مراسم دومین سالگرد درگذشت حجتالاسلام و المسلمین سید علیاکبر محتشمیپور شب گذشته(سه شنبه 16 خرداد ماه) در حسینیه دارالزهرا(س) برگزار شد.
مراسم دومین سالگرد درگذشت حجتالاسلام و المسلمین سید علیاکبر محتشمیپور شب گذشته(سه شنبه 16 خرداد ماه) با حضور حجتالاسلام و المسلمین سید حسن خمینی و جمعی از چهرههای سیاسی در حسینیه دارالزهرا(س) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، حسین مظفرینژاد طی سخنانی در این مراسم با اشاره به آیه 80 سوره اسراء گفت: اگر به تاریخ گذشته نگاه کنیم و حتی روزها و سالهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، میتوانیم بگوییم گروهی هستند که در قول، فکر، اندیشه و عمل صادقانه وارد میشوند و صادقانه از مسیری که رفتهاند خارج شده و دعوت حق را لبیک میگویند. آقای محتشمی «أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ» بود و این مسیر پر پیچ و خم را به زیبایی به پایان رساند.
وی با اشاره به اینکه امیرالمؤمنین(ع) پیش بینی کرده بود که ابن ملجم او را شهادت میرساند، تأکید کرد: پس از ضربت خوردن، امیرالمؤمنین(ع) از ابن ملجم پرسید که چگونه امامی برای تو بودهام؟ ابن ملجم حافظ قرآن بود و آیه «أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ» را خواند. یعنی تو با همه امیرالمؤمنین(ع) بودنت میتوانی یک انسان متحجر، متعصب، تندخو و مغز خریده را نجات بدهی؟ سختگیری و تعصب خطری برای جوامع بشری و بالاخص اسلامی است. انسانهای متعصب اصلا تولد کمالی، کافی و وافی ندارند؛ درون ذهن خودشان محبوس میشوند و در طول تاریخ چه استفادهها که از آنها شده و میشود.
مظفرینژاد اظهار داشت: آقای محتشمی در جوانی به حوزه میآید و مراد خود را پیدا میکند و آگاهانه دلباخته او میشود و بعد در سیر مبارزه به نجف هجرت و در صراط مستقیم مبارزه حرکت میکند؛ فرصت طلبی ابدا اما فداکاری و اخلاص حتما. انقلاب پیروز میشود و با هوش بالای سیاسی که دارد در نزدیکترین جا به فلسطین اشغالی، یعنی سوریه، سفیر میشود. صهیونیستها او را جانباز میکنند و باز مستقیم میایستد اما آنقدر مظلوم است که میگوید «من از بیگانگان هرگز ننالم/ که با من هرچه کرد آن آشنا کرد».
وی با تأکید بر اخلاق نجیبانه مرحوم محتشمیپور، افزود: حتی با مخالفین خود هم کینهورزی نمیکرد. جلساتی که سالها در خدمت ایشان بودیم، صریحا به ایشان انتقاد میشد و خیلی صبورانه میپذیرفت. دومین ویژگی آقای محتشمی «اخلاص و صداقت» بود. مردمی، خاکی و مخلصانه به مردم عشق ورزیدن، مدیری فهیم، توانمند و کارآمد برون مرزی در سفارت و درون مرزی در وزارت کشور بود.
مظفرینژاد ادامه داد: ویژگی بعدی آقای محتشمی «شجاعت و آزادگی» است. آنچه را بر مصلحت مردم و انقلاب میدید، بعد از مشورت با فهول مطرح میکرد و مقهور هیچ کس نمیشد. ویژگی بعدی ایشان «سیاستمداری» است؛ اما هیچ گاه سیاست را نردبان ترقی خود قرار نداد. در صورتی که از هوش بالای سیاسی برخوردار بود و میتوانست جاهای بالایی را انتخاب کند، اما نکرد و حتی تمایلی به کسب عناوین حوزوی نداشت و به انقلاب و مردم فکر میکرد.
وی با بیان اینکه بعد علمی آقای محتشمی مغفول و مستور مانده است، تصریح کرد: یک بار برای خود من تعریف میکردند و این هم نشانه مظلومیت است. گفتند مطلبی برای یکی از فهول حوزه فرستادم و ضمن تجلیل از کار من گفتند معذورم و خوف دارم که کتبا برای شما چیزی بنویسم. بعد معرفتی و عرفانی آقای محتشمی هم عجیب است. خداوند توفیق داد و در سال 98 یک هفته مانده به اربعین من به عتبات عالیات مشرف شدم و چند شبی در جوار حرم علی بن ابیطالب(ع) در خدمت ایشان بودم. انسانی که با امیرالمؤمنین(ع) مجاور است، ساعتها زیارت با سوز و گداز و اشک داشت.
مظفرینژاد یادآور شد: این حالت عرفانی را فقط در نیمه شبها، تهجد و زیارتها نداشت. در حسینیه دارالزهرا(س) ایام فاطمیه و بالاخص محرم، مداحان که میخواندند ما کنار میایستادیم ولی آقای محتشمی وسط سینهزنان میآمد و عمامه را هم بر میداشت. یادم میآید که یک سال محرم، شب عاشورا بود یا شب تاسوعا، صحنه خیلی عجیبی بود. دو چهره میان سینهزنان عمامه را برداشته بودند و مثل همه سینهزنان به سر و سینه میزدند. آیت الله العظمی صانعی از یک طرف و آقای محتشمی از طرف دیگر با همین حال به سر و سینه میزدند. او میدانست بزرگ فلسفه شهادت شاه دین این است، نه ظلم کن به کسی و نه زیر بار ظلم برو؛ که این مرام حسین و منطق دین است. اینها را آقای محتشمی در این لحظات به دست میآورد.
وی با اشاره به اینکه کور تعصب نبودن یکی از نقاط مشترک آقای محتشمی و آقای دعایی بود، تأکید کرد: اگر ما همه سجایای آقای محتشمی را فراموش و فرض کنیم این همه جهاد، تلاش، جانبازی و هجرت نبود، نقش آقای محتشمی در بنیانگذاری حزب الله نباید فراموش شود. دوم تلاشی است که ایشان در تثبیت مشی فقهی امام داشتند و مدرسهای که در نجف ساخته شد، «اَصلُها ثابِتٌ وَ فرعُها فِی السَّماء». لذا خیلی به آقای محتشمی مدیونیم و خیلی هم مظلوم بود.
مظفرینژاد در پایان گفت: آقای محتشمی قطراتی از شط فرات نوشید و لذا در جانبازی هم بسیار به ابوالفضل العباس(ع) شباهت داشت. حضرت ابوالفضل(ع) روز عاشورا گفت «والله اِن قَطعتم یَمینی، انی احامی ابداً عَن دینی و عَن امام صادق الیقینی». دستم را قطع کردند ولی دست از امامم بر نمیدارم.