پایگاه خبری جماران: رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه احیای برجام از لحاظ فنی همان سازوکارهای برجام را دارد، گفت: من معتقدم علم قدرت در اینجا حاکم و تنها تضمین «قدرت طرفین» است. طرفین سعی می کنند ابزارهای قدرت خودشان را حفظ کنند و این بخشی از چالشی است که الآن وجود دارد. یعنی ایران می خواهد یک برنامه زمان بندی را شکل بدهد که مثل برجام یکباره کل قابلیت های خودش را از دست ندهد و بعد از آن طرف آمریکایی تعهدی را نپذیرد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حشمت الله فلاحت پیشه را در ادامه می خوانید:
مقامات وزارت خارجه اعلام کرده اند که پاسخ ایران به آمریکا در خصوص احیای برجام در حال بررسی است. به نظر شما نکات کوچک و حساس باقی مانده چیست و ایران چه جوابی می تواند به این مسأله بدهد؟
مطرح می شود که دو موضوع باقی مانده که یکی از آنها مسائل پادمانی است و باید اعلام شود که نقطه چالشی در برنامه های ایران وجود ندارد. اشاره به ادعاهایی است که در مورد سه سایت هسته ای ایران از قبل سال 2003 وجود دارد و عمدتا اسنادی است که رژیم صهیونیستی در اختیار آژانس قرار داده و یک بار هم این موضوع حل شده ولی کسانی که دنبال این موضوع هستند سعی می کنند پرونده ایران کماکان باز باشد؛ یعنی پرونده ای که همواره در آستانه فصل هفتم منشور ملل متحد است. ایران می خواهد این موضوع بسته شود. مثل پی ام دی یا ابعاد احتمالی نظامی که سال 1394 ابتدا آن بسته شد و بعد برجام اجرایی شد.
احیای برجام از لحاظ فنی همان سازوکارهای برجام را دارد
ما در برجام یک سری نظارت های فراپادمانی را پذیرفتیم ولی از صحبت های اخیر وزیر امور خارجه این طور برداشت می شود که ظاهرا این دور قرار نیست نظارت های فراپادمانی را بپذیریم. نظر شما در این خصوص چیست؟
حتما این یک ادعا است. چون احیای برجام از لحاظ فنی همان سازوکارهای برجام را دارد. یعنی اینکه ایران به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا می کند. داوطلبانه از این نظر که چون هنوز در مجلس تصویب نشده، ایران یک تعهد سیاسی می دهد که پروتکل الحاقی را اجرا و در یک مدت مثلا شش ماهه هم مجلس پروتکل الحاقی را تصویب کند. یعنی عملا نظارت های فراتر از NPT را ایران می پذیرد. یعنی بالاترین نظارت هایی که یک کشور پذیرفته را ایران می پذیرد؛ همان طور که در برجام پذیرفت.
اتفاقا من این قسمت را نقطه مثبت می بینم و معتقدم وقتی که یک کشوری بالاترین بازرسی ها را می پذیرد و مشخصا هم دنبال بمب نیست، دیگر مسائل پادمانی مشکلی را ایجاد نمی کند. ولی به هر حال این مشکل مطرح شده که من معتقدم این مسأله قابل حل است. اما به نظر من مسأله مهمتری وجود دارد که بحث تضمین ها است. بر اساس تجربه تاریخی ایران حق دارد دنبال تضمین باشد و در مورد جزئیات تضمین هم صحبت شده است.
در دوران برجام فقط 70 میلیارد یورو با کشورهای اروپایی و حدود 40 میلیارد یورو با شرکت های چینی و دیگر کشورها قرار داد بسته شد
به عنوان مثال، در دوران برجام فقط 70 میلیارد یورو با کشورهای اروپایی و حدود 40 میلیارد یورو با شرکت های چینی و دیگر کشورها قرار داد بسته شد ولی با خروج ترامپ از برجام عملا هیچ قراردادی اجرا نشد. شرکت ها به تحریم از طرف وزارت خزانه داری آمریکا تهدید شدند و بیرون رفتند.
ایران از این نظر دنبال تضمین هست و از این نظر که به هر حال پول فروش نفت به ایران برگردد؛ یعنی تحریم های ثانویه منع پولی و بانکی مقابل ایران ایجاد نکند. سازوکارهایی را اتحادیه اروپا پیشنهاد داده و ایران ملاحظاتی و آمریکا هم ملاحظات دیگری را مطرح کرده اند ولی فراتر از همه این مسائل بنده معتقدم بر اساس تجربه تاریخی، اولا هیچ تضمینی پشتوانه معاهدات بین المللی نیست و در عرصه بین المللی علم قدرت حاکم است.
یعنی اگر ایران یک توان نظامی خوداتکا نداشت، مردم تحریم ها را تحمل نمی کردند و در زمینه هسته ای ایران پیشرفت نکرده بود، هیچ وقت طرف آمریکایی حاضر نبود به ایران امتیازی بدهد و اینها مثلث قدرت ایران در مذاکرات هستند. از سوی دیگر وزارت خزانه داری آمریکا این امکان را دارد که تحریم فراگیر علیه ایران داشته باشد و دیگر کشورها را هم به اجرای تحریم ها مجبور کند.
به همین دلیل من معتقدم علم قدرت در اینجا حاکم و تنها تضمین «قدرت طرفین» است. طرفین سعی می کنند ابزارهای قدرت خودشان را حفظ کنند و این بخشی از چالشی است که الآن وجود دارد. یعنی ایران می خواهد یک برنامه زمان بندی را شکل بدهد که مثل برجام یکباره کل قابلیت های خودش را از دست ندهد و بعد از آن طرف آمریکایی تعهدی را نپذیرد. لذا به عنوان مثال در مرحله اول دارایی های مسدود شده ایران آزاد شود، در مرحله دوم ایران بتواند نفت بفروشد و پولش را دریافت کند و در مرحله سوم ایران بتواند قراردادهای توسعه ای خودش را ببندد و شرکت ها بتوانند بدون ترس از تحریم آمریکا با ایران کار کنند.
ایران می خواهد در هر مرحله بخشی از توانایی های خودش را حفظ کند و این چالشی است که بین ایران و آمریکا وجود دارد اما من معتقدم فراتر از همه اینها عوامل سیاسی صاحب نقش هستند. هدف عوامل سیاسی این است که چالش بین ایران و آمریکا ادامه پیدا کند؛ چه در ایران که کماکان یک عده سعی می کنند موضوع برجام به معنای تنش زدایی با آمریکا نباشد و به همین دلیل مسائل دیگری را مطرح می کنند و چه در سمت دیگر که آمریکایی ها سعی می کنند به محافظ کاران آمریکا و اسرائیل اعلام کنند که این پایان تنش با ایران نیست.
ما می دانیم که آمریکایی ها سه بار به مواضع نیروهای نزدیک به ایران حمله کرده اند که دو بار آن در یک هفته اخیر و یک بار هم در ابتدای دوره بایدن بوده است. دو بار اخیر توجیه اسرائیل است که آمریکایی ها کماکان ابزار زور علیه ایران را حفظ می کنند.
روی متن برجام عملا متن اختلاف مانع سازی باقی نمانده است
لذا بر روی متن برجام عملا متن اختلاف مانع سازی باقی نمانده؛ چیزی که وجود دارد مربوط به دیپلماسی رسمی نیست و مربوط به دیپلماسی عمومی است که طرفین برای راضی کردن طرفداران خودشان و ندادن پاشنه آشیل به رقیب هایشان، سعی می کنند در دیپلماسی عمومی قرارداد را این گونه تفسیر کنند که این قرارداد بهتر از دستاورد گذشته است. لذا می بینیم تیم مذاکره ایران بارها اعلام می کند این قرارداد خیلی بهتر از گذشته است و در طرف دیگر هم آمریکایی ها سعی می کنند اعلام کنند توافقی که با ایران می بندند سیاست های بهتری از دوره ترامپ را در پیش می گیرد.
مذاکره مستقیم پیش از این باید اتفاق می افتاد
به نظر شما چه قدر محتمل است که برای پیگیری احیای برجام مذاکره مستقیم در سطح وزرای خارجه ایران و آمریکا اتفاق بیفتد؟
مذاکره مستقیم پیش از این باید اتفاق می افتاد؛ که نشد و ما دیدیم که واسطه ها خیلی فعال تر از دو طرف اصلی ایران و آمریکا عمل کردند و هر کدام سعی داشتند منافع خودشان را بگنجانند. ما می بینیم که به راحتی اروپایی ها، روسیه و چین منافع برجامی خودشان را مطرح می کنند. با واسطه احیای برجام به اینجا رسیده و عملا موضوعات باقی مانده مهمتر از موضوعات گذشته نیست که طرفین بدون واسطه مذاکره کنند. به ویژه اینکه دو طرف تحت فشار هستند که اعلام کنند چالش ها باقی مانده و برجام یک چالش بین المللی است که دارند آن را حل می کنند.
جالب است که آمریکایی ها هم اعلام می کنند شرکت های غیر آمریکایی از نوعی صیانت برخوردار می شوند که در صورت خروج آمریکا نگران تحریم نباشند. البته من شخصا اعتقاد دارم اگر در همان زمان برجام ایران و آمریکا به گونه ای عمل می کردند که شرکت های آمریکایی هم می توانستند با ایران کار کنند و تحریم شرکت های آمریکایی برداشته می شد، حتما ترامپ به راحتی نمی توانست از برجام خارج شود.