پایگاه خبری جماران: استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین المللی با تأکید بر اینکه سفر بایدن به اسرائیل و عربستان با شکست کامل روبرو شده است، گفت: من فکر می کنم دستاورد بایدن از این سفر شاید مسأله عراق باشد. یعنی ملاقاتی که با کاظمی کردند و بحث هایی که در مورد عراق شد و تصویب کردند که برق عراق را تأمین کنند، شاید به نحوی بتوان این را دستاوردی برای عراق و آمریکا و به ضرر ایران تلقی کرد. من فکر نمی کنم که چیزی به نام ناتو عربی مطرح شده باشد. آمریکایی ها روی دیپلماسی با ایران تأکید کردند و نشان دادند به این سفر نیامده اند تا با ایران سرشاخ شوند.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با عبدالرضا فرجی راد را در ادامه بخوانید:
به نظر شما بایدن با چه اهدافی سفر خود به منطقه خاورمیانه را از سرزمین های اشغالی آغاز کرد؟ آیا به این اهداف دست پیدا کرد؟
سفر بایدن به منطقه تا حدی انتخاباتی است؛ با توجه به اینکه کنگره و سنا را در پیش دارند و دموکرات ها هم عقب هستند، لذا برای به دست آوردن دل اسرائیل و طرفداران یهود داخل آمریکا یا لابی اسرائیل این سفر انجام شد. ضمن اینکه بایدن در نظر داشت در رابطه با برجام و توافق هسته ای گفت و گوهای پشت در بسته با مقامات اسرائیلی داشته باشد که بتواند آنها را راضی کند یک مقدار صبوری کنند تا این توافق به سرانجام برسد.
لذا علی رغم اینکه مقامات و رسانه های اسرائیل تبلیغات زیادی راه انداختند که اگر بایدن سفر کند چه اتفاقی می افتد و چه مواضعی علیه ایران می گیرد، ناتو عربی با عرب ها شکل می گیرد و غیره، بر اساس آنچه که دیروز عصر سازمان های اطلاعاتی اسرائیل اعلام کردند، سفر بایدن به اسرائیل با شکست کامل روبرو شده است. یعنی در واقع پشت درهای بسته هیچ طرح و پیشنهادی از سوی نخست وزیر موقت رژیم صهیونیستی توسط بایدن پذیرفته نشده است.
ضمن اینکه بر اساس همین خبرهایی که آمده، بایدن فعلا بر دیپلماسی با ایران تأکید کرده و طبیعتا اسرائیلی ها از این سفر ناامید هستند. البته خود یائیر لاپید سعی کرد این سفر را خیلی بزرگ کند و روابط آمریکا و اسرائیل در زمان خودش را بزرگنمایی کند و بگوید این سفر در زمان من انجام شد. توافقی هم نوشتند که اجازه نمی دهند ایران به بمب هسته ای برسد. اینها چیزهایی است که همیشه می گفتند. لذا به نظر من سفر موفقی درون سرزمین های اشغالی نداشت.
اعلامیه ای که بخش های اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل دادند نشان می دهد که لاپید هم نمی تواند از این سفر سفره ای برای خودش پهن کند. در واقع بایدن هیچ نکته منفی که در رابطه با ایران بتواند عملیاتی شود و امتیازی برای اسرائیل به حساب بیاید را مطرح نکرد و خیلی با احتیاط صحبت کرد. اسرائیلی ها از همان فرودگاه سعی کردند نام ایران را ببرند و اعلام کنند ایران نه تنها یک خطر منطقه ای بلکه یک خطر جهانی است، بایدن چیزی نگفت؛ جز اطلاعیه ای که تحت عنوان «توافق بیت المقدس» اعلام کردند.
مقصد دوم بایدن در این سفر عربستان سعودی بود. نکته جالب توجه این سفر این بود که به نظر رسید عربستانی ها در مقایسه با ترامپ، برخورد سردتری با بایدن داشتند. نظر شما در این خصوص چیست؟
چون از اول که بایدن می خواست راه بیفتد اعلام کرد ملاقاتی با بن سلمان ندارد و ملاقاتی که با ایشان می کند یک ملاقات جمعی منطقه ای است، یعنی جواب خیلی حقارت آمیزی به این پرسش در رابطه با بن سلمان داد. در عربستان هم که مصاحبه شد، گفت من هنوز روی موضع قبلی هستم که بن سلمان خاشقچی را کشته و آنها هم عکس العمل نشان دادند. در حالی که نخست وزیر عراق و السیسی رئیس جمهور مصر را در فرودگاه جده خود محمد بن سلمان استقبال کرد و از بایدن در همان فرودگاه امیر مکه استقبال کرد، این هم یک دهن کجی بود.
در فیلم ها هم دیده می شد که این دیدارها خیلی صمیمی و برازنده یک روابط دیرینه، دوستانه و متحد بین آمریکا و عربستان نیست. تصورم این است که در اعلامیه ای هم که بین بن سلمان و بایدن داده شد چیز خاصی نیست و همان بحثی است که اجازه نمی دهیم ایران به بمب هسته ای برسد. خود ایران هم که اعلام کرده بود من نمی خواهم بمب هسته ای تولید کنم. یعنی این سفر را نه برای بایدن و نه برای اسرائیلی ها و سعودی ها موفق می دانم.
در واقع این سفر بی اعتمادی به آمریکا که از زمان اوباما ایجاد شده بود و در زمان ترامپ هم دو سال این اعتماد برگشت اما بعد از حمله حوثی ها به آرامکو این بی اعتمادی دوباره ایجاد شد، ادامه پیدا کرد و این سفر هم نتوانست این بی اعتمادی را جبران کند. به نظر من عرب های خلیج فارس یعنی عربستان، بحرین و امارات برای اینکه کمی به خودشان اعتماد بدهند سعی می کنند بیشتر با اسرائیل کار کنند تا آمریکا.
دستاورد بایدن از این سفر شاید مسأله عراق باشد
لذا من فکر می کنم دستاورد بایدن از این سفر شاید مسأله عراق باشد. یعنی ملاقاتی که با الکاظمی کردند و بحث هایی که در مورد عراق شد و تصویب کردند که برق عراق را تأمین کنند، شاید به نحوی بتوان این را دستاوردی برای عراق و آمریکا و به ضرر ایران تلقی کرد. من فکر نمی کنم که چیزی به نام ناتو عربی مطرح شده باشد. آمریکایی ها روی دیپلماسی با ایران تأکید کردند و نشان دادند به این سفر نیامده اند تا با ایران سرشاخ شوند.
به ویژه اینکه وقتی بایدن وارد عربستان شد، انور قرقاش اماراتی همزمان اعلام کرد که می خواهد سفیری به ایران بفرستد. این خودش معنی خاصی دارد در این زمان خاص که چنین مصاحبه ای را انجام و اماراتی ها هم نشان دادند که دنبال یک برنامه ضد ایرانی همراه با دیگرا نیستند. قبلا هم اردن و مصر پیام هایی را داده بودند که ما دنبال شکل گیری چنین چیزی علیه ایران نیستیم.
برداشت من از صحبت های شما این بود که این سفر تأثیری روی موقعیت منطقه ای ایران نداشت. دست متوجه شده ام؟
بله؛ تأثیر منفی نداشت و به نحوی هم می شود گفت که تأثیر مثبت داشت. یعنی واقعیت این است که وقتی شما به فلسطین اشغالی و عربستان می آیید که متحدان اصلی شما در دنیا در آنجا هستند، و روی دیپلماسی با ایران تأکید می کنید، دارید به دشمنان ایران و بقیه دنیا پیام می دهید که ما موقعیت ژئوپلیتکی ایران را درک می کنیم و آمادگی نداریم در این موقعیت حساس که جنگ اوکراین ادامه دارد، یک بحران دیگری در منطقه مهم خلیج فارس شکل بگیرد. مسأله انرژی هم الآن یک مسأله مهم دنیا شده و تورم را در کشورهای غربی افزایش داده است. لذا کسانی که دنبال این پروژه بودند جواب منفی گرفتند.
بیشتر دنبال این هستند که دیپلماسی با ایران را سریع تر فعال تر کنند
با توجه به اینکه اشاره کردید مسأله انرژی به یک موضوع جدی برای غربی ها تبدیل شده و مذاکرات برجام هم هنوز به نتیجه نرسیده، آیا می توان گفت سفر بایدن به عربستان در جهت تلاش برای جایگزین کردن عربستان به جای ایران در بازار انرژی بوده است؟
عربستان ظرفیت تولید بیشتر از این را ندارد. ضمن اینکه نفتی که می رود باید در پالایشگاه ها به بنزین تبدیل شود. در خود آمریکا هم اینقدر ظرفیت وجود ندارد که تولید بنزین را خیلی بالا ببرند. مهم قیمت نفت است که باید نفت بیشتری به بازار بیاید و آمریکا هم یک مقدار ذخایر استراتژیک را رها کرده و چون داریم به زمستان نزدیک می شویم آمریکایی ها هم باید ذخایر خودشان را افزایش بدهند.
لذا بیشتر دنبال این هستند که دیپلماسی با ایران را سریع تر فعال تر کنند و برجام به نحوی به نتیجه برسد که نفت ایران به بازار بیاید. همان طور که نفت ونزوئلا را تا حدودی به سمت جنوب اروپا هدایت کردند.