پایگاه خبری جماران: گورباچف اواخر هفته گذشته مرد. بازخوانش نصایح امام به گورباچف، پیامهای جدی برای رؤسای جمهور جهان دارد. آمریکاییها بیش از 30 سال است در سپهر سیاست ایران دنبال «گورباچف»ها و «یلتسین»های ایرانی میگردند. ملت ایران با بصیرت مثالزدنی در پاسخ به سه فتنه 78، 88 و 98 این پیام تاریخی را به واشنگتن مخابره کردند که ؛ «ما گشتیم نبود، شما هم نگردید نیست!»
*
گورباچف در 45 سالگی زمام امپراطوری شوروی را به دست گرفت. او از سال 1985 تا 1991 به مدت 6 سال سازههای نیرومند یک امپراطوری را که به مدد سازماندهی مدرن و پیشرفته به هم بافته شده بود باز کرد و سخاوتمندانه تحویل حریف و رقیب خود داد.
فروپاشی شوروی و تجزیه آن پایان گفتمان کمونیسم و سوسیالیسم به عنوان یکی از دو مدل حکمرانی در جهان بود.
لنین در نخستین روزهایی که با انقلاب 1917 بنای امپراطوری شوروی را مینهاد در کمیته مرکزی حزب کمونیسم شوروی خطاب به اعضا گفت : «رفقا ما سه وظیفه مهم داریم اول سازماندهی دوم سازماندهی سوم سازماندهی»!
او میخواست به مدد «سازماندهی» و نظم «آهنین» ، مشکل «گفتمان» و مشکل «مشروعیت حکومت» را حل کند.پس از 70 سال، رهبران شوروی به این نتیجه رسیدند از این رویکرد «کارآمدی» و «رضایت مردم» بیرون نمیآید.
30 خرداد 1368 آیتالله هاشمی رفسنجانی به مسکو سفر کرد. نگارنده به عنوان خبرنگار که یک هیئت بلندپایه هاشمی رفسنجانی را در سفر به شوروی همراهی میکرد، توفیق ارزیابی حکومت روسها را در 72 سالگی یکی از دو قدرت بزرگ جهانی در سرزمین پهناور امپراطوری شوروی داشتم.
یک روز که در محوطه کرملین به تنهایی قدم میزدم متوجه پوسیدگی نردههای میدان شدم. یک پیرزن رفتگر بر سنگفرش خیابان جارو میزد و چند پیرمرد که نشانهای نظامی داشتند و دست و پای آنها ظاهرا در جنگ با افغانستان قطع شده بود بر نیمکتی نشسته بودند و با هم گپ میزدند. در ذهن خود، پیام امام (ره) به گورباچف را که درست 140 روز از ارسال آن به رهبر شوروی میگذشت مرور کردم.
عصر همان روز به بازار مسکو رفتم .تعداد کالا در قفسه مغازهها کمتر از مشتریان آنها بود. یقین کردم چیزی از بساط این امپراطوری باقی نمیماند.
پیام امام (ره) به گورباچف هنگامی که امپراطوری شوروی هنوز سرپا بود، یک نقطه عطف در روابط ایران با روسیه که مغز اصلی این قدرت را تشکیل می داد بود. روسیه پس از تزارها با روسیه پس از سقوط شوروی با روسیه پس از آن یعنی یلتسین و نیز با روسیه هزاره سوم یعنی حکومت پوتین ، روسیه جدید خیلی متفاوت است هر کس در این تفاوت تردید کند معلوم است سواد سیاسی ندارد و از دیپلماسی حظّی نمی برد.
اینکه امام با روسیه چه کرد مهم است؟ امام (ره) در چند جمله یک دستکاری فنی و فکری در شناخت فلسفی نخبگان روسیه پدید آورد. علت اینکه ریاست هیئت دیپلماتیک ایران را به امر امام (ره) یک فیلسوف و فقیه عالیقدر از حوزه علمیه قم و نیز یک سیاستمدار برجسته، یک فیلسوف و ریاضیدان و یک انقلابی سترگ و بزرگ آنهم یک زن! به عهده داشت، حکایت از یک دستکاری فکری و فلسفی در ذهن روسها بود.
محورهای پیام امام، کوتاه و مختصر 16 بند را شامل می شد:
1- مکتب کمونیسم، فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی کرده است.
2- بر سیاست دینزدایی و خدازدایی از جامعه تجدیدنظر کنید.
3- برخورد واقعی برای حل مسائل جهان از طریق دین ممکن است.
4- باغ سبز دنیای غرب یک توهم است حقیقت در جای دیگر است.
5-پناه بردن به کانون سرمایهداری جهان ، مشکل شما را حل نمیکند.
6- غرب به شکل دیگری در همین مسائل گرفتار حادثه است.
7- مشکل اصلی شما عدم اعتقاد به خدا و مبارزه بیهوده و طولانی با خدا به عنوان مبدأ هستی و آفرینش است.
8- مارکسیسم پاسخگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست.
9- رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد و شما دومین و آخرین ضربه را به پیکر مارکسیسم نواختید.
10- هوشیار باشید در شکستن خیالات مارکسیسم خود را گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نکنید.
11- به دو جهانبینی مادی و الهی فکر کنید هستی اعم از غیب و شهادت است جهان غیب افسانه نیست.
12- حقیقت علم، وجودی مجرد از ماده است ، هرگونه اندیشه از ماده منزه است، به احکام ماده محکوم نیست.
13- برای درک جهان بینی الهی درک دستاوردهای علمی فارابی، بوعلی، ملاصدرا و محی الدین عربی ضروری است.
14- خبرگان تیزهوش خود را راهی قم کنید تا از منازل معرفت آگاهی پیدا کنند بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.
15-از شما میخواهم به طور جدی در مورد اسلام تحقیق و تفحص کنید. اسلام ارزشهای والا و جهان شمول دارد میتواند وسیله نجات ملتها باشد و گره اصلی مشکلات بشر را باز کند.
16- جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی میتواند خلأ اعتقادی نظام شما را پر کند.
گورباچف هشت هفته بعد پاسخ رسمی خود را به نامه امام به وسیله ادوارد شواردنادزه ، وزیر خارجه وقت شوروی به تهران ارسال کرد.
چند نکته در پیام گورباچف برجسته بود :
1- پیام شما ملاحظات عمیق راجع به سرنوشت بشریت دارد.
2- روابط دو کشور وارد یک مرحله کیفی و جدید میشود .نامه شما سرشار از مفاهیم است و هیئت رهبری شوروی آن را دقیق خواندند.
3- انقلاب اسلامی انتخاب ملت شما بوده است ما به آن احترام و از آن پشتیبانی میکنیم.
4- ما در شوروی مشغول یک انقلاب مسالمتآمیز بدون توسل به زور و سنگربندی هستیم . روند نوسازی و تجدیدنظر ادامه دارد.
5- از برقراری تماسها بین نمایندگان محافل اجتماعی و روحانیون استقبال میکنیم.
*
گورباچف با آنکه رشتهاش فلسفه بود از بحث فلسفی و فکری که دوسوم نامه امام را پوشش میداد پرهیز کرد. اما جامعه روشنفکری و نخبگی روسیه و حتی جامعه نخبگی حزب کمونیست چین نیز پیام امام (ره) را جدی گرفت و تغییراتی در دپارتمان فلسفه و جامعه شناسی دانشگاه مسکو و دانشگاه پکن پدید آمد.
متأسفانه نهاد علم و فلسفه در دانشگاهها و نهاد دیپلماسی در وزارت خارجه ما از این رویداد بزرگ فکری بیخبر هستند . پایاننامههای زیادی درباره نزدیکی دیدگاههای فلسفی اسلام و شیعی با مسیحیت ارتدوکسی در روسیه و نیز مسائل آخرالزمانی نگاشته شده است.
همچنین در مورد مشابهتها و نزدیکی تفکر شیعی و اسلامی با آموزههای کنفسیوسی در فرهنگ چینی، رسالهها نوشته شده و این رسالهها در نشستهای علمی و فکری در حوزه علوم انسانی در روسیه و چین مطرح و بر ذهن نخبگان سیاسی سایه انداخته است.
*
امام در جواب پاسخ گورباچف در همان دیدار شواردنادزه با ایشان کوتاه و گویا فرمودند : «من خواستم دریچهای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف بازنمایم. محور اصلی پیام من آن بود امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند.»
گورباچف این تلاش را نکرد و 2 سال بعد هم سازههای فکری و سرزمینی امپراطوری شوروی بدون شلیک یک گلوله فرو ریخت. اما کسانی که باید در چین و روسیه پیام امام (ره) را دریافت کنند، آن را خوب دریافت کردند. سند این گفته عدم ادغام «روسیه» و «چین» در نظم تعریف شده جهانی توسط واشنگتن است.
سند بالاتر این گفته فروپاشی سیاسی و اجتماعی در آمریکا و شنیدن صدای خُرد شدن استخوان سرمایهداری در نظام سیاسی دوقطبی در سپهر سیاست این کشور است. سند تصویری آنرا میتوانیم در خیابانهای شهرهای بزرگ آمریکا در زیست کارتنخوابی قشرهای فرودست با چشم سر دید.
*
سالهاست الکساندر دوگین و بسیاری از نخبگان فکری در دپارتمان جامعهشناسی و فلسفه دانشگاه مسکو مشغول تأملات راهبردی روی رهیافتهای فلسفی فارابی، بوعلی، ملاصدرا و ابنعربی بنا به آنچه که امام (ره) در پیام به گورباچف بازکردن دریچهای به سوی ابدیت مطرح کردند ، هستند.
نگارنده پنج سال پیش در سرمقاله «روسیه جدید» آثار و برکات این رویکرد فکری و گفتمانی را در دانشگاه مسکو روی سیاست داخلی و خارجی واکاوی کردم و مسئولان وزارت خارجه را دعوت به درک چنین واقعیتی کردم اما متاسفانه توجهی نشد.
همین تلاش فکری در دپارتمان فلسفه در دانشگاه پکن سالهاست با حضور پررنگ پروفسور غلامرضا اعوانی در آنجا با پذیرش دهها دانشجوی فوق دکترای فلسفه در جریان است.
غرب متوجه اثرگذاری پیام امام (ره) به گوباچف بود. لذا «دوگین» سالها در تور ترور سرویسهای سیا بود خوشبختانه تیر آنها به سنگ خورد او اکنون زنده است. اما متأسفانه دخترش هزینه ترور را با مرگ خود پرداخت. اینکه در تهران در یک خبرگزاری منتسب به برخی که تحصیلات فلسفی دارند، دوگین «راسپوتین» و پوتین را «تزار» بدانند، نشان میدهد قلم آنها در دوات «سیا» و «موساد» سیاه مشق سیاسی مینویسد. دانش سیاسی و شناخت جهان جدید به ما میگوید: چین و روسیه در هزاره سوم قرار نیست در سرمایه داری جهان هضم شوند. قدرت هاضمه امپریالیسم پذیرای چنین هضمی نیست. دستگاه گوارش آنها دراروپا و آمریکا دچار اختلال است. جنگ اوکراین نشان میدهد آمریکا و اروپا دارد آنچه را به اسم «جامعه جهانی» و «جهان تکقطبی» خورده است بالا میآورد. بوی تعفن این استفراغ دماغ بشریت را در پنج قاره آزار میدهد.