امام خمینی بزرگمردی بود که محصور در یک عالم نبود؛ پیشوای انقلاب اسلامی مردم ایران به سیاست، یا عرفان، یا فقه، یا اخلاق و... محدود نمیشود. او شخصیتی چندوجهی بود که ویژگیهای گوناگونش یکدیگر را کامل میکردند. ازجمله ادبیات ایشان. برای همین در تاریخ ادبیات و فرهنگ ما امام خمینی از جهات متعدد با «ادبیات» نسبت دارد.
پایگاه خبری جماران: 25 اردیبهشت روز پاسداشت زبان فارسی، و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است. به همین مناسبت نگاه کوتاهی خواهیم داشت به نگرش امام خمینی به فرهنگ و ادبیات فارسی. در این یادداشت ضمن پرداختن به ادبیات نثری امام خمینی، به ویژگی های فرهنگ و ادب فارسی ایشان نیز اشاره خواهم کرد.
ادبیات را علومی که مربوط به فرهنگ و ادب باشد و دربارۀ مسائل ادبی گفتگو کند، تعریف کردهاند؛ همچنین مجموعه آثار مکتوبی است که بازتابهای عاطفی انسان را مینمایاند و به شیوهای هنری در قالب شعر و داستان درآمده و جزو دانشهای متعلق به علوم ادبی است. (فرهنگ فارسی عمید؛ انوری، 1/ 299؛ دهخدا، 1/ 1313) ادبیات امام خمینی نیز تمام آثار ادبی ایشان است که نظم (شعر) و نثر را در برمیگیرد. آثار نظمی امام خمینی در دیوان شعر ایشان آمده است؛ اما آثار نثر حضرت امام شامل نثر نوشتاری و نثر گفتاری است. کتابهای مختلف، نامهها و پیامهای کتبی ایشان، در حوزه نثر نوشتاری؛ و مجموع سخنرانیهای ایشان در حوزه نثر گفتاری جای میگیرد.
در این یادداشت ضمن پرداختن به ادبیات نثری امام خمینی، به ویژگیهای فرهنگ و ادب فارسی ایشان نیز اشاره خواهم کرد.
انواع نثر امام خمینی
نثر بهطور کلی چهار نوع است: نثر محاورهای، نثر خطابه، نثر مرسل و نثر فنی. نثر محاورهای نثری است که در آن لفظ در خدمت ارائه معنا است و قواعد دستوری بهطور کامل در آن رعایت نمیشود. نثر خطابه، نثری فصیح و خوشآهنگ و بسیار پاکیزه و دور از تکرارهای زاید و کلمات سبک و مبتذل است. (خطیبی، ج 1، ص 53 ـ 57) نثر مرسل نیز نثری است که در آن معانی و مفاهیم، با وضوح و به دور از پیچیدگی و لفظ پردازی، با نظمی منطقی بیان میشود و موازین دستوری در آن کاملاً رعایت میشود که خود به دو نوع، مرسل ساده و مرسل عالی تقسیم میشود. (شمیسا، ص 24) نثر فنی هم نثری است که در آن توجه به آراستن لفظ بیش از ارائه معناست و کلام آمیخته به سجع و صنایع لفظی است و به همین دلیل دریافتن معنای این نثرها دشوار است. (خطیبی، ج1، ص 57) ادبیات امام خمینی را میتوان در دو حوزه نثر نوشتاری و نثر گفتاری بررسی کرد.
نثر نوشتاری
آثار نوشتاری امام خمینی از حیث زبان به چند دسته تقسیم میشوند: 1. متون تخصصی عربی، مثل مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایه، شرح دعاء السحر و...؛ 2. متون تخصصی فارسی، مانند شرح چهل حدیث، آداب الصلاة، اسرار الصلوة و...؛ 3. نامهها و پیامهای کتبی (رحیمی، ص 50 و 51) که در مجموعه 22 جلدی صحیفه امام گردآوری شده است. این آثار در موضوعات گوناگون اخلاقی، عرفانی، فقهی، فلسفی، سیاسی و اجتماعی است. نثر نوشتاری امام خمینی به دلیل تنوع، دارای سبکهای متفاوتی است. هریک از آثار ایشان سبکی منحصر به فرد دارد. در مجموع میتوان گفت سبک ایشان، مرسل، ساده و محاورهای با رگههایی از نثر مسجع و گاه آراسته است. (اسدی، ص 143)
نثر گفتاری
امام خمینی افزون بر آثار علمی که مختص جامعه نخبگان است، به ارائه اهداف، اندیشهها و برنامههای خود با زبانی همه فهم، در قالب سخنرانیها و پیامهای شفاهی پرداخت و توانست حمایت تودههای مردم را برای تحقق اهداف و آرمانهایش جلب کند. (رحیمی، ص 53). آثار شفاهی ایشان نثر محاورهای و بسیار ساده دارد. (اسدی، ص 148) ایشان در سخنرانیها، ضمن برخورداری از بیانی قوی، ساده و روان، بلندترین مطالب عرفانی، اخلاقی و سیاسی را در قالب محاوره و به زبان ساده بیان میکرد.
بهطور کلی در سبک شناختی نثر نوشتاری و گفتاری امام خمینی، دو نکته اهمیت دارد: 1. نثر ایشان نثری جوان و زنده است. ایشان با درک روح زمان و فرهنگ عصر، دیدی نو و سبکی زنده و نثری روان و جوان داشت. این مطلب چه در اعلامیههای دوران نهضت، و چه در پیامهای چند سال آخر عمر ایشان مشهود است. (محدثی، ص 512)؛ 2. اگرچه امام خمینی آشنایی با علوم غربی را امری اجتنابناپذیر میدانست، اما در آثار خویش ضرورتی در بهرهگیری از نظم و نثر غربی نمیدید؛ بنابراین آثار ایشان از اصطلاحات و واژگان غربی پیراسته است. (تاجیک، ص 92)
ویژگیهای ادبی امام خمینی
1. تجلی عرفان در نثر امام خمینی
ادبیات فارسی آمیخته با عرفان است؛ بنابراین این دو را با هم میشناسند. عرفان نیز یکی از قلمروهای اندیشه امام خمینی است که هم در نظم و هم در نثر (فارسی و عربی) ایشان مجال ظهور یافته است. آثار عرفانی امام خمینی، دارای نثری پخته و فنی است که تلاش کردهاند پیچیدگیهای مباحث و دیدگاههای عرفانی را با قلمی روان به مخاطب عرضه نمایند.
2. یکی دیگر از ویژگیهای ادبی امام خمینی، بلاغت و واژگانیست که ایشان استفاده کرده است. با آن همه جایگاه علمی و مرجعیت دینی که داشتند، بهگونهای ساده و روان سخن میگفت که عوام میفهمید و خواص لذت میبردند و هر دو قشر مجذوب میشدند. حضرت امام با کمال سادگی، آیات قرآن کریم و احادیث بزرگان دین و مذهب را به شیوهای همه فهم و ساده، فارسیسازی کرده و بیان میکرد که غیرمتخصص متوجه نمیشد ایشان از قرآن و روایات سخن میگوید. مثلاً بدون اینکه بهروی خودشان بیاورند که من دارم به شما آیه میگویم، میفرمود: با هم دعوا نکنید، اختلاف نکنید، نزاع نکنید، فشل میشوید، سست میشوید و... (صحیفه امام، ج 3، ص 498؛ ج 5، ص 278، 281، 282 و...) در حالیکه آیۀ قرآن را ترجمه میفرمود: ولاتنازعوا، فتفشلوا و تذهب ریحکم؛ و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست میشوید؛ ابهت شما از بین میرود. (سوره انفال آیه ۴۶)
3. یکی از سخنرانیهای خیلی مهم امام که از نظر فنی باید کلمه به کلمه روی آن تحلیل ادبی بشود، سخنرانی ایشان در فیضیه قم در هفتم شهادت مرتضی مطهری است. (صحیفه امام، ج 7، ص ۱۸۲) در آن سخنرانی استعارههایی بهکار برده که از نظر صورتگری ادبی و همگانی بودن، بسیار ممتاز است. مثلا میفرمود: «بِکُشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود.» این بیان کشتن و مردن و زندهشدن، برخاسته از ادبیات و تبحر و تسلط ایشان به ادبیات فارسی است. همچنین نشان از آشنایی، بلکه چیرگی و غور ایشان بر آثار حضرت مولاناست. امام خمینی بدون آنکه شعری از او بخواند، از ترکیبات مولوی استفاده و آن را به زبان سادهتر برای مردم بیان میکرد. مسئله مرگ و بیداری نیز برگرفته از دیوان شمس مولاناست:
مرده بدم زنده شدم
گریه بدم خنده شدم...
در همین سخنرانی است که باز بیتی از مثنوی را میخواند:
آنکه مردن پیش چشمش تهلکه است، نهی لاتلقوا بگیرد او به دست (مثنوی، دفتر 3، بیت ۳۴۳۴)
4. تکیه بر آیات و احادیث و دعاها و روایات و نیز به کارگیری لغات و ترکیبات عربی روان در کنار واژگان فارسی، از ویژگیهای دیگر نثر امام خمینی است. حضور مضامین اسلامی و قرآنی در ادبیات ایشان، بهویژه بعد از سال 59 به وفور یافت میشود.
5. یکی دیگر از ویژگیهای نثر نوشتاری امام خمینی، تعبیرها و ترکیبهای زیبا و گاه نوآورانه است؛ مثلِ درخت جهنمی استعمار (صحیفه امام، ج 3، ص 360)، قاموس شهادت (همان، ج 15، ص 2) شهدا در قهقهه مستانه (همان، ج 21، ص 147)، مدرسه عشق (همان، ص 145)، اسلام پابرهنگان، اسلام ناب محمدی، اسلام امریکایی، عارفان مبارزهجو، مرفهین بیدرد. (همان، ص 11) با گذشت زمان بر رسایی نثر امام خمینی افزوده شد؛ چنانکه نوشتههای متأخر ایشان از نظر ادبی شیواتر و از نظر ریتم، آهنگینترند. (تاجدینی، ص 338) تألیفات عربی امام خمینی، اگرچه از نثر معمول حوزوی برخوردار است، در عین حال لغتها و ترکیبات ادبی و مسجع، به خصوص در آثار عرفانی ایشان کاملاً مشهود و زیبایی بیشتر این آثار را موجب شده است.
6. برجستگی ادبیات استقامت
استقامت و صبر و پایداری در ادبیات امام خمینی بسیار پررنگ و برجسته است. بهویژه پس از پیروزی انقلاب و در دوران 8 سالۀ دفاع این نوع ادبیات ایشان جلوۀ ویژهای پیدا کرد. مثلاً در جایی میفرماید: مردم عزیز زیر فشار چرخهای زندگی و اقتصادی، همانگونه که تا به حال برای خدا و دین او مقاومت کردهاند، بعداز این نیز با تمام توان استقامت میکنند؛ والاّ همه زحمات این سالیان پُر درد و اضطراب و افتخار از بین خواهد رفت. (صحیفه امام، ج 21، ص 233) در جای دیگر میفرماید: قوی باشید، برومند باشید و از هیاهوی دنیا هیچوقت به خودتان هراس راه ندهید. این مسائل در صدر اسلام هم بوده است. این هیاهوها و بساطی که مخالفین اسلام در صدر اسلام راه میانداختند، در زمان خود پیغمبر اکرم و بعدها همیشه بوده است، لکن خداوند امر فرموده است که ما مستقیم باشیم، استقامت کنیم، و اگر چنانچه استقامت کنیم مؤیّد به تأییدات الهی هستیم. (همان، ج 18، ص 439) باز سفارش میکند: اگر قیام با سختی و مشقتهایی همراه شد، نهراسیم و همانند ائمه(ع) عمل کنیم؛ زیرا ما حق هستیم و حق بر باطل پیروز خواهد شد. و با توجه به این مطلب فرمودند: مردم انقلاب کردند، باید پای زحماتش هم بنشینند. مردم، پیغمبران و پیغمبر اسلام را و ابراهیم را در نظر بگیرند، ببینند که با آنها چه مخالفتها شد، ولی دست از هدفشان نکشیدند. اگر ما مسلمانیم، باید دنباله روی آنها باشیم. دنباله روی از آنان که فقط روزه و نماز و مسجد نیست. دنباله روی از آنان مبارزه برای حفظ اساس اسلام است. باید برای حفظ اساس اسلام تا آخر ایستاد و پیشروی کرد. (همان، ج 19، ص 56)
نتیجه
امام خمینی بزرگمردی بود که محصور در یک عالم نبود؛ پیشوای انقلاب اسلامی مردم ایران به سیاست، یا عرفان، یا فقه، یا اخلاق و... محدود نمیشود. او شخصیتی چندوجهی بود که ویژگیهای گوناگونش یکدیگر را کامل میکردند. ازجمله ادبیات ایشان. برای همین در تاریخ ادبیات و فرهنگ ما امام خمینی از جهات متعدد با «ادبیات» نسبت دارد. هم از این جهت که او خود فردی ادیب، شاعر و صاحب نثری درخشان بود. هم از این جهت که بسیاری از شاعران و نویسندگان برتر ادبیات فارسی معاصر دربارۀ او قلم زدند و نوشتند و هم از این جهت که تفکر و اندیشه و انقلاب این مرد بزرگ، منجر به آفرینشهای ادبیاتی فراوانی شد.