پایگاه خبری جماران: بسیاری از مردم افغانستان پس از سالها جنگ به آرامش نسبی رسیده بودند اما به یکباره با سقوط ولایتها، امید به آینده را به یاس و ناامیدی و فرار از کشور دادند.
ما برای روایت آنچه امروز در افغانستان میگذرد به سراغ زنان و مردان اهالی هنر و فرهنگ رفتهایم. در اینباره مهری رضایی استاد حقوق بینالملل و کارشناس حقوقی ساکن کابل به خبرنگار جماران میگوید: بیش از ۳ هفته است که طالبان در افغانستان قدرت را به دست گرفته، زندگی مردم مختل و کسب و کارها تعطیل شد، وحشت عمومی کشور را فرا گرفت تا ۲ هفته کسی حاضر نبود مغازهاش را باز کند؛ هر چند که طالبان گفته بود، «با شما کاری نداریم، چرا از ما میترسید؟» اما مردم جنایتهای طالبان در طول ۲۰ سال گذشته را فراموش نکردند. همهی ما در شوک بودیم که آیا سقوط کابل واقعیت دارد یا کابوس است؟! انگار عدهای را از دنیای دیگر آوردهاند و مردم از وحشت به خانههایشان پناه بردند و سرگردان بودند که چه باید کنند. شما نتیجهی آن وحشت را دیدید که مردم چگونه سراسیمه هجوم به فرودگاهها و مرزها آوردند، همه مردم زندگی و اموالشان را گذاشتند تا جانشان را نجات دهند و متاسفانه عدهای از آنان در فرودگاه کشته شدند و تا امروز تعداد زیادی در مرزها بلاتکلیف هستند.
اکثر اساتید و دانشجویان به ایتالیا و دیگر کشورها رفتند
مهری رضایی در گفتگو با خبرنگار جماران، از وضعیت دانشگاههای کابل می گوید: من تا روز سقوط کابل به دانشگاه رفتم و دانشجویان هم حضور داشتند و یکباره در روز یکشنبه با حضور طالبان شهر سقوط کرد و همه جا تعطیل شد.
با اینکه طالبان گفته بود از فردا همه جا باز است، اما دروغ بود. اگر دروغ هم نباشد ناتوانی آنان را نشان میدهد که نتوانستند این کار را انجام دهند. از مسئولین دانشگاه پرسیدم آیا دانشگاه باز میشود یا نه، که جواب دادند با شرطهایی که طالبان گذاشتند امکان ندارد ما چنین شرطهایی را عملی کنیم و دانشگاه نمیتواند روال عادی خود را طی کند. گفتم چه شرطهایی؟! که گفتند: دختران و پسران باید جدا از هم باشند در حالی که این امکان وجود ندارد ما چطور میتوانیم آنها را جدا کنیم برای هر کدام از آنها استاد جدا بیاوریم از لحاظ امکانات و بودجه چنین چیزی غیر ممکن است.
شرط دیگر اینکه، یک طالب باید در دانشگاه حضور داشته باشد و تمام آنچه را که میخواهند در دانشگاه اعمال شود. یک طالب تفکر طالبانی دارد چطور میتواند در دانشگاه که یک نهاد به روز و آکادمیک است حضور داشته باشد و ایراد بگیرد؟! چنین چیزی عملا محال است. حال که میگویند کلاسها با کشیدن پرده و حضور طالب شروع شده به نظرم خیلی دوام نخواهد آورد، زیرا ناامیدی در میان دختران و پسران به وجود آمده و میگویند درس بخوانیم که چه شود؟! مگر در حکومت طالبان درس و علم جایی دارد؟! و نکته مهمی که باید ذکر کنم اینکه، تا جایی که اطلاع دارم اکثر اساتید و دانشجویان به ایتالیا و دیگر کشورها رفتند و دانشگاه خالی شده است.
مردم فریب بازی سیاست کثیف اشرف غنی خائن را خوردند
وی در ادامه از سقوط کابل میگوید: پس از چند ماه درگیری طالبان ولایتها را یکی پس از دیگری گرفت و در نهایت طالبان کابل را تصرف کردند. من در سمت سیاسی بودم که رییس جمهور هر روز به ما می گفت، طرح دادیم ما به زودی طالبان را شکست خواهیم داد، این یک تاکتیک است که عقب نشینی میکنیم، ما تا روزهای آخر امیدوارم بودیم با طرحهایی که وزارت دفاع و رییس جمهور میدهند طالبان را نابود میکنند.
ما کارمندان به اتفاق همهی مردم منتظر بودیم که دولت اعلام کند در مقابل طالبان مقاومت کنیم. اما فریب بازی سیاست کثیف اشرف غنی خائن را خوردیم. طالبان آمدند و کشور را تصرف کردند وگرنه انگیزه و روحیه مقاومت در همه مردم بود.
مقاومت پنجشیر آخرین نقطه امید ما است
رضایی از مقاومت پنجشیر نیز گفت: من به عنوان کسی که حضور طالبان و سقوط شهر را تجربه کردم از دل مردم میگویم؛ مقاومت پنجشیر آخرین نقطه امید ما است من با فراخوان احمد شاه مسعود به آینده خوشبین هستم و با اعتمادی که مردم به آن دارند به خیابانها بیایند. صدای اعتراضشان نقطه شروع است چه بسا اسلحه به دست بگیرند و مقابل طالبان بایستند. البته حضور پاکستان را نمیتوان نادیده گرفت، مردم در اینباره میگویند آیا ما مستعمره پاکستان هستیم و قرار است بر ما حکمرانی کنند؟ زیرا همه میدانیم طالبان توانایی و ظرفیت حکومت بر ملت را ندارند.
آیندهی زنان مبهم است
استاد زن افغان از امروز زنان میگوید: من زنی بودم که تا آخرین روز به دفتر کارم رفتم. طالبان در هفته اول اعلام کرد که ما محدودیتی برای زنان ایجاد نمیکنیم و میتوانند به سر کار خود برگردند اما بعد از یک هفته طالبان اعلام کرد زنان شاغل در خانه بمانند چون سربازان ما رفتار با زنان را بلد نیستند و آنها آسیب میبینند در حالی که این دروغ آشکار است زیرا زمانی که زنان و مردان با هم کار کنند با تفکر طالبان جور در نمیآید. آیندهی زنان مبهم است. بسیاری از آنان به نشانه اعتراض بیرون آمدند به آنها تیراندازی شد و عدهای دستگیر شدند زنان میگویند: ما یا کشته میشویم یا به حقمان میرسیم.
هنر، موسیقی و هر نوع فعالیت مدنی تا زمان حضور طالبان نابود است
او از وضعیت امروز هنرمندان گفت: طالبان پس از تصرف قندهار، یک هنرمند طنزپرداز که سیاسی هم نبود را در مقابل مردم تیرباران کرد و البته چندی پیش چند نفر از شاعران را هم کشتند. این چهره واقعی طالبان است! از این به بعد هیچ هنرمند و خوانندهای نمیتوانند در افغانستان کار کنند و هر روز و شب در تهدید به سر میبرند و متأسفانه اینها در رسانهها گفته نمیشود. سینماگران و هنرمندان شناسایی میشوند و سپس کشته میشوند. هنر، موسیقی و هر نوع فعالیت مدنی تا زمان حضور طالبان نابود است.
مردم برای آزادی کشته میشوند
رضایی در پایان از بیم و امید به فردا میگوید: حرف من و تمام مردم این است که اتفاقات وحشتناکی در حال وقوع است. با پهپادهای پاکستانی آشکارا به کشور تعرض میشود و مردم برای آزادی کشته میشوند در مقابل تمام دنیا به تماشا نشستهاند و کشورهایی که دم از حقوق بینالملل و حقوق بشر میزنند سکوت کردهاند. امید داریم طالبان به همان راحتی که آمدند به همان راحتی بروند. امید ما به خدا، مقاومت مردم و پنجشیر است.