ممکن است این تصور وجود داشته باشد که کانون تعطیل نمیشود و فقط کتابخانههای آن واگذار میگردد. اما، باید توجه داشت که در جهت رشد و توانمندی کودکان و نوجوانان، تمامی فعالیت های کانون به هم وابسته هستند و نمی توان قسمتی از آن را جدا نمود.
فخرالدین دانش آشتیانی، وزیر پیشین آموزش و پرورش، در یادداشتی برای جماران نوشت:
در پی خبر تأسفانگیز و غیر رسمی واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کتابخانههای عمومی، ضرورت دیدم مطالبی را در این مورد عنوان کنم، شاید مورد استفاده قرار گیرد و در آینده نیز در صورت نیاز به تصمیمگیری مجدد، کارشناسی بیشتری در این مورد انجام پذیرد.
همانگونه که اطلاع دارید سن کودکی، آمادگی یادگیری فوقالعادهای دارد و بهترین دورة زندگی برای کسب مهارتها و شایستگیها میباشد. تاکنون متأسفانه، در نظام آموزشی در مقطع دبستان نتوانستهایم در این جهت گام های مؤثری برداریم. از ابتدای تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با این هدف برنامهریزی داشته است که بتواند کودکان و نوجوانان را در زمینه پرورش فکری و تقویت خلاقیت آنان رشد دهد. یکی از زمینههای مهم که در دوران کودکی و نوجوانی بسیار در رشد فکری و خلاقیت آنان مؤثر می باشد جنبههای ادبی و هنری است که مربیان کانون، تجربه و علم آن را دارند و این قابلیت و توانمندی کمتر در میان مربیان مقطع دبستان وجود دارد. لذا با جذب کودکان و نوجوانان در مراکز کانون، این کمبود نظام آموزشی با جاذبههای کودک در کتابهای کودک و نوجوان و همچنین انجام کارهای دستی و هنری و بازیهای تولیدشده تا حدودی برطرف میشود، زیرا، در این مرکز تمام کتابها و محصولات فرهنگی در جهت پرورش فکر و خلاقیت کودکان و نوجوانان می باشد.
تصور تصمیمگیران در خصوص واگذاری کتابخانه های کانون به وزارت ارشاد این است که کتابخانه مکانی برای مطالعه و کتابخوانی است. در حالی که کتابخانههای کانون، خود مرکز بسیار مهم یادگیری در ابعاد مختلف آن برای کودکان و نوجوانان است و این محیط یادگیری به هیچ عنوان در کتابخانههای عمومی تحقق نمییابد.
امروزه در دنیا کتابخانههای مراکز عمومی به سمت محلی برای کسب مهارتها و شایستگیها تغییر پیدا کرده است و با این هدف تجهیز شده و توسعه یافته اند؛ در حالی که در ایران از زمان تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این رویکرد مورد نظر قرار گرفته است. اگر چه، این مراکز هم نیاز به ارتقاء دارند و باید در جهت تولید محتوا، چه از نظر نشر کتابها و چه از نظر تولید فیلم های متناسب با سن مخاطبان و چه از نظر تولید بازیها و اسباب بازیها، برنامهریزی مجدد صورت پذیرد، ولی این تصمیم باعث میشود که چنین مکانهای یادگیری از بین بروند و جایگزینی برای آن نیز وجود نداشته باشد.
ممکن است این تصور وجود داشته باشد که کانون تعطیل نمیشود و فقط کتابخانههای آن واگذار میگردد. اما، باید توجه داشت که در جهت رشد و توانمندی کودکان و نوجوانان، تمامی فعالیت های کانون به هم وابسته هستند و نمی توان قسمتی از آن را جدا نمود. محیط یادگیری باید در درون خودش همه فعالیتها را با هم داشته باشد و مکان کتابخانه فقط برای مطالعه یا قرض گرفتن کتاب نیست؛ بلکه، داخل همین مکانها فعالیتهای مختلف ادبی و هنری و کارهای دستی، توسط کودکان و نوجوانان صورت میپذیرد؛ لذا، این گونه نمیباشد که بتوان قسمتی از آن را از مراکز کانون مجزا نمود.