جبههٔ اصلاحات ایران طی بیانیه ای اعلام کرد: علیرغم تلاش وزارت علوم دولت قبل برای رفع مسالهٔ تاسفبارِ ستارهدارسازی دانشجویان، متاسفانه در ماههای اخیر ذیل عناوین جدیدی همچون «نداشتن صلاحیت عمومی» یا «عدم توفیق در مصاحبه» و ... تعداد رو به افزایشی از دانشجویان شایسته ولی ناهمسو با گرایش سیاسیِ دولت عملا ستارهدار شده و از حق تحصیل در دانشگاهها محروم شده اند که ناقض عدالت آموزشی و حقوق و آزادیهای این دانشجویان است.
به گزارش جماران؛ بیانیهٔ جبههٔ اصلاحات ایران در اعتراض به اخراج دانشگاهیان شایسته و استقلالزدایی از دانشگاه بدین شرح است:
به نام خدای عادل و مهربان
متاسفانه در ماههای اخیر شاهد اخبار و فرآیندهای پرآسیبی بودهایم که همه در جهت استقلالزدایی حداکثری از دانشگاه است و به آزادیهای آکادمیک، مسئولیت اجتماعی و دموکراتیک نهاد علم و کیفیت آموزش دانشگاهی در ایران لطمات سنگینی میزند و برای دلسوزان ایران و دغدغهمندان توسعهٔ علمی کشور بسیار نگرانکننده است. از جمله:
1. دولت قبل حاضر به ابلاغ و اجرای مصوبهٔ پرآسیبِ سال ۱۳۹۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی نشده بود، اما مطابق بخشنامهای که در تاریخ ۱۴۰۰/۷/۲۸ توسط رئیس جمهور کنونی و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اجرای این مصوبه ابلاغ شده است، هیاتهای اجرایی جذب دانشگاهها در همهٔ مراحل هفتگانهٔ جذب و ارتقای اعضای هیات علمی دانشگاههای کشور امکان مداخله و منع تداوم خدمت اعضای هیات علمی در دانشگاه را خواهند یافت. با توجه به ترکیب سوگیرانهٔ این هیاتهای اجرایی و مبنا قرار گرفتن گزارشهای بعضا غیرمنصفانهٔ نهادهای امنیتی متعدد، این اختیار جدید هیاتهای اجرایی عملا زمینهساز منع استخدام طیف گستردهای از شایستگان علمی و منع تداوم خدمت آنها خواهد شد، از کیفیت کادر علمی دانشگاههای کشور خواهد کاست، همچون شمشیر داموکلس دائمی بر سر اعضای هیات علمی در طول خدمتشان آزادی آکادمیک و استقلالشان را کم خواهد کرد و بسترساز حذف دانشگاهیان شایستهای خواهد شد که با گرایش سیاسی دولتهای مستقر همراه نیستند. بر اساس این رویهٔ جدید در پی لغو تعهد خدمت هر یک از اعضای هیات علمی در هر یک از این مراحل هفتگانه، وی حتی امکان اعتراض و شکایت به نهادهای قضایی و حقوقی را هم نخواهد داشت.
2. در آخرین مواردی که رسانهای شدند هیاتهای اجرایی جذب با انواع بهانههای ظاهرا اداری خدمات علمی آقایان دکتر محمد فاضلی، آرش اباذری و رضا امیدی را به ترتیب در دانشگاههای بهشتی، شریف و تهران متوقف کردهاند و احتمالا دانشگاهیان شایستهٔ بیشتری هم مشمول چنین حذفهایی شدهاند که هنوز رسانهای نشده است. به ویژه در حوزهٔ علوم انسانی و اجتماعی به نظر میرسد تنگنظریهای شدیدتر و نوعی انقلاب فرهنگی خاموش در دستور کار قرار گرفته است. در تعدادی از پژوهشگاههای علوم انسانی و اجتماعی کشور نیز رؤسای جدیدی که مورد اقبال عموم پژوهشگران و متخصصان نیستند با منع تداوم طرحهای پژوهشیِ ارزشمند پیشین، سفارش طرحهای غیرکارشناسانهٔ جدید و فشار برای انفعال و حذف جمعی از بهترین پژوهشگران این نهادها زمینهساز کاهش کیفیت و بهرهوری این نهادهای عمومی شدهاند. این روند نوعی تصفیهٔ ایدئولوژیک و استقلالزدایی از دانشگاه است.
3. انتخاب رؤسای دانشگاهها و دانشکدههای کشور که در گامی ارزشمند در دولتهای اصلاحات به رای دموکراتیک اعضای هیات علمی کشور واگذار شده بود، در ماههای گذشته بدون توجه به نظر دانشگاهیان و عمدتا از اعضای بسیج اساتید و نیروهای از نظر علمی کمبضاعت و با گرایشهای سیاسی خاص (که حتی همهٔ اصولگرایان را هم پوشش نمیدهد) انتخاب شده اند و حتی لیست معاونانی که رئیسِ منصوبشده باید منصوب کند هم به او داده میشود. این تغییر نگرانکننده منجر به کاهش کیفیت مدیریت دانشگاهها، نارضایتی اساتید و دانشجویان، بستهتر شدن فضای دانشگاه و لطمه به توسعهٔ علمی کشور خواهد شد.
4. انواع مشمولان سهمیههای ویژهپرور برای پذیرش در همهٔ مقاطع دانشجویی افزایش یافته است، در بسیاری از موارد حتی حد نصابهای ضروری در نمرات برای پذیرش دانشجویان مشمول انواع این سهمیهها اعمال نمیشود و در مصاحبههای پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی بعضا به سود این دانشجویان سوگیری اعمال میگردد. این فرآیند به کاهش کیفیت بدنهٔ دانشجویی و اجحاف به دانشجویان شایسته و بدون سهمیه میانجامد.
5. علیرغم تلاش وزارت علوم دولت قبل برای رفع مسالهٔ تاسفبارِ ستارهدارسازی دانشجویان، متاسفانه در ماههای اخیر ذیل عناوین جدیدی همچون «نداشتن صلاحیت عمومی» یا «عدم توفیق در مصاحبه» و ... تعداد رو به افزایشی از دانشجویان شایسته ولی ناهمسو با گرایش سیاسیِ دولت عملا ستارهدار شده و از حق تحصیل در دانشگاهها محروم شده اند که ناقض عدالت آموزشی و حقوق و آزادیهای این دانشجویان است.
6. برای فراهمسازی شرایط ماندن یا بازگشت آیندهسازان علمی کشور ضروریاست سازوکارهای افزایش کیفیت آموزش در دانشگاههای کشور و افزایش نرخ بازگشت دانشجویانی که در خارج از کشور تحصیل خواهند کرد تقویت شوند، اما متاسفانه اکنون به جای تقویت این سازوکارها تعدادی از دانشگاههای پیشروی کشور به اقدامات کوتهنظرانه، ناروا و نامتعارفی نظیر منع اساتید از نوشتن و ارسال توصیهنامههای علمی برای دانشجویانشان از ایمیل رسمی دانشگاه و پرهیز از ارائهٔ ریز نمرات به زبان انگلیسی به دانشجویان متقاضی برای گرفتن پذیرش از دانشگاههای کشورهای دیگر رو آوردهاند. چنبن اقداماتی گذشته از اینکه ناقض حقوق دانشجویان است صرفا به افزایش نارضایتی آنها خواهد انجامید.
7. در ماههای گذشته آزادی متشکل شدن دانشجویان و فعالیت نهادهای دانشجویی متکثر در دانشگاه به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و از نشاط فضای دانشگاهی کشور کاسته است. محدودیتهای شدید برنامههای تشکلهای دانشجویی در ۱۶ آذر گذشته از نشانههای این محدودیت بیشتر است.
اقدامات و فرآیندهای نگرانکننده و هفتگانهٔ فوق همه میتوانند به جایگزینی دانشگاه تابع به جای دانشگاه پیشرو، افزایش مهاجرت سرمایههای علمی و نارضایتی دانشگاهیان، و کاهش کیفیت آموزش و پژوهش در ایران بیانجامند و از ظرفیت ایران برای توسعهٔ فراگیر، دانشبنیان و پایدار بکاهند. جبههٔ اصلاحات ایران با توجه به اقتضائاتِ بالندگی علم و دانشگاه و توسعه در ایران خواستار تجدید نظر فوری دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی و توقف فرآیندهای ضایعهبارِ مذکور است. همچنین با عنایت به صلاحیتهای علمی هر سه استاد نامبرده و نیاز دانشگاه و کشور به تداوم خدمات آنها در دانشگاه، جبههٔ اصلاحات ایران خواستار تجدید نظر این دانشگاهها و پرهیز از تکرار چنین حذفهای شایستهستیزانهای است.