پایگاه خبری جماران: پس از ابو مخنف، مسعودی (260-346 ه) مطرح ترین مورخ  از مکتب تاریخنگاری عراق است که به موضوع کربلا پرداخته وگزارش های آن را دردو کتاب « التنبیه والاشراف» و« مروج الذهب» آورده است. مسعودی در میان تاریخ‌نگاران مسلمان و غیرمسلمان دارای جایگاه ویژه‌ای بوده وابن خلدون، او را «امام المورخین» می نامد. همچنین «فون کرومر» شرق شناس آلمانی او را «هرودوت عرب» لقب داده ودر حقش گفته است:«همان گونه که هرودوت، بزرگترین مورخ یونان بود، مسعودی نیز بزرگترین تاریخ نگار مسلمان است.» مسعودی درقرن چهارم هجری ودر اوج شکوفائی تمدن اسلامی می زیسته ومتاثرازنواندیشی وتفکرات عقلانی، تحولات چشمگیری در شیوه تاریخنگاری بوجود آورده است.وی تاریخ را مجموعه ای از معارف بشری و آگاهی های سودمند دانسته که برای افراد هرجامعه ای ضروری است. از این رو با ایجاد تحول در شیوه تاریخ نگاری آن را از حالت روائی وازهم گسیخته بیرون آورده  و به صورت یک رشته علمی سروسامان داد.

وی در شیوه تازه خود هرحادثه ای  را با نظم و هماهنگی و انسجام قابل قبولی تحت عنوان موضوعی مشخص با رعایت ترتیب وقوع حوادث به نگارش درآورده ودر بیان سلسله اسناد اخبار و گزارش ها برای اولین بار دیدگاه انتقادی را نیز به کار بست. وی همچنین حوادث تاریخی را با آگاهی های جغرافیائی همراه و به تاریخ ، فرهنگ ، تمدن، مردم شناسی و شناخت روحیات اقوام و آداب و رسوم مردم محل وقوع حادثه توجه نشان داد. وی با همراه کردن اطلاعاتی مفید و همه جانبه به شرح گزارش های تاریخی پرداخته و یک کرونولوژی تاریج چهان اسلام را به دست می دهد. این روش مسعودی به علت یابی وتبیین علمی وعلّی حوادث نزدیک بوده وعنصر عقل ونظررا فعال ومخاطب را قادر به تجزیه و تحلیل  بی طرفانه می نماید.

مسعودی در ارتباط با قیام عاشورا ابتدا به صورت خلاصه در کتاب «التنبیه والاشراف» گزارشی را آورده ، سپس در اثر دیگر خود«مروج الذهب» نه صفحه به این واقعه اختصاص داده است.

وی در گزارش خود ازرخداد عاشورا ئی کربلا، ضمن شرح دوران یزید، حرکت امام حسین (ع) را از دعوت دوازده هزار یا هیجده هزار نفر از مردم کوفه آغاز، آنگاه با ذکر وقایع خروج امام (ع) ابتدا به سمت مکه و مصلحت اندیشی های ابن عباس درکنارخانه کعبه و مذاکرات عبدالله بن زبیر با آن حضرت (ع) و ادامه سفر به سمت کوفه و... پی می گیرد. مسعودی با ذکر منابع خود برخلاف راویان مکتب تاریخنگاری شام، ابن زبیر را راضی وشادمان از ادامه سفر امام حسین (ع) به سوی کوفه نشان می دهد.مسعودی به نصب عبیدالله به خلافت کوفه از سوی یزید اشاره ای جامعه شناسانه دارد و پراکنده شدن 12 هزار مرد کوفی از پیرامون مسلم بن عقیل نماینده و فرستاده امام حسین (ع) وتغییرجوهیجان استقبال از زاده پیامبربه جو رعب درکوفه  را به خوبی ترسیم نموده ومردم شناسی اهالی کوفه را به دست می دهد. وی در ادامه خروج  کاروان امام (ع) به سمت کوفه را تشریح و از ممانعت سپاه حر در منزل قادسیه از ادامه مسیر کاروان حسینی(ع) بدون دخالت دادن عواطف و در نظر آوردن شخصیت بعدی حر سخن نمیان می آورد. مسعودی ماجرای برخورد یزید با کاروان اسرا را به نقل از منابع مستقل برخلاف مکتب تاریخنگاری شام به گونه ای دیگرروایت کرده و خبر از بد رفتاری یزید با آنان و بی حرمتی نسبت به خاندان رسول خدا (ص) می دهد. 

درمجموع ودر مقام مقایسه روایتگری مسعودی به دلیل انتخاب شیوه علمی از اعتبار بیشتری برخوردار بوده و قابل اعتماد است. برخی پرداختن به کلیات و عدم ورود به جزئیات را ضعف تاریخ نگاری مسعودی دانسته اند که در مقابل برخی دیگر این نکته را نقطه قوت و مصونیت تاریخنگاری وی از لغزیدن در تحریفات و مطالب سست و بی اساس برشمرده اند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.