امام خمینی (ره) دستاندرکار تولید «قدرت ملی» براساس دو مؤلفه «جمهوریت» و «اسلامیت» بود. سرویسهای اطلاعاتی دشمن نیک میدانستند او چه میکند ، چه میخواهد در چه سپهری از سیاستورزی ظاهر شده است. او شاه را با قدرت ملی از تخت به زیر کشید و رفت جماران در حسینیه آنجا مستقر شد و تدبیر ایران و جهان را در دستور کار قرار داد.
پایگاه خبری جماران: یرواند آبراهامیان، تاریخ نگار معاصر میگوید : «سال 1294 شمسی ارتش ایران به 7 هزار نفر هم نمیرسید . فقط پلیس جنوب به فرماندهی سرپرسی سایکس انگلیسی 6 تا 11 هزار نفر بودند که به نیمی از ایران از بوشهر، بندرعباس ، شیراز و کرمان حکمرانی میکردند.» وی میافزاید : «پلیس جنوب از طریق تشکیلات حکومت انگلیس در هند اداره میشد .ایرانیها از سر ناچاری با ماهی 100 قران همراه هندیها در خدمت پلیس جنوب بودند. انگلیسیها از طریق سیاست تفرقه بینداز حکومت کن به جنوب ایران حکم میراندند تا سال 1300 که حکومت را به رضاخان سپردند و ایران را از مرکز و پایتخت مدیریت کردند.»
وضع شمال کشور هم از این بهتر نبود.روسها در سایه دو قرارداد گلستان و ترکمانچای برای خودشان قلمرو نفوذی وسیعی را تعریف میکردند.
یکصد سال پیش مردی از خمین پای به حوزه علمیه قم گذاشت و سربازی امام زمان (عج) را پذیرفت. او طلبهای شجاع ، تیزبین، درسخوان، عاقل، زاهد، باهوش و با ایمان قوی بود. مجاهدت روحانیت را در ایران و عراق برای «تولید قدرت ملی» دیده بود. تجربه شکست مشروطیت او را رنج میداد. ستم و استبداد رضاخان را در دوران طلبگی دیده بود. پس از سقوط رضاخان در دوران نهضت ملی، فراز و فرود رهبران مذهبی و سیاسی را در بازتولید قدرت ملی مشاهده کرده بود. او در دهه 40 پای در میدان مبارزه گذاشت و پنجه در پنجه قدرتی گذاشت که تمام قدرتهای جهان پشت او بودند. او در دهه 40 در مسند مرجعیت بود و از نگاه حوزه و دانشگاه و افکار عمومی یک حکیم و یک فیلسوف بود که داشت در اندازه یک سیاستمدار هوشمند با کولهباری از علم و حکمت توام با صبر و حلم ، صدق و صفا ، تقوا و ورع و خداترسی و عبودیت مخلصانه برای خدا ظاهر می شد. از همان روزهای اول تیغ سخن و نقد را بر فضای استبداد و پهلوی فرود آورد و از آن بالاتر معادلات قدرت جهانی را به چالش کشاند و حمله صریح و روشن و بیباکانه علیه آمریکا ، انگلیس ، رژیم صهیونیستی و حکومت الحادی شوروی را آغاز کرد.
امام خمینی (ره) دستاندرکار تولید «قدرت ملی» براساس دو مؤلفه «جمهوریت» و «اسلامیت» بود.
سرویسهای اطلاعاتی دشمن نیک میدانستند او چه میکند ، چه میخواهد در چه سپهری از سیاستورزی ظاهر شده است.
او شاه را با قدرت ملی از تخت به زیر کشید و رفت جماران در حسینیه آنجا مستقر شد و تدبیر ایران و جهان را در دستور کار قرار داد.
شرق و غرب عالم و جیرهخواران آنها در داخل به او شوریدند تا با جنگ داخلی او را به زیر کشانند، اما نتوانستند. از آن پس یک جنگ ظالمانه را با ارتش 72 ملت به ایران اسلامی تحمیل کردند. او مردانه ایستاد و بسیج قدرت ملی را در اندازه 2 میلیون سرباز دست به ماشه در سنگرهای جنوب و شمال به رخ دشمنان اسلام و ایران کشاند. ملت به پای دفاع از نوامیس دین و نوامیس ملی آمد. دشمن تازه متوجه شد یک طلبه حوزه علمیه قم با کمترین عدّه و عُدّه چه استعداد و توانایی دارد که میتواند در بازتولید قدرت ملی به میدان سیاست و اجتماع بیاید.
این روزها کنگره بزرگداشت 4 هزار شهید روحانی در حوزه علمیه قم برگزار شد. آمار شهدای حوزههای علمیه و علما و روحانیون نسبت به جمعیت آنها نشان میدهد 12 بار بیشتر از اقشار دیگر جامعه پای اسلام و ایران ایستادند و پرچم جمهوری اسلامی را برافراشته نگاه داشتهاند . امام (ره) از حوزههای علمیه که گرد خمودگی و بیتحرکی و بیکارکردی بر چهره آنها نشسته بود، با مجاهدت بینظیر خود، کسانی را تربیت کرد که امروز فخر ملت ایران و فخر اقشار فداکار و لایههای مختلف اجتماعی هستند. امام (ره) «قدرت ملی» را که یکصد سال پیش به سمت صفر میل میکرد به جایگاهی رساند که هیچ مستبدی در منطقه و جهان از پدیداری این قدرت در ایران خواب راحت ندارد.
اگر بخواهیم در یک جمله از اراده پولادین امام و همت بلند او در بازتولید قدرت ملی سخن بگوییم باید به این جمله روشنگر مقام معظم رهبری پناه ببریم که فرمود :«امام خمینی (ره) به اسلام عزت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد. او ملت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیت و خودباوری بخشید. او جمهوری اسلامی را 10 سال در میان طوفانهای سهمگین حوادث سرنوشتساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطه مطمئن رساند.»
و نیز رهبر معظم انقلاب در رونمایی از شجاعت وصفناپذیر امام، تصویری دیگر از امام خمینی (ره) را بیاغراق بهدست میدهد . آنجا که فرمود :«امام خمینی بتها را شکست و باورهای شرکآلود را زدود . او به همه فهماند که انسان کامل شدن و علیوار زیستن افسانه نیست. او به ملتها فهماند که قویشدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه سلطهگران انداختن ممکن است.»
امروز ما یکصد سالگی ورود امام (ره) به حوزه علمیه قم را در فضایی گرامی میداریم که جمهوری اسلامی ایران به پایمردی ملت ایران و علما و مراجع و بهویژه رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری امام خامنهای قدرتمندانه در یک ضلع از اضلاع قدرت جهان ایستاده است و دشمنان اسلام و ایران در مذاکرات هستهای مشغول چانهزنی در مورد تحدید ابعاد و اکناف این قدرت هستند!
ملت ما در دهه 60 ، دشمن را از دروازههای شهر خرمشهر دور کرد ،جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشت و اکنون پشت دیوارهای سرزمینهای اشغالی و رو در روی ارتش صهیونیستی در غزه، لبنان، سوریه و حتی درون سرزمینهای اشغالی سال 1968 اردو زده است.
امروز پایگاههای آمریکا در منطقه و جهان زیر چکش نیرومند قدرت پهپادی و موشکی ایران است. امروز سربازان امام (ره) که در دهه 40 در گهوارهها بودند ، از کشمیر تا سواحل مدیترانه و از آنجا در 5 قاره جهان گفتمان تولید قدرت ملی و تولید قدرت جهانی اسلام را بسط و توسعه دادهاند.
33 سال است امام (ره) به دیار باقی شتافته و جسم پاک او از میان ملت به ملکوت اعلی رفت. اما هرگز از فکر و قلب ملت ما بیرون نرفته است . او پس ازخود با تدبیر خبرگان ملت، فردی را برای هدایت ایران از گردبادها و طوفانهای سیاسی باقی گذاشت که در بسط گفتمان جمهوری اسلامی و مبانی امام (ره) در صف اول روشنگری است.
این بیان رهبری در تعظیم و تکریم امام خمینی (ره) هرگز از یاد ملت ایران نمی رود که فرمود : «امام خمینی (ره) یک حقیقت همیشه زنده است . نام او پرچم این انقلاب و راه او راه این انقلاب و اهداف او اهداف این انقلاب است.»
و تأکید فرمود : «راه امام راه ما، هدف امام هدف ما و رهنمود او مشعل فروزنده ماست.»
سهم مقام معظم رهبری در نگهداشت قدرت ملی و استمرار این قدرت در برابر قدرتهای متجاوز منطقهای و جهانی و بازتولید قدرت ملی در ابعاد جهانی پس از امام (ره) شگفتآور و حیرتانگیز است. کافی است به پشت سر نگاه کنیم و نمودار قدرت ملی را از یکصد سال قبل تا کنون بهویژه پس از ارتحال امام (ره) در صفحه تاریخ معاصر درست ترسیم کنیم.
امام خامنهای را باید از دریچه سخن و بیان امام خمینی (ره) شناخت. آنجا که خطاب به ایشان فرمود ؛ «در بین دوستان و متعهدان به اسلام از جمله افراد نادری هستید چون خورشید، روشنی میدهید»(21/10/66)
امام خمینی (ره) بارها خامنهای عزیز را برادر خود و خدمتگزار ملت و اسلام معرفی کردند و آنروز که منافقان در سال 60 تن پاک او را به بمب و ترور آلودند فرمودند؛ «به کسی سوءقصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است»(7/4/1360)
ویژگیهای رهبر انقلاب امام خامنهای و مختصات شخصیت علمی و روحی او بارها از سوی امام (ره) به مناسبتهای مختلف بیان شده است.
- آقای خامنهای برای رهبری لیاقت دارند. (به نقل از یادگار امام (ره) سیداحمد خمینی)
- آقای خامنهای راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب است. (7/4/60)
- آقای خامنهای طرفدار قشر مستضعف جامعه است.(17/7/60)
- آقای خامنهای در بیان مسائل، دست توانا دارند .(21/10/66)
- آقای خامنهای از سلاله رسول اکرم (ص) و خاندان حسین بنعلی و معلمی آموزنده درمحراب وخطیبی توانا در جمعه و جماعات هستند.(7/4/60)
و سخن آخر اینکه آن پیر فرزانه فرمود :«من خامنهای را بزرگش کردهام.» (17/6/60)
و من در حیرتم از اینکه چرا برخی از شخصیتهای مدعی طرفداری از خط امام (ره) با اینهمه مشروعیت و مقبولیت رهبری معظم انقلاب و کارنامه روشن او در تولید «قدرت ملی» و پاسداشت راه و خط امام (ره) در جنگ شناختی دشمن در فتنه 78 و 88 حنجرههای خود را به آمریکا و رژیم صهیونیستی وام دادند و تا مرز «بغی» استکبار و استبداد جهانی را علیه نظام یاری کردند.
این کمترین بیش از 40 سال است در دفاع از نظام ، انقلاب و امام و رهبری قلم میزنم هیچ وظیفهای را امروز بالاتر از حفظ و افزایش «قدرت ملی» برای رجال سیاسی ، مذهبی ، گروهها و احزاب اسلامی نمیدانم.
ما باید به این ادراک برسیم در کدام نقطه از تاریخ ایستادهایم؟ کجا بودیم؟ الان کجا هستیم؟ و در آینده به کجا خواهیم رفت؟
احزاب و رجال سیاسی و مذهبی باید به فکر افزایش سرمایه اجتماعی دولت به ماهو حکومت و نظام باشند. کسانی که دغدغه دینی و ملی ندارند و به فکر تخت قدرت و جیب ثروت خود هستند از خودشان دور کنند. ما باید در صیانت از جمهوریت نظام «دُز رقابت» را روی صیانت از منافع و مصالح ملی تنظیم کنیم تا دخالت خارجی در مقدّرات کشور را به صفر برسانیم.
ما اکنون به یُمن رهبری امام خامنهای روی 7 قله با اقتدار ایستادیم.
قله استقلال ، اقتدار ، غیرت و حمیّت ، دینداری ، پیشرفت در علم ، انباشت تجربههای انقلابی و قله آزادی ، حفظ این قلهها به بصیرت، هوشمندی ، هوشیاری ، آگاهی ، گذشت از منافع شخصی و تقوای سیاسی نیاز دارد. عقلانیت سیاسی خود را در این وادی به کار گیریم تا بشریت از ما و ملت ما به نیکی یاد کند.
این الهام الهی و اسلامی را که در دهه نودیها در پاسداشت «قدرت ملی» شکل گرفته و قرار است در آستانه ظهور در سازههای نیرومند «تمدن اسلامی» به کار رود قدر بدانیم و شکر آنرا بهجای آوریم.