حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی رحمانی، یکی از شاگردان امام خمینی(س) در مراسم چهلمین روز درگذشت آیتالله حسن صانعی، گفت: آقای صانعی به مشکینشهر و مرند تبعید شد و ما بسیاری تبعیدی داشتیم. بسیاری از اینها فراموش شدهاند و امروز متأسفانه کسانی در این نهضت بعضی امور را انجام میدهند که آن روزها حتی بوی خوش نهضت را استشمام نکرده بودند.
مراسم چهلمین روز درگذشت آیتالله حسن صانعی شب گذشته(پنجشنبه نهم شهریور ماه 1402) با حضور جمعی از شخصیتهای سیاسی و مذهبی از جمله اعضای بیت امام خمینی(س) در حسینیه جماران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی رحمانی طی سخنانی در این مراسم مرحوم آیتالله صانعی را یار دیرین و امانتدار امام امت دانست و گفت: مرحوم آیتالله حاج شیخ حسن صانعی فردی مجتهد، عالم و عاقل بود و به تعبیر خود امام، با استعداد و امین امام بود. این شخصیت بزرگ، به حق گمنام بود و بسیاری مردم از خصوصیات، سوابق و خدمات ارزنده این عالم و دانشمند بی اطلاع هستند.
این شاگرد امام خمینی(س)، افزود: از خصوصیات این شخصیت و نقشی که در مبارزات از آغاز داشتهاند، امام چه در قم و چه در تهران بعد از پیروزی انقلاب، نمیشود در این مختصر زمان سخنی به میان آورد. ایشان گاهی به نجف میآمدند وما با ایشان در نجف آشنا شدیم؛ همچنین وقتهایی که برای انجام امور و تکالیف انقلابی به ایران میآمدیم و به بیت شریف حضرت امام مراجعه میکردیم. بعد از پیروزی انقلاب هم در دفتر امام در خدمتشان بودیم.
وی ادامه داد: یاران امام کم نیستند که پیش از انقلاب و نهضت، از گذشتههای دور شناختی از امام داشتند یا از شاگردان محضر فقهی، اصولی، فلسفی و معرفتی ایشان بودند. یاران پاکباختهای که از اول در کنار امام بودند و بعضی از آنها به شهادت رسیدهاند یا از دنیا رفتهاند و بعضی از آنها آثاری در قالب خاطره از خودشان گذاشتهاند، اما بسیاری هم هستند که یا علاقه نداشتند و یا شرایط را مقتضی برای ذکر بسیاری از مسائل آن روز نمیدیدند و چه بسا مکتوب کردهاند اما منتشر نمیکنند.
رحمانی تأکید کرد: حاصل این عدم انتشار و عدم معرفی این است که وجود و خدمات ارزنده آنها ممکن است به فراموشی سپرده شود؛ زندانهایی که طی کردند، شکنجههایی که دیدند، محرومیتهایی که کشیدند، زخم زبانهایی که از عدهای که آن روز هرگز ایمان به این راه و این حرکت نداشتند. چه متحجرین و چه وابستگان به گروههای مختلف حتی مذهبی، کسانی بودند که آن روز اصل نهضت را زیر سؤال میبردند. البته بزرگانی از مراجع عالیقدر، شخصیتهای علمی بزرگ و اساتید مهم حوزههای علمیه بعد از دستگیری امام از سراسر کشور برای حمایت از امام امت راهی تهران شدند.
وی افزود: یادم هست در مشهد که بودم، آیتالله العظمی حاج سید محمدهادی میلانی رابطه ویژهای با امام داشت و از مکاتباتش معلوم است ارادت خاصی به حضرت امام داشت. ایشان به سوی تهران پرواز کردند که در جمع علما و مراجع شرکت کنند، از آسمان شاهرود دستور دادند که هواپیما برگردد؛ با اینکه هواپیمای خاص نبود و مسافرتی بود. آیتالله میلانی به منزل برگشت و از مریدانش خواست ماشینی بیاورند و از کوچه پس کوچه سوار ماشین شد و خودش را به تهران رساند.
این شاگرد امام خمینی(س) اظهار داشت: آقای صانعی نقل کرد که یک وقتی به نجف آمده بودند، گمانم به فاصله یک سال از تبعید امام به عراق، خدمت امام رسیدند و امام فرمود آقای صانعی! چند وقت است ما همدیگر را ندیده ایم؟ ایشان ماه و روز و ساعات را برای امام مطرح کرد. همین طور که امام میگوید آدم باهوش، با استعداد و خوش حافظهای بود. ایشان هم متقابلا از امام سؤال میکند شما از نبودن در قم ناراحت نیستید؟ ایشان فرمود من به اختیار خودم اینجا نیامدهام ولی از کاری شروع کردهام و داشت به نتایج مهمی میرسید که شما هم میرسید که شما هم میدانید.
وی یادآور شد: قریب 500 شاگرد فاضل، روشن، متعهد و مبارز بودند که در طول دوران مبارزات سختیها را تحمل کردند. بعد امام فرمودند تأسف میخورم که دوست داشتم همه اینها یک روزی جزء اعلام و افرادی باشند که هر کدام در هر جایی هستند، مناری در آسمان اسلام باشند؛ و الّا از جهت دیگر هرچه خدا تقدیر کند را آماده هستم به راحتی بپذیرم.
رحمانی تأکید کرد: واقعیت همین طور بود. شخصیتهای بزرگ علمی که در قم هستند و الآن بسیاری از آنها جزء مراجع، مجتهدین، فضلا، مدرسین و شخصیتهای عالی مقامی هستند، در مکتب امام علاوه بر استفادههای فقهی، اصولی و فلسفی، منش و مرام امام و آن روحیات معنوی بالا و آن روحیه مجاهد پرور، اینها دنبال نهضت را گرفتند. من از آیتالله صانعی شنیدم که برای مرجعیت امام به ایشان گفتیم بسیاری از شاگردان شما، طلاب محترم و مردم عزیزی که ارادت به شما دارند خواهان این هستند که شما جلوسی داشته باشید و اگر سؤال یا مطلبی دارند آن را مطرح کنند.
وی ادامه داد: وقتی امام میفرماید نه چیزی دارم هزینه کنم و نه افرادی دارم که این طور مجالس را اداره کنم، آیتالله صانعی میگوید من و برادرم(مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی) و مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله ربانی املشی، آقای ابطحی کاشانی و چند نفر دیگر گفتند ما اداره میکنیم. امام این پیشنهاد را قبول کردند.
این شاگرد امام خمینی، گفت: در مرحله بعد مسأله توضیح المسائل ایشان بود. چون بعد از مرحوم آیتالله العظمی بروجردی اقبال مهمی به سوی امام شد؛ قبل از اینکه مسأله نهضت پیش بیاید. اولا خود آن فضلا و شاگردان ایشان و ثانیا شخصیتهایی مثل مرحوم آیتالله کاشانی، آقای عراقی و عده دیگر فرموده بودند اگر میخواهید راه رستگاری و نجات این ملت را پیدا کنید، سراغ حاج آقا روحالله بروید.
وی با اشاره به اینکه این راه خیلی مشکلات داشت، افزود: فقط برای 15 خرداد در تهران 1500 روحانی از آقای فلسفی گرفته تا بقیه شخصیتهایی که در مسیر نهضت بودند، زندانی شدند. بنده در مشهد بودم و آنجا طلبههای مبارز را دستگیر میکردند. در سراسر کشور رژیم بیرحمانه حمله میکرد. مخصوصا بعد از تبعید امام، رژیم از کل کشور انتقام گرفت. به مدرسه نواب که من بودم آمدند و به بهانه سربازی لباس طلبههای جوان را پاره میکردند و با چوب و چماق به سر و بدن اینها میزدند و یک رعب و وحشت ایجاد شد.
رحمانی ادامه داد: از کسبه هم نگذشتند. تعدادی را در شهرستانها مغازههایشان را بستند، زندان بردند یا تبعید کردند. اینکه بنده هم زود به عراق رفتم برای این بود که میخواستند خانواده ما را به گنبد تبعید کنند و اصرار پدرم این بود که من در این کسوت باشم.
وی با اشاره به اینکه امام در نامهای به آیتالله صانعی 12 خصلت را میگویند، تصریح کرد: امام میفرمایند «نمیدانم از کجای آشناییام با با بنویسم. تو یکی از قدیمیترین افرادی هستی که در کنار من بودهای از وقتی شما را دیدم صمیمیات یافتم». یعنی کسی است که با همه وجود در کنار امام ایستاده؛ هم از سابقین است و هم مؤمن واقعی و صمیمی است که امام میفرماید «آنچه در شما دیدهام را در کمتر کسی دیده بودم. سالها قبل از شروع مبارزات 15 خرداد تو سرباز گمنام این انقلاب هستی و خودت میدانی که هیچ چیز بهتر از گمنامی نیست. تو فردی هستی که از گذشتههای دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد».
این شاگرد امام خمینی(س)، اظهار داشت: البته ما هرچه میخواستیم ایشان بسیاری از آن مطالب را بگوید، نمیگفت. شاید هم یادداشت کرده بود و من سرّش را نمیدانم، اما گاهی اوقات نکات حساسی را میگفت. مثلا فلان کس از چه وقت در اثر ترس یا عدم شجاعت از نهضت فاصله گرفت؛ یا چه کسانی ظاهری بودند اما رها کردند. البته بعضی از کسانی را که ایشان میگفت، متأسفانه امروز سردمداران انقلاب شدهاند و هر تصمیم که میخواهند، میگیرند.
وی افزود: من اینجا بودم که امام به حاج احمد آقا فرمودند تا صبح دیوارکشی دانشگاهها بین زن و مرد باید پاکسازی شود؛ وگرنه وزرا مورد مؤاخذه قرار میگیرند. ما امروز میشنویم در دانشگاه فردوسی دارند جداسازی میکنند. اینها خط امام هستند؟! یا اینها دنبال انجمن حجتیه هستند؟ آن روزها مخفی بودند. یکی از اینها با صراحت در یک جایی به من گفت به فلانی بگو که همه جا را دوستان ما گرفتهاند. گفتم بگو میخواهند از خط امام انتقام بگیرند؛ گفت نه، ولی راه ما راه دیگری است.
رحمانی یادآور شد: بعد امام به آقای صانعی نوشتند «زیرک، کمحرف، دانا و محتاط هستی. در مرداب مبارزات همیشه دلسوخته بودهای. کینهات نسبت به شاه را در کمتر کسی دیده بودم. در بحرانها و فشارها هیچ گاه نسبت به من تردید نداشتی». خدا درباره تعدادی از مؤمنین صدر اسلام میگوید اینها متزلزل شدند و در این انقلاب هم وقتی فشار ساواک زیاد شد. این جمله امام جالب است که میگوید «وقتی در محاصره دشمن قرار میگرفتی برای اینکه هیچ اطلاعی به دشمن ندهی، کم نبود مواقعی که قبوض رسیده پولهای اخیار را در 15 سال مبارزه چون غذایی گوارا میخوردی».
وی با بیان اینکه امام این طور یاران و فداکارانی داشت، افزود: کسانی که در همه جهات مسائل اصول، فقه و فلسفه و هم از نظر معرفتی در بالاترین سطوح بودند. اینکه امام میگوید «روح لطیفی داری» به خاطر اینها است. در میان شاگردان امام شخصیتهایی هستند که واقعا گمنام ماندهاند و همه حاضر نشدهاند خاطره بگویند و در خاطرات مرحوم حاج احمد آقا اسامی عدهای را میبرند. آیتالله موسوی خوئینی ها چند سال تحمل زندان کرد برای اینکه اسامی هیچ کدام از ما لو نرود؟
این شاگرد امام خمینی(س)، گفت: بنده به امر حاج احمد آقا با برادر عزیزمان جناب آقای واحد در مرکز 15 خرداد بودیم و میدیدیم بیانیههایی که امام فرمود 15 خرداد فراموش نشود را بزرگانی چون شهید بهشتی و شهید مطهری تنظیم میکردند و با قلم شیوای حجتالاسلام و المسلمین خاتمی تکثیر و پخش میشد. آن روزهای سخت، خدا میداند در بدترین روزهای برای نشر این مسائل، حاج احمد آقا اینها را تهیه کرده بود و تا پیامی از امام صادر میشد و یا بزرگانی از سراسر کشور اطلاعیه میدادند، مثل آیتالله صدوقی و رهبر معظم انقلاب، بدون اینکه ساواک بتواند کشف کند، به آنجا میرسید.
وی یادآور شد: آقای صانعی به مشکینشهر و مرند تبعید شد و ما بسیاری تبعیدی داشتیم. بسیاری از اینها فراموش شدهاند و امروز متأسفانه کسانی در این نهضت بعضی امور را انجام میدهند که آن روزها حتی بوی خوش نهضت را استشمام نکرده بودند.
رحمانی اظهار داشت: تعبیر خود آیتالله صانعی این است که امام پیشنهاد تأسیس بنیاد 15 خرداد را دادند تا من وارد عرصه کمکرسانی شوم. وقتی میدید کسی خانهای خریده و توان پولش کم است، به بسیاری از دوستان سفارش میکرد شما که هستید به من پیشنهاد بدهید و نگویید هم این پول را آقای صانعی داده است. این بنیاد به مساجد، حسینیهها و مراکز مختلف، بسیاری از دوستانش که در دوران نهضت بودند و بعد شرایط مالی بدی داشتند، به فقرا و مساکین در شهرستانها خدمات زیادی کرده است.