حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و استاد دانشگاه در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت:
با لشکرکشی الهام علیف برای تصرف استان سیونیک ارمنستان زنگ های خطر بیش از پیش برای ایران به صدا درآمده است. آذربایجان با کمک ترکیه و اسرائیل در پی آنست تا راه ایران با ارمنستان و اروپا را قطع کند و ایران را در تنگنای ژئوپلیتک جدیدی قرار دهد. طبیعی است که برنده اقدامات نظامی علیف ترکیه است که در دوره رضاشاه نیز به ایران یک ضربه ژئوپلیتیک اساسی وارد کرده بود.
رضاشاه در سال 1310 خورشیدی سفری به ترکیه داشت و با آتاتورک رئیس جمهور ترکیه دیدار کرد. در آن زمان رژیم آتاتورک در حال جنگ با کُردهای ترکیه به فرماندهی ژنرال احسان نوری پاشا بود. کُردها برای در امان ماندن از حملات نیروی هوایی ترکیه به پناهگاههای موجود در نقاط مرتفع کوه آرارات پناهنده شده بودند. ارتش ترکیه برای محاصره کامل کوه آرارات نیازمند ورود به خاک ایران بود. اما آتاتورک به جای درخواست اجازه ورود ارتش ترکیه به خاک ایران، اصرار بر تملک منطقه قرهسوی ایران داشت. متأسفانه رضاشاه به دلیل سطحی نگری و روابط حسنه ای که با آتاتورک داشت به درخواست وی تن داد. به این ترتیب، ایران از حقوق راهبردی و حق مالکیت و تملک و حضور خود در آرارات کوچک (آغری) و قره سو صرف نظر کرد. با واگذاری قره سو به ترکیه که به وسعت یک روستا بود، راه ایران به ارمنستان از این ناحیه قطع شد و مرز ترکیه به ارمنستان وصل شد.
کوه های آرارات با 4000 متر ارتفاع اهمیت به سزای ژئو استراتژیکی برای ایران داشت، ولی در سایه ضعف رضاشاه و نداشتن راهبرد درست، این ترکیه بود که عملاً فشار را بر ایران تا جایی پیش برد که رضا شاه آرارات را به ترکیه واگذار کرد. ترکیه در ازای دادن زمینهایی که هیچگونه ارزشی برای ایران نداشت، عملاً منطقه حساس و ژئو استراتژیک آرارات و باریکه شمال چشمه بورالان را در مرز ارمنستان از آن خود کرد. باریکه ای انگشت مانند که از خاک ترکیه به صورت یک دنبالچه ارمنستان را از ایران جدا می سازد. پهنای این باریکه بین 5/3 تا 11 کیلومتر است. این باریکه از شمال با ارمنستان، از باختر به ترکیه، از جنوب به ایران و از خاور به نخجوان ختم می شود و "قره سو" نام دارد. با همین انفعال تاریخی و تصویب موافقتنامه مرزی توسط کمیسیون مظفر اعلم در فاصله ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۳ زمینه برای تجزیه نزدیک به ۸۰۰ کیلومترمربع از خاک ایران فراهم شد. سرانجام رضاشاه پهلوی، سرشاخه اصلی رودخانه ارس را به ترکیه بخشید و ایران را در پاییندست قرارداد. به این ترتیب مسیر دسترسی نیمساعته ایران به ایروان پایتخت ارمنستان تبدیل به مسیری 7 ساعت و نیمه شد. همچنین پای ترکیه برای همیشه به قفقاز، باز شد.
این خطکشیهای مرزی در دوره پهلوی اول با دهانه سه و نیم کیلومتری و زائده غیرمعمول در امتداد رودخانه ارس عملاً سبب شد که ترکیه به جمهوری نخجوان راه پیدا کند و برای نفوذ در قفقاز با مانع زمینی مواجه نشود. البته ایران فرصت فروپاشی شوروی را برای بازگرداندن سرزمین های خود در قفقاز را نیز از دست داد. به این ترتیب ترکیه به دنبال برقراری پیوند جدی تری با آذربایجان افتاد. حالا هم ترکیه و آذربایجان و اسرائیل به دنبال قطع کامل ارتباط زمینی ایران با ارمنستان هستند. از سال 1399 هجری خورشیدی ترکیه با دخالت نظامی در جنگ قره باغ به دنبال کسب فرصت مناسب جهت جداسازی بخش شمالی اردبیل و آذربایجان شرقی و غربی و در اختیار گرفتن جنوب رودخانه ارس است. متأسفانه ایران هم در جریان جنگ قره باغ بدون گرفتن ضمانت های لازم از بازگردندان قره باغ به آذربایجان حمایت کرد و حالا خود دچار مشکل و دردسر شده است.
در حال حاضر آذربایجان و ترکیه به دنبال اشغال استان سیونیک ارمنستان و بهره گیری از گذرگاه زنگه زور برای تغییر ژئوپلتیک منطقه و تحت فشار قرار دادن ایران هستند تا برای همیشه امکان بازگشت سرزمین های شمالی ایران به وطن اصلی از بین برود.
فاعتبروا یا اولی الابصار