حسین جابری انصاری، معاون پیشین وزارت امور خارجه، گفت: جناح راست اسرائیل میگفت مسأله فلسطین خاتمه پیدا کرده و یکی از تأثیرات 7 اکتبر این است که نه فقط مسأله فلسطین از بین نرفته، که هست و در اوج خودش هم هست و از چنین کارآیی برخوردار است که چنین عملیاتی را با چنین ابعادی انجام بدهد. روند عادی سازی را با سکته همزمان مغزی و قلبی مواجه کرده و البته سابقه دولتهای عربی این است که بعد از مدتی دوباره پنهانی شروع میکنند. مهمتر از آن معادله روانی که اسرائیل با آن شکل گرفته، مختل شد و شکاف بزرگی در منظومه بازدارندگی اسرائیل ایجاد کرده است.
معاون پیشین وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه مسأله فلسطین تقریبا جزء محدود مشکلات بینالمللی است که از قرن قبل باقی مانده، گفت: ما در موضوع فلسطین و اسرائیل از یک موضوع تاریخی حرف نمیزنیم و از یک موضوع زنده حرف میزنیم. به طور مستمر همچنان یهودیان دنیا دارند توسط اسرائیلیها وارد این سرزمین میشوند و بین شش تا هفت میلیون فلسطینی که از این سرزمین آواره شدهاند و در بیرون فلسطین تاریخی زندگی میکنند.
به گزارش جماران، حسین جابری انصاری طی سخنانی در مجمع استانداران گفت: در همه جای دنیا فلسطین انگیزهای در افکار عمومی و نخبگان، روشنفکران، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی است که از آن حمایت کنند. اما در ایران به خاطر مسائل مختلف از جمله اینکه دولت ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسأله فلسطین را به یکی از اولویتهای خودش تبدیل کرده و با کمال تأسف مسأله فلسطین هم به یک دعوا تبدیل شده و گاهی انسان در روزنامهها و افکار عمومی و به ویژه فضای مجازی حرفهایی میشنود که با هیچ منطقی سازگار نیست.
معاون پیشین وزارت امور خارجه تصریح کرد: سؤال اولی که معمولا مطرح میشود این است که یک عده میگویند چرا حماس دست به این کار زد؟ اصلا کاری که شده به این کشتار میارزد؟ حماس عملیات نمیکرد تا این اتفاقات هم نیفتد. شاید این سؤال منطقی نباشد، اما به هر حال در ایران مطرح میشود. نه فقط مطرح است، برخی از روشنفکران، اساتید دانشگاه، فعالان سیاسی – اجتماعی، روزنامهنگاران معروف همین حرفها را میزنند و بر اساس این تحلیل میکنند.
وی ادامه داد: واقعیت این است که مسأله فلسطین یک مسأله قدیمی است و تقریبا جزء محدود مشکلات بینالمللی است که از قرن قبل باقی مانده است. وقتی مسأله اشغال، نفی موجودیت و حقوقی بدیهی و طبیعی یک ملت برای یک دوره طولانی حل نشود، نمیتواند صحنه ثابت باقی بماند. در کافهها، اتاقها و خانههای خودمان راحت نشستهایم و میخواهیم همین نسخه را برای ملت فلسطین بپیچیم؛ چنین چیزی شدنی نیست.
جابری انصاری یادآور شد: حداقل از دو سه دهه قبل از 1948 منازعهای بوده و جنبش صهیونیستی آمد و شهرکسازی کردند، اول کنار مدیترانه را گرفتند و بعد کم کم در خاک فلسطین پخش شدند و ایده آنها این بوده که میخواهیم وطن قومی یهود، که در دنیا آواره هستند، را اینجا بسازیم؛ اینجا ارض موعود ما است، سرزمینی است که ما قرنها قبل از آنجا آواره شدهایم و حالا باید به آنجا برگردیم و دولت خودمان را تشکیل بدهیم. مبتنی بر این مدعا دولتی ساختند؛ یعنی چیزی که وجود نداشت را ساختند.
وی با اشاره به قانون «بازگشت اسرائیل»، اظهار داشت: بعضی روزنامهنگاران میگویند که مثلا روسها 200 سال قبل شمال ایران را جدا کردند و عهدنامه ترکمنچای گذشت. ما در موضوع فلسطین و اسرائیل از یک موضوع تاریخی حرف نمیزنیم و از یک موضوع زنده حرف میزنیم. به طور مستمر همچنان یهودیان دنیا دارند توسط اسرائیلیها وارد این سرزمین میشوند و بین شش تا هفت میلیون فلسطینی که از این سرزمین آواره شدهاند و در بیرون فلسطین تاریخی زندگی میکنند. کسانی هم که داخل فلسطین ماندهاند که حدود سه میلیون و سیصد هزار نفر در کرانه باختری، حدود دو میلیون و 230 هزار نفر در نوار غزه و حدود یک میلیون و نیم نفر در اراضی اشغالی 1948 هستند و اینها هم با همدیگر شش هفت میلیون نفر میشوند.
معاون پیشین وزارت امور خارجه با بیان اینکه در طول تقریبا 100 سال گذشته فلسطینیها و عربها راههای مختلفی را طی کردهاند برای اینکه فلسطین آزاد شود، افزود: مرحله اول مبارزه ملت فلسطین امید به ارتشهای عربی بود که با جنگ کلاسیک بتوانند فلسطین را آزاد کنند. جنگ 1948 که با آتش بس 1949 خاتمه پیدا کرد، منجر به اشغال 78 درصد خاک فلسطین منجر شد و فقط 22 درصد آن باقی ماند. جنگ دوم با مصریها بود. جنگ سوم 1967 این 22 درصد یعنی کرانه باختری و نوار غزه را هم اسرائیلیها اشغال کردند و اضافه بر این بلندیهای جولان را از سوریه و صحرای سینا را از مصر گرفتند.
وی گفت: سال 1979 انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد و دو تأثیر درازمدت داشت که تا امروز در صحنه غزه این اثرات مشاهده میشود. یک اثر فوریاش این بود که در حالی که جنبش نخبهای چپگرا یا ناسیونالیست فلسطینی و یا ترکیبی از این دو، پرچم مقاومت را بلند کرده اما چون نخبهای است نتوانسته حرکتی جدی آزادیبخشی ایجاد کند و به شدت متأثر از فضای رسمی عربی و دولتهای عربی است و چون دولتهای عربی با خروج مصر کم کم خودشان را از مواجهه با اسرائیل کنار میکشند و به سمت صلح و سازش و پذیرش موجودیت اسرائیل میروند، این سازمان هم به همان سمت متمایل میشود.
جابری انصاری افزود: انقلاب ایران درجهای توازن بر هم ریخته معادله منطقهای را ترمیم میکند. اما یک تأثیر مستقیم دارد و در حالی که جنبشهای چپگرا و ناسیونالیستی آرام دارند به سمت ایده شناسایی اسرائیل میروند و در واقع وارد تونل و گفتوگوها و مذاکرات میشوند، جنبشهای اسلامی مقاومت در فلسطین شکل میگیرد. تحت تأثیر مدل انقلاب اسلامی ایران که یک انقلاب عمومی و مردمی هست، و تحت تأثیر مستقیم رهبری امام خمینی(س)، جنبش جهاد اسلامی و برنامه سیاسی آن تدوین میشود.
وی ادامه داد: تحول بعدی این است که سال 1987 میلادی اتفاق بسیار بزرگی در صحنه فلسطین میافتد به نام انقلاب عمومی که «انتفاضه» نامیده میشود. برای اولین بار بعد چند دهه از اشغال فلسطین، اتفاق بزرگی میافتد و تودههای فلسطینی که در خانهها نشسته بودند، بیرون میآیند. این تحت تأثیر ایدئولوژی و الگوی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک انقلاب بزرگ مردمی است. ارتش اسرائیل برای جنگ کلاسیک تربیت شده بود و برای رویارویی فرسایشی و طولانی با تودههای گسترده فلسطینی آمادگی نداشت و منجر شد به اینکه ارتش اسرائیل به شدت مستهلک شود.
معاون پیشین وزارت امور خارجه تأکید کرد: همزمان با انتفاضه اول فلسطین، جنبش حماس تشکیل شد و این تاریخ شروع یک نقطه عطف جدید در صحنه فلسطین و مقاومت در برابر اسرائیل است. در حالی که دولتها دارند کنار میکشند و سازمان آزادیبخش فلسطین با ملایمت به سمت ایده سازش میرود، جنبشهای مقاومت اسلامی فلسطین و انتفاضه عمومی در صحنه فلسطین منشأ تحولات میشود.
وی یادآور شد: سال 2000 با بن بست مذاکرات صلح، انتفاضه دوم فلسطینی آغاز شد و اسرائیلیها همین فحشهایی که الآن به حماس میدهند و میگویند تروریست و امثال اینها، را به عرفات دادند و گفتند او مانع صلح است؛ دیدند نمیتوانند بازیگری عرفات را حذف کنند، او را مسموم کردند و کشتند. من معتقدم عرفات شهید شد اما کاری کرد که هم قضیه فلسطین صدمه دید و هم جان خودش در این مسیر رفت. از سال 2004 که عرفات مرده تا امروز نزدیک دو دهه گذشته در این تابوتی که اسمش را «صلح» میگذارند، مردهای هم وجود ندارد.
جاری انصاری ادامه داد: بعضیها در ایران میگویند که چرا صلح نمیکنند؟ صلحی وجود ندارد و اسرائیل صلح را سالبه به انتفاء موضوع کرده است. یعنی آقای ابومازن جای عرفات آمد که معتقد است انتفاضه و مقاومت فایدهای ندارد؛ اگر بتوانیم با اسرائیلیها و آمریکاییها توافق کنیم، وگرنه هیچ راهی برای جنبش ملی فلسطین متصور نیست. از آن تاریخ تا امروز یک حرکت کوچک هم در روند صلح ایجاد نشده، 20 سال است که قضیه بین زمین و آسمان رها شده و صلحی وجود ندارد. میگویند تصویب شود شهرهایی که ادارهاش را به شما دادهایم اراضی شما شود و چیزی بیش از این نیست.
وی با تأکید بر اینکه غزه بستر خیزش، انقلاب حرکت است، تصریح کرد: در انتفاضه دوم آنچنان هزینههای استهلاکی برای ارتش و دولت اسرائیل در غزه زیاد شد که در دوره نخست وزیری ژنرال آریل شارون به این جمعبندی رسید که سود و زیانش همخوانی ندارد؛ و یک جانبه بدون قرارداد و توافق جدید از غزه خارج شدند؛ شهرکهایی که در دوره صلح با عرفات حفظ کرده بودند را هم جمع کردند و پشت نوار غزه رفتند. یک ایده در اکثریت توده فلسطینی ایجاد شده و بر اساس این تجربه تاریخی چند دههای پا گرفته که مقاومت مردمی و انتفاضه برای اینکه این حرکت پیش بروند تا اسرائیلیها ذره ذره مستهلک و مجبور شوند بخشی از حقوقی طبیعی ملت فلسطین را بپذیرند.
معاون پیشین وزارت امور خارجه در خصوص عملیات 7 اکتبر نیز گفت: بعضیها میگویند طراحی عملیات غزه کار نتانیاهو بوده برای اینکه مسأله فلسطین را یکباره تمام کنند. یک چیزهایی در مقالات و دیدارها گفته میشود که خیال ذهنی محض است. اولا من قاطعانه به شما میگویم که بی تردید نتانیاهو اولین قربانی این جنگ است و هر نتیجهای داشته باشد، به احتمال زیاد بعد از جنگ پایان زندگی سیاسی نتانیاهو است. نتانیاهو مسئول این شکست تاریخی در منازعه عربی – اسرائیلی است.
وی افزود: کسانی که عملیات 7 اکتبر را انجام دادند چند سال تلاش کردند تا به این نقطه رسیدند. عملیات متراکم چندین ساله و پنهانکاریهای چند لایه و سیستمهای ارتباطی پیشبینی کردند که ماهواره نمیتواند آنها را بگیرد و محدود ماندن تصمیم به عملیات نهایی در یک حلقه بسیار کوچک و تنگ بود. یک شکست اطلاعاتی، نظامی و سیاسی برای اسرائیل بود. نتانیاهو و گفتمان راست اسرائیل سالها است که اعلام میکردند و نتانیاهو رسما هم در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد که فلسطینیها دو درصد از عربها هستند و ما داریم با عربها توافق میکنیم. چون پروژه عادی سازی داشت با عربستان پیش میرفت و با امارات و بحرین هم که انجام شده بود.
جابری انصاری اظهار داشت: جناح راست اسرائیل میگفت مسأله فلسطین خاتمه پیدا کرده و یکی از تأثیرات 7 اکتبر این است که نه فقط مسأله فلسطین از بین نرفته، که هست و در اوج خودش هم هست و از چنین کارآیی برخوردار است که چنین عملیاتی را با چنین ابعادی انجام بدهد. روند عادی سازی را با سکته همزمان مغزی و قلبی مواجه کرده و البته سابقه دولتهای عربی این است که بعد از مدتی دوباره پنهانی شروع میکنند. مهمتر از آن معادله روانی که اسرائیل با آن شکل گرفته، مختل شد و شکاف بزرگی در منظومه بازدارندگی اسرائیل ایجاد کرده است.
وی با اشاره به اینکه غربیها به خاطر اسرائیل تمام معادلات حقوق بشری را زیر پا گذاشتهاند، افزود: اسرائیل از 100 درجه زیر صفر به 100 درجه بالای صفر رسید. بنیانگذاران اسرائیل کار کردند و توافق با قدرتهای بینالمللی هم پروژه طراحی استراتژیک اینها بود که ثروتمندان یهودی این را تسهیل کردند و ابتدا حمایت بریتانیا را گرفتند و بعد هم با آمریکا بستند و بر اساس همین همپیمانی از جنگ 1976 تا امروز اسرائیل هیچ جنگی را بدون هماهنگی با آمریکا انجام نداده و بدون هماهنگی با آمریکا وارد هیچ بازی استراتژیکی نشده است.
معاون پیشین وزارت امور خارجه گفت: بسیاری از حرفهایی که در ایران مبنای تحلیل قرار میگیرد، فرضیههای دایی جان ناپلئونی و حرفهای عجیب و غریبی که توسط برخی آدمهای معروف زده میشود، برای جنگ روانی و تصویرسازی است که اسرائیلیها دارند انجام میدهند. اگر قدرت اسرائیلیها 100 است، در تصویرسازی آن را تا 100 هزار بالا میبرند. یک چیزی در سر عربها انداختند که این ارتش شکستناپذیر و این دولت پایان نایافتنی است و باید تسلیم امر واقع شد.
وی اظهار داشت: سال 2000 لبنان سوراخی در این تصور ذهنی عرب و فلسطینی ایجاد کرد؛ اگر خوب کار کنی و تو هم برنامه و اراده داشته باشی و عده لازم و حداقل پشتیبانیهای منطقهای را برای خودت فراهم کنی، تو هم میتوانی منشأ تغییرات بزرگ باشی. مهمترین تأثیر عملیات 7 اکتبر این است که دوباره این ایده را زنده کرد. این سوراخی که در وجدانیات انسان فلسطینی، عرب و مسلمان ایجاد شده بزرگترین ضربه به اسرائیل و تداوم آن است و اگر میبینید سیاستمداران غربی ردیف شدهاند و به اینجا میآیند برای این است که اسرائیل ضعیف و مستهلک شده است.