یکی از برجستهترین بخشها در سیره رسول اکرم(ص) این است که در پایان سوره انبیاء گفته اگر بی اعتنایی کردند، این را در جامعه گفتمان غالب کن که من در پیامرسانی برای نجات مردم، همه شما را به یک چشم نگاه کردم. یعنی من برای نجات ابوسفیان همان کاری را کردم که برای نجات فاطمه(س) کردم. به معنای این است که امکان رشد، نجات، سعادت و شکوفایی استعدادها برای همه فراهم باشد و این طور نباشد که هرکسی را متولیان سیاسی جامعه خواستند رشد کند.
یک پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه یکی از چشمگیرترین پیامدهای قدرت خودکامگی است، گفت: باید مردم سلطهپذیر باشند تا سلطهگر حاکم شود. بنابراین، وقتی سلطهگری در جامعهای مسلط شد، آن جامعه دارد کیفر بیتفاوتی، سقوط و مشارکت خودش در مسلط کردن طاغوت را میدهد. وقتی کسی به قدرت رسید دیگر رها نمیکند؛ این هم در سنت الهی هست که باید کنده شود. کسانی که دل به قدرت خوش کردهاند، روز کندن را تجربه میکنند.
به گزارش خبرنگار جماران، حجتالاسلام و المسلمین عبدالمجید معادیخواه در مراسم عزاداری شب 28 ماه صفر در دارالزهرا(س)، گفت: شبهای آخر ماه صفر، در واقع پایان یک فصل عزاداری است و هرچند جای انتقادی به عملکرد ما در زمینههایی هست، اما فرصت فرهنگسازی برای جامعه ما است؛ فرصت بینظیری که نمیشود نمونه آن را پیدا کرد. البته تاریخ این عزاداریها از بایستههای پژوهش در تاریخ اسلام است که چگونه شروع شد و پایهگذار چه شخصیتهایی بودند و به چه شکلی ادامه پیدا کرد. البته در کنارش آسیبشناسی نقطه ضعفهایی که پیدا شد یا نقطه ضعفهایی که به تدریج از میان رفت، موضوع یک کار اساسی است و کار یک شخص هم نیست.
این پژوهشگر تاریخ افزود: از دستگاههایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مدعی و متولی فرهنگ هستند، انتظار انجام چنین کارهای نا به جا نیست. اما به هر حال جنبه مثبت قضیه فرصتی است که ما داریم و در کنارش هم از هر فرصت خوبی در تاریخ سوء استفاده بوده و دلیل اصلی هم حضور شیطان است. به هر تقدیر خدا در مهندسی و ربوبیت عالم این بوده که این اجازه را به سردسته مخالفین خودش بدهد. البته اخطارهای مکرر به مردم که چنین دشمنی در کمین شما هست و پیامبران که برای پنبه کردن رشتههای شیطان یک حرکت در هم تنیده و به هم پیوستهای را در تاریخ داشتهاند و حسن ختام این حرکت رسول گرامی اسلام(ص) است.
وی تأکید کرد: در نخستین نگاه خیلی غمانگیز است که قبور ائمه(ع) در کنار گنبد خضراء پیامبر(ص) هیچ نشانی ندارد اما افتخار بزرگی برای جامعه اسلامی است که ما برای منافع شخصی حرکت نکردیم و این را در عینیت جغرافیای مدینه و قبر رسول خدا(ص) میشود دید و به آن افتخار کرد. رسول خدا(ص) این امکان را داشت که مثل بسیاری از زورمندان تاریخ خانواده خودش را در بهترین شرایط قرار دهد، اما اقتضاء پرهیز از خودکامگی شعار مشترک همه انبیاء است. رسول خدا(ص) قرآن مجسم است اما آیات خاصی که سیره رسول خدا(ص) را نشان میدهد، مشترک همه انبیاء است.
معادیخواه ادامه داد: رسول خدا(ص) هزینه خیلی سنگینی را برای این ارزش پرداخت. یعنی در واقع همه آنچه که برای اهل بیت(ع) اتفاق افتاد، کمک رسول خدا(ص) بودند در این هزینهای که پیامبر(ص) پرداختند. بالأخره یکی از چشمگیرترین پیامدهای قدرت خودکامگی است و در تاریخ بسیار کم است که فرد یا سلسلهای به قدرت برسد و دچار خودکامگی نشود. انبیاء الهی این دستور را داشتند که به مردم بگویند ما از شما مزد و استفاده شخصی نمیخواهیم. اصل در زندگی انبیاء این بوده که پیرایه زر نباشد تا پیروان خالص برای آرمانهای آنها حرکت کنند.
وی یادآور شد: در فتنههای تاریخ اسلام این خواسته خدا پایمال شد. چند سالی افرادی که خودشان را مدعی جانشینی پیامبر(ص) میدانستند به این سادگی پایبند بودند اما به زودی این رسم کنار گذاشته شد. اگر بحث فتنههای تاریخ اسلام را بخواهیم بررسی کنیم، شاید اولین بخشهایی که به آن میرسیم همین باشد. اولین کسی که کاخنشینی را در تاریخ اسلام نهادینه کرد، معاویه بود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تأکید بر اینکه گناه سلطهپذیری کم از گناه سلطهگری نیست، اظهار داشت: باید مردم سلطهپذیر باشند تا سلطهگر حاکم شود. بنابراین وقتی سلطهگری در جامعهای مسلط شد، آن جامعه دارد کیفر بیتفاوتی، سقوط و مشارکت خودش در مسلط کردن طاغوت را میدهد. وقتی کسی به قدرت رسید دیگر رها نمیکند؛ این هم در سنت الهی هست که باید کنده شود. کسانی که دل به قدرت خوش کردهاند، روز کندن را تجربه میکنند. اگر نگوییم مطلقا عزت ربطی به مُلک ندارد، حداقل باید بگوییم که در طبقهبندی عزت و ذلت، یک نمونه روشنش جایی است که فرد مُلک ندارد اما عزت دارد. با انتخاب رسول خدا(ص) مُلک به اهل بیت(ع) نرسید اما عزت رسید.
وی یادآور شد: اگر لشکر یزید توانستند چند روز یا چند ساعت به اهل بیت(ع) پیامبر اکرم(ص) اهانت کنند، اما تاریخ سرشار از موج عزت اهل بیت(ع) است؛ به شکلی که ما به آن نپرداخته ایم. داستانهایی که فراوان شنیدهاید. عزتی که امام سجاد(ع) بعد از عاشورا در جامعه داشت؛ همان کسانی که حسین بن علی(ع) را کمک نکردند، در واقعه حرِّه تاوانی پس دادند که به هیچ حافظهای نمیگنجید و تنها کسی که استثناء کردند علی بن حسین(ع) بود. گفتند هرکس میخواهد زنده بماند باید به بردگی یزید اعتراف کند بیت علی بن حسین(ع) پناهگاه بود.
معادیخواه با بیان اینکه متأسفانه ما در به نمایش گذاشتن عزت اهل بیت(ع) کوتاه آمدهایم، گفت: در سختترین تنگناها پیامبر(ص) درد و رنج خودش را پنهان میکرد، ولی هرکسی در شعاع رهبری رسول خدا(ص) رنج و دردی داشت، پیامبر(ص) دردش را مثل خود او احساس میکرد. فرض کنید اگر گرسنه یا برهنهای در جایی بود، رسول خدا(ص) این درد را مثل او احساس میکرد. وقتی کسی مدعی رهبری یک جامعه است، علی(ع) سیره پیامبر(ص) را اجرا کرد و گفت «دلم خوش باشد که به من امیرالمؤمنین میگویند و شریک آنها در رنجها و دردهایشان نباشم؟!»
وی افزود: بعد از حجة الوداع خنده از لبهای پیامبر(ص) رفت و دیگر کسی پیامبر(ص) را خندان ندید. زمزمههایی زیر لب داشتند که میبینم موج فتنهها دارد به سمت جامعه میآید. یعنی پیامبر خدا(ص) درد نسلهای بعدی را هم احساس میکرد. یکی از فتنههایی که رسول خدا(ص) پیشبینی میکردند و از لحظههای آخر حیات پیامبر(ص) خودش را در مکه نشان داد، همین کنار گذاشتن و تحریف زهد پیامبر اکرم(ص) بود. فقط این نبود که این ارزشها را کنار گذاشتند، تحریف و وارونه کردند؛ به جای اینکه رهبران ساده زندگی کنند تا مردم در فقرشان احساس تلخی نکنند، گفتند ما در قلب نعمت زندگی میکنیم و شما زهد داشته باشید؛ این ظلم آل ابوسفیان بود.
این پژوهشگر تاریخ اسلام اظهار داشت: روزی که رسول خدا(ص) به اولین مرحله موفقیت رسیدند، دیگر کسی در مدینه گرسنه نبود و دیگر کسی گرفتاریهای اولیه نداشت. حق این است که اولیاء خدا از این دنیا دل بکنند و به آن دلبسته نباشند. یکی از برجستهترین بخشها در سیره رسول اکرم(ص) این است که در پایان سوره انبیاء گفته اگر بی اعتنایی کردند، این را در جامعه گفتمان غالب کن که من در پیام رسانی برای نجات مردم، همه شما را به یک چشم نگاه کردم. یعنی من برای نجات ابوسفیان همان کاری را کردم که برای نجات فاطمه(س) کردم. به معنای این است که امکان رشد، نجات، سعادت و شکوفایی استعدادها برای همه فراهم باشد و این طور نباشد که هرکسی را متولیان سیاسی جامعه خواستند رشد کند.
وی افزود: یکی از خطرناکترین بخشها و جلوههای فتنهای که رسول اکرم(ص) پیشبینی کردند، بازگشت جامعه به جامعه طبقاتی و احیای اشرافیت جاهلی بود؛ به نام اسلام و به کام عربیت پر از جهل. اولین گام بلندی که امیرالمؤمنین(ع) در اصلاحاتشان برداشتند، فروریختن این دیوار جامعه طبقاتی بود؛ که به سرعت امیرالمؤمنین(ع) این کار را کردند. یک ماه از آمدن امیرالمؤمنین(ع) نگذشته بود که آن تبعیض بزک شده به نام جهاد از جامعه رخت بر بست.