آرمان ذاکری، جامعه شناس در شب هفتم محرم و در مراسمی با عنوان چراغی دیگر گفت: مساله ای که امروز با آن روبرو هستیم این است که افراد مذهبی در معرض این اتهام هستند که از مجموعهای رانت برخوردار بوده و در دامن زدن به تبعیضها و سکوت در برابر ظلم ها دخیل هستند. این اتهام مطرح است که تریبونها یی که در اختیار ما افراد مذهبی است در اختیار همه نیست و در برابر تبعیض ها و موقعیت هایی که از آن بهره مند هستیم، سکوت میکنیم.
به گزارش جماران از روابط عمومی انجمن خانه اندیشمندان علوم انسانی، حجت الاسلام محمدرضا زائری در شب هفتم محرم الحرام طی سخنانی با موضوع جلوه حادثه عاشورا در ادبیات و هنر مسیحی گفت: موضوع آنقدر مهم است که تاکنون آنطور که شایسته بدان توجه نشده است و در این حوزه با آثار درخشانی مواجه هستیم.
این پژوهشگر دینی با اشاره به کتاب جرج جرداق نویسنده لبنانی مسیحی کتاب امام علی صدای عدالت انسانی گفت: به تعبیر علامه حکیمی، بعد از کتاب الغدیر علامه امینی کتابی به اهمیت کتاب جرج جرداق در مورد امام علی (ع) نوشته نشده است. این کتاب بخاطر سطح ادبی به عنوان یک اثر ادبی مورد توجه قرار گرفته است. به او هرچقدر اصرار کردند که کتابی برای پیامبر اسلام بنویسد، ننوشت و با وجود اینکه اعتقاد مذهبی نداشت و به کلیسا هم نمیرفت اما می گفت امیرالمومنین فرق میکند.
وی با بیان اینکه تصور میکردم نویسندگان محدود و معدودی مسیحی در مورد پیامبر اسلام و ائمه کتاب نوشته باشند، ادامه داد: اقدام به بررسی آثار ادبی نویسندگان مسیحی از سال 1900 تا 2000 کردم و متوجه شدم که چقدر نمونه های فراوان و آثار درخشان نسبت به اسلام و پیامبر اکرم وجود دارد. یکی از این افراد جبران خلیل جبران بود که در نشریهای که در نیویورک راه انداخته بود، از سردمداران جریان ادبی جهان عرب هستند. متاسفانه برداشت ما از اعراب، عرب های حوزه حاشیه خلیج فارس است در حالیکه مغرب عربی به تنهایی آنقدر جریان های فکری گسترده و عمیق در خود دارد که بسیاری جریان های روشنفکری ما، وام دار آنها بوده و آثار آنها را ترجمه کردهاند.
زائری به آثار امین الریحانی یکی دیگر از نویسندگان مشهور مسیحی اشاره کرد و گفت: او در زمان مشروطه دو یادداشت مفصل درباره مسجد و اذان در نشریات امریکایی دارد که خود لبنانیها هم از وجود آن بی اطلاع بودند. جبران خلیل جبران نیز دو تمثال از امیرالمومنین (ع) کشیده و کلمات و جملات قصار پیامبر به امیرالمومنین را در آمریکا منتشر کرده که نه در موزه خود جبران است و نه در کتاب های او بلکه آنها را در میان میکرو فیلم های دانشگاه آمریکا پیدا کردم.
وی ادامه داد: یک شاعر مسیحی داریم که حضرت زهرا (س) را در خواب دیده و خواب را به صورت قصیده تعریف کرده است.
این پژوهشگر دینی گفت: برخلاف تصور که فکر میکنیم به ادبای مسیحی لبنانی پولی داده شده یا چیزی گیرشان آمده است، برخی از آنها به خاطر نوشتههایشان هزینههای سنگینی پرداخت کردهاند. مثلا مار عبدو که به عنوان شیخ ادبای لبنان مشهور است و بزرگ ادبیات لبنان در 100 سال گذشته محسوب می شود، اسم فرزندش را محمد گذاشته بود. فرزندش دچار مریضی می شود او میگوید زیر آسمان ایستادم و خطاب به پیامبر (ص) گفتم که اگر در زیر این آسمان اگر یک بچه مسیحی به غیر از فرزند من نامش محمد بود بگذار در این مریضی بمیرد. پس از توسلی که کرده بود فردایش حال فرزندش بهتر شد. او در خصوص فرزندش شعری دارد که خطاب به او میگوید چگونه نامش را محمد گذاشته است و اینکه هیچ کلیسایی حاضر نبوده که فرزندش را بخاطر اینکه اسمش محمد بوده غسل تعمید دهد و در نهایت یک کشیش حاضر به این کار شده است.
وی تاکید کرد: در همین ایام محرم و در دهه اول در لبنان مرسوم است که در مجالسی که برپا میکنند یک روحانی شیعه، یک اهل سنت و یک مسیحی در مراسم سخنرانی کنند. مسیحیانی در لبنان هستند که در ماه رمضان روزه میگیرند و قرآن می خوانند یا در خانههایشان جملات قصار از امام علی (ع) است. حتی چند سال پیش یکی از خوانندگان زن لبنانی مسیحی که معروف هم است، با خبرنگاری گفت و گو و در پاسخ به این سوال که در اوقات خلوت و تنهایی چه چیزی را با خود زمزمه میکند، یکی از جملات قصار نهج البلاغه را گفته بود.
وی افزود: جوزف حرب یک نویسنده مشهور دیگر لبنانی مسیحی که حدود پنج، شش سال پیش درگذشت، یک متنی با عنوان بکائیه راس الحسین دارد که وقتی در کویت مجری برنامه رادیویی بود آن را نوشت. او میگوید روز عاشورا بود گفتم بیانصافی است در روز عاشورا برای امام حسین چیزی ننویسم. وقتی از او پرسیدم این عشق و دلبستگی از کجا آمده گفت در کودکی و در هفت سالگی به همراه مادرم به روضه همسایگان شیعه روستا میرفتم و من هنوز همان بچه هفت سالهام که مادرم برای مصیب حسین (ع) گریه میگرد.
زائری در بخش دیگری از سخنانش گفت: از سال 1900 و از جبران خلیل جبران تا سال 2000، نزدیک به 50 چهره ای که آثار ارزشمند و مستقل درباره اسلام و اهل بیت دارند را شناسایی کردم که برخی از این افراد قبل از انقلاب اسلامی زندگی میکردند که در زمان نوشتن آثارشان نه جمهوری اسلامی بود، نه حمایت، امکانات و بودجه ای. «میشل کعدی» کتابی برای امیرالمومنین و امام سجاد نوشته است وقتی با او گفت و گو میکردم گفت کشیش بوده و وقتی کلیسا را برای تحصیل در مقطع دکتری را رها کرده پدرش گفته اگر چیزی میخواهی بنویسی که به درد بخورد در پایان نامه ات در مورد امیرالمومنین بنویس.
این پژوهشگر دینی تاکید کرد: علت اینگونه اتفاقات چیزی نیست که بخواهیم با متر و معیار سیاسی اندازه بگیریم. یکسری افراد در این ایام به دلیل اینکه آزرده شده اند و خرابکاریها و ناشی گریهای ما را دیده اند و حق هم دارند، از آن طرف بام افتاده و میگویند اگر به ما هم پول بدهند ما فلان کار را میکنیم. طرف اصلا نمیداند قضیه چیزی دیگری است.
وی ادامه داد: در مجله خیمه با یک واسطه نقل کردم که یک پزشک عراقی به دلیل ازدواج با یک پرستار اسکیمو مسئول بهداری یک بخش در قطب شمال شده و در روز عاشورا و در ایگلو روضه امام حسین (ع) می خوانند. کجای این دنیا این پرچم نیست و این علم دیده نمیشود؟ بسیاری از این افراد اصلا با جمهوری اسلامی کاری ندارند و نوکر امام حسین (ع) هستند.
آرمان ذاکری: روشنفکران دینی پس از انقلاب عرصه را برای سلبریتی های مذهبی خالی کردند
به گزارش جماران از روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، آرمان ذاکری در شب هفتم محرم و در مراسمی با عنوان چراغی دیگر، طی سخنانی به بررسی نسبت عزاداری و عدالت خواهی با نگاهی جامعه شناسانه پرداخت و گفت: با توجه به اینکه جامعه شیعی همواره در اقلیت بوده، تشیع را نمیتوان بدون مفهوم موقعیت اقلیت شناخت چراکه اساسا ذهنیتها، رفتار و مناسک تشیع رفتاری است که در بستر موقعیت تاریخی و اجتماعی اقلیت شکل گرفته و بدون فهم موقعیت اقلیت نمیتوان رفتارهای اجتماعی تشیع را درک کرد.
این جامعه شناس به اشاره به وضعیت شیعیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی اظهار کرد: با پیروزی انقلاب در سال 1357 اقلیت شیعه در محدوده دولت – ملت اکثریت یافته و اساسا موقعیت آن تغییر کرد. البته در گذشته نیز اکثریت جمعیتی در دوره صفویه به بعد داشته است، اما پیوند این اکثریت جمعیتی با حکومت یک شرایط جدیدی را رقم زده و با تشکیل حکومت دینی به این اکثریت دست یافته است.
وی با تاکید براینکه مسائل را از نگاه جامعه شناسانه مطرح میکند، ادامه داد: مساله ای که امروز با آن روبرو هستیم این است که افراد مذهبی در معرض این اتهام هستند که از مجموعهای رانت برخوردار بوده و در دامن زدن به تبعیضها و سکوت در برابر ظلم ها دخیل هستند. این اتهام مطرح است که تریبونهایی که در اختیار ما افراد مذهبی است در اختیار همه نیست و در برابر تبعیض ها و موقعیت هایی که از آن بهره مند هستیم، سکوت میکنیم.
این تاریخ پژوه با طرح این پرسش که چگونه میتوان مذهب را از این اتهامات مبرا کرد تا متهم به سکوت کردن نسبت به تبعیضها و آسیب زدن به قشر غیر دینی نشود، گفت: در خصوص اینکه بین عزاداری و عدالت خواهی چه نسبتی وجود دارد، دو رویکرد مطرح است. نگاه اجمالی به تاریخ بیانگر این است که کارکرد عزاداری برای این بوده که به ما یادآوری کند تا از رخ دادن آنچه در تاریخ گذشته را جلوگیری کنیم.
ذاکری به شرایط قیام امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت: ما در آن دوران شاهد ثبات حاکمیت اسلام هستیم. جامعه اسلامی با گسترس فتوحات از یک جامعه کوچک و محدود مدینه به جامعه بزرگی تبدیل شده که از شرق به هند و از غرب به مصر رسیده و حکومت داری در آن معنا یافته است و فرزندان سرداران فتوحات همچون عبدالله بن زبیر، عمربن سعد، مرجان بن زیار و ... مدعی امارت هستند.
وی افزود: جنگ های خارجی در جریان است و سپاه اسلام به قسطنطیه حمله کرده و جهاد در راه خدا و مبارزه با کفار در جریان است و از این رو معاویه در نامه به امام حسین (ع) میگوید که چون با کفار در حال مبارزه هستیم، وحدت امت را از بین نبرد که امام در پاسخ می گوید که برخلاف عهدنامه با امام حسن (ع) برای خود جانشین انتخاب کرده و از سوی دیگر اقدام به سرکوب مخالفان و حذف آنها میکنی.
این جامعه شناس با طرح این پرسش که آیا عزاداری های امروز نسبتی با عدالت دارد، اظهار کرد: در اغلب اوقات ندارد، اما صرف نظر از هیأت ها و عزاداریهای خاصی که تم عدالت خواهی خود را به دلایل اجتماعی و تاریخی حفظ کرده اند، یک بحث دیگری هم است و آن به رغم اینکه عدالت خواهی امروز در عزاداریهای ما دالّ اصلی نیست، اما یک روح و فرهنگ کلی از همین موقعیت اقلیت بودن ناشی میشود، این است که همواره با یاد حسین (ع) و عزاداری های او آمده است و همیشه دیده شده که این اقلیت با بازتاب این مناسک ، یکسری گزاره ها را نیز تولید کرده است. مثلا تشیع به ظلم، سیلی خوردن دختر بچه، زندان، آتش زدن در و خراب کردن خانه بسیار حساس بوده و گویی یک فرهنگ عمومی در جریان است
ذاکری با بیان اینکه مجموعه ای از تحقیقات در 15 سال گذشته انجام شده که در آن تحول عزاداری ها در تاریخ را نشان میدهد، گفت: عزاداری در جامعه شیعه در طول تاریخ فرود و اوجهایی داشته و اکنون در یکی از دوره های اوج عزاداری هستیم، چرا که شاهد افزایش هیاتها و مشارکتهای مردم نسبت به یکی دو دهه گذشته ام.
وی با بیان اینکه در دوره های اوج شاهد بیشتر شدن عزاداریهای جوشان هستیم، ادامه داد: در چهار مقطع یعنی بین سال های 1240 تا 1270 یعنی عصر ناصری، سال های بعد از شهریور سال 1320، دهه منتهی به انقلاب و دیگری اکنون، دوره های اوج گیری عزاداری است که در سه حوزه فضائل، مصائب و قصص تسامح به خرجی می دهند. به عبارت دیگر در این دوره فضائل و مصائب غلو می شوند و قصه هایی اضافه می شود که در صحت آنها تردید وجود دارد.
این جامعه شناس اضافه کرد: در روندی که از دهه 80 به این سمت اوج و اقبال بیشتری یافته مشاهده میکنیم مداحانی که اینگونه عزاداری میکنند، تبدیل به سلبریتی مداحی می شوند.
این جامعه شناس یادآور شد: زمانی که به دورههای خیزش و غلبه عزاداریهای جوشان نگاه میکنیم، متوجه می شویم که دوره اوج گیری مسائل اقتصادی و اجتماعی است. مثلا در عهد ناصری کشور درگیر وبا و طاعون شده و اساسا دولت از تمشیت امور بازمانده است. جمعیت کشور بسیار کم شده و قحطی کشور را فراگرفته است. در شهریور سال 1320 به بعد نیز بلوای نان به راه افتاده و غلات کشور برای ارتش شوروی میرود و شاهد روایتهایی از کشته شدن مردم هستیم. در سومین دوره نیز که بعد از اصلاحات ارضی است، انبوهی از مردم از روستاها مهاجرت و به شهرها آمده و برای اولین بار «حاشیه نشینی شهری» شکل میگیرد. در دوره چهارم که دهه نود است، اوج مشکلات اجتماعی و بحرانهای اقتصادی است.
ذاکری تصریح کرد: این شباهتها نشان میدهد که جامعه مستأصل است و چون نمیتواند امور خود را به صورت عقلانی مدیریت کند بنابراین به شخصیتهایی پناه میبرد که بتوانند امورش را برای آن مدیریت کنند و به آن وعده حل مساله به غیر از روش های عقلانی که خودش نمیتواند استفاده کند، بدهند. اینجا است که بیان فضائل را زیاد میکنند.
این جامعه شناس افزود: مصائب را زیاد میکنند تا بگویند آنچه بر تو میگذرد در قیاس با مصائب بزرگان تو چیزی نیست تا از این طریق بتوانند به او آرامش داده و توان تحمل مشکلات را بدهند. آنها که مستأصل از تمشیت امور خود هستند به بیان مصائب پناه می برند تا مصیبت خود را فراموش کنند. با قصه گفتن آنها را از زندگی روزمره که آشوب، اضطراب، نارضایتی و عدم موفقیت است دور می کنند و غنا نیز به آنها کمک می کنند تا خشم و انرژی خود را خالی کنند.
وی خاطرنشان کرد: در چهار دوره بیان شده که دوران فقدان و ناتوانی است، دین پاسخ به استیصال و ناکارآمدی است و وعده حل مساله میدهد. در این بستر دیگر اخلاق و عدالت نیست. وقتی به جامعه دینی رجوع میکنیم، تمام تحقیقات نشان میدهد که به رغم اینکه مناسک زیاد شده است، مردم احساس میکنند جامعه بی دین میشود.
ذاکری تاکید کرد: اگر قرار بود مناسک دینی که در جامعه جریان دارد، حیات اجتماعی را اخلاقی کند علی القاعده میبایست فضایی را به وجود می آورد که رفتار افراد را قابل پیش بینی میکرد تا افراد به یکدیگر اعتماد کنند. ما با پدیدهای روبرو هستیم که قدسی تقدس زدا شده است. یعنی قدسی که مذهب هست ولی حریم و حرمت ندارد و بازدارنده نیست تا آدمها را از خطاهای اخلاقی منع کند.
این جامعه شناس یادآور شد: اگر بپذیریم که عدالت خواهی، تن ندادن به ظلم و آن اخلاقیات جوهره اصلی قیام و نهضت امام حسین (ع) بود، باید بپذیریم اینکه دین داری ما صرفا واکنش به وضعیتها شود و کارکردهایی نسبت به وضعیت داشته باشد، ضرورتا و حتما مطلوب جامعه دین دار نباید باشد.
وی با بیان اینکه سه گونه میانجی برای ایجاد پیوند مردم با فضاهای تولید فکر و معرفت داریم، اظهار کرد: یک میانجی «دین حکومتی» است. وقتی به دین حکومتی نگاه میکنیم در اصل برای او از اینکه عنصر عدالت در عزدارای ها پررنگ شود، منفعتی ندارد و بیشتر تلاش می کند عنصر عدالت را در بیرون مرزها پرنگ کند. چرا که اگر در داخل بخواهد عنصر عدالت را پر رنگ کند با مجموعه ای از ضعف ها و ناکارآمدیها مواجه است که جور در نمیآید و نمی توان زیاد عدالت گفت؛ چرا که توجیه نمی شود و باور به دین سست میشود.
ذاکری افزود: میانجی دوم «دین سنتی» است که دغدغه اش هویت بوده و عدالت نیست و از این مناسک رضایت داشته و با آن همراهی میکند، چرا که هویت شیعی را در مقابل وهابیت حفظ میکند. دسته سوم «روشنفکران دینی» بوده که در دوره بعد از انقلاب اساسا مردم را رها کرده و سرگرم تفسیر و فهم متن هستند و مدام دایره مخاطب را کم کرده و به مرور از متن مردم، دین و معیشت مردم دور شدند و عرصه را برای سلبریتیهای مذهبی و برنامه های استعدادیابی که این روزها در جریان است را خالی کردند.
وی تصریح کرد: تا زمانی که مجامع و افرادی به وجود نیایند که این باور را در جامعه شیعی ایجاد کنند که اساسا بدون عدالت خواهی و بدون اینکه ما از ناحیه مذهبی عدالت را مطالبه کنیم و کنار هم قرار بگیریم و آن را مطالبه کنیم، قدرت غلبه بر استیصال، ناتوانی و بحران را نخواهیم داشت، {به اهداف خود نمی رسیم}.
این جامعه شناس تاکید کرد: اگر امروز بخش مذهبی در جامعهای که ما زندگی می کتیم نتواند عدالت را به مثابه عدالت برای افراد متفاوت از خود و مخالف خود تعریف کند و یک حیات مسالمتجو برابری با افرادی که به هیچ تعبیری خودشان را مذهبی نمیدانند یا ضد مذهب میدانند، تعریف کند، به مرور در یک موضع ضعف، اتهام و تهاجمی قرار خواهد گرفت که حیات اجتماعی برای خود یا بخش هایی از آن ناامن خواهد شد. بنابراین، زدودن این اتهام و رفتن در این جایگاه که ما چگونه در کنار «دیگریِ متفاوتِ مخالف خودمان» زندگی عادلانه را تجربه و عدالت را برای آنها طلب کنیم، تا زمانی که این شکل نگیرد، جامعه شیعی نمیتواند به ترازهای آرمانی خود وفادار بماند و نمیتواند حیات متناسب با شأن خود را تجربه کند.