقلاب مطرح بود، به نظر میرسد در تحولات اخیر دوباره مطرح شده است. اصلا ما مرجعیتی نداریم و سیستم ما را به رسمیت نمیشناسد.
وی اظهار داشت: الآن بخش زیادی از پژوهشگران ما عملگرا شدهاند. اگر در گذشته این ایراد را داشتیم که پژوهشگران ما فقط در حوزه مطالعات نظری و تاریخی کار میکردند، الآن پژوهشگران ما در مراکز راهبردی و اندیشکدهها کار میکنند. یعنی ظرفیت اثربخشی این مطالعات در حوزه اجرایی و تصمیمسازی و تصمیمگیری میتواند بیشتر باشد؛ که در عمل نیست و این شکاف بیشتر تشدید شد. یعنی سیستم اصلا مجموعه علوم سیاسی را رها کرد و یا اصلا مقاومت میکند.
رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی ایران، تصریح کرد: قاطبه علوم سیاسی اگر یک حرفی بزند، سیستم میگوید من کار خودم را میکنم. سیستم نسبت به انجمنهای علمی احساس بینیازی میکند. کار ما کاربردی و نافع هست، ولی سیستم نمیخواهد. به نظرم این نگاه وجود دارد که سیستم کار ما را نافع نمیداند. بر اساس تلقی که ساخت قدرت دارد، چون در قدرت است خودش را مشروع و توانمندتر از من و شما میبیند.
وی افزود: واقعیت این است که وزارت علوم، علوم اجتماعی تأییدی میخواهد و حتی کوچکترین انتقاد را هم از مجموعه ما قبول ندارد. در صورتی که حوزههای اجتماعی با رویکرد انتقادی معنا و مفهوم پیدا میکند. ما در نهاد قدرت نیستیم که تأیید کنیم و بله قربان گو باشیم. ما به عنوان معلم، دانشگاهی و پژوهشگر نقاط قوت را میبینیم و نقاط ضعف را هم میگوییم که احتمالا باید به اصلاح آنها کمک کنیم.
به گزارش خبرنگار جماران، ماندانا تیشهیار رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران، نیز در این نشست گفت: چیزی که این روزها در همکاریهای علمی ما خیلی مغفول است، ارتباط با دانشجویان دانشگاههای دیگر کشورها است. در واقع ما همایشها و نشستهای تخصصی متعددی را میبینیم که استادان کشورهای مختلف یا استادان ایرانی را دعوت میکنند و یا خودشان در برنامههای ما شرکت میکنند. اما کمترین ارتباط را با دانشجویان کشورهای دیگر داریم. آنها هم نخبگانی هستند که قرار است آینده کشورشان را بسازند.
وی تأکید کرد: به سمتی برویم که در گام نخست در سطح منطقه و به ویژه حوزه نوروز، که 12 کشور عضو هستند، شروع کنیم و با اتحادیههای دانشجویی آنها ارتباط بگیریم؛ ولو اینکه انجمنهای علوم سیاسی نداشته باشند. ممکن است در رشتههای دیگری انجمنهای دانشجویی داشته باشند و شروع به گفتوگو و برقراری ارتباط با آنها کنیم. از 26 کشور دنیا در ایران دانشجو حضور دارد؛ میتوانید با دانشجویان بینالمللی که در ایران درس میخوانند ارتباط بگیرید و تشویقشان کنید اتحادیه یا انجمن علمی درست کنند.
تیشهیار یادآور شد: یک شبکه دانشگاههای راه ابریشم در آسیا هست که 84 کشور عضو آن هستند. این شبکه یک بخش دانشجویی دارد که دفتر آن در دانشگاه علامه طباطبایی هست؛ میتوانید با آنها ارتباط بگیرید و یک سری همکاری مشترک داشته باشید. اینها مرتب کارهای آنلاین دارند و تمام صفر تا 100 کارهایشان را هم دانشجویان کشورهای مختلف انجام میدهند.
وی افزود: اگر میخواهید کاری انجام بدهید گام اول میتواند این باشد که اول از منطقه پیرامون ایران شروع کنید و بعد در سطح آسیایی و بعد در سطح بالاتر با همه کشورهای جهان ارتباط بگیرید. اما یک نکته اساسی که از همین اول باید در نظر داشته باشید این است که سعی کنید کار ایدئولوژیک نکنید. بسیاری از کشورها میترسند دانشجویان آنها با دانشجویان ایرانی ارتباط داشته باشند، چون فکر میکنند دانشجویان ایرانی اول از همه میخواهند یک کار ایدئولوژیک انجام بدهند.
رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران اظهار داشت: این به معنای کار دینی و مذهبی نیست؛ اینها دو مقوله جدا هستند. اگر حس کنند شما میخواهید ایدئولوژی خاصی را تبلیغ کنید، اعتماد آنها سلب میشود. بنابراین، در گام اول بحثهای علمی و فرهنگی را در پیش بگیرید. فکر میکنم ایران توانایی این را دارد که کانون همکاریهای علمی منطقهای شود و این همکاری از طریق ارتباط با استادان به تنهایی رخ نمیدهد.
به گزارش خبرنگار جماران، دکتر ابوالفضل دلاوری رئیس گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نیز در این نشست گفت: «university» به معنای «شهر جهانی» است. یعنی دانشگاه قلمرو ملی ندارد و اتفاقا باید این مرز را شکست. شما میتوانید این ارتباط را با دیگر رشتههای علوم انسانی و اجتماعی بیشتر کنید. به لحاظ بین رشتهای که از قدیم بحثها بوده و هنوز هم هست ولی بیشتر از همه این است که ارتباط رو در رو داشته باشید و با هم گپ بزنید. چه بسا ذهنیت و تجربه زیسته یک دانشجوی علوم اجتماعی با شما متفاوت باشد.
وی افزود: یک سری مشکلات خاص علوم سیاسی است؛ از جمله بیربطی با حوزههای عینیات و زندگی واقعی که سابقه طولانی داشته و ضعف دیسیپلین علمی است؛ یعنی دیسیپلین علمی در رشته علوم سیاسی خیلی ضعیف است. درست است ما بحثهای عمیقی میکنیم اما معمولا روشمندی مشترکی بر بحثهای ما حاکم نیست. هر کدام از ما دانشآموختگان علوم سیاسی ممکن است یک دنیا حرفهای عمیق داشته باشیم اما نمیتوانیم با همدیگر تجمیع کنیم. در رشتههای علوم اجتماعی، روانشناسی و حتی حقوق این امکان بیشتر است؛ چون دیسیپلین رشتهای آنها قویتر است.
دلاوری تأکید کرد: خیلی از اصحاب خود علوم سیاسی و رشتههای دیگر ما را به عنوان علم قبول ندارند در حالی که این طور نیست و اتفاقا قویترین رویکردهای علمی را در آثار علوم سیاسی باستانی میبینیم و من از علم بودن و توانایی علم بودن علوم سیاسی دفاع میکنم. اما به خصوص در نظام آموزشی ضعیف هستیم. مثلا هنوز بر سر بسیاری از مفاهیم اجماع مفهومی نداریم. پس ارتباط با رشتههای دیگر میتواند کمک کند که ما یک سری دستاوردهای آنها را بگیریم؛ در زمینه اینکه چگونه روشمندی بهتری پیدا کردهاند و اجماع درون رشتهای بیشتری در آنها هست.
به گزارش خبرنگار جماران، نسرین مصفا رئیس انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد، در این نشست گفت: من خیلی همه چیز را سیاه نمیبینم؛ یعنی عقیده ندارم که همه چیز سیاه و پرچالش است یا اساتید علوم سیاسی هیچ کاری نکردهاند و یا همه گناهها به گردن اساتید یا جامعه است. به هر حال ماهیت رشته علوم سیاسی با اقتصاد و مدیریت تفاوت میکند.
وی افزود: یادم هست که سال 1354 ما دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی بودیم و روز افتتاح حزب رستاخیز بود و اساتید علوم سیاسی هم برای افتتاح این حزب رفته بودند و آقای دکتر رهبر را هم دعوت کرده بودند ولی ایشان گفت من همین معلمی را دوست دارم. این به ذهن ما رفت و دنبال کار معلمی رفتیم. در این سالها خیلی هم برای نمایندگی مجلس وحتی معاونت وزارتخانههاپیشنهاد داشتم ولی دنبال حرفه معلمی رفتم و همیشه این را ترجیح دادهام به هر کار دیگری که باشد.
مصفا با تأکید بر اینکه خیلی نگاه تیره نداشته باشید به اینکه هیچ کاری صورت نگرفته است، اظهار داشت: ما اساتید خیلی بزرگ و آدمهای تأثیرگذاری داشتیم. نسلی که دهه 50 ما با آنها آشنا بودیم، همه تأثیرگذار بودند و بعدا راه آنها ادامه پیدا کرد. به هر حال ما نمیتوانیم علوم سیاسی را از تحولاتی که در جامعه رخ داد، جدا ببینیم؛ مثل انقلاب فرهنگی و محدودیتهایی که برای برخی از اساتید ایجاد شد.
وی با اشاره به اینکه در رشته حقوق هم تورم فارغ التحصیل را میبینیم، افزود: برای سایر رشتهها کار آسانتر است ولی قدیم با مدرک علوم سیاسی بخشدار و فرماندار میشدند. ولی حلقه سیاست خیلی گسترده شد و خیلی در جامعه موضوع همگان شد و در بعضی مدیریتها هم علوم سیاسی جایگاه پیدا نکرد. میتواناز طریق جامعه مدنی یا انجمنها به تأثیرگذاری علوم در آینده خوشبین بود، جای خودش را دارد و من همیشه نیمه پر لیوان را میبینم و دوست دارم تلاشهایی که صورت گرفته را هم ببینیم.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد تأکید کرد: سال 56 یک گزارش پژوهشی در وزارت خارجه داشتم و واقعا نمیشد به وزارت خارجه رفت و آدم را راه نمیدادند. ولی در یک مرحلهای درهای وزارت خارجه باز شد، سمینارهایی گذاشت و دفتر مطالعات یک حالت مردمیتر پیدا کرد. یعنی اتفاقاتی افتاده ولی این اتفاقات در حد انتظارات نیست و تفارق بین اتفاقات و انتظارات باعث شده یک مقدار ناراحتی ایجاد شود و بچهها نگران باشند. ان شاء الله اساتید جوان بتوانند خدمات کنند و ما هم به عنوان مطالعات سازمان ملل متحد امیدوار هستیم بتوانیم کاری کنیم.