حجت الاسلام و المسلمین هادی صادقی در ویژه برنامه ماه محرم در خانه اندیشمندان علوم انسانی گفت: در حوزه فلسفه اخلاق باید تعقل کنیم بعد حرفی برنیم. باید حرفی بزنیم که بعد به لحاظ عقلی، از آن دفاع کنیم. ما باید استنباط درست از متن و سیره ائمه داشته باشیم. باید امری را اخلاقی پیش ببریم و استدلال عقلی داشته باشیم و به دین هم نسبت بدهیم نه اینکه همه چیز را به دین نسبت بدهیم آن وقت است که درست پیش رفتیم. برخی یک آیه را می بینند و فوری استنباط میکنند که این ناقص است و اجتهاد ناقص انجام میدهند و چهره دین را تخریب می کنند.
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین هادی صادقی در ویژه برنامه ماه محرم در خانه اندیشمندان علوم انسانی گفت: در باب اخلاق باید گفت که علوم اخلاقی چند نوع است. علم اخلاق متعارف است که می گوید چه کاری خوب است و چه کاری بد است. دوم فلسفه اخلاق است. در بحث فلسفه اخلاقی با دو بخش مواجه هستیم. بخش اول اخلاق هنجاری است که چرا فلان کار که گفتید خوب است. علت فضیلت و رذیلت نامیدن چیست و بنیان را بیان می کند و ملاک خوبی و بدی چیست؟
وی افزود: بخش دوم فلسفه نظری و انتزاعی است. مثل اینکه خوبی از کجا می آید و حقیقت خوبی امر واقعی است یا اعتباری. بر ساخته اجتماع یا فرهنگ است یا ریشه در واقعیت دارد؟ عینی است یا ذهنی؟ روانشناسی اخلاقی هم در اینجا مطرح می شود.
صادقی بیان کرد: من میخواهم درباره اخلاق هنجاری صحبت کنم و اینکه ملاک های فضلت و رذیلت کدامند؟ البته این را باید اندیشمندان اندیشه ورز بررسی کنند.
وی افزود: ما در حوزه فلسفه اخلاق باید تعقل کنیم بعد حرفی برنیم. باید حرفی بزنیم که بعد به لحاظ عقلی، از آن دفاع کنیم. ما باید استنباط درست از متن و سیره ائمه داشته باشیم. باید امری را اخلاقی پیش ببریم و استدلال عقلی داشته باشیم و به دین هم نسبت بدهیم نه اینکه همه چیز را به دین نسبت بدهیم آن وقت است که درست پیش رفتیم. برخی یک آیه را می بینند و فوری استنباط میکنند که این ناقص است و اجتهاد ناقص انجام میدهند و چهره دین را تخریب می کنند. برخی در استنادها، منفعت بلندمدت خود را می بینند این می شود نوعی نتیجه گرایی خودگرایانه. برخی با استنادهای دیگر می گویند که اسلام دیگرگرا است یعنی اول به فکر دیگران باش. برخی می گویند امام وظیفه گرا است و براساس وظیفه عمل میکند برخی می گویند اسلام، فضیلت گرا است.
وی افزود: در قرآن آمده است که مردم گمراهند مگر کسی که باطن درست داشته باشد. عده ای دیگر سودگرایی را می بینند. هرکس به فکر مردم نباشد مسلمان نیست پس باید به فکر همه باشیم. برخی اسلام را به مکتب های معروف نسبت دادند که همه آنها غلط، ناقص و یک سویه است. به لحاظ عقلانی مکاتب قابل دفاع نیستند چون آدمیان متفاوت هستند وگرایش های مختلف دارند. باید معیارهای مختلف اخلاقی تعریف و هرم معیاری درست کنیم. به نظر من در این معیارها خودگروی در کف قرار می گیرد. عده ای می توانند به احسان برسند و عده ای هم می توانند فراگیر شوند و به همه نگاه کنند. برخی هم با حقیقت افعال مواجه می شوند و آن را مدنظر قرار می دهند و برخی بالاتر می روند و فضیلت گرا هستند زیرا ظرفیت ها متفاوت است.
وی افزود: باید براساس ظرفیت ها اخلاق را در نظر بگیریم. امیرالمومنین و امام حسین می فرمایند که ما آدم ها را دسته بندی می کنیم. برخی برای فضیلت و برخی برای نجات از آتش تلاش می کنند. اگر کسی فقط برای فرار از آتش کار خوبی انجام دهد کار خوبی انجام داده که امام علی (ع) می فرمایند کار خوبی است. دسته دیگر شوق دارند و عبادت می کنند. نعمت های بهشت آنقدر جذاب است که انسان را مدهوش می کند. برخی نعمت ها برای صد سال هم در نظر گرفته شده است. اینکه برخی «رضوان من الاکبر» را بدست می آورند برای این است که بین افراد تفاوت وجود دارد. کف اخلاق این است که شما از ترس به سمت خوبی بروید که این هم خوب است. ساختمان اخلاق طبقات متعددی دارد.
وی با اشاره به وضعیت امام حسین در گودی قتلگاه بیان کرد: در گودی قتلگاه امام حسین می فرمایند من راضی به رضای خداوند هستم که فقط اولیا خدا به این مرحله می رسند. وقتی حضرت در گودی قتلگاه می افتند می گویند اگر دین دارید و اخلاق دارید به سمت خیمه نروید. حضرت یزیدان را به اخلاق جاهلی ارجاع دادند. مردم جاهل وقتی اسلام آمد براساس همان فضلیت اخلاقی خود فهمیدند که محمد مصطفی فرستاده خداست. امام حسین در قتلگاه آنها را به فطرت درونشان ارجاع دادند. حضرت گفتند حرمت آزادگی خود را داشته و شعور اخلاقی داشته باشید. با من جنگ دارید اما به سمت زنان نروید. آنها اول پذیرفتند امام کشی کردند اما بعد یک ذره مردانگی را هم از دست می دهند.
صادقی تاکید کرد: اگر در سطح عالی اخلاق نیستید اما حدی از انسانیت را حفظ کنید و آزاده باشید. در جریانات سیاسی هم به این صورت است. برخی احساسات آنها تحت تاثیر قرار می گیرد و کارهایی را انجام می دهند. ما از انسان تحصیل کرده توقع نداریم حرف رکیک بزند.
صادقی تاکید کرد: علی ابن ابیطالب به ما معیار می دهد. ایشان از رسول خدا نقل می کنند «اگر هرکسی کار خوبی کند اما پشت سر امام جاهل قرار بگیرد زندگی و عمر او تباه شده است.»
وی تاکید کرد: در قیامت هر جمعی را با امام آن فرا می خوانند. الان ما در خیمه گاه امام حسین هستیم یعنی امام حسین امام ما است. افتخار ما این است که پیرو این امام هستیم. انشااله امامت ایشان را بشناسیم و در آن مسیر حرکت کنیم. یعنی جبهه ما روشن و در همین جبهه محشور شویم که این ویژگی قیامت است.
معاویه سلوک اجتماعی را شرطی کرد
شروع به خودی و غیرخودی کردن کرد
معاویه امنیتی سازی کرد؛ چنان وضع امنیتی ایجاد شد که همسایه از همسایه می ترسید
محمدحسین شریفی نیا در مراسم ویژه برنامه محرم در خانه اندیشمندان علوم انسانی گفت: من می خواهم به زمینه های روانشناسی حادثه کربلا بپردازم. چگونه حکومت عموی توانست با ۲۰ سال سابقه مردم کوفه را به نام خدا بسیج کند برای جنگ با فرزند پیغمبر خدا.
شریفی نیا افزود: هر رویدادی از زوایای مختلف جای بحث دارد هر رویدادی از کانال انسانی عبور می کند. گاهی با ساده سازی می گوییم عده ای آمدند و پول گرفتند و به جنگ با امام حسین پرداختند اما قصه انقدر ساده نیست. ابوسفیان پدر بررگ خلیفه وقت یزید، در شب فتح مکه بر ترک عباس سوار است و پس از دیدن پیامیر در حومه مکه می گوید وضو پیامبر به زمین نرسید یعنی ایشان اصحاب شیفته ای داشتند. اما چه می شود که برای غارت خاندان امام حسین سبقت می گیرند که از بعد روانشناسی بررسی می کنیم.
وی تاکید کرد: تحلیل ما از امام حسین (ع) براساس روایت ها است. اطلاعات ما از چالش کربلا و امام حسین (ع) ناچیز است. جز چند روایت محدود خیلی از فعالیت امام حسین (ع) اطلاعاتی نداریم. حادثه عاشورا را ابومخنف روایت کرده که او هم نابینا است. باید داده ها را مانند پازل پاره پاره کنار هم بچینیم. به نظر من قاتل امام حسین (ع) یزید نیست و معاویه است زیرا او بنای این اتفاقات را ایجاد کرد. یزید در ۶ ماه فرصت نداشت چون معاویه مرده بود.
این کارشناس روانشناسی افزود: معاویه اقدامات فرهنگی عظیمی انجام داد این اقدامات در حد تصور ما نیست. معاویه تصویرسازی بزرگی انجام داد. معاویه اول خریدن صحابه پیامبر را شروع کرد تا احادیث را جعل کنند. احادیث فراوانی را در تاریخ داریم.
وی افزود: در کنار تصویرسازی مثبت از معاویه کاری کردند که با بسیج نیروها، مردم فقط معاویه و خاندانش را بشناسند. معاویه سلوک اجتماعی را شرطی کرد. با دو گروه خودی و غیرخودی حزب عثمانی و حزب علوی شروع به خودی و غیرخودی کردن کرد. اعلام کردند هرکس از خاندان علوی تعریف کرد برای آن حقوق و مزایا در نظر بگیرید. در ادامه این بخش نامه ها، تاکید کردند که فضایل علی (ع) را به صحافه نسبت بدهند. در بخشنامه بعدی گفتند هرکس متهم به حمایت از خاندان علی بود حقوق و مزایای آن را قطع کنید. معاویه رفتارها را شرطی کرد. توانست در کوفه مرکز خلافت امیرالمومنین تعداد عثمانی ها را بر علوی ها بچرباند. در حادثه کربلا علوی وجود نداشت. کار بعدی معاویه هویت سازی جدید بود. فرهنگ و هویت جدید برای دولت و ملت ساخت. او تاکید کرد که خلافت برگزیده خدا است و کسی حق مخالفت با خلیفه را ندارد. معاویه تاکید می کرد که خلیفه فقط جواب خدا را می دهد و نباید جواب ملت را بدهد. همه کارهای خلیفه ثواب بود. کار بعدی معاویه امنیتی سازی بود. چنان وضع امنیتی ایجاد شد که همسایه از همسایه می ترسید.
وی درباره راهبردهای امام حسین (ع) گفت: در چنین فضایی امام حسین (ع) چند اقدام اساسی کردند، اول آگاهی بود. دوم قداصت زدایی از خلیفه بود. سوم تاکید بر خودی بودن بود. ایشان تاکید بر حریت داشتند. همچنین ایشان تلاش کردند وضع رعب و وحشتی که بر اثر فضای امنیتی ایجاد شده بود را بشکنند.