بعد از ۱۶ آذر ۱۳۳۲، تا پیروزی انقلاب، بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه ها، به عنوان نماد مبارزه با استبداد پهلوی بوده است. به علاوه بزرگداشت ۱۶ آذر، فقط برای خود روز ۱۶ آذر نیست بلکه یک نماد برای جنبش دانشجویی است.

در حالی که هیچ اثری از روز دانشجو و فعالیت دانشجویی در دانشگاه ها به چشم نمی خورد و روز دانشجو به چند جلسه رسمی در بعضی از دانشگاه ها آن هم با دانشجویانی که از شنیدن سخنان حکومتی ها به شعف می افتند، از روابط عمومی دانشگاه، پیامکی دریافت کردم:

«۱۶ آذر روز دانشجو، نماد آزادگی، عدالت خواهی و استکبار ستیزی دانشجویان گرامی باد».

پیش خود فکر کردم سربازانی که در روز ۱۶ آذر به دانشگاه تهران و دانشکده فنی حمله کردند و سه نفر از دانشجویان را به شهادت رساندند و بسیاری را زخمی کردند، آیا عوامل استبداد بودند یا عوامل استکبار؟ آیا دانشجویان در مقابل عوامل استکبار بودند یا عوامل استبداد؟

صرف نظر از آن که اعتراض دانشجویان به سفر نیکسون، به خاطر امریکایی بودن نیکسون بوده باشد یا به خاطر حمایت دولت امریکا از دولت کودتا، آن چه مقابل دانشجویان قرار گرفت ارتش شاه و سربازان شاه بود که چند ماه قبل، با کودتا و سقوط دولت مصدق، از فرار به خارج از کشور، برگشته بود.

بعد از ۱۶ آذر ۱۳۳۲، تا پیروزی انقلاب، بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه ها، به عنوان نماد مبارزه با استبداد پهلوی بوده است. به علاوه بزرگداشت ۱۶ آذر، فقط برای خود روز ۱۶ آذر نیست بلکه یک نماد برای جنبش دانشجویی است.

از بدو شکل گیری دانشگاه های مدرن در ایران، جنبش دانشجویی، ذات دانشگاه بوده است. جنبش دانشجویی ایران با همه فراز و فرودها و رنگ ها و ایسم ها و انجمن ها و گروه ها که به خود دیده است، بیش از همه جنبشی علیه استبداد بوده است. در این جنبش، در قبل از انقلاب هم گروه های مسلمان هستند هم گروه های غیر مسلمان. از دل همین گروه ها، گروه های چریکی هم بیرون آمد. با ظهور دکتر شریعتی در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه، جنبش دانشجویی اسلامگرا، رشد و نمو بیشتری در دانشگاه ها یافت. به طوری که در خاطرات قبل از انقلاب، چنین است که در دهه پنجاه، تعداد دانشجویان محجبه، رشد بسیار سریعی یافت. همین جنبش دانشجویی، یکی از هسته های پیشرو و پیشران انقلاب در سال ۵۷ در سراسر کشور بودند که نهایتا به پیروزی انقلاب انجامید. اولین نمود جنبش دانشجویی بعد از انقلاب، خوب یا بد، تسخیر سفارت امریکا هست که در اعتراض به دولت امریکا به نگهداری شاه، بنا بود سفارت را برای چند روز نگه دارند ولی به ۴۴۴ روز ختم شد. البته ناگفته نماند انقلاب فرهنگی هم که به تعطیلی چند ساله دانشگاه ها انجامید با حرکت های دانشجویی آغاز شد. دهه اول انقلاب که مصادف با انقلاب فرهنگی و جنگ شد، عمده ترین حرکت دانشجویان، همراهی با دفاع از کشور بود، اما پس از پایان جنگ، جوهره جنبش دانشجویی به همان جوهره عدالت خواه و آزادمنش خود برگشت.

حرکت انجمن های دانشجویی در مقابل میل سریع دولت سازندگی به سمت آزادسازی اقتصادی، اولین حرکت جنبش دانشجویی پس از جنگ بود. در آفرینش جنبش دوم خرداد، جنبش دانشجویی سهم بی نظیری داشت.

شاید زنده ترین دوره حیات دانشجویی در دولت اصلاحات بود ولی در دوره های بعد، به طرق مختلف، اجازه آن سرزندگی داده نشد. وقایع ۸۸ و بعد از آن، تا آن چه در پاییز ۱۴۰۱ در دانشگاه ها شاهد بودیم نماد آزادیخواهی این جنبش بسیار برجسته تر است و هر جا اثری از استعمارستیزی بوده، بی ارتباط با استبداد ستیزی نبوده است. در پایان، عجیب است که این روزها، بعضی ها، میل عجیبی به کتمان «استبداد ستیزی» جنبش دانشجویی دارند.

 

---------------------------------------------------------------------

*عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.