بانوان ایرانی اکثرا به انتخاب خود محجبه بوده اند اما این که بقای نظام جمهوری اسلامی را به پوشش زنان تقلیل دهیم و بزرگترین سد بقای نظام جمهوری اسلامی را به نوعی از حجاب که با اجبار و گشت ارشاد ترویج می شود، وابسته کنیم به نظر می رسد نوعی ساده سازی و یا آدرس غلط دادن باشد.
پایگاه خبری جماران: بقای جمهوری اسلامی به چیست؟ آن چه ستونی است در خیمه انقلاب اسلامی که اگر بشکند انقلاب اسلامی تمام خواهد شد؟ این سوالی است که پیشتر هم گاهی به آن فکر می کردم اما با اظهارات آقای وحید یامین پور – فعال رسانه ای اصولگرا و دبیر شورای عالی جوانان – که در واکنش به کمپین «نه به حجاب اجباری» به این سوال پاسخ داده است، باز هم این سوال برایم زنده شد.
اگر این فرضیه را بپذیریم که «انقلاب اسلامی» انقلابی مردمی بود و مردم اکثرا مسلمان به وجود آورنده آن بودند. طبعا روزی که مردم از این انقلاب رویگردان شوند انقلاب اسلامی هم تمام شده خواهد بود. این فرضیه بارها از سوی رهبران جمهوری اسلامی و مقامات درجه یک نظام مطرح شده است و از بنیانگذار انقلاب تا مقام معظم رهبری و سران قوا همواره تاکید بر این بوده است که انقلاب ما پشتوانه اش به مردم بوده و هست.
در واقع این فرضیه پذیرفته شده رهبران و مقامات جمهوری اسلامی بوده است و تردیدی در آن وجود ندارد. از سوی دیگر انقلاب اسلامی امروز یک ساختار حکومتی تمام عیار است و در کشوری به نام ایران یک نظام به نام جمهوری اسلامی برپا کرده است و طبعا انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، دو مفهوم از یک واقعیت هستند که در ایران حکومت می کند.
به نظر می رسد در دنیای امروز حکومتی از نگاه مردم پذیرفته شده است که توانایی اداره مملکت را داشته باشد یعنی محیط زندگی مردم نظم و آرامش داشته باشد و محیط کسب و کار هم با زیرساخت هایی که حاکمیت فراهم می کند شرایط مناسبی داشته باشد اگر جمهوری اسلامی کارآمدی لازم در اداره جامعه را به نمایش بگذارد طبعا رضایت مردم هم جلب می شود و بقای جمهوری اسلامی هم تضمین خواهد شد.
معتقدم بانوان ایرانی اکثرا به انتخاب خود محجبه بوده اند اما این که بقای نظام جمهوری اسلامی را به پوشش زنان تقلیل دهیم و بزرگترین سد بقای نظام جمهوری اسلامی را به نوعی از حجاب که با اجبار و گشت ارشاد ترویج می شود، وابسته کنیم به نظر می رسد نوعی ساده سازی و یا آدرس غلط دادن باشد.
همگان می دانند که حجاب تا چند سال پس از انقلاب اجباری نبود و مردم در خیابان ها با پوشش انتخابی خود که طبعا متناسب با عرف جامعه بود زندگی می کردند اگر نظام اسلامی مساوی با حجاب اجباری است پس آن سالها را چگونه نفس کشید و اتفاقا در اوج بحران های داخلی و خارجی از تجزیه طلبی وجنگ تحمیلی توانست به بقای خود ادامه دهد؟
گزاره ادعایی آقای یامین پور که نماینده طیفی از اصولگرایان است که معروف به تندروی در همه زمینه ها هستند، این است که «اباحه گری در اخلاقیات به معنای پایان یافتن انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است»
سردبیر روزنامه همشهری – در نوشته خود در این روزنامه می نویسد: اول از حذف گشتارشاد حرف میزنند، بعد بلافاصله کارزار مخالفت با قانون حجاب کلید میخورد. همان کسانی که سالهاست بهدنبال تحریم مردم ایران هستند خوب میدانند که اگر دیوار اول این دومینو فرو بریزد، دیوارهای بعدی مثل آب خوردن روی سر مردم آوار میشود.
احتمالا ایشان هم دیوارها را همان پایه های نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی می داند که یک به یک خواهند ریخت.
آیا نظام جمهوری اسلامی آنقدر شکننده شده است که با مطالباتی مانند مخالفت با حجاب اجباری و برچیده شدن گشت ارشاد پایه هایش فرو بریزد؟
درباره ریشه های چنین ادعاهایی چند نظریه وجود دارد یکی این است که این طیف بزرگترین حامی اقداماتی نظیر «گشت ارشاد» و مقابله با «کنسرت ها و برنامه های فرهنگی جاری در جامعه» است و بقای خود را مساوی با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی کرده است، در ادامه این سیاست ها می داند و هر صدایی که علیه این سیاست ها بلند می شود را تلاش می کند به هر شکل ممکن سرکوب کند و البته در این راه نیاز دارد تا سایر ارکان قدرت در جمهوری اسلامی را هم مجاب به این کار کند.
یک نظریه دیگر این است که تاکید بر راه اندازی گشت های ارشاد و مقابله با بد حجابی برای انحراف افکار عمومی از اتفاقات دیگری است که در جامعه افتاده است مسائلی مانند تورم و مشکلات اقتصادی که اتفاقا جزئی از کارنامه همین طیف در دولت سیزدهم هست را می توان با طرح موضوعاتی مانند حجاب و برخورد با بدحجابان از ذهن مردم دور کرد تا ناکارامدی ها برای مدتی هم که شده پوشانده شود.
نظریه بدبینانه ای هم هست که می گوید تمام این اقدامات که تاثیر منفی در رابطه مردم با حاکمیت می گذارد و هر بار بخشی از جامعه را نسبت به حکومت بدبین می کند توسط شبکه ای هدایت می شود که اتفاقا هدفش تهی کردن پشتوانه نظام از حمایت های مردمی است. این شبکه اگر وجود داشته باشد قطعا مخوف ترین شبکه شکل گرفته در ایران است و آن طور که برخی تحلیلگران معتقدند ریشه هایش به خارج از مرزهای کشور بر می گردد و تلاش دارد گام به گام نظام جمهوری اسلامی را به سوی فروپاشی آن هم با طرح اقداماتی به ظاهر انقلابی، اما تند و افراطی هدایت کند. این شبکه بزرگترین دشمنش آن بخش از حاکمیت است که خواستار اصلاح امور در جهت خواست مردم و افزایش کارآمدی نظام است. از سوی دیگر هم به طرح ایده هایی که جامعه را به سمت کاهش تنش و اختلافات ببرد به بدترین شکل ممکن مقابله می کند.
این که اقداماتی مانند گشت ارشاد با چه هدفی انجام می شود بحثی است که به آن پرداختیم. اما این گزاره که انقلاب اسلامی حیات و مماتش به حجاب اجباری و گشت ارشاد وابسته باشد به نظر می رسد به دور از واقعیت و نوعی اصلی کردن موضوعات فرعی در امور مملکت باشد و اصرار بر این نظریات حتی با اهداف خیرخواهانه خسارت بار خواهد بود.