گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

/امر بمعروف و نهی از منکر؛ فلسفه قیام عاشورا/7

آیت‌الله هادوی تهرانی: اگر امر به معروف و نهی از منکر باعث ایجاد مفاسد شود این وظیفه ساقط می‌شود/ برخورد با بدحجابی به یک شناخت عمیق از شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور نیاز دارد/ برخورد باید به گونه ای باشد که اثر مثبت بگذارد

آیت‌الله هادوی تهرانی عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) به جماران گفت: باید توجه داشت که امر به معروف و نهی از منکر مشروط به تأثیر است؛ و از طرفی این نکته هم مورد توافق همه فقها است که امر به معروف و نهی از منکر آثار سوء داشته باشد و به تعبیری با یک واجب اهم تزاحم داشته باشد، باز هم امر به معروف و نهی از منکر ساقط می شود. گاهی این مسأله پیدا می شود که امر به معروف و نهی از منکر می تواند باعث ایجاد مفاسد شود. مثلا باعث شود ارزش های اسلامی مورد شبهه و تردید واقع شود و اصل دیانت، ایمان و باور مردم نسبت به اسلام تضعیف شود؛ که در این صورت وظیفه ساقط می شود و یا لااقل آن شکل وظیفه تغییر پیدا می کند به شکلی که این تبعات سوء را نداشه باشد.

پایگاه خبری جماران: عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) با تأکید بر اینکه تلاش امام حسین(ع) برای زدودن غبار تحریف ها بود، گفت:باید توجه داشت که امر به معروف و نهی از منکر مشروط به تأثیر است؛ و از طرفی این نکته هم مورد توافق همه فقها است که امر به معروف و نهی از منکر آثار سوء داشته باشد و به تعبیری با یک واجب اهم تزاحم داشته باشد، باز هم امر به معروف و نهی از منکر ساقط می شود. گاهی این مسأله پیدا می شود که امر به معروف و نهی از منکر می تواند باعث ایجاد مفاسد شود. مثلا باعث شود ارزش های اسلامی مورد شبهه و تردید واقع شود و اصل دیانت، ایمان و باور مردم نسبت به اسلام تضعیف شود؛ که در این صورت وظیفه ساقط می شود و یا لااقل آن شکل وظیفه تغییر پیدا می کند به شکلی که این تبعات سوء را نداشه باشد.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله مهدی هادوی تهرانی را در ادامه می خوانید:

یکی از موضوعاتی که همواره در ماه محرم به آن پرداخته می شود مسأله امر به معروف و نقش امر به معروف در قیام سیدالشهدا(ع) است. به نظر شما حقیقت امر به معروف و نهی از منکر و هدف امام حسین(ع) چیست از اینکه یکی از اهداف قیامشان را امر به معروف و نهی از منکر عنوان کرده اند؟

قیام امام حسین(ع) بدون شک مصداق امر به معروف و نهی از منکر بود و خود آن بزرگوار هم به این نکته اشاره کردند. اما اینکه مقصود از امر به معروف و نهی از منکر در اینجا چه بود، جای تأمل و دقت دارد. چون ما باید این را توجه داشته باشیم که امام حسین(ع) بعد از برادر بزرگوارشان امام مجتبی(ع) 10 سال امامت داشتند ولی مخالفتی به این شکل با معاویه ابراز نکردند؛ در حالی که حکومت معاویه از نظر موازین و ملاک های شرعی و از منظر امام حسین(ع) حکومت مشروع نبود.

در واقع امام حسین(ع) در ادامه صلح امام مجتبی(ع)، همان رفتاری را که امام مجتبی(ع) در دوران بعد از صلح داشتند را ادامه دادند. در این دوران، یعنی دورانی که امام حسین(ع) امام مسلمین بودند و در عین حال معاویه حکومت می کرد، قطعا خلاف های زیادی در جامعه اسلامی اتفاق می افتاد ولی ما برخوردی از ناحیه امام حسین(ع) در این دوران نمی بینیم.

همچنان که در 25 سال خانه نشینی علی بن ابیطالب(ع) بعد از رحلت نبی اعظم(ص)، نمی بینیم که علی بن ابیطاب(ع) به آن معنا برخوردی با رفتارهای حکومت داشته باشند؛ در حالی که این حکومت از منظر آنها مشروع نبود . نه تنها از علی بن ابیطالب(ع) بعد از رحلت پیامبر(ص) برخوردی با حکومت های زمان خودشان نمی بینیم، بلکه همراهی و همکاری علی بن ابیطالب(ع) را هم با این حکومت ها می بینیم.

وقتی فاطمه(س) دیدند که بعد از پیامبر(ص) علی(ع) را به اجبار دارند برای بیعت به مسجد می برند، و فاطمه(س) برآشفت و تهدید کرد که بر سر قبر پیامبر(ص) خواهد رفت و آنها را نفرین خواهد کرد، علی بن ابیطالب(ع) فرستاده ای فرستادند که ظاهرا سلمان بود، تا به فاطمه(س) بگوید که اگر می خواهی دین پیامبر(ص) باقی بماند، دست از این کار بردار.

این پیغام علی بن ابیطالب(ع) نشان می دهد بعد از ارتحال پیامبر(ص) اصل «دین» در خطر بود و به خاطر حفظ اصل دین، حتی علی بن ابیطالب(ع) حاضر شدند که به یک معنا نظام اسلامی را فدا کنند. چون درست است که حفظ نظام اسلامی از اهم امور است و هر حکم فرعی شرعی با حفظ نظام اسلامی تزاحم پیدا کند حفظ نظام بر آن مقدم می شود، اما قطعا حفظ اصل اسلام و دیانت اسلامی اهم از حفظ نظام و ساختار حکومت اسلامی است.

این رویه به یک معنایی در دوران بعد از صلح امام مجتبی(ع) از ناحیه امام مجتبی(ع) و بعد امام حسین(ع) ادامه پیدا کرد. با این فضا چه طور امام حسین(ع) در دوران یزید اقدام به قیام کردند و در واقع رویه مدارایی که بود را کنار گذاشتند و در واقع به عنوان امر به معروف نهی از منکر به میدانی آمدند که خودشان هم می دانستند نتیجه این میدان شهادت خود ایشان و اصحاب و یاران و اسارات خانواده خواهد بود؟

 

امام حسین(ع) به عنوان حفظ اصل اسلام، حتی مهمتر از نظام اسلامی، به میدان آمدند

 

نکته ای که وجود داشت این بود که بر اثر تحریفات دوران بعد از پیامبر(ص) تا زمان واقعه عاشورا اتفاق افتاده بود، اسلام به گونه ای داشت تغییر و تحول پیدا می کرد که اصل دین داشت از بین می رفت و به تعبیر امام حسین(ع) که اگر اسلام به حاکمی مثل یزید مبتلا شود باید با اسلام خداحافظی کرد، اسلام بر باد می رفت. لذا امام حسین(ع) به عنوان حفظ اصل اسلام، حتی مهمتر از نظام اسلامی، به میدان آمدند.

بنابر این، امر به معروف و در رفتار امام حسین(ع)، در واقع امر آن بزرگوار برای حفظ اصل اسلام و ارزش های اسلامی است. حکومت اسلامی از مسیر اصلی خودش آنچنان دور افتاد که شخصیتی فاجر و فاسد مثل یزید می خواست به عنوان جانشین پیامبر(ص) و خلیفه مسلمین بر قدرت تکیه بزند. این انحرافی از اصل مسیر اسلام بود. اقدام امام حسین(ع) امر به معروف در جهت تلاش برای حفظ نظام بود که این تلاش موفق بود و امام حسین(ع) توانست کاری کند که حقیقت اسلام در طول تاریخ حفظ شود.

تعبیر نبی اکرم(ص) که «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» به این معنا است که مسیر و راه امام حسین(ع) باعث شد مسیر و راه نبی اعظم(ص) حفظ شود از انحرافاتی که دائم برای اسلام پیش آمده و احیانا خواهد آمد. به همین دلیل بعد از امام حسین(ع) در طول تاریخ شاهد قیام های متعدد به نام امام حسین(ع) هستیم و حتی انقلاب اسلامی ما هم با شعار حسینی(ع) و با روحیه قیام امام حسین(ع) شکل گرفت.

 

امر به معروف که حفظ اصل اسلام و ارزش های اسلامی است، فراتر از هر امر به معروف دیگری و هر رفتار واجب دیگری، حتی جهاد، است

 

اینکه امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منکر را بالاتر از جهاد می دانند، منظور کدام امر به معروف است؟ آیا در محدوده حجاب و مسائل فردی است یا نقد کردن زمامداران است؟

مصداقی از امر به معروف که در رفتار و قیام امام حسین(ع) تجسم پیدا کرد همان نهی از خیانت به اصل اسلام و ارزش های اسلامی بود. قطعا این امر به معروف که حفظ اصل اسلام و ارزش های اسلامی است، فراتر از هر امر به معروف دیگری و هر رفتار واجب دیگری، حتی جهاد، است. چون این تلاشی است برای اینکه مفاهیم و ارزش های اصیل گرفتار تحریف نشوند.

تفکر اصلی اسلامی از مسیر خودش منحرف شده بود؛ به گونه ای که چهره ای از اسلام داشت معرفی می شد که هیچ تطابقی با مفاهیم و ارزش های اسلام اصیل و واقعی نداشت و تلاش امام حسین(ع) برای زدودن این غبار تحریف ها و مصداقی از امر به معروف و نهی از منکر بود. اما امر به معروف به عنوان یک وظیفه فرعی که ما در مجموعه فروعات به آن اشاره می کنیم، در مقابل هر وظیفه ای امر به معروف و در مقابل هر نوع فعل حرام نهی از منکر داریم.

البته این وظیفه شرایطی دارد که فقها در کتاب امر به معروف و نهی از منکر به آن اشاره می کنند. یکی از شرایطی که همه فقها بر آن توافق دارند این است که امر به معروف یا نهی از منکر احتمال لااقل عقلایی تأثیر داشته باشد. بنابر این اگر کسی در جایی احساس می کند امر به معروف یا نهی از منکر احتمال عقلایی تأثیر ندارد، این وظیفه از او ساقط می شود.

البته همان طوری که فقها از گذشته فرموده اند، از جمله شیخ مفید در کتاب شریف مقنعه، امر به معروف مراتبی دارد. یک مرتبه این است که انسان آنچه را که شخص دارد خلاف معروف یا مطابق منکر انجام می دهد را به دل موافقت نداشته باشد. مرتبه بعدی امر کردن لفظی است که به او بگوید این کار را باید انجام بدهی یا این کار را باید ترک کنی. این مراتب امر به معروف نهی از منکر وظیفه عمومی است.

اما مراتبی از امر به معروف و نهی از منکر در کتاب های فقهی تحت عنوان ضرب و جرح و حتی کشتن مطرح شده و آن مراتب همان طور که جناب شیخ مفید در کتاب مقنعه اشاره کرده، به حکومت و حاکم اسلامی اختصاص دارد و وظیفه عمومی نیست. آن باید با مراحل قانونی و طی مراحل قضایی انجام انجام شود.

باید توجه داشت که امر به معروف و نهی از منکر مشروط به تأثیر است؛ و از طرفی این نکته هم مورد توافق همه فقها است که امر به معروف و نهی از منکر آثار سوء داشته باشد و به تعبیری با یک واجب اهم تزاحم داشته باشد، باز هم امر به معروف و نهی از منکر ساقط می شود. گاهی این مسأله پیدا می شود که امر به معروف و نهی از منکر می تواند باعث ایجاد مفاسد شود. مثلا باعث شود ارزش های اسلامی مورد شبهه و تردید واقع شود و اصل دیانت، ایمان و باور مردم نسبت به اسلام تضعیف شود؛ که در این صورت وظیفه ساقط می شود و یا لااقل آن شکل وظیفه تغییر پیدا می کند به شکلی که این تبعات سوء را نداشه باشد.

البته هر معروف و منکری مرتبه ای از اهمیت را دارد. به صورت کلی، وظیفه عمومی همین است که در قبال هر معروف ترک شده یا هر منکر انجام شده عکس العمل نشان بدهیم. این به یک معنا نوعی مسئولیت عمومی و نوعی مراقبت و نظارت اجتماعی محسوب می شود که اگر به نحو درست اعمال شود قطعا تأثیرات مثبتی را می تواند در جامعه داشته باشد. یعنی اگر همه مردم احساس کنند اگر در جایی معروفی ترک شد و یا منکری انجام شد عکس العملی متناسب با آن شرایط، به گونه ای که تأثیرگذار باشد، انجام بدهند، قطعا جامعه به سمت صلاح و سداد حرکت می کند. اما گاهی ممکن است برخی ظروف تبعات و مفاسدی داشته باشد که باید به تزاحم امر به معروف با یک واجب مهمتر و یا احیانا ارتکاب یک حرام مهمتر، توجه داشته باشیم. خود این مسأله گاهی وقت ها در اعمال امر به معروف و نهی از منکر پیچیدگی خاصی را ایجاد می کند.

 

حجاب امر واجبی است

نسبت به کسی که آن را ترک می کند امر به معروف معنادار می شود

 

مسأله امروز ما که شما هم به آن اشاره کردید، بحث «حجاب»، یک بحث فقهی است که حجاب به عنوان یکی از وظایف اسلامی، با محدوده هایی که در کتاب های فقهی بیان شده، امر واجبی است. بنابر این نسبت به کسی که آن را ترک می کند امر به معروف معنادار می شود. اما اینکه چه قدر در شرایط اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار است و چه آثار سوئی دارد، تابع موقعیت و شرایط است.

بحث عمومی فقهی این است که ما باید به این واجبات و محرمات توجه کنیم. اما اینکه در شرایط فعلی ما به چه شکلی یک امر به معروف یا نهی از منکری را انجام بدهیم، باید توجه کنیم که اولا تأثیرگذار باشد و ثانیا مفسده ای در پی نداشته باشد. گاهی از اوقات اگر غفلت کنیم، امر به معروف و نهی از منکرهای ما نه تنها اثرگذار نیست بلکه آثار منفی دارد و حتی باعث تبعات منفی اجتماعی می شود که اینجا یا باید موقتا وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را کنار بگذاریم یا شکل و نحوه آن را طوری قرار بدهیم که این مشکلات ایجاد نشود و تأثیرگذار هم باشد؛ این مسأله خیلی مهم است.

 

ما زمانی مکلف به امر به معروف و نهی از منکر هستیم که امکان تأثیر باشد و مفسده ای نباشد

 

آیا این شکل تبیین امر به معروف که این روزها در کشور دیده می شود، از گشت ارشاد گرفته تا متأسفانه روبرو شدن مردم با همدیگر، که یکی تجلیل و تکریم و دیگری بازداشت و توقیف می شود، را شما می پسندید؟ اساسا توصیه شما به کسانی که امر به معروف می کنند چیست و برخورد آنها باید چگونه باشد؟ آیا برخوردهای خشن در امر به معروف و نهی از منکر منجر به وهن اسلام و دین نمی شود؟

قضاوت در این مسائل به صورت موری بحثی است که من نمی خواهم به آن وارد شوم. اما به شکل کلی عرض کردم که اگر من به عنوان یک شخص می خواهم در جایی امر به معروف یا نهی از منکر کنم و احتمال تأثیر عقلایی نمی دهم، تکلیف از من ساقط می شود؛ یا احتمال مفسده ای مثل مفاسدی که شما اشاره کردید می دهم، باز هم تکلیف ساقط می شود.

بنابر این همچنان که عرض کردم، به عنوان وظیفه فردی ما زمانی مکلف به امر به معروف و نهی از منکر هستیم که امکان تأثیر باشد و مفسده ای نباشد. اما به عنوان وظیفه اجتماعی که مسئولیت آن با دولت اسلامی است، دولت اسلامی باید همه جنبه های یک اقدام را محاسبه کند که آیا این اقدام در مجموع به نفع اسلام، تقویت ایمان و توسعه رفتارهای دینی خواهد بود یا به عکس ممکن است موجب تضعیف باورها و به تعبیر شما وهن اسلام یا تضعیف رفتارهای دینی باشد. این جنبه های مختلف نیاز به یک مطالعه کارشناسی و شناخت از وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور دارد.

شاید برخی ظرف ها تحمل بعضی از مسائل را نداشته باشد. مثلا خاطر ما هست که ابتدای انقلاب شهید رجایی دستورالعمل رعایت حجاب در ارگان های دولتی را صادر کردند و آن زمان این اقدام مشکل خاصی به لحاظ اجتماعی و سیاسی ایجاد نکرد. یعنی ظروف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما در آن زمان، علی رغم اینکه این مسأله برای جامعه عمومی ما چندان مأنوس نبود، عکس العمل خاصی نداشت و تقریبا با موفقیت اجرا شد.

به هر حال مجموعه شرایط حاکم بر جامعه تأثیر دارد در نوع اقداماتی که دولت نسبت به هر مسأله ای انجام می دهد و این نیاز به ملاحظه جنبه های مختلف مسأله دارد و انتخاب راهی که ما بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم و در عین حال اجتناب کنیم از مفاسد، عیوب و مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید.

 

اصل مسأله حجاب بحثی نیست که ما نیاز به بررسی جدید نسبت به آن داشته باشیم

 

اصل مسأله حجاب بحثی نیست که ما نیاز به بررسی جدید نسبت به آن داشته باشیم. اما اینکه ما چگونه اقدام کنیم تا این مسأله به لحاظ فرهنگی هم پذیرفته و عمل شود و هم به لحاظ اجتماعی مظاهر بدحجابی یا بی حجابی را در جامعه کاهش بدهیم، به یک شناخت عمیق از شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور و نحوه تعامل با این شرایط نیاز دارد که قطعا رفتار ما به عنوان یک فرد یا حکومت می تواند تأثیرگذار باشد بر نتایجی که از این اقدامات به دست می آید. اگر ما با ظرافت این کار را انجام بدهیم، قطعا می توانیم نتایج مثبتی را در جامعه شاهد باشیم.

 

این طور نیست که امر به معروف به مسلمانان اختصاص داشته باشد

در سوئیس دیدم که مردم در مقابل تخلفات رانندگی از خودشان عکس العمل نشان می دهند

 

ممکن است این توهم در ذهن مردم ما باشد که مثلا امر به معروف و نهی از منکر یک چیز اسلامی است و اختصاص به مسلمانان دارد؛ این طور نیست. ما شاهد هستیم در کشورهای غیر اسلامی چنین چیزی نهادینه شده و در زمینه هایی که برای خود آنها مهم است این رفتارها را می بینیم. چیزی که خود من شخصا بیش از 30 سال پیش در سوئیس با آن مواجه شدم این بود که مردم در مقابل تخلفات رانندگی از خودشان عکس العمل نشان می دهند. این طور نیست که ثبت تخلف یا برخورد با متخلف را صرفا وظیفه پلیس بدانند. هر آدمی که احساس می کرد راننده ای دارد خلاف می کند، وظیفه خودش می دانست که با آن متخلف به نحوی برخورد کند.

یکی از دوستان ایرانی که در آنجا مقیم شده بود می گفت من هیچ وقت آشغال روی زمین نمی اندازم. گفتم چه طور؟ گفت اولین باری که من در سوئیس آشغالی را روی زمین انداختم دیدم صدایی با تحکم به من گفت آشغال را بردار و داخل سطل بیانداز. اطراف خودم را نگاه کردم و دیدم کسی نیست و تعجب کردم که چه کسی دارد به من تحکم می کند و بعد دیدم روی بالکن پیرزنی نشسته و وقتی دید من آشغال را روی زمین انداخته ام، بلافاصله به من گفت آشغال را بردار و داخل سطل بیانداز.

 

برخورد باید به گونه ای باشد که اثر مثبت بگذارد

 

لذا این مراقبت و نظارت اجتماعی امر مثبتی است و کشورهای پیشرفته سعی کرده اند که نهادینه شود؛ البته عرض کردم در زمینه هایی مثل رعایت قوانین رانندگی و بهداشت عمومی که برای آنها مهم است. ما هم در زمینه هایی که برای ما مهم است مثل ارزش ها و احکام اسلامی قائل به نظارت عمومی هستیم و در قالب همین امر به معروف و نهی از منکر است. نه اینکه صرفا به گشت ارشاد اختصاص داشته باشد، یک وظیفه عمومی است و همه مردم در قبال هر نوع تخلف اسلامی و قانونی باید حساس باشند.

اما برخورد باید به گونه ای باشد که اثر مثبت بگذارد و نتیجه نهایی این باشد که ما ببینیم رفتار صحیح در جامعه توسعه پیدا می کند و فرهنگ عمومی به سمت رعایت بیشتر احکام اسلامی و قوانین کشوری حرکت کند. این خیلی مهم و مدیریتش یک مسأله بسیار دقیق و پیچیده است.

 

مصادیق مهم و اولویت امر به معروف در جامعه امروز ما کدام است؟

هر نوع تخلفی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را ایجاب می کند. برخی تخلف ها آثار منفی گسترده تر و برخی تخلف ها آثار منفی محدودتری دارد. البته به این معنا نیست که چون تخلف بزرگتری وجود دارد ما تخلف کوچکتری را نادیده بگیریم؛ اگر تزاحمی در کار نیست، ما باید نسبت به هر دو عکس العمل نشان بدهیم. در جایی که تزاحم ایجاد شود اهم را بر مهم ترجیح می دهیم.

اگر از منظر اهم و مهم به مسائل و تخلفات نگاه کنیم، بعضی تخلفات اهم است. تخلفاتی که جنبه اجتماعی پیدا می کنند، اهمیت بیشتری دارد؛ به خصوص تخلفاتی که باعث نوعی تضعیف نظام اسلامی یا اصل دین می شود. مثلا وقتی مسئولی از آن موقعیت سوء استفاه مالی یا شکل دیگری از سوء استفاده ها می کند، ممکن است تأثیر اجتماعی گسترده ایجاد کند و نسبت به اصل نظام تضعیف اعتماد عمومی و ایجاد نظر منفی در پی داشته باشد. برخورد با چنین تخلفی مهمتر است از برخورد با تخلفی که مثلا در یک محدوده جزئی اتفاق می افتد.

وقتی برخورد می شود با یک متخلف مالی یا شخصی که از موقعیت اجتماعی، سیاسی و مالی خودش سوء استفاده می کند، باور و اعتماد مردم نسبت به نظام افزایش پیدا می کند. قطعا اینجا اهمیت دارد که با این تخلف ها برخورد بیشتری داشته باشیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.