پایگاه خبری جماران: معاون اسبق دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه ایجاد دفتر تعامل با نیروهای مسلح در دانشگاه ها درست و کارشناسی نیست، گفت: چون ظرفیت دانشگاه ها به طور تخصصی در دانشگاه های علوم و فنون قابل استفاده است، این کار به اعتقاد من یک صرف هزینه هنگفت است و نمی تواند صرفا به خاطر ارتباط کارشناسان نظامی با دانشگاه باشد. لذا ما باید انگیزه های دیگری را جست و جو کنیم. اگر این انگیزه ها در جهت امنیتی کردن فضای دانشگاه پیش برود، بسیار خطرناک است و به صلاح مجموعه علمی کشور نیست.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با داود سلیمانی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ششم را در ادامه می خوانید:
تحلیل شما از خبر اخیر وزیر علوم در خصوص ایجاد دفتر تعامل با نیروهای مسلح در وزارت علوم چیست؟
من فکر می کنم دانشگاه مرکز اندیشه، فکر، قلم و کارشناسی است؛ کارشناسی در مسائل متنوع که می تواند یک بعد آن مسائل نظامی و انتظامی باشد. لذا آنها به وادی آموزش وارد شده اند که هم دانشکده های علوم نظامی و فنون نظامی هست و هم پایگاه هایی که می توانند به لحاظ علمی و تکنولوژی بعد نظامی کشور را پشیبانی کنند.
بنابر این، موقعی که ما به عنوان یک کارگروه تخصصی سراغ یک دانشکده یا دانشگاه تحت عنوان «علوم و فنون نظامی» می رویم، معنایش این است که می خواهیم از تخصص و نیروهای کارشناسی در جهت پیشبرد اهداف نظامی و انتظامی استفاده کنیم؛ و این خودش فی نفسه کار مبارکی است که پایگاه ها و مکان های مربوط به آن تعریف شده و وجود دارد.
اما اگر بخواهیم تحت عنوان ارتباط کارشناسان نظامی، تمامی دانشگاه ها را به عنوان عرصه این کار تلقی کنیم، به اعتقاد من نمی تواند درست و کارشناسی باشد. علتش این است که ما علاوه بر مسائل نظامی مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داریم و قاعدتا همه متولیان این امور باید یک دفتر هماهنگی و ارتباط در دانشگاه داشته باشند.
فرض کنید وزارتخانه های ارتباطات، ارشاد، جهاد کشاورزی و صنعت هم باید این را داشته باشند. اما چون ظرفیت دانشگاه ها به طور تخصصی در دانشگاه های علوم و فنون قابل استفاده است، این کار به اعتقاد من یک صرف هزینه هنگفت است و نمی تواند صرفا به این خاطر باشد.
لذا ما باید انگیزه های دیگری را جست و جو کنیم. اگر این انگیزه ها در جهت امنیتی کردن فضای دانشگاه پیش برود، بسیار خطرناک است و به صلاح مجموعه علمی کشور نیست.
ما تجربه تلخ سال 78 را از ورود نظامیان به محدوده دانشگاه داریم. آیا نمی توانیم از این تجربیات درس بگیریم؟
من اشاره کردم که به انگیزه ها بر می گردد. چون در این شرایط خاص به این صرافت افتاده شده که این کار را بکنند، این اساسا کار مطلوبی نیست و بیشتر شبهه کنترل دانشجویان و استادان به ذهن متبادر می شود. اما اگر نگاه ما امنیتی و بستن فضا با استفاده از این کار باشد، کار درستی نیست و تجربه تلخی هم در این زمینه داریم.
وزیر علوم در توضیح خبر گفته که این موضوع قبلا هم سابقه داشته است. آیا شما سابقه چنین چیزی را به خاطر دارید؟
چون بسیج به عنوان زیرمجموعه سپاه مطرح است و سپاه یکی از نیروهای مسلح کشور است، می توانیم بگوییم قبلا تحت قالب پایگاه های بسیج دانشجویی و بسیج اساتید این امر وجود داشته و از این جهت چیز تازه ای نیست. مسلما این با آن همپوشانی خواهد داشت و شاید اهداف بزرگتری مدنظر هست. مسئولین باید به تشریح این موضوع بپردازند. مثلا ما یک دفتر رابطه صنعت و دانشگاه ها داریم که بیشتر به مسائل توسعه تکنولوژیک و تبلیغ پژوهش های علمی و فنی برای تولید یا توسعه تکنولوژی در کشور انجام می گیرد؛ این در حوزه اقتصاد امر مبارکی است.
در حوزه نظامی هم این امر زمان جنگ در دانشگاه شریف، دانشگاه تهران و دانشگاه علم و صنعت سابقه داشته و جهت ساخت موشک ها و برخی از مسائل فنی و علمی ارتش از آنها استفاده می شد. اما اگر از این حدود فراتر برود، یعنی این دفتر وسیله ای برای امنیتی کردن فضای دانشگاه یا استفاده های غیر تکنولوژی باشد، مسلما امر خلافی است و درست نیست. یعنی ما در حقیقت می توانیم این ادعا را برای همه وزارتخانه ها در دانشگاه داشته باشیم. اما وزارتخانه ها به دلیل ماهیتشان می توانند از توان کارشناسی دانشگاه ها در جای خود استفاده کنند، بدون اینکه پایگاه یا نیرویی در دانشگاه داشته باشند.
شما امنیتی کردن فضای دانشگاه را کار نادرستی دانستید که تجربه تلخی هم در این زمینه داریم. در فضای فعلی کشور که نارضایتی ها یا اعتراضاتی وجود دارد، این موضوع چقدر می تواند تنش آفرین باشد و دانشگاه ها را از فضای آرام علمی دور کند؟
مسلما موجب سوء تفاهم های زیادی در میان دانشگاهیان می شود و متأسفانه به جوّ ناامنی کمک می کند. مخصوصا در این مقطع خاصی که یک شرایط میان جنبشی در کشور هست و نارضایتی در برخی زمینه ها وجود دارد، این کار می تواند اثر معکوس بگذارد و به جای اینکه به آرام کردن فضای دانشگاه کمک کند، بیشتر به بی اعتمادی و ناآرامی می انجامد.
در مجموع من فکر می کنم برخی از حرکت هایی که در شرایط بحران انجام می شود، باید معقول تر و سنجیده تر باشد. اما شواهد نشان می دهد که شاید این امر کارشناسی درستی به لحاظ سیاسی – امنیتی نداشته باشد و بیشتر تصمیم گیری های لحظه ای یا مبتنی بر ضرورت های آنی است؛ و این نمی تواند انتخاب استراتژیک باشد.