پایگاه خبری جماران: عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: طراحی لباس عمل جراحی اسلامی در مقایسه با موضوعات مهمتر که در رسالهها علمیه آمده، خندهآور است. در اتاق عمل مباحثی وجود دارد که در قیاس با لباس عمل جراحی اسلامی، مسألهای نیست. امروز در اخلاق پزشکی یا مسائل بهداشتی و درمانی اموری جدی وجود دارد که پزشکان و بیماران را مثل کمبود دارو، وسائل کمک پزشکی و مشکلات روابط میان بیمار و پزشک خسته و عاجز کرده است که این مسأله، چند صدم مسائل پزشکی است.
مشروح گفت و گو با آیت الله سید محمدعلی ایازی در پی می آید:
به نظر می رسد امروزه بیش از حد مورد نیاز به پوسته و ظواهر دین توجه میشود؛ از جمله مصادیق آن، بحث «طراحی لباس اسلامی برای پزشکان و پرستاران و بیماران در اتاق عمل» است. از دیدگاه شما تأثیرات منفی تأکید بیش از اندازه بر ظواهر دین و افراطیگریها، نسبت به اجرای شریعت چیست؟
مسألهای که در فرهنگی دینی و فقه اسلامی داریم، توجه به اولویتها و ضروتها و رعایت اهمّ و مهم است. فقها گاهی در کتابهای فقهی درباره مسألهای بحث میکنند، ادله میآوردند و بعد در صورت تزاحم مسأله اولویتها را مطرح میکنند.
این مسأله به لحاظ اجتماعی وقتی حساسیت پیدا می کند که مسائل اصلی و مهم فراموش می-شود و تکیه بر همین ظواهر و فروع می شود. مولا علی علیه السلام میفرماید: «یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ». چهار چیز باعث انحطاط دولتها و تمدنها میشوند. «تَضییعِ الاُصولِ» یعنی دولتها و حکومتهایی که به نام و اسم دین هستند، اصول را ضایع میکنند و به فروع تمسک میکنند. حاکمانی که به مسائل اصلی خود توجه نمی کنند یا تغافل می کنند، آنان با این شیوه باعث کشیده شدن جامعه به طرف انحطاط و عقبماندگی میشوند. این در صورتی است که قهراً نیروهایی ناآگاهی وجود داشته باشند، یا ناکارآمد باشند و به ضرورتها و مسائل اصلی جامعه مثل عدالت، آزادی و کرامت انسانی توجه نکنند و هر روز دنبال مسألهای از مسائل فرعی، جزئی و شعائری و حاشیه ای دین بروند. اما اگر مسأله به گونهای نباشد که صرفاً ناآگاهی سبب تصمیم گیری غلط باشند، بلکه گاهی به عمد، هر روز ذهن جامعه را به چیزی مشغول و سرگرم کنند تا مردم مسائل اصلی و جدّی مثل مبارزه با فسادهای مالی، رانتخواریها یا مسائلی که چالشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه، غفلت شوند؛ تا افکار عمومی و ذهن جامعه از مسائل اصلی بازبماند و به مسائل جزئی و موردی توجه پیدا کند.
پس دو گونه از برخورد وجود دارند، یکی نقش افراد ناآگاه و غیرکارشناس در مدیریتها که به جای اهمیت دادن به مسائل اصلی جامعه، به مسائل جزئی و فرعی توجه میشود، و دیگری از سوی کسانی که تعمدی است تا هر روز افراد جامعه را به مسائل جزئی مشغول کنند و ذهن مردم از مسائل اصلی بازبماند.
از دیدگاه حضرتعالی، طراحی لباس عمل جراحی لباس اسلامی از اولویتهای درجه چندم برای مردم و جامعه قرار داد؟
طراحی لباس عمل جراحی اسلامی در مقایسه با موضوعات مهمتر که در رسالهها علمیه آمده، خندهآور است. در اتاق عمل مباحثی وجود دارد که در قیاس با لباس عمل جراحی اسلامی، مسألهای نیست. امروز در اخلاق پزشکی یا مسائل بهداشتی و درمانی اموری جدی وجود دارد که پزشکان و بیماران را مثل کمبود دارو، وسائل کمک پزشکی و مشکلات روابط میان بیمار و پزشک خسته و عاجز کرده است که این مسأله، چند صدم مسائل پزشکی است.
از طرفی، ممکن است در اتاق عمل ضرورتهایی باشد، اما بزرگ کردن و جلب توجه کردن؛ الزاما منتهی به رعایت، و توجه نمیشود؛ بلکه باعث حساسیت و یک نوع واکنش منفی میشود. مثل قصه حجاب که اگر در بستر فرهنگسازی به طور طبیعی و متعارف انجام میگرفت و خشونت و برخوردهای نامناسب انجام نمیشد، شاید روند گرایش به آن حداقل در خیلی از محیطهای خانوادگی و جوامع به صورت مناسب بود، اما وقتی که برخوردهای غیرمتعارف و خشن و نسجیده انجام میگیرد، باعث ایجاد حساسیت و نوعی لجبازی درباره برخورد با این مسائل میشود.
در دستوری که قرآن به پیامبر(ص) خود میدهد، میگوید: شما وقتی که میخواهی مردم را به دین دعوت کنی، با حکمت برخورد کن: «ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ». حکمت یعنی با منطق قابل قبول و استدلالهایی که جامعه قانع شده و به آن علاقهمند گردد، سخنان خود را به گونه ای بیان کن که در آن خلل نباشد. اما اگر از روشهای کج یا برجسته کردن چیزهای فرعی و جزئی این کار را انجام دهی، باعث میشود که آن مسأله حتی تحتالشعاع موضعگیری و برجستهسازی و تبدیل به مسئله منفی شود.
لذا درباره این نوع مسائلی که الان شکل میگیرد، من اعتقادی ندارم که حتی اگر چنین الگویی از لباس را بخواهند با اعمال فشار به جامعه تحمیل کنند، منتهی به رعایت و جلب توجه شود. چنانچه چند ماهی که نسبت به مسأله حجاب حساسیت بیش از اندازه نشان دادند، برخورد کردند و نیروهای امنیتی را در اماکن عمومی به کار بردند، نه تنها منجر به بهبود مسأله نشد، بلکه عکس آن نتیجه داد.
در معارف دینی و روایات، مسأله رفق و مدارا و برخورد منطقی با مردم را دیدهام، با اینها زمینه درستی ایجاد میشود و مردم به دین، معنویت و دستورهای اخلاقی علاقهمند میشوند؛ اما اگر روشهای کنونی ادامه پیدا کند، بی گمان برخوردها به صورت واکنشی و سلبی خواهد بود و نتیجه معکوس خواهد داد.
با توجه به اینکه اخیراً در دفتر مرحوم آیتالله العظمی صانعی درباره «قاعده تنفیر» سخنرانی کردید، آیا لباس عمل جراحی اسلامی در حوزه این قاعده تنفیر جامعه تعریف نمیشود و این شیوه باعث تنفرآمیزی نسبت به دین و جامعه نمی گردد؟
در دهه 60 گروهی در قم، به دنبال این بودند تا با روش هایی جامعه را اسلامی کنند؛ بهجای احیای عدالت و آزادی به ظواهر تکیه می کردند، مانند تفکیک جنسیتی پیادهروها و ارائه دادن لباس متحد الشکل. آن زمان از این کارها باب شده بود؛ صبح که بلند می شدید هر روز از این نقشهها می کشیدند، سخنرانی میکردند و متولی این مسائل بودند. آن زمان حضرت امام(ره) عکس العمل نشان دادند، موضع گرفتند و با این گونه از ظاهرگرائی برخورد کردند. البته سامان پیدا نکرد، اما نتیجه آن تربیت نسلی از همان جریان در کشور شد که هر روز برای مردم نسخه جدید می نویسند و پایههای نوعی مخالفت و لج بازی را در جامعه به وجود می آورند. امروز هم به نظر من این روشها غیر از اینکه جواب اخلاقی نمیدهد، به جای علاقهمند کردن، حساسیتها را بیشتر تشدید میکند.
اینها بحثهای کارشناسی، جامعه شناسی و روان شناسی نیاز دارد و اگر کسی بخواهد در این حوزهها وارد شود و دخالت کند، با پشتوانه کارهای علمی و کارشناسی باید انجام شود تا اینکه فرمی از رفتار عمومی در جامعه جریان پیدا کند. البته تأکید میکنم که لازم است بر اساس اولویتها و ضرورتها در جامعه تصمیم گیری شود، امروز مسئله اصلی و مهم جامعه، گرانی، بیکاری، فساد، رانتخواری و بیکفایتی است و مسائل ظاهری و صوری در جامعه مسئله جامعه نیستند.
این قضیهای که فرمودید بی شک شامل قاعده تنفیر میشود و اساساً معنا و مفهوم قاعده تنفیر این است که اگر حکمی باعث نفرت و واکنش منفی شود، فعل حرام میشود. البته تشخیص آن با کارشناسان و متخصصین علوم اجتماعی و روانشناسی است.
متأسفانه اغلب این حرفها از زبان معممین و روحانیون صادر میشود، حضرتعالی چه توصیههایی دارید که در شرائط فعلی، این صنف حساسیت بیشتری داشته باشند؟
خواهش من از این دسته روحانیون این است که اولاً اگر میخواهند در این حوزهها صحبت کنند، توجه به پی آمدهای سخن خود در جامعه داشته باشند. باید این مباحث را به عنوان یک موضوع، کارشناسی اجتماعی و فرهنگی ارزیابی کنند. ثانیاً امروزه مثل پنجاه سال پیش نیست که اگر یک روحانی سخنی گفت فقط در مدرسه و محیط بازتاب پیدا کند. امروز روحانیون که در سیبل خبررسانیها و خبرگزاریها هستند، وقتی صحبت میکنند باید بدانند که سخنان آنان بازتاب بین المللی پیدا می کند؟
لذا فردی که میخواهد حرف بزند، به جوانب کار و مسائل اطراف خود توجه کند و بعد حرف بزند. فکر کند که اگر میخواهد موضعی بگیرد، آیا به نفع دین است یا به ضرر دین؟ به نفع اخلاق و گسترش معنویت است یا نه؟ اگر نیست، باید مواظبت کند و کاری نکند که آبی به آسیاب جریان ضد دین و ضد اخلاق ریخته باشد.