گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

معاون سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی: با سرمقاله کیهان موافقم؛ در 40 سال گذشته از مذاکره مستقیم با آمریکا چیزی جز خسارت حاصل نشده است/ امیدی به سر عقل آمدن آمریکایی ها نداریم

محمدکاظم انبارلویی، معاون سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی، به جماران گفت: ما هیچ امیدی به اینکه آمریکایی ها سر عقل بیایند نداریم. به خاطر همین دولت کنونی هیچ چیز مسائل داخلی، اقتصادی و روابط خارجی را موکول به عادی سازی روابط با غرب یا توافق به غرب قرار نداده است. اخبار مذاکرات وین علی رغم عقب نشینی هایی که صورت گرفته و اختلافاتی که درون آنها هست و منجر به تغییراتی در تیم مذاکره کننده شده، نشان می دهد که طرف مقابل فقط به فکر فریب و نیرنگ است و هیچ نشانه ای از یک توافق صادقانه و یک مبادله معقول وجود ندارد.

پایگاه خبری جماران: معاون سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی با تأکید بر اینکه در 40 سال گذشته از مذاکره مستقیم با آمریکا چیزی جز خسارت و زیان به منافع ملی حاصل نشده است، گفت: ما هیچ امیدی به اینکه آمریکایی ها سر عقل بیایند نداریم. به خاطر همین دولت کنونی هیچ چیز مسائل داخلی، اقتصادی و روابط خارجی را موکول به عادی سازی روابط با غرب یا توافق به غرب قرار نداده است. اخبار مذاکرات وین علی رغم عقب نشینی هایی که صورت گرفته و اختلافاتی که درون آنها هست و منجر به تغییراتی در تیم مذاکره کننده شده، نشان می دهد که طرف مقابل فقط به فکر فریب و نیرنگ است و هیچ نشانه ای از یک توافق صادقانه و یک مبادله معقول وجود ندارد.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با محمد کاظم انبارلویی را در ادامه می خوانید:

با توجه به اینکه وزیر امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن گفته اند، به نظر شما مذاکره مستقیم با آمریکا چه قدر به حصول «توافق خوب» کمک می کند؟

فکر می کنم پاسخ این سؤال شما را می توان به طور خلاصه در سرمقاله امروز روزنامه کیهان داد و من با همه مختصات این سرمقاله موافق هستم. ما یک بار در دولت آقای روحانی و چند بار در دولت های قبل از جمله دولت سازندگی مذاکره مستقیم با آمریکا را تجربه کرده ایم. از این مذاکرات چیزی جز خسارت و زیان به منافع ملی حاصل نشده است. لذا قبل از اینکه آمریکایی ها به تعهدات پیشین خود عمل کنند، ما هیچ امیدی نمی توانیم به مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم با آنها داشته باشیم.

هیچ دولت قابل اعتمادی طی 40 سال گذشته در آمریکا بر سر کار نبوده که ما به امضاءها و تعهدات آنها امیدوار باشیم. تجربه داده ها و ستاده های ما هم نشان می دهد که این گفت و گوها ثمری جز خسارت محض ندارد. من فکر می کنم تیم گفت و گوی ما در وین هوشمندانه دارد جلو می رود. آمریکایی ها همچنان دستشان را در جیب خودشان گذاشته اند و می گویند محتویات جیب شما برای ما است و هیچ چیزی از جیب خودمان به شما نخواهیم داد.

 

یعنی شما معتقدید روش مذاکره غیرمستقیم، که الآن دارد در وین اتفاق می افتد، هم به نتیجه نخواهد رسید؟

تجربیات گذشته ما این را می گوید، مگر اینکه اتفاقات مهمی بیفتد. ما در این دوره از مذاکرات باید آنچه دشمن تعهد کرده را نقد بگیریم و بعد به تعهدات خودمان عمل کنیم. این یک برخورد معقول و مطابق با مقابله به مثل خواهد بود. ما در دوران آقای روحانی تمام تعهدات خودمان را انجام دادیم و طرف مقابل ما نه تنها به تعهد خودشان عمل نکردند بلکه بر حجم تحریم ها و تهدیدها اضافه کردند و ترور هم به آن اضافه کردند. این نشان می دهد که آن سوی میز اصلا در سر سودای توافق ندارند؛ زمان می گیرند و به دنبال زمین ما هستند. اما این طور نیست که ما صحنه مذاکره را ترک کنیم و به همین دلیل در وین هستیم.

 

اگر مذاکره نتیجه ندارد، چرا و تا چه زمانی باید مذاکره کنیم؟

این مشکل آمریکایی ها است و مشکل ما نیست. تجربیات 40 سال گذشته ما بیانگر این است که تا چیزی نگرفته ایم، چیزی ندهیم.

 

این چیزی گرفتن و دادن در مذاکره مستقیم اتفاق می افتد، ولی شما با آن بخش هم مخالف هستید.

اصلا بحث مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم نیست. بحث این است که در اتاق فکر آن طرف میز چه می گذرد. اصلا آنها دنبال توافق هستند یا نیستند؟! کارنامه 40 سال گذشته نشان می دهد که آنها دنبال توافق نیستند؛ اگر بودند تا الآن به تعهداتشان عمل می کردند. البته مقاطعی در مسائل منطقه ای چیزهایی داده اند و چیزهایی گرفته اند یا زندانیان دو طرف تحت شرایط خاصی مبادله شده اند اما از اینها توافق کامل یا توافق برد – برد بیرون نمی آید.

راهبرد آمریکا تغییر رژیم در ایران است و این طرف میز کسی را به رسمیت نمی شناسد. آنها 40 سال پیش به بهانه مسأله گروگان ها رابطه خودشان با ایران را قطع کردند و تا کنون هم حاضر نشده اند که در ارتباط با برقراری روابط یک قدم بردارند. یعنی آنها تا زمانی که حکومت جمهوری اسلامی در تهران مستقر است حاضر نیستند نظام ما را به رسمیت بشناسند. دخالت نظامی، حمله نظامی، ترور، خرابکاری، اخلال در روابط خارجی ایران با ملت ها و تحریم های شکننده آمریکا طی 40 سال گذشته سند این ادعا است.

بنابر این، ما هیچ امیدی به اینکه آمریکایی ها سر عقل بیایند نداریم. به خاطر همین دولت کنونی هیچ چیز مسائل داخلی، اقتصادی و روابط خارجی را موکول به عادی سازی روابط با غرب یا توافق به غرب قرار نداده است. اخبار مذاکرات وین علی رغم عقب نشینی هایی که صورت گرفته و اختلافاتی که درون آنها هست و منجر به تغییراتی در تیم مذاکره کننده شده، نشان می دهد که طرف مقابل فقط به فکر فریب و نیرنگ است و هیچ نشانه ای از یک توافق صادقانه و یک مبادله معقول وجود ندارد.

این را هم بگویم که اصلا آمریکایی ها از بمب اتم ما نمی ترسند و بمب اتم یک بهانه است و می دانند هم که ما دنبال بمب نیستیم. آمریکایی ها اگر از بمب می ترسیدند حتما با کره شمالی به توافق می رسیدند. اما توافق نکردند و کره شمالی هم بمبش را ساخت و الآن بمب کره شمالی به صورت یک مشت آهنین بالای سر واشنگتن وجود دارد.

 

بعضی از اصولگرایان معتقدند ما باید توان نظامی خودمان را بالا ببریم که برای مذاکره چیزی روی میز داشته باشیم. نظر شما در این خصوص چیست؟

توان نظامی بر اساس سلاح های متعارف و دفاعی که ما از نظاممان داریم یک امر معقول است. من اخیرا شنیدم که مناظره ای بین یکی از مقامات اسرائیل و یک مقام روس انجام شد و ضمن این مناظره یک نظرسنجی هم از مردم کردند. 85 درصد از مردم مسکو در این نظرسنجی معتقد بودند ایران حق دارد که بمب هسته ای داشته باشد. دلیلش هم می تواند این باشد که ایران همواره مورد تهاجم قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای است. ما تازه از یک جنگ هشت ساله قد راست کرده ایم.

بر اساس یک نگرش فقهی، هیچ موقع رهبران تهران به فکر سلاح هسته ای نبوده اند و نیستند. اما اینکه ما موشک، پهپاد، توپ و تانک داشته باشیم، یک مشت احمق در اتاق فکر واشگتن هستند و این را هم برای ما نمی پسندند که بالأخره هر دولتی نیاز دارد برای دفاع از خودش سلاح های متعارف نظامی داشته باشد. موشک داشتن یا پهپاد داشتن حق ما است؛ آن هم در شرایطی که اسرائیل با اینکه جمعیتش به اندازه نیمی از تهران است و جغرافیای آن هم اصلا قابل مقایسه با ایران نیست، 400 کلاهک هسته ای دارد.

لذا بهانه جویی هایی که آمریکا علیه دولت و ملت ما دارند مثل مسأله هسته ای، نفوذ منطقه ای، قدرت نظامی و حقوق بشر به ما این را دیکته می کند که آنها می خواهند از هر بهانه ای برای تغییر حکومت استفاده کنند و دنبال تغییر حکومت هستند؛ نه توافق با جمهوری اسلامی. فهرست خواسته های آنها و لحن آنها در مذاکرات 40 سال اخیر به خصوص در زمان آقای روحانی، نشان می دهد که آنها دنبال تغییر حکومت ایران هستند.

شاید هیچ دولتی به اندازه دولت قبل، اینقدر نرمش در برابر خواسته های آمریکا انجام نداد و تیم مذاکره ایران با آمریکایی ها سابقه دوستی داشتند. بنابر این، زبان همدیگر را می فهمیدند و به زبان بین الملل و نظامات دیپلماتیک مسلط بودند، ولی آمریکایی ها بر سر همین رفقای خودشان کلاه گذاشتند. بعدا خود آقای ظریف هم اعتراف کرد که آنها بر سر کلمه «لغو» یا «تعلیق» [تحریم ها] بر سر ما کلاه گذاشته اند.

اینها مدعی بودند که اصولگرایان نمی توانند با آمریکا گفت و گو کنند و ما می توانیم و رفتند گفت و گو کردند. شما نمی دانید چه قدر به تأسیسات هسته ای ما بر اثر اقدام یک سویه دولت آقای روحانی در عمل به تعهداتش، خسارت مالی وارده شده که هیچ موقع حاضر نشدند رقم آن را بگویند و توضیح دهند چرا بدون اینکه امتیازی بگیرند همه زیرساخت های ما را از بین بردند؟! آنها حاضر نبودند در حالی که از آن طرف وزیر خزانه داری آمریکا محور اصلی بود، از این طرف معاونت خزانه داری وزارت اقتصاد و یا رئیس دیوان محاسبات ما را به آنجا ببرند تا این توافق را هزینه – فایده کنند.

ما این هزینه ها را کردیم و هیچ چیزی که به دست نیاوردیم؛ بلکه همان تحریم ها و تهدیدها دو برابر شد. شما اصلا نمی دانید که ما با چه گرگ ها و کفتارهایی در آن طرف میز روبرو هستیم. در این شرایط کسانی که می گویند ما باید با دنیا ارتباط داشته باشیم آنقدر روی سفر آقای رئیسی به مسکو ان قلت می گذارند که انگار اصلا کشوری به نام چین و روسیه در دنیا وجود ندارد و دنیا را آمریکا و سه کشور شرور اروپایی مثل انگلیس، آلمان و فرانسه تعریف می کنند!

ما آنقدر آسیب ها از انگیس دیده ایم که اصلا نباید به چهره آنها نگاه کنیم. اما به هر حال نشان می دهیم که ما اهل جنگ نیستیم و اهل مذاکره و منطق هستیم. در گفت و گوها شرکت می کنیم اما نباید دلیلی شود که ما از یک سوراخ 500 بار گزیده شویم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.