هادی سروش استاد حوزه گفت: اگر حضرت زهرا ناله در عموم و نفرین را روا ندانسته بخاطرِ حفظ جان مردم است. و اگر زمینه خونریزی ایجاد نمی شد چنان خدا را قسم میداد و چون سریع الاجابه بود طومار زندگی همه را جمع میکرد. اما فاطمه خود را مسئول حفظ زندگی و خون مردم میداند که مبادا نفرینش شامل حتی یک بی گناه بشود.
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام هادی سروش در مسجد الغدیر تهران در مراسم شهادت حضرت فاطمه (س) گفت : فاطمه در ابتلائاتی قرار گرفت که از جنس حق کشی ها و انتقال نابحق قدرت بود و از حق خود و از دین دفاع کرد اما حاضر به آسیب دیدنِ دین و مردم نبود.
*ابتلائات در متن زندگی آدمی*
هادی سروش گفت: ابتلائات در زندگی انسان وجود دارد و ناگزیر هستیم و قرآن زندگی انسان را در مشکلات معرفی فرموده است که "لقد خلقنا الانسان فی کبد" ، و کبد به معنای سختی است ، کمتر انسانی است که مشکلی نداشته باشد ، و این مسیر خلقت انسان است و انسان در این مسیر رشد و تکامل پیدا میکند .
*سختی نخست در زندگی؛ فقر است*
فقر اولین و یکی از مهمترین ابتلایات زندگی انسان است و آنقدر فقر میتواند موثر باشد حتی در دین انسان هم اثر بگذارد و به تعبیر پیامبر؛ "کاد ان یکون الفقر کفرا" یعنی؛ چه بسا فقر انسان را از مسیر حق منحرف کند
سروش افزود ؛ روایتی را کلینی از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود : "از زمان خلقت آدم به بعد همه مؤمنان در فقر بودند و کافران مستغنی بودند تا آنکه ابراهیم (ع) به نبوت رسید و او این دعا را کرد ؛ خدایا وسیله ای برای کفر قرار داده نشود" ، بعد از این دعا ؛ خداوند مومنان را مستغنی قرار داد و فقر را از برخی مومنان دور نمود.
*انسان در مواجهه با ابتلائاتِ دینی*
سروش گفت : آزمایش ها و ابتلائات و سختی ها در فقر خلاصه نمیشود بلکه گاهی مربوط به دین و مکتب و مذهب میشود ، و یا در جامعه اطرافیان حق میبینند حاکمیت حق، محدود و یا مهجور میشود و حق گرایان باید در سختی های دوران باطل را با سختی ها بگذرانند.
ما در مراجعه به سخنان معصومین به نکاتی میرسیم ، مثلا امیرالمؤمنین در خطبه ای میفرمایند : اولین شهادت بناحق که در اسلام شکل گرفت در مورد رسول الله بود که آمدند و گفتند: شهادت میدهیم پیامبر هیچ کسی را به عنوان خلیفه معرفی نکرده است ؛ " کان رسول الله الطیب المبارک اول مشهود علیا بالزور فی الاسلام" . (کافی ، ج۸ ص۲۶)
این یک نوع ابتلاء برای اهلبیت (ع) است که امیرالمؤمنین و حضرت زهرا در میان این جامعه و در مسجد پیامبر که مملو از جمعیت است جملگی شهادت نادرست میدهند و این خود ابتلاءبزرگی است!
*فاطمه زهرا حاضر به ایجاد زمینه خون ریزی در جامعه نیست*
مسئله غصب خلافت و عدم بیعت امیرالمومنین و ربودن حق مالی حضرت زهرا جدی شد تا جائیکه از امام صادق نقل شده است که زهرا (سلام الله علیها) در حالیکه پیراهن رسول الله را به سر داشت وارد شد و فرمود : میخواهید دست به خون علی(ع) ببرید! اگر گناه و معصیت نبود ناله ای بر درگاه الهی با شرایطی میزدم که همه چیز شما را نابود میکرد؛ والله لولا ان تکون سیئه لنشرت شعری و لصرختالی ربی" (کافی؛ج۸ص۲۳۸)
از این روایت مهمتر بیان امام باقر(ع) از حضرت زهرا است که چرائیِ معصیت بودن ناله و نفرینش را طرح نموده و فرمود: "والله .. لولا انی اکره ان یصیب البلاء من لا ذنب له ؛ لعلمت انی ساقسم علی الله ، ثم اجده سریع الاجابه" (کافی ، ج۸ ص۲۳۸)
مقصود این است که اگر حضرت زهرا ناله در عموم و نفرین را روا ندانسته بخاطرِ حفظ جان مردم است . و اگر زمینه خونریزی ایجاد نمی شد چنان خدا را قسم میداد و چون سریع الاجابه بود طومار زندگی همه را جمع میکرد. امافاطمه خود را مسئول حفظ زندگی و خون مردم میداند که مبادا نفرینش شامل حتی یک بی گناه بشود.
این آموزه بزرگی از فاطمه زهرا است که کسی حق ندارد بخاطر یک گناه که در جامعه انجام میشود زمینه خونریزی و عدم امنیت اجتماعی و اقتصادی را رقم زند.
*اهل بیت از گفتنِ "حق" ابائی نداشتند*
استاد حوزه افزود : اینکه میگوییم فاطمه (س) مراقب زندگی و جان مردم بود ، بدین معنا نیست که از گفتن حق اباء داشته اند.
این نمونه را ببینید ؛ مشایخ ثلاثه حدیث -کلینی، صدوق، طوسی- نقل میکنند که امام صادق در مسیر مدینه به مکه بودکه به خم برخورد کرد کاروان دار فردی بنام حسان جمال است که میگوید : در مسیر به مسجد الغدیر رسیدیم و آنجا همان نقطه ای است که پیامبر ، امیر المؤمنین را به عنوان خلیفه بلافصل معرفی کرد . دیدم امام صادق (ع) نگاهی به اطراف آن جا کرد به ما و همسفران فرمود : اینجا محل قدم های رسول الله است که در غدیر فرمود: من کنت مولا فهذا علی مولا ؛ هر که من مولای اویم ... و سپس امام صادق به موضع دیگر نگاه کرد و فرمود : در این مکان افرادی بودند که منافق بودند ووقتی سخن پیامبر را شنیدند، میخواست چشمانشان از عصبانیت از کاسه سر بیرون بزند! که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و آیه "ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون" را نازل کرد و در نتیجه پیامبر خواست تا از چشم زخم این منافقین دور بماند. (کافی ج۴ص۵۶۶)
بله ؛ معصومین (ع) در جمع های خصوصی شان این مسائل و ظلم هارا بیان میکنند وظایفشان که بیان حق بوده را انجام میدادند، اما گفتار و روش مبارزاتی آنان باعث تخریب زندگی مردم و یا ریختن خونی نمی شدند چون حاضر نبودند این ابتلائات دینی جامعه را به نابودی بکشانند .
استاد سروش در پایان چنین نتیجه گیری نمود ؛ امروز این درس بزرگ حضرو فاطمه پیش روی ماست و ما حق نداریم به هر دلیل موجه و غیر موجهِ دینی و غیر آن مانند گناه در گوشه ای از جامعه ، زندگی و جان مردم در خطر قرار دهیم . بله مسئولیت ابلاغ احکام خدا با ادبیات فاخر و مهرورزانه را نمیتوان نفی نمود.