آیت الله قائم مقامی: در واقع بسیاری از افرادی که از دین بریده و خارج شده اند، از خدا و پیامبرش نبریده اند، بلکه از عملکرد غلط ما به نام دین و اسلام، منزجر شده اند و قطعا نمی توان این افراد را مصداق مرتد یا ساب النبی دانست. بلکه اگر قرار به صدور حکم باشد، قطعا سبّ و هتک عملی شنیعتر از سبّ قولی است و بسیاری از ما مدعیان دینداری برای محکومیت، مستحقتر از چند جوانی هستیم که تمام مجرا و منبع آگاهیشان از اسلام و پیامبر(ص)، افعال و سخنان ماست که چهره ای واژگونه از اسلام و پیامبر ارائه میدهد.
یک پژوهشگر دینی گفت: اگرچه اقدام برخی دولتهای غربی در صدور مجوز برای آتش زدن قرآن، اشتباهی غیرقابل چشمپوشی و جسارتی بزرگ به مسلمانان جهان است، اما از نظر فردی نمیتوان به سادگی احکامی چون ارتداد و سبالنبی را صادر کرد.
به گزارش خبرنگار جماران، آیتالله سید عباس حسینی قائم مقامی در مراسم عزاداری شب ششم ماه محرم با بیان این مطلب افزود: قرآن قطع نظر از محتوای قدسی آن، دست کم به عنوان یک «نماد و متن مقدس» برای بیش از یک و نیم میلیارد انسان در جهان، باید مورد احترام همه دولتها و نظام بین الملل قرار گیرد و بر این اساس، صدور مجوز قرآن سوزی فارغ از دیدگاه اسلامی، یک جنایت و جسارت علیه آزادی اندیشه، آزادی بیان و نقض اصل کرامت و احترام به عقاید انسانهاست.
وی با بیان اینکه وقتی دولتهای غربی انتظار دارند هولوکاست به عنوان «نماد اقدام نژادپرستانه» از سوی همه دولت ها و افراد مورد محکومیت قرار گیرد و مخالفت با آن را برنمیتابند، چگونه به قرآن سوزی که یادآور کتاب سوزی رژیم نازیستی و فاشیستی خالق هولوکاست است، مجوز میدهند؟
قائم مقامی با اشاره به لزوم تفکیک بین جنبه فردی و دولتی این نوع اقدام تصریح کرد: اینکه گاه میبینیم مواردی به عنوان مصداق «ارتداد» یا «سبّ النبی» مطرح شده و حکم کیفری در مورد آن صادر می شود، ادعایی است که حتی در چارچوب مبانی فقه سنتی نیز نیاز به بررسی دارد و به نظر نمیرسد در عصر فعلی با توجه به شرایط پیچیده جامعه امروز بتوان مصادیقی را برای عناوینی نظیر ارتداد و سب النبی تعیین کرد.
این استاد علوم اسلامی یکی از لوازم تحقق عنوان «ارتداد و سب النبی» را شناخت واقعی از اسلام و پیامبر اسلام (ص) دانست و افزود: در عصر حاضر که دوره تکثر و تنوع تفسیرها و روایت هاست، چگونه میتوان اطمینان داشت فرد متهم به ارتداد، به شناخت واقعی از اسلام رسیده است؟!
وی موانع رسیدن به این نتیجه را در روایتهای متعدد، متفاوت و گاه متناقض از اسلام و پیامبر اکرم(ص) دانست و ادامه داد: زمانی که ما قرائت های بسیار متفاوت و بسا متناقض و تحریف شده ای از اسلام به جامعه ارائه میدهیم یا رفتار بسیاری از ما سخنگویان و منتسبان به دین در تضاد قطعی با سیره و سنت پیامبر(ص) و آموزه های وحیانی قرار دارد، چگونه میتوانیم مطمئن باشیم مسلمانی که به اصطلاح «بریده» است، تحت تأثیر این تحریف ها و تناقض ها قرار نگرفته باشد؟ در واقع آنچه او نفی میکند، قرائتی منسوخ و تحریف شده از اسلام است.
وی عملکرد برخی نهادهای منتسب به دین نظیر برخی مراکز قدرت و گروههایی از روحانیت را در تخریب نگاه افراد، به ویژه نسل جوان نسبت به دین موثر برشمرد و افزود: در واقع بسیاری از افرادی که از دین بریده و خارج شده اند، از خدا و پیامبرش نبریده اند، بلکه از عملکرد غلط ما به نام دین و اسلام، منزجر شده اند و قطعا نمی توان این افراد را مصداق مرتد یا ساب النبی دانست. بلکه اگر قرار به صدور حکم باشد، قطعا سبّ و هتک عملی شنیعتر از سبّ قولی است و بسیاری از ما مدعیان دینداری برای محکومیت، مستحقتر از چند جوانی هستیم که تمام مجرا و منبع آگاهیشان از اسلام و پیامبر(ص)، افعال و سخنان ماست که چهره ای واژگونه از اسلام و پیامبر ارائه میدهد.
قائم مقامی، ریشه این تحریف و تناقض را در عدم ارائه قرائت صحیح از دین و عدم تفکیک اصل توحید از ایمان دانست و ادامه داد: وقتی ایمان دینی به صورت مطلق جایگزین توحید به عنوان معیار اصلی اسلام میشود، هرگونه انحرافی میتواند در ساحت دین رخ دهد و در این صورت ایمان غیر توحیدی آفریننده و برانگیزنده بزرگترین جنایتها علیه بشریت به نام دین و خدا خواهد شد.
به گفته وی، یکی از بزرگترین و بلکه مهمترین آموزه بی نظیر و استثنائی اهل بیت(ع) در راستای حفظ اصالت دین و وحی الهی، تاکید بر ضرورت تفکیک امر ایمانی از امر توحیدی است و اینکه امر ایمانی میتواند آلوده به شرک گردد، به طوری که امام صادق (ع) رویارویی تاریخی دو مکتب و گفتمان علوی و اموی را بر اساس همین تفاوت «الهیات ایمانی» و «الهیات توحیدی» تبیین مینماید.
آیتالله قائم مقامی واقعه عاشورا را جدی ترین صحنه رویارویی عینی «الهیات ایمانی» امویان در برابر «الهیات توحیدی» اهل بیت دانست و افزود: بسیاری از کسانی که اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش را کشتند و اهل بیت پیامبر را به اسارت گرفتند، به گواهی روایات ائمه و مستندات قطعی تاریخی از ایمان قوی دینی برخوردار بودند و با قصد قربت به خدا این جنایت بزرگ را انجام دادند. لذا ایمان دینی اگر تحت کنترل و در ذیل معیار توحید نباشد، به انحراف کشیده شده و آلوده به شرک میشود و به تعبیر قرآن کریم محصول چنین ایمانی بسیار تلخ و زشت خواهد بود : «بِئْسَمَا یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمَانُکُمْ».
وی، تفاوت سپاه امام حسین(ع) و سپاه عمر سعد را در مقوله توحید دانست و افزود: هر دوسوی واقعه عاشورا، ایمان دینی قوی داشتند، اما ایمان سپاه اباعبدالله(ع) ایمان توحیدی و ایمان سپاه کوفه، ایمان دینی شرک آلود بود.
قائم مقامی دست زدن به خشونت و ظلم ورزی علیه مردم، کینه توزی، عدم نقدپذیری و بینیازی از رأی و نظر دیگران، مطلق گرایی و قساوت را از نشانه های عملی و اخلاقی ایمان شرک آلود دانست و افزود: در تاریخ میبینیم که در سپاه امیرمومنان(ع) یا سپاه امام حسین(ع)، اثری از این نشانه ها نیست؛ اما سپاه اموی آکنده از این نشانه هاست، بنابراین اگر در عملکرد امروز اینگونه نشانه ها را دیدیم، باید مراقب باشیم که به نام امام حسین(ع)، رفتار دشمنان اباعبدالله(ع) را مرتکب نشویم.