پایگاه خبری جماران: رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس دهم با اشاره به اینکه نمی توانیم نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در شکل گیری و تداوم نظام جمهوری اسلامی را انکار کنیم، گفت: با یک مراجعه به اینترنت، بعضی موتور جست و جوها و بعضی اسنادی که در دسترس همگان هست، نقش های مثبت و منفی افراد مشخص است؛ و حذف شدنی نیست. به نظر من اساسا کسانی که در این مسیر گام بر می دارند فقط ذهنیت جامعه را نسبت به بزرگان نظام و رسانه های رسمی دچار اشکال می کنند که چرا نباید از شخصیت های تأثیرگذار قدرشناسی شود.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین احمد مازنی را در ادامه می خوانید:
امروز پنجمین سالگرد رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی است ولی رسانه های رسمی کشور و صدا و سیما هیچ اشاره ای به این مناسبت نداشتند. شما به عنوان کسی که سابقه نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و کار سیاسی و فرهنگی دارید، برای ما بفرمایید که به نظر شما این حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی از تبلیغات رسمی و رسانه ملی چه معنایی می تواند داشته باشد؟
ما هر قضاوت و نظری در مورد انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی داشته باشیم، نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در شکل گیری انقلاب و تأسیس نظام جمهوری اسلامی و تداوم آن را نمی توانیم انکار کنیم. آنچه به سال های قبل از انقلاب بر می گردد این است که شخصیت هایی حول محور امام خمینی(س) فعالیت سیاسی داشته اند و مبارزه می کردند و به زندان می رفتند؛ امثال شهید آیت الله مطهری، آیت الله منتظری، آیت الله طالقانی، آیت الله خامنه ای و بسیاری از علما بودند.
یکی از اشخاصی که در فعالیت های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نقش مؤثری داشته اند، آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند که مبارزه می کردند، زندان می رفتند و به هر حال برای انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب هزینه داده اند. البته فعلا چون بحث ما در مورد علما است شخصیت غیر روحانی را نام نمی بریم؛ آنها هم نقش داشته اند و تلاش کرده اند. مثل مرحوم دکتر شریعتی و پدرشان محمدتقی شریعتی، مرحوم بازرگان، دوستان مؤتلفه و خیلی از کسانی که از سال ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشته اند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم وقتی خطوط مختلف شفاف شد و موضع گیری ها بین این خصوص مطرح بود، باز سه شخصیت بارز در شعار مردم برجسته بودند؛ شهید آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی. من یادم هست که آن سال ها مردم شعار می دادند، «درود بر سه یاور خمینی، هاشمی و دو سید حسینی» که منظور از «دو سید حسینی» شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای بودند.
در زمان جنگ هم از یک مقطعی تا پایان جنگ فرماندهی بر عهده آقای هاشمی بود و نقش داشتند. در دوره سازندگی همین طور بود. در مجمع تشخصی مصلحت نظام هم صاحب نقش بودند و تا پایان عمر شریفشان همواره در سطوح بالای حکومت و ارکان اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند. تشییع با شکوهی هم از ایشان به عمل آمد.
حذف نام آیت الله هاشمی رفسنجانی در تبلیغات رسمی کشور، در معرفی انقلاب اسلامی به نسل های جدید چه تأثیری خواهد داشت؟
اگر نام هاشمی را از تبلیغات رسمی کشور در سالگرد رحلت ایشان حذف کنیم، با مبانی دینی و اعتقادی ما و افکار انقلابی و انسانی سازگار نیست. چرا که بحث سپاسگزاری و قدرشناسی از افراد به قدری مهم است که خداوند می فرماید « أَنِ اشْکُرْ لِی»؛ یعنی از شکرگزار من باشید. خداوند که نیاز به شکرگزاری ما ندارد، می خواهد ما را تربیت کند که اگر کسی خدمتی برای ما کرد و کاری انجام داد، اگر نتوانستیم کاری برای او انجام بدهیم، لااقل قدردان باشیم. ما نسبت به شهدا، خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان باید قدرشناس باشیم. اتفاقا آقای هاشمی رفسنجانی هم جانباز، هم جزو آزادگان قبل از انقلاب، هم رزمنده و هم روحانی و عالم دینی هستند.
اگر این حس قدرشناسی نباشد، جوانان فکر می کنند حاکمیت، رسانه های رسمی و فرهنگ جامعه ما با فرهنگ سپاسگزاری و قدرشناسی خیلی فاصله دارد و برای او فرقی نمی کند که کسی خدمت کند یا نکند؛ یا اینکه اگر بخواهند تشکر و قدرشناسی هم کنند تبعیض قائل می شوند. مثل پدر و مادری که بین فرزندانش تبعیض قائل شوند و برای فرزندان قابل قبول نیست.
اگر انتقاد هم به آقای هاشمی دارند، جلسات بحث و گفت و گوی آزاد در رسانه ملی برگزار کنند و منتقدان آقای هاشمی و کسانی که مدافعان نظرات ایشان هستند، در اظهار نظر آزاد هستند؛ ولی نظر باید صائب، منطقی و مستدل باشد. اما با انکار این شخصیت و شخصیت هایی از این قبیل، واقعیت فراموش نمی شود. ما در سطوح دیگر هم این را می بینیم. مثلا زمانی که حضرت امام از پاریس وارد ایران شدند یک جمعی همراه ایشان بودند. بعدها بعضی از اینها با امام زاویه پیدا کردند و یا بعد از امام با نظام اختلاف پیدا کردند، نمی شود عکس یک نفر را بگذارید و عکس یک نفر را بردارید.
تاریخ را نمی توان به صورت جعلی ارائه داد. اگر این کار را کنیم، همزمان با این عملکرد نادرست دوستان انقلاب و رسانه های رسمی، دشمنان انقلاب تلاش می کنند بگویند تمام حرف هایی هم که راجع به تاریخ اسلام و انقلاب گفته اند از همین قبیل است؛ خودشان سلیقه ای اینها را درست کرده اند و ممکن است واقعیت ها غیر از این باشد. این بخشی از آن تعهد اخلاقی، دینی و انسانی است که ما نسبت به جامعه خودمان، نسل جوان و آیندگان داریم که باید واقعیت ها را منتقل کنیم.
مطرح کردن برخی اشخاص و سکوت کردن در خصوص برخی دیگر و حتی پخش برنامه هایی موهن در مورد آنها، دور از انصاف است.
رسانه ملی هم باید توجه داشته باشد جوری رفتار کند که مردم احساس کنند این رسانه متعلق به 85 میلیون ایرانی است و همه ملت ایران در اینجا حق دارند؛ چه رسد به کسانی که هم در تأسیس نظام و استمرار انقلاب و هم در جنگ نقش داشته اند و مورد ترور منافقین گروه فرقان قرار گرفته اند. همین الآن هم دشمنان انقلاب اگر دستشان برسد امثال آقای هاشمی جزو دشمنان درجه یک ضد انقلاب و ایران تعریف می کنند. به نظر من حذف اینها اصلا قابل دفاع نیست و رسانه ملی باید در رفتارش تجدید نظر کند.
به نظر شما با حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی از تبلیغات رسمی، آیندگان راجع به انقلاب اسلامی چه خواهند گفت؟
به نظر من هاشمی حذف شدنی نیست. برای اینکه جامعه حتی در مورد وقایع تاریخی مربوط به صدها و هزاران سال قبل می گردد و سند پیدا می کند تا حقیقت کشف شود. مثلا الآن راجع به مشروطه برداشت های مختلف هست و پژوهشگران مستندات را مطالعه می کنند، در مورد حوادث مربوط به 15 خرداد سال 42 و کودتای 28 مرداد همین طور است. پژوهشگران و صاحب نظران سندها را پیدا می کنند با پیدا کردن یک سند تاریخی و کنار هم گذاشتن سندها راجع به نقش افراد و جریان ها قضاوت می کنند.
طبیعتا امروز ما برای دسترسی به اطلاعات نیاز با آن همه تحقیق و کار گسترده نداریم. با یک مراجعه به اینترنت، بعضی موتور جست و جوها و بعضی اسنادی که در دسترس همگان هست، نقش های مثبت و منفی افراد مشخص است؛ و حذف شدنی نیست. به نظر من اساسا کسانی که در این مسیر گام بر می دارند فقط ذهنیت جامعه را نسبت به بزرگان نظام و رسانه های رسمی دچار اشکال می کنند که چرا نباید از شخصیت های تأثیرگذار قدرشناسی شود.
